صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
وجوب حجّ
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

وجوب حجّ

بر هر مكلّفى كه داراى شرایطى باشد كه ذكر خواهد شد، حجّ واجب است، و وجوب آن به كتاب و سنّت قطعیه و به ضرورت دین و اجماع مسلمین ثابت است.

 

و حجّ از اركان دین است، و در روایت صحیح از امام باقر((علیه السلام)) نقل شده است كه حضرت فرمود: «اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زكات، حجّ، روزه و ولایت».

 

و ترك آن از بزرگترین گناهان كبیره است، و انكار وجوب آن، اگر مستند به شبهه نباشد كفر است، و خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است:

 

«وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیهِ سَبیلا وَ مَنْ كَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِىٌّ عَنِ العالَمینَ»

 

(و براى خداست بر عهده مردم حجّ كردن خانه خدا هر كسى را كه به سوى آن استطاعت باشد، و هر كس كافر شود، پس همانا خداوند بى نیاز از جهانیان است.)

 

و در روایت معتبرى كه مرحوم شیخ كلینى و شیخ مفید و شیخ طوسى و شیخ صدوق(قدس اللّه اسرارهم) روایت كرده اند از امام صادق((علیه السلام)) نقل شده كه فرمود: «هر كس بمیرد و حجة الاسلام را به جا نیاورده باشد، و حاجت طاقت فرسا یا مرضى كه نتواند با آن حجّ نماید یا حكومت و دولت مانع از انجام آن نباشد، پس باید بمیرد در حالى كه یهودى یا نصرانى است.»

 

و روایات زیادى وجود دارد كه دلالت بر وجوب حجّ و لزوم اهمیت دادن به آن دارد، و در آنچه از قرآن مجید و روایت صحیح نقل شده كفایت است.

 

و حجّ واجب بر هر فرد در تمام عمر، به مقتضاى اصل شریعت، یك بار است، و آن حجة الاسلام نامیده مى شود.

 

مسأله ۱ ـ وجوب حجّ، پس از فراهم آمدن شرایط آن، فورى است، به این معنى كه واجب است در همان سال حصول استطاعت به حجّ رود.

 

و اگر در همان سال ـ از روى نافرمانى و عصیان یا به جهت عذرى ـ به جا نیاورد، باید در سال بعد به جا آورد، و اگر در سال بعد هم به جا نیاورد، باید در سال بعدش به جا آورد، و همچنین نسبت به سالهاى بعد.

 

مسأله ۲ ـ هرگاه استطاعت حاصل شود، و به جا آوردن حجّ متوقف بر فراهم نمودن مقدمات و وسایلى باشد، باید فوراً براى فراهم كردن آنها اقدام كند، و اگر كوتاهى نماید و در نتیجه حجّ از او فوت شود، وجوب حجّ بر او مستقر خواهد بود، اگر چه استطاعتش از بین برود.

 

و اگر كاروانهاى عازم حجّ متعدد باشد، چنانچه اطمینان داشته باشد كه اگر تأخیر كند و با كاروان اوّل یا كاروانهاى اوّلیه نرود از حجّ در آن سال باز نمى ماند، مى تواند به قدرى كه باز نماند، تأخیر كند، وگرنه باید بدون تأخیر حركت نماید.

 

مسأله ۳ ـ هرگاه مى توانسته با كاروان اوّل ـ یا كاروانهاى اوّلیهـ راهى حجّ شود، ولى به علت اطمینان به این كه با تأخیر، از حجّ باز نمى ماند، حركتش را تأخیر اندازد، و بعد ـ اتفاقاً ـ متمكّن از رفتن به حجّ نشود، یا به جهت تأخیر به حجّ نرسد، در این تأخیر معذور است، و در این فرض، استقرار حجّ بر او محلّ اشكال است.