موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام و مسائل عدّه
عده بر دو قسم است: 1 ـ عده طلاق 2 ـ عده وفات.
1 ـ عدّه طلاق
پس از آن كه زن به هر دليل از شوهر خود جدا شد ـ خواه با خواندن صيغه طلاق باشد يا از موارد فسخ نكاح باشد يا با تمام شدن مدّت و يا بخشيدن مدّت توسّط شوهر در عقد موقّت ـ بايد مدّتى را كه در شرع مقدّس تعيين شده به عنوان «عدّه» صبر نمايد و در اين مدّت از ازدواج با شوهر ديگرى خوددارى نمايد.
«مسأله 3078» زنى كه نُه سال او تمام نشده و زن يائسه عدّه ندارند، يعنى اگرچه شوهر با او آميزش كرده باشد، بعد از طلاق مىتواند فورا شوهر كند.
«مسأله 3079» زن بىشوهرى كه با او زنا شده، عدّه ندارد و ازدواج با او جايز است؛ ولى بنابر احتياط از ازدواج با كسانى كه زنا را حرفه خود قرار دادهاند خوددارى شود، مگر اين كه به طور كلّى دست بردارند و توبه آنان احراز شود و زنى كه به شبهه با او آميزش شده، بايد عدّه طلاق نگهدارد.
«مسأله 3080» زنى كه نه سال او تمام شده و هنوز يائسه نشده است، اگر شوهرش با وى آميزش كرده و طلاقش بدهد، بعد از طلاق بايد عدّه نگهدارد، يعنى بعد از آن كه در پاكى او را طلاق داد، بايد به قدرى صبر كند كه دو بار حيض ببيند و پاك شود و همين كه حيض سوم را ديد، عدّه او تمام مىشود و مىتواند شوهر كند، ولى اگر پيش از آميزش او
(580)
را طلاق بدهد عدّه ندارد، يعنى مىتواند بعد از طلاق فورا شوهر كند.
«مسأله 3081» زنى كه رَحِمَش را برداشتهاند يا لولههاى رحم او را بستهاند نيز بنابر احتياط بايد عدّه نگهدارد.
«مسأله 3082» زنى كه حيض نمىبيند، اگر در سنّ زنهايى باشد كه حيض مىبينند، چنانچه شوهرش بعد از آميزش او را طلاق دهد، بايد بعد از طلاق تا سه ماه عدّه نگهدارد.
«مسأله 3083» زنى كه عده او سه ماه است، اگر اوّل ماه او را طلاق بدهند، بايد سه ماه هلالى ـ يعنى از هنگامى كه ماه ديده مىشود تا سه ماه ـ عدّه نگهدارد و اگر در بين ماه او را طلاق بدهند، بايد باقى ماه را با دو ماه بعد از آن و نيز كسرى ماه اوّل را از ماه چهارم عدّه نگهدارد تا سه ماه تمام شود، مثلاً اگر غروب روز بيستم ماه او را طلاق بدهند و آن ماه بيست و نُه روز باشد، بايد نه روز باقى ماه را با دو ماه بعد از آن و بيست روز از ماه چهارم عدّه نگهدارد و احتياط مستحب آن است كه از ماه چهارم بيست و يك روز عدّه نگهدارد تا با مقدارى كه از ماه اوّل عدّه نگهداشته، سى روزِ تمام شود.
«مسأله 3084» پايان عدّه زن آبستن، به دنيا آمدن يا سقط شدن فرزند اوست؛ پس اگر به طور مثال زنِ باردارى را طلاق بدهند و پس از چند ساعت نوزاد او به دنيا آيد، عدّه او تمام مىشود؛ ولى اگر زن شوهردار از راه زنا آبستن شده باشد و شوهرش او را در همان حال طلاق بدهد، بنابر احتياط واجب بايد علاوه بر آنچه گفته شد، سه پاكى يا سه ماه از زمانِ طلاق او بگذرد.
«مسأله 3085» زنى كه نه سال او تمام شده و هنوز يائسه نشده است، اگر به عقد موقّت مردى درآيد، چنانچه شوهرش با او آميزش نمايد و مدّت آن عقد تمام شود يا شوهر باقى مدّت را به او ببخشد، در صورتى كه حيض مىبيند بايد به مقدار دو حيض و اگر حيض نمىبيند، چهل و پنج روز بايد عدّه نگه دارد.
«مسأله 3086» ابتداى عدّه طلاق از هنگامى است كه خواندن صيغه طلاق تمام مىشود ـ چه زن بداند او را طلاق دادهاند يا نداند ـ پس اگر بعد از تمام شدن عدّه بفهمد كه او را طلاق دادهاند، لازم نيست دوباره عدّه نگهدارد.
(581)
«مسأله 3087» اگر با زنى به گمان اين كه همسر خودِ اوست آميزش كند، چه زن بداند كه او شوهر او نيست يا گمان كند شوهرش مىباشد، بايد عدّه نگهدارد.
«مسأله 3088» اگر با زنى كه مىداند همسر او نيست زنا كند، چنانچه زن نداند كه آن مرد شوهر او نيست، بنابر احتياط واجب بايد عدّه نگهدارد.
«مسأله 3089» اگر مرد زنى را فريب بدهد كه از شوهر خود طلاق بگيرد و با او ازدواج كند، طلاق و عقد آن زن صحيح است، ولى هر دو معصيت بزرگى كردهاند.
2 ـ عدّه وفات
«مسأله 3090» زنى كه شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، بايد تا چهار ماه و ده روز عدّه نگهدارد، يعنى از شوهر كردن خوددارى نمايد، اگرچه يائسه يا صيغه باشد يا شوهرش با او آميزش نكرده باشد و اگر آبستن باشد، بايد تا هنگام زاييدن عدّه نگهدارد، ولى اگر پيش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچّه او به دنيا آيد، بايد تا چهار ماه و ده روز از مرگ شوهر خود صبر كند و اين عدّه را «عدّه وفات» مىگويند.
«مسأله 3091» زن بايد در ايّام عدّه وفات از انجام كارهاى زير خوددارى نمايد:
اوّل: پوشيدن لباس رنگارنگ، در صورتى كه عرفا زينت حساب شود. دوم: سرمه كشيدن. سوم: هر كارى كه زينت حساب شود، مانند آرايش؛ ولى نظافت بدن و لباس، شانه كردن مو، گرفتن ناخن، رفتن حمّام و سكونت در خانه تزيين شده مانعى ندارد.
«مسأله 3092» اگر زن از روى عمد يا فراموشى و يا ندانستن مسأله در تمام يا قسمتى از زمان عدّه وفات يكى از محرّماتى را كه در مسأله قبل گفته شد انجام دهد، اگر از روى عمد بوده باشد، هرچند گناه كرده، ولى عدّه او به هم نمىخورد و لازم نيست آن را از سر بگيرد.
«مسأله 3093» زنى كه در عدّه وفات به سر مىبرد، مىتواند از خانه خارج شود و براى رفع نيازهاى خود رفت و آمد كند، ولى احوط آن است كه شب را در همان خانهاى كه در زمان حيات همسرش زندگى مىكرده بماند.
(582)
«مسأله 3094» اگر شوهر در جبهه جنگ يا به علّت ديگرى مفقودالاثر شود، سه صورت دارد:
اوّل: زن يقين كند شوهر او از دنيا رفته است كه در اين حالت بايد عدّه وفات نگهدارد و پس از عدّه مىتواند ازدواج نمايد.
دوم: يقين كند شوهر او زنده است كه در اين صورت بايد به هر حال صبر كند و مخارج زندگى او از مال شوهر است و اگر مال نداشته باشد، از صدقات و بيت المال تأمين مىشود و اگر صبر كردن براى او موجب عسر و حرج شود، بايد براى تعيين تكليف به حاكم شرع مراجعه نمايد.
سوم: نداند شوهرش زنده است يا نه، كه در اين صورت اگر پدر يا جدّ پدرى يا وكيل شوهر، مخارج زندگى او را از مال شوهر يا محلّ ديگرى تأمين كنند، بايد صبر كند و اگر تأمين نكنند، حاكم شرع آنان را وادار به تأمين مىكند و اگر به هيچ شكل مخارج او تأمين نشود، زن مىتواند به حاكم شرع مراجعه كند و حاكم شرع دستور دهد زن تا مدّت چهار سال پس از مراجعه صبر كند و در اين مدّت با هر وسيله ممكن تحقيق مىكنند، اگر ثابت شد كه شوهر زنده است بايد صبر كند و اگر ثابت نشد، حاكم شرع به پدر يا جدّ پدرى شوهر دستور مىدهد كه زن را طلاق دهد و اگر ممكن نشد، خود حاكم شرع او را طلاق مىدهد و بنابر احتياط واجب زن بايد بعد از طلاق به مقدار عدّه وفات ـ يعنى چهار ماه و ده روز ـ عدّه نگهدارد و بعد مىتواند شوهر كند و چنانچه پس از عدّه، شوهر اوّل او پيدا شود، حقّى بر زن ندارد و اگر در بين مدّت عدّه طلاق پيدا شود، حق دارد رجوع كند و اگر بعد از عدّه طلاق و قبل از پايان عدّه وفات پيدا شود، احوط آن است كه رجوع نكند و در صورت تمايل دوباره عقد نكاح بخوانند.
«مسأله 3095» اگر زن يقين كند كه شوهر او مرده و بعد از تمام شدن عدّه وفات شوهر كند، چنانچه معلوم شود شوهر او بعد مرده است، بايد از شوهر دوم جدا شود و در صورتى كه آبستن باشد، به مقدارى كه در عدّه طلاق گفته شد، براى شوهر دوم عدّه طلاق و بعد براى شوهر اوّل عدّه وفات نگهدارد و اگر آبستن نباشد، براى شوهر اوّل
(583)
عدّه وفات و بعد براى شوهر دوم عدّه طلاق نگهدارد.
«مسأله 3096» شروع عدّه وفات از هنگامى است كه زن از مرگ شوهر مطّلع مىشود.
«مسأله 3097» اگر زن بگويد عدّهام تمام شده، با دو شرط از او قبول مىشود:
اوّل: آن كه مورد تهمت و بدنامى نباشد.
دوم: از طلاق يا مردن شوهرش به قدرى گذشته باشد كه در آن مدّت، تمام شدن عدّه ممكن باشد.