صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
فضيلت زيارت حضرت حمزه و ساير شهداى اُحُد
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی صانعی

 

فضيلت زيارت حضرت حمزه و ساير شهداى اُحُد

فخر المحققّين در رساله فخريّه نوشته: «مُستحب است زيارت حضرت حمزه(عليه السلام) و ديگر شهداى اُحُد در منطقه اُحُد».

از حضرت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله) مروى است هر كس مرا زيارت كند و عمويم حمزه را زيارت ننمايد، به من جفا كرده است. شيخ مفيد(قدس سره)فرموده كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)به زيارت قبر حمزه امر مى فرمود و به زيارت ايشان و شهدا اهتمام مى داد. حضرت فاطمه(عليها السلام)نيز پس از رحلت رسول اكرم(صلى الله عليه وآله)بر زيارت قبر آن بزرگوار اهتمام داشت، و از زمان حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)سنّت شده مسلمانان به زيارت عموى گرامى آن حضرت بيايند، و در كنار قبرش بمانند. در حديث است كه حضرت فاطمه(عليها السلام)پس از رحلت پدر مدّت هفتاد و پنج روز زندگانى نموده، و هيچ وقت خندان يا متبسّم مشاهده نشده، و روزهاى دوشنبه و پنجشنبه هر هفته به زيارت قبور شهدا تشريف مى آورد، و مى فرمود: در اينجا رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود، و در اين مكان مشركين، و به نقلى ديگر در آنجا نماز مى گزارد و دعا مى كرد. شهداى اُحُد (رضوان اللّه عليهم) حدود هفتاد شهيد مى باشند كه حضرت حمزه(عليه السلام) و عبداللّه بن جَحْش و مصعب بن عُمير و عمارة بن زياد و شمّاس بن عُثمان جزو آنان هستند، و چون به زيارت آن حضرت رفتى نزد قبرش مى گويى:

«اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسوُلِ اللّهِ، صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ***«سلام بر تو اى عموى گرامى رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد، سلام بر تو اى

خَيْرَ الشُّهَداءِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا أَسَدَ اللّهِ وَأَسَدَ رَسوُلِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ ***بهترين شهيدان، سلام بر تو اى شير خدا و شير رسول خدا گواهى دهم كه تو براستى جهاد كردى

فِي اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَجُدْتَ بِنَفْسِكَ، وَنَصَحْتَ رَسوُلَ اللّهِ، وَكُنْتَ فيما عِنْدَاللّهِ سُبْحانَهُ***در راه خداى عزوجل و جانت را بذل كردى و براى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) خير خواهى كردى و مشتاق بودى آنچه نزد خداى سبحان بود،

راغِباً، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي، أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلى رَسُولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بذلك، ***پدر و مادرم به فدايت من به نزد شما آمدم تا به رسول خدا(صلى الله عليه وآله)

راغِباً إِلَيْكَ فِى الشَّفاعَةِ، أَبْتَغي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي مُتَعَوِّذاً بِكَ مِنْ نار اسْتَحَقَّها***تقرب جويم و اشتياق  به شفاعتت دارم، جوينده ام با زيارتت خلاصى جانم را، پناهنده ام به تو از آتشى كه به آن مستحقيم

مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلى نَفْسي، هارِباً مِنْ ذُنُوبِيَ الَّتي احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرِي، ***براى جنايتى به خود كرديم، گريزانم از گناهانى كه كرده ام پناهنده ام به تو

فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ رَبِّي، أَتَيْتُكَ أَستشْفِعُ بِكَ إِلى مَوْلاىَ و أَتَقَرَّبُ بِنَبِيِّه إلَيهِ***به اميد رحمت به زيارتت آمدم و درخواست شفاعت نزد مولايم دارم و تقرب مى جويم

لِيَقضَي لِي بِكَ حَوائجي، أَتَيْتُكَ  مِنْ شُقَّة بَعيدَة، طالِباً فَكاكَ رَقَبَتي مِنَ النّارِ، ***به او براى اين كه حوائجم را به وسيله تو بر آورد، به زيارتت آمده ام از راهى پر رنج و دور و خواهان آزادى خويش از دوزخم

وَقَدْ أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي، وَأَتَيْتُ ما أَسْخَطَ رَبِّي، وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً أَفْزَعُ ***و براستى كه خم كرده پشتم را سنگينى بار گناه وبه كارى كه موجب خشم پروردگار من است دست زده ام و نيافتم كسى را كه

إِلَيْهِ خَيْراً  لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ فَقْرِي وَحاجَتِي،***به او پناه برم بهتر از شما خاندان رحمت پس تو (اى سرور بزرگوار) شفيعم باش در روز ندارى و نيازم

فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْروُباً، وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ إِلَيْكَ***كه راه پيمودم به سويت غمناك و آمده ام به نزدت در حال محنت زدگى وريختم اشكم را در پشت گريان و به درگاهت آمده ام

مُفْرَداً، أَنْتَ مِمَّنْ أَمَرَنِيَ اللّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّني عَلى بِرِّهِ، وَدَلَّني عَلى فَضْلِهِ،***و تك تنها و تو از كسانى هستى كه خداوند به من دستور پيوند او را داده و به نيكى به او وادارم كرده وبرفضل وبرتريش

وَهَدانِي لِحُبِّهِ، وَرَغَّبَنِي فِى الْوِفادَةِ اِلَيْهِ، وَاَلْهَمَني طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ،***راهنمائيم كرده وبه محبتش هدايت نموده و به رفتن سَرِخوانِ كرمش ترغيبم كرده وبه من الهام كرده كه حاجاتم را

أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْت لا يَشْقى مَنْ تَوَلاّكُمْ، وَلا يَخيبُ مَنْ أَتاكُمْ، وَلا يَخْسَرُ ***در پيش او بخواهم شما خاندانى هستيد كه بدبخت نشود هر كه دوستتان دارد ونوميد نگردد هر كه به درگاهتان آيد و زيانكار

مَنْ يَهْويكُمْ، وَلا يَسْعَدُ مَنْ عاداكُمْ».***نشود هر كه هواى شما در سر دارد و روى سعادت نبيند هر كه شما را دشمن دارد.»

پس رو به قبله بايست و دو ركعت نماز براى او هديه كن، و مى گويى:

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَللّهُمَّ اِنّى تَعَرَّضْتُ لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومي لِقَبْرِ ***«خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد خدايا من خود را در گذرگاه مهرت قرار دادم بدانكه ملازم قبر

عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، لِيُجيرَني مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ فِي يَوْم تَكْثُرُ***عموى پيغمبرت(صلى الله عليه وآله)گشتم تا مرا در پناه خود گيرد از انتقام تو در روزى كه صداها در آن روز بسيار گردد

فيهِ الاَْصْواتُ، وَتَشْغَلُ كُلُّ نَفْس بِما قَدَّمَتْ، وَتُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَاِنْ تَرْحَمْنِي الْيَوْمَ***وهركس سرگرم شود بدانچه از پيش فرستاده و از خويشتن دفاع كند پس اگر در آن روز به من رحم كنى

فَلا خَوْفٌ عَلَىَّ وَلا حُزْنٌ، وَاِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلى عَبْدِهِ، وَلا تُخَيِّبْنِي بَعْدَ***كه ترس واندوهى ندارم و اگر كيفرم كنى پس تومولائى هستى كه قدرت دارى بربنده خود ولى نااميدم مكن پس از اين

الْيَوْمِ، وَلا تَصْرِفْني بِغَيْرِ حاجَتي، فَقَدْ لَصِقْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ***روز و بازم مگردان (از اينجا) بدون حاجتم وبوسيله اوبه درگاه تو تقرب جويم به آرزوى دست رسى به

مَرْضاتِكَ وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنّي،  وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى جَهْلي، وَبِرَاْفَتِكَ عَلى***خوشنوديت وبه اميد دريافت رحمتت پس بپذير از من و بازگرد به بردباريت بر نادانى من و به مهرت بر

جِنايَةِ نَفْسي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمي، وَما أَخافُ أَنْ تَظْلِمَني، وَلكِنْ أَخافُ سُوَّءَ الْحِسابِ،***جنايتى كه بر خود كردم چونكه گناهم بزرگ است و ترس از آن ندارم كه به من ستم كنى ولى از بدى حساب

فَبِهِما فُكَّنِي مِنَ النّارِ، وَلا تُخَيِّبْ سَعْيي، وَلا يَهوُنَنَّ عَلَيْكَ ابْتِهالي، وَلا تَحْجُبَنَّ عَنْكَ***ترس دارم، پس به حق هر دو آنها كه آزادم كن از آتش و نوميد مكن كوششم را و مبادا زارى من نزد تو ناچيز و خوار قرار گيرد

صَوْتِي، وَلا تَقْلِبْنِي بِغَيْرِ حَوائِجِي، يا غِياثَ كُلِّ مَكْرُوب وَمَحْزُون، وَيا مُفَرِّجاً عَنِ***و صداى من از تو محجوب گردد و بدون حاجاتم مرا باز نگردان، اى فريادرس هر محنت زده و غمناك، و اى گشاينده (اندوه) از

الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَريقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَكَةِ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد،***اندوهگين سرگردان و غريقى كه مشرف بر هلاكت است، پس درود فرست بر محمد وآل محمد

وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لا أَشْقى بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي، فَقَدْ رَجَوْتُ***و بنگر به من نگريستنى كه هرگز پس از آن بدبخت نشوم و رحم كن به زارى و اشك و تنهائيم چونكه من به

رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ الْخَيْرَ الَّذي لا يُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلا تَرُدَّ أَمَلِي، اَللّهُمَّ اِنْ تُعاقِبْ***خوشنوديت اميدوارم، و جويايم آن خيرى را كه عطا نكند آن را احدى جز تو، پس آرزويم را باز مگردان، خدايا اگركيفركنى

فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلى عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلا اَخيبَنَّ الْيَوْمَ، وَلا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ***پس مولائى هستى كه بر بنده ات قدرت دارى و پاداش عمل بدش بوده پس نوميدم مساز امروز و بازم مگردان بدون روا شدن

حاجَتي، وَلا تُخَيِّبَنَّ شُخُوصِي وَوِفادَتِي، فَقَدْ اَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَاَتْعَبْتُ بَدَني، وَقَطَعْتُ***حاجتم، و نا اميد مكن حركت كردن و آمدنم را چونكه پولم را خرج كرده ام و بدنم را به تعب افكندم

الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الاَْهْلَ وَالْمالَ وَما خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ ما عِنْدَكَ عَلى نَفْسِي، ***و بيابان هاى بسيارى را پشت سرگذادرم و زن و فرزند و مال و منالم و آنچه را به من دادى همه را بجاى گذاردم

وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغآءَ فَعُدْ بِحِلْمِكَ ***و آنچه را پيش تو است براى خود اختيار كردم و به قبر عموى پيغمبرت(صلى الله عليه وآله) پناه آوردم و بوسيله او براى جستن خوشنوديت

عَلى جَهْلِي، وَبِرَاْفَتِكَ عَلى ذَنْبِي، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمي، بِرَحْمَتِكَ يا كَرِيمُ يا كَرِيمُ».***تقرب جستم پس بازگرد با بردباريت بر نادانيم و با مهرت بر گناهم كه براستى گناهانم بزرگ گشته به مهرت، اى بزرگوار.»