صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
 نمازهاى واجب يوميه نمازهاى مستحب احكام قبله
نمازهاى واجب
موضوع: کتب استفتائی

 

نمازهاى واجب

نمازهاى واجب شش تاست :

1. نماز يوميه؛ 2. نماز آيات؛ 3. نماز ميّت؛ 4. نماز طواف واجب خانه كعبه؛ 5.نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است؛ 6. نمازى كه به واسطه اجاره و نذر و قَسم و عهد واجب مىشود.

 

 

نمازهاى واجب يوميه

واجب يوميه، پنج نماز است: ظهر و عصر (هر كدام چهار ركعت)؛ نماز مغرب (سه ركعت)؛ نماز عشا (چهار ركعت)؛ نماز صبح (دو ركعت).

(مسئله  ) در سفر بايد نمازهاى چهار ركعتى را با شرايطى كه بيان مىشود، دو ركعت خواند.

 

وقت نماز ظهر و عصر

(مسئله  ) اگر چوب يا چيزى مانند آن را به طور عمودى در زمين هموار فروبرند،[1]  صبح كه خورشيد بيرون مىآيد، سايه آن به طرف مغرب مىافتد و هر چه

آفتاب بالا مىآيد اين سايه كم مىشود و در شهرهاى ما، در اول ظهر شرعى به آخرين درجه كوتاهى مىرسد و ظهر كه گذشت، سايه آن به طرف مشرق برمىگردد و هر چه خورشيد رو به مغرب مىرود، سايه زيادتر مىشود، بنا براين،وقتى سايه به آخرين درجه كوتاهى رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن نمود،اول ظهر شرعى است؛ ولى در بعضى شهرها مثل مكّه كه گاهى موقع ظهر سايه به كلّى از بين مىرود، بعداز آنكه سايه دوباره پيدا شد، معلوم مىشود ظهر شده است.

(مسئله  ) نماز ظهر و عصر، هر كدام وقت مخصوص و مشتركى دارند. وقت مخصوص نماز ظهر، از اول ظهر است تا وقتى كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد، و وقت مخصوص نماز عصر، موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عصر،وقت به مغرب مانده باشد كه اگر كسى تا اين موقع، نماز ظهر را نخواند، نمازظهراو قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند، و بين وقت مخصوص نماز ظهر ووقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است؛ و اگر كسى اشتباهآنماز ظهر يا عصر را در وقت مخصوص ديگرى بخواند، نمازش باطل است.

(مسئله  ) اگر پيش از خواندن نماز ظهر، سهوآ مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، چه در وقت مشترك و چه در وقت مخصوص به ظهر باشد، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند يعنى نيّت كند كه آنچه تا حال خواندهام و آنچه را مشغولم و آنچه بعد مىخوانم، همه نماز ظهر باشد و بعد از آنكه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند.

(مسئله  ) در روز جمعه انسان مىتواند به جاى نماز ظهر دو ركعت نماز جمعه بخواند، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر نماز جمعه خواند، نماز ظهر را هم بخواند و اين احتياط خيلى مطلوب است.

(مسئله  ) وقت نماز جمعه با زوال خورشيد شروع مىشود و تا وقتى كه سايه شاخص در طرف مشرق به اندازه خود شاخص بشود ادامه دارد؛ و اگر تأخير افتاد، به جاى نماز جمعه، نماز ظهر بخواند.

 

وقت نماز مغرب و عشا

 

(مسئله  ) «مغرب» همان غروب عرفى است كه خورشيد غروب مىكند و در تحقّق مغرب، ذهاب حُمره مشرقيّه (بر طرف شدن سرخى طرف مشرق)، لازم نيست.

(مسئله  ) نماز مغرب و عشا هر كدام وقت مخصوص و مشتركى دارند. وقت مخصوص نماز مغرب، از اول مغرب است تا وقتى كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد، و اگر كسى مثلاً مسافر باشد و تمام نماز عشا را سهوآ در اين وقت بخواند، نمازش باطل است و بايد بعد از نماز مغرب، نماز عشا را دوباره بخواند؛ و وقت مخصوص نماز عشا، موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد، و اگر كسى تا اين موقع نماز مغرب را عمدآ نخواند، بايد اول نماز عشا و بعد از آن نماز مغرب را بخواند، و بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترك نماز مغرب و عشا است، و اگر كسى در اين وقت اشتباهآ نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجه شود، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن به جا آورد.

(مسئله  ) وقت مخصوص و مشترك كه معناى آن در مسائل قبل گفته شد، براى اشخاص فرق مىكند، مثلاً اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز از اول ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر كسى كه مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترك مىشود؛ و براى كسى كه مسافر نيست، بايد به اندازه خواندن چهار ركعت نماز، بگذرد.

(مسئله  ) اگر پيش از خواندن نماز مغرب، سهوآ مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد كه اشتباه كرده، چنانچه به ركوع ركعت چهارم نرفته است، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عشا را بخواند، و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته است بايد نماز را تمام كند، و بعد نماز مغرب را بخواند؛ ولى احتياط مستحب آن است كه بعد از نماز عشا، دوباره نماز مغرب و عشا را بخواند و اين احتياط خيلى خوب است.

(مسئله  ) آخر وقت نماز عشا براى شخص مختار، نصف شب است و طريقه احتساب آن از اول غروب تا طلوع آفتاب است، و احتياط مستحب براى نماز مغرب و عشا اين است كه از اول غروب تا طلوع فجر حساب شود؛ ولى براى شخص مضطر ـ كه از روى فراموشى يا به سبب خواب يا حيض و مانند اينها نماز را پيش از نيمه شب نخوانده ـ وقت نماز مغرب و عشا تا طلوع فجر ادامه دارد.

(مسئله  ) اگر از روى معصيت نماز مغرب يا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنا بر احتياط واجب، بايد تا قبل از اذان صبح، بدون اينكه نيّت ادا و قضا كند، به جا آورد.

وقت نماز صبح

(مسئله  ) نزديك اذان صبح، از طرف مشرق، سپيدهاى رو به بالا حركت مىكند كه آن را «فجر اول» گويند. موقعى كه آن سپيده پهن شد «فجر دوم» و اول وقت نماز صبح است و آخر وقت نماز صبح، موقعى است كه آفتاب طلوع مىكند.

احكام وقت نماز

(مسئله  ) موقعى انسان مىتواند مشغول نماز شود كه يقين كند وقت داخل شده است، يا يك ثقه (مورد اطمينان) به داخل شدن وقت، خبر دهد.

(مسئله  ) فرد نابينا و كسى كه در زندان است و مانند اينها، و همچنين اگر انسان به واسطه ابر يا غبار و مانند اينها كه براى همه مانع از يقين كردن است، نتواند در اول وقت نماز، به داخل شدن وقت يقين كند، چنانچه گمان داشته باشد كه وقت داخل شده، مىتواند مشغول نماز شود.

(مسئله  ) اگر يك نفر ثقه بهداخل شدن وقت خبر دهد،ياانسان يقين كند كه وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است، و نيز اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را پيش از وقت خوانده؛ ولى اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده يا بعد از نماز بفهمد كه در بين نماز، وقت داخل شده، نماز او صحيح است.

(مسئله  ) اگر انسان متوجه نباشد كه بايد با يقين يا گمان معتبر به داخل شدن وقتْ مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز را در وقت خوانده، نماز او صحيح است؛ و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده يا بفهمد كه در بين نماز، وقت داخل شده است، نمازش باطل است.

(مسئله  ) اگر يقين كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او باطل است؛ ولى اگر در بين نماز يقين داشته باشد كه وقت داخل شده، و شك كند كه آنچه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه، نمازش صحيح است.

(مسئله  ) اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه به واسطه به جا آوردن بعضى از كارهاى مستحبّ نماز، مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مىشود، بايد آن مستحب را بهجا نياورد. مثلاً اگر به واسطه خواندن قنوت، مقدارى از نماز بعد از وقت خوانده مىشود، بايد قنوت نخواند.

(مسئله  ) كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند، ولى نبايد عمدآ نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.

(مسئله  ) كسى كه مسافر نيست اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعدآ نماز ظهر را قضا كند؛ و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد و از روى معصيت نماز را به تأخير انداخته، بايد فقط عشا را بخواند و بعدآ تا قبل از طلوع فجر، نماز مغرب را بخواند و به احتياط واجب نيّت ادا و قضا ننمايد.

(مسئله  ) كسى كه مسافر است اگر تا مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند، و اگر كمتر وقت دارد بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعدآ نماز ظهر را قضا كند؛ و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت دارد و از روى معصيت نماز را به تأخير انداخته، بايد فقط عشا را بخواند و بعدآ مغرب را تا قبل از طلوع فجر بنا بر احتياط واجب بدون نيّت ادا و قضا به جا آورد، و چنانچه بعد از خواندن عشا، معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر وقت به نصف شب مانده است، بايد فورآ نماز مغرب را به نيّت ادا به جا آورد.

(مسئله  ) مستحبّ است انسان نماز را در اول وقت آن بخواند و در مورد آن خيلى سفارش شده است و هرچه به اول وقت نزديكتر باشد بهتر است، مگر آنكه تأخير آن از جهتى بهتر باشد، مثلاً صبر كند كه نماز را به جماعت بخواند.

(مسئله  ) هرگاه انسان عذرى دارد كه اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند ناچار است با تيمّم يا با لباس و يا بدن نجس نماز بخواند، چنانچه بداند يا احتمال دهد كه عذر او تا آخر وقت باقى است، مىتواند در اول وقت، نماز بخواند.

(مسئله  ) كسى كه مسائل نماز و شكّيات و سهويات را نمىداند و احتمال مىدهد كه يكى از اينها در نماز، پيش آيد، بايد براى ياد گرفتن اينها نماز را از اول وقت تأخير بيندازد؛ ولى اگر اطمينان دارد كه نماز را به طور صحيح تمام مىكند، مىتواند در اول وقت مشغول نماز شود، پس اگر در نماز مسئلهاى كه حكم آن را نمىداند، پيش نيايد، نمازش صحيح است، و اگر مسئلهاى كه حكم آن را نمىداند، پيش آيد، مىتواند به يكى از دو طرفى كه احتمال مىدهد، عمل نمايد و نماز را تمام كند، ولى بعد از نماز بايد مسئله را بپرسد كه اگر نمازش باطل بوده، دوباره بخواند.

(مسئله  ) اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبكار هم طلب خود را مطالبه مىكند، در صورتى كه ممكن است بايد اول قرض خود را بدهد، بعد نماز را بخواند؛ همچنين است اگر كار واجب ديگرى كه بايد فورآ آن را به جا آورد، پيشآمد كند، مثلاً ببيند مسجد نجس است كه بايد اول مسجد را تطهير كند، بعد نماز بخواند و چنانچه اول نماز بخواند، معصيت كرده، ولى نمازش صحيح است.

نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شود

(مسئله  ) انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند و اگر عمدآ نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند، باطل است.

(مسئله  ) اگر كسى به نيّت نماز ظهر مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است، نمىتواند نيّت را به نماز عصر برگرداند، بلكه بايد نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند؛ همين طور است در نماز مغرب و عشا.

(مسئله  ) اگر نمازگزار در بين نماز عصر يقين كند كه نماز ظهر را نخوانده است و نيّت را به نماز ظهر برگرداند و داخل ركن شود بعد يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده بوده، نمازش باطل است و بايد نماز عصر را بخواند؛ ولى اگر پيش از داخل شدن در ركن، يادش بيايد بايد نيّت را به نماز عصر برگرداند و آنچه به نيّت ظهر خوانده دوباره به نيّت عصر بخواند و نمازش صحيح است.

(مسئله  ) اگر نمازگزار در بين نماز عصر شك كند كه نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند؛ ولى اگر وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز، مغرب مىشود، بايد به نيّت نماز عصر، نماز را تمام كند و نماز ظهرش قضا ندارد.

(مسئله  ) اگر نمازگزار در نماز عشا، پيش از ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه، چنانچه وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز، نصف شب مىشود، بايد به نيّت عشا نماز را تمام كند، و اگر بيشتر وقت دارد، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را سه ركعتى تمام كند، بعد نماز عشا را بخواند.

(مسئله  ) اگر نمازگزار در نماز عشا بعد از رسيدن به ركوع ركعت چهارم شك كند كه نماز مغرب را خوانده يا نه، بايد نماز را تمام كند، بعد نماز مغرب را بخواند؛ ولى اگر اين شك در وقت مخصوص به نماز عشا باشد، خواندن نماز مغرب لازم نيست.

(مسئله  ) اگر انسان نمازى را كه خوانده احتياطآ دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد، نمازى را كه بايد پيش از آن بخواند، نخوانده است، نمىتواند نيّت را به آن نماز برگرداند، مثلاً موقعى كه نماز عصر را احتياطآ مىخواند، اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است، نمىتواند نيّت را به نماز ظهر برگرداند.

(مسئله  ) برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب، جايز نيست.

(مسئله  ) اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان مىتواند در بين نمازْ نيّت را به نماز قضا برگرداند، ولى بايد برگرداندن نيّت به نماز قضا، ممكن باشد، مثلاً اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتى مىتواند نيّت را به قضاى صبح برگرداند كه داخل ركعت سوم نشده باشد.


[1] . چوب يا چيز ديگرى را كه براى معيّن كردن ظهر در زمين فرو مىبرند «شاخص» مىگويند.