صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
نماز مسافر
موضوع: کتب استفتائی

 

نماز مسافر

 

مسأله 1384: مسافر بايد نماز ظهر، عصر و عشا را با هشت شرط، شكسته بجا آورد، يعنى دو ركعت بخواند: 1 - سفر هشت فرسخ يا بيشتر باشد. 2 - از اوّل قصد مسافت هشت فرسخ داشته باشد. 3 - از قصد خود برنگردد. 4 - از وطن خود نگذرد و قصد اقامت ده روز نكند. 5 - براى حرام سفر نكند. 6 - از كسانى نباشد كه جاى معيّنى ندارند، مانند بعضى صحرانشينان. 7 - شغل او سفر نباشد. 8 - به حدّ ترخّص برسد. و تفصيل آن در مسائل ذيل بيان مى شود.

 

شرط اوّل

مسأله 1385: بايد سفر، كمتر از هشت فرسخ شرعى نباشد و فرسخ شرعى تقريباً، پنج كيلومتر و نيم است.

 

مسأله 1386: كسى كه رفت و برگشت او هشت فرسخ است، اگر در يك شبانه روز برود و برگردد، مثلا روز برود و همان روز يا شب آن برگردد، چه آنكه رفت و برگشت هر دو چهار فرسخ باشد و يا اينكه مختلف باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1387: اگر مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ باشد، در صورتى كه سفرش ده روز طول نكشد، مثلا امروز برود و فردا و يا بعد از چند روز برگردد، نماز را شكسته بخواند و روزه نگيرد، بلكه قضاى روزه را بجا آورد.

 

مسأله 1388: اگر سفر از هشت فرسخ كمتر باشد، يا انسان نداند سفر او هشت فرسخ است يا نه، نبايد نماز را شكسته بخواند و چنانچه شك كند سفر او هشت فرسخ است يا نه، واجب است احتياطاً تحقيق نمايد، چنانچه دو عادل بگويند يا يك عادل، يا بين مردم معروف باشد به طورى كه سبب اطمينان شود كه سفر او هشت فرسخ است، نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1389: اگر يك ثقه كه مورد اطمينان است خبر دهد كه سفر انسان هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند، روزه نگيرد و قضاى روزه را بجا آورد.

 

مسأله 1390: كسى كه يقين دارد سفر او هشت فرسخ است، اگر نماز را شكسته بخواند و بعد بفهمد هشت فرسخ نبوده، بايد چنانچه وقت باقى است آن را چهار ركعتى بجا آورد و اگر وقت گذشته، قضا نمايد.

 

مسأله 1391: كسى كه يقين دارد از جاى خود، تا جايى كه قصد رفتن به آنجا را دارد، هشت فرسخ نيست، يا شك دارد هشت فرسخ هست يا نه، چنانچه در بين راه بفهمد سفر او هشت فرسخ بوده، اگرچه كمى از راه باقى باشد، بايد نماز را شكسته بخواند مشروط به اينكه قصد برگشت اين مسافت را قبل از ده روز داشته باشد و اگر تمام خواند، دوباره نماز را شكسته بجا آورد.

 

مسأله 1392: اگر بين دو محلّى كه فاصله آنها كمتر از چهار فرسخ است، چند مرتبه رفت و آمد كند، اگرچه روى هم هشت فرسخ شود، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1393: اگر محلى دو راه داشته باشد، يك راه آن كمتر از هشت فرسخ و راه ديگر آن، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، چنانچه انسان از راهى كه هشت فرسخ است يا بيشتر، به آنجا برود، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از راهى كه هشت فرسخ نيست برود، بايد تمام بخواند.

 

مسأله 1394: اگر شهر ديوار دارد، بايد ابتداى هشت فرسخ را از ديوار شهر حساب كند و اگر ديوار ندارد، بايد از خانه هاى آخر شهر حساب نمايد.

 

شرط دوم

مسأله 1395: بايد از اوّل مسافرت، قصد هشت فرسخ داشته باشد، پس اگر به جايى كه كمتر از هشت فرسخ است، مسافرت كند و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند، جايى برود كه با مقدارى كه آمده هشت فرسخ مى شود، به جهتى كه از اوّل قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و در اثناى ده روز به وطنش يا جايى كه مى خواهد ده روز بماند برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1396: كسى كه نمى داند سفرش چند فرسخ مى شود، مثلا براى پيدا كردن گمشده اى مسافرت كند و نداند چه مقدار بايد برود تا آن را پيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند. ولى در برگشتن، چنانچه تا وطنش، يا جايى كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند. و همچنين اگر در بين رفتن قصد كند چهار فرسخ، برود و همان روز، يا شب آن، يا قبل از ده روز برگردد، چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1397: مسافر، در صورتى بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود، پس كسى كه از شهر بيرون مى رود و مثلا قصد دارد اگر رفيق پيدا كند هشت فرسخ برود، چنانچه اطمينان دارد رفيق پيدا مى كند، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند.

 

مسأله 1398: كسى كه قصد هشت فرسخ دارد، اگرچه در هر روز مقدار كمى راه برود، وقتى به جايى برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند، اگرچه هر روز مسافت كمى راه برود مثلا به جهت تفريح و امثال آن، روزى نيم فرسخ را طى كند.

 

مسأله 1399: كسى كه در سفر، به اختيار ديگرى است، مانند نوكرى كه با آقاى خود مسافرت مى كند، چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر نداند، بايد بنابر احتياط واجب از او بپرسد، اگر سفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شكسته بجا آورد.

 

مسأله 1400: كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر بداند يا گمان داشته باشد پيش از رسيدن به مسافت شرعى از او جدا مى شود، بايد نماز را تمام بخواند، مگر مجموع رفت و برگشت وى هشت فرسخ شود، كه در اين صورت نماز شكسته خواهد بود.

 

مسأله 1401: كسى كه در سفر به اختيار ديگرى است، اگر شك دارد پيش از رسيدن به مسافت شرعى از او جدا مى شود يا نه، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر از اين جهت شك كند كه شايد مانعى براى سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

شرط سوم

مسأله 1402: در بين راه از قصد خود برنگردد، پس اگر پيش از رسيدن به چهار فرسخ، از قصد خود برگردد و يا مردّد شود، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1403: اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از مسافرت منصرف شود، چنانچه تصميم داشته باشد همان جا بماند يا بعد از ده روز برگردد و يا در برگشتن و ماندن مردّد باشد، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1404: اگر بعد از رسيدن به چهار فرسخ از ادامه مسافرت منصرف شود و تصميم داشته باشد همان روز يا شب آن يا قبل از ده روز برگردد، بايد نمازهايش را شكسته بخواند.

 

مسأله 1405: اگر براى رفتن به جايى حركت كند و بعد از پيمودن مقدارى، بخواهد جاى ديگر برود، چنانچه از محلّى كه الآن حركت مى كند تا جايى كه مى خواهد برود، هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1406: اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ، مردّد شود بقيّه راه را برود يا نه، چنانچه در هنگام ترديد راه نرود و سپس تصميم بگيرد كه ادامه دهد، بايد تا آخر مسافرت، نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1407: اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ، مردّد شود بقيّه راه را برود يا نه، چنانچه در هنگام ترديد مقدارى راه برود و بعد تصميم بگيرد هشت فرسخ ديگر برود، يا چهار فرسخ برود و همان روز، يا شب آن، يا قبل از ده روز برگردد، تا آخر مسافرت بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1408: اگر پيش از رسيدن به هشت فرسخ، مردّد شود بقيّه راه را برود يا نه، چنانچه در هنگام ترديد مقدارى راه برود سپس تصميم بگيرد به بقيّه راه ادامه دهد، اگر باقيمانده سفر جمعاً كمتر از هشت فرسخ باشد و نخواهد همان روز يا شب آن، يا بعد از چند روز ديگر برگردد بايد نماز را تمام بخواند. ولى اگر راهى كه پيش از مردّد شدن و بعد از آن مى رود، روى هم هشت فرسخ باشد، بنابر احتياط بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، گرچه بعيد نيست نماز شكسته كافى باشد.

 

شرط چهارم

مسأله 1409: پيش از رسيدن به هشت فرسخ، نخواهد از وطن خود بگذرد، يا ده روز و يا بيشتر در جايى بين راه بماند، پس كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ از وطن خويش بگذرد، يا ده روز در محلّى بماند، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1410: كسى كه نمى داند پيش از رسيدن به هشت فرسخ، از وطنش مى گذرد يا نه، يا ده روز در جايى مى ماند يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1411: كسى كه مى خواهد پيش از رسيدن به هشت فرسخ، از وطنش بگذرد، يا ده روز در جايى بماند و نيز كسى كه در گذشتن از وطن يا اقامت ده روز مردّد است، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر پس از منصرف شدن باقيمانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ بوده و بخواهد برود و همان روز يا شب آن و يا قبل از ده روز برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

شرط پنجم

مسأله 1412: براى كار حرام سفر نكند، امّا اگر براى كار حرامى مانند دزدى سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند و همچنين است اگر خود سفر حرام باشد، مثلا براى او ضرر زياد داشته باشد، يا زن بدون اجازه شوهر سفر كند و يا سفر غيرواجب فرزند كه باعث اذيّت پدر يا مادر باشد ولى اگر مانند سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1413: سفرى كه موجب اذيّت پدر و مادر باشد و ترك سفر، ضررى براى فرزندان نداشته باشد، حرام است و انسان بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه بگيرد.

 

مسأله 1414: كسى كه سفر او حرام نيست و براى كار حرام نيز سفر نمى كند اگرچه در سفر، گناهى انجام دهد، مثلا غيبت كند و يا شراب بخورد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1415: اگر مخصوصاً براى ترك كار واجبى، مسافرت نمايد نمازش تمام است، بنابراين بدهكارى كه وقت اداى بدهى او رسيده اگر بتواند بدهى خود را بدهد و طلبكار نيز مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد لكن مخصوصاً براى ترك پرداخت اين بدهى مسافرت نكند، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1416: اگر سفر او سفر حرام نباشد، ولى حيوان سوارى يا مركب ديگرى كه بر آن سوار است غصبى باشد، يا در زمين غصبى مسافرت كند، نماز را شكسته بخواند و بنابر احتياط مستحب هم شكسته و هم تمام بخواند.

 

مسأله 1417: كسى كه با ظالم مسافرت مى كند، اگر ناچار نباشد و مسافرت او كمك به ظالم باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر ناچار باشد، يا مثلا براى نجات مظلومى با او سفر كند، نمازش شكسته است.

 

مسأله 1418: اگر براى تفريح و گردش مسافرت كند، حرام نيست و بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1419: اگر براى لهو و خوش گذرانى به شكار و يا ماهيگيرى رود، نمازش تمام است و چنانچه براى تهيّه روزى به شكار رود، نمازش شكسته است و همچنين است اگر براى كسب و زياد كردن مال برود.

 

مسأله 1420: كسى كه براى گناه سفر كند، موقعى كه از سفر برمى گردد اگر توبه كرده، بايد نماز را شكسته بخواند و اگر توبه نكرده، بايد تمام بخواند، مگر عنوان حلالى بر برگشت او صدق كند. و بنابر احتياط مستحب در صورت توبه نكردن، هم شكسته و هم تمام بخواند.

 

مسأله 1421: كسى كه سفر او سفر گناه است، اگر در بين راه از قصد گناه برگردد، چنانچه باقيمانده راه هشت فرسخ يا بيشتر باشد، يا چهار فرسخ بوده و بخواهد برود و همان روز يا شب آن و يا قبل از ده روز ديگر برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1422: كسى كه براى گناه سفر نكرده، اگر در بين راه قصد كند بقيّه راه را براى گناه برود، بايد نماز را تمام بخواند، ولى نمازهايى را كه شكسته خوانده صحيح است.

 

شرط ششم

مسأله 1423: بايد از كسانى نباشد كه جاى معيّنى ندارند و خانه شان همراه خودشان است، مانند صحرانشينهايى كه در بيابانها گردش مى كنند و هرجا آب و خوراك براى خود و دامشان پيدا كنند، مى مانند و بعد از چندى به جاى ديگر مى روند، كه صحرانشينها در اين مسافرتها، بايد نماز را تمام بخوانند.

 

مسأله 1424: اگر يكى از صحرانشينها براى پيدا كردن منزل و چراگاه حيوانات سفر كند و سفر او هشت فرسخ باشد، بايد نماز را تمام بخواند حتّى اگر لوازم زندگى با او نباشد.

 

مسأله 1425: اگر صحرانشين، براى زيارت، يا حج، يا تجارت و يا مانند آن مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

شرط هفتم

مسأله 1426: بايد شغل او مسافرت نباشد، بنابراين شتردار، راننده، چوبدار، كشتيبان و مانند اينها، در غير سفر اوّل، بايد نماز را تمام بخوانند. ولى در سفر اوّل اگرچه طول بكشد، نمازشان شكسته است.

 

مسأله 1427: كسى كه شغلش مسافرت است، اگر براى كار ديگرى، مثلا براى زيارت يا حج مسافرت كند، بايد نماز را شكسته بخواند، ولى اگر مثلا راننده، اتومبيل خود را براى زيارت، كرايه بدهد و در ضمن، خودش نيز زيارت كند، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1428: حمله دار، يعنى كسى كه براى رساندن حاجيها به مكّه مكرّمه مسافرت مى كند، چنانچه شغلش در تمام سال مسافرت باشد، بايد نماز را تمام بخواند و اگر شغلش مسافرت نباشد، بلكه فقط چند هفته اى در سال سفر مى كند بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1429: كسى كه شغل او حمله دارى مى باشد و حاجيها را از راه دور به مكّه مكرّمه و عتبات عاليات و مشاهد مشرّفه و غير اينها مى برد، چنانچه تمام سال يا بيشتر سال را در راه باشد، بايد نمازش را تمام بخواند.

 

مسأله 1430: كسى كه مقدارى از سال شغلش مسافرت است، مانند راننده اى كه فقط در تابستان يا زمستان، به كار رانندگى مى پردازد، بايد در سفر نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1431: راننده و دوره گردى كه در دو سه فرسخى شهر، رفت و آمد مى كند، چنانچه اتّفاقاً سفر هشت فرسخى برود، بايد نماز را شكسته بخواند، ولى اگر مردم بگويند شغل او مسافرت است، در صورتى كه سفر هشت فرسخى هم برود، بنابر اقوى بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1432: كسى كه شغلش مسافرت است، اگر ده روز يا بيشتر در وطن خود بماند، چه از اوّل، قصد ماندن ده روز داشته باشد، چه بدون قصد بماند، بايد در سفر اوّلى كه بعد از ده روز مى رود، نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1433: كسى كه شغلش مسافرت است، اگر در غير وطن خود، ده روز بماند، چنانچه از اوّل قصد ماندن ده روز داشته، در سفر اوّلى كه بعد از ده روز مى رود بايد نماز را شكسته بخواند و اگر از اوّل قصد ماندن ده روز نداشته، بايد در سفر اوّل هم تمام بخواند.

 

مسأله 1434: كسى كه شغلش مسافرت است، اگر شك كند در وطن خود يا جاى ديگر ده روز مانده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1435: كسى كه در شهرها سياحت مى كند و براى خود وطنى اختيار نكرده، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1436: كسى كه شغلش مسافرت نيست، اگر در جايى كارى دارد، مثلا جنسى دارد كه براى حمل آن، مسافرتهاى پى در پى مى كند، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1437: كسى كه از وطنش صرف نظر كرده و مى خواهد وطن ديگرى براى خود اختيار كند، اگر شغلش مسافرت نباشد و عنوان ديگرى كه موجب تمام خواندن نماز مى شود بر او تطبيق نشود، بايد در مسافرت نماز را شكسته بخواند.

 

شرط هشتم

مسأله 1438: بايد به حدّ ترخّص برسد، يعنى از وطنش و همچنين بنابر احتياط واجب، از جايى كه قصد كرده ده روز در آنجا بماند، به اندازه اى دور شود كه ديوار شهر را نبيند و صداى اذان آن را نشنود ولى بايد غبار يا مانع ديگرى نباشد كه از ديدن ديوار و شنيدن اذان، جلوگيرى كند. و البتّه لازم نيست آنقدر دور شود كه مناره ها و گنبدها را نبيند، يا ديوارها هيچ پيدا نباشد، بلكه اگر ديوارها به شكل كامل، واضح نباشد كافى است.

 

مسأله 1439: كسى كه به سفر مى رود، اگر به جايى برسد كه صداى اذان را نشنود ولى ديوار شهر را ببيند، يا ديوارها را نبيند ولى صداى اذان را بشنود، چنانچه بخواهد در آنجا نماز بخواند، بايد تمام بخواند.

 

مسأله 1440: مسافرى كه به وطنش برمى گردد، وقتى ديوار وطن را ببيند و يا صداى اذان را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند. و همچنين است مسافرى كه مى خواهد ده روز در جايى بماند.

 

مسأله 1441: هرگاه شهر در بلندى باشد كه از دور ديده شود، يا به قدرى در گودى است كه اگر انسان كمى دور شود ديوار آن را نبيند، كسى كه از آن شهر مسافرت مى كند، وقتى به اندازه اى دور شد كه اگر آن شهر در زمين هموار بود، ديوارش از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز خود را شكسته بخواند. و همچنين اگر كوتاهى يا بلندى خانه ها بيشتر از معمول باشد، بايد خانه هاى معمولى را مدّنظر قرار داد.

 

مسأله 1442: اگر از جايى مسافرت كند كه خانه و ديوار ندارد، وقتى به جايى برسد كه اگر آن محل، ديوار داشت از آنجا ديده نمى شد، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1443: اگر به قدرى دور شود كه نداند، صدايى را كه مى شنود صداى اذان يا صداى ديگرى است، نماز را شكسته بخواند، ولى اگر بفهمد اذان مى گويند و كلمه هاى آن را تشخيص ندهد، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1444: اگر به قدرى دور شود كه اذان خانه ها را نشنود، ولى اذان شهر را كه معمولا در جاى بلندى مى گويند بشنود، نبايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1445: اگر به جايى برسد كه اذان شهر را كه در جاى بلند متعارف و معمولى مى گويند نشنود، ولى اذانى را كه در جاى خيلى بلند مى گويند بشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1446: اگر چشم يا گوش او، يا صداى اذان، غير معمولى باشد، در جايى بايد نماز را شكسته بخواند كه چشم متوسط، ديوار خانه ها را نبيند و گوش متوسّط صداى اذان معمولى را نشنود.

 

مسأله 1447: اگر هنگام سفر شك كند به حد ترخّص، يعنى جايى كه اذان را نشنود و ديوار را نبيند، رسيده يا نه، بايد نماز را تمام بخواند، به شرطى كه نماز، در رفتن و برگشتن در يكجا نباشد، ولى در هر دو صورت احتياطاً فحص و بررسى لازم است.

 

مسأله 1448: مسافرى كه از وطن خود عبور مى كند، وقتى به جايى برسد كه ديوار وطن خود را ببيند و صداى اذان آن را بشنود، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1449: مسافرى كه در بين مسافرت، به وطنش رسيده، تا وقتى در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود، يا چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن و يا قبل از ده روز برگردد، وقتى به جايى برسد كه ديوار وطن را نبيند و صداى اذان را نشنود، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

احكام وطن و اقامت ده روز

مسأله 1450: « وطن » جايى است كه انسان، براى اقامت و زندگى خود اختيار نموده است، چه در آنجا به دنيا آمده و وطن پدر و مادرش بوده، يا خود، آنجا را براى زندگى اختيار كرده باشد و در نظر مردم وطن او به شمار آيد.

 

مسأله 1451: اگر قصد دارد در جايى كه وطن اصلى او نيست، مدّتى بماند و بعد به جاى ديگرى برود، آنجا وطن او حساب نمى شود، مگر بخواهد مدّت زيادى بماند، مثلا چند سال، بنابراين طُلاّب و دانشجويانى كه براى تحصيل به شهر ديگرى مى روند، آنجا در حكم وطن آنها بوده و بايد نماز را تمام بخوانند و روزه بگيرند و همچنين سربازانى كه مقرّر است مدّت زيادى در يك منطقه بمانند.

 

مسأله 1452: جايى كه انسان، قصد دارد مدّت زيادى بماند، مثلا چهار، يا پنج سال و يا بيشتر، آنجا وطن عرفى او مى شود، پس اگر مسافرتى براى او پيش آيد و دوباره به همان جا برگردد، نماز او تمام است.

 

مسأله 1453: كسى كه در دو جا زندگى مى كند، مثلا شش ماه، در شهرى و شش ماه در شهر ديگرى مى ماند، هردو جا وطن اوست. و همچنين اگر بيشتر از دو جا را براى زندگى خود اختيار كرده باشد، همه آنها وطن او حساب مى شود و بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1454: كسى كه به قصد توطّن در جايى بماند، هر وقت در مسافرت به آنجا برسد، بايد نماز را تمام بخواند، تا زمانى كه از آنجا صرف نظر نكرده باشد، امّا اگر صرف نظر كند، بايد نمازش را شكسته بخواند.

 

مسأله 1455: اگر به جايى برسد كه وطن او بوده و از آنجا صرف نظر كرده، نبايد نماز را تمام بخواند، اگرچه وطن ديگرى نيز براى خود اختيار نكرده باشد.

 

مسأله 1456: مسافرى كه قصد دارد، ده روز پشت سر هم در جايى بماند، يا مى داند كه بدون اختيار ده روز در جايى مى ماند، در آنجا بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1457: مسافرى كه مى خواهد ده روز در جايى بماند، لازم نيست قصد ماندن شب اوّل يا شب يازدهم را داشته باشد و اگر قصد كند از اذان صبح روز اوّل، تا غروب روز دهم بماند، واجب نيست كه نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند، بلكه تمام خواندن، كفايت مى كند.

 

مسأله 1458: مسافرى كه مى خواهد ده روز در جايى بماند، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك شهر بماند، پس اگر بخواهد مثلا ده روز در نجف اشرف و كوفه، يا كربلاى معلّى و حرّ و يا در تهران و قم مقدّسه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند، البتّه در صورتى كه آن دو شهر، به هم متّصل نشده باشند وگرنه حكم يك شهر را دارد، مانند اين زمان كه شهر نجف اشرف و كوفه يك شهر مى باشند.

 

مسأله 1459: مسافرى كه مى خواهد ده روز در جايى بماند، اگر از اوّل قصد كند در بين ده روز، به اطراف آنجا برود كه از مسافت شرعى كمتر است و بيشتر از نصف روز معطّل نشود، ضرر به اقامت وى ندارد و نمازش را تمام بخواند.

 

مسأله 1460: مسافرى كه تصميم ندارد به هر صورت ده روز در جايى بماند، مثلا قصد دارد اگر رفيقش بيايد، يا منزل خوبى پيدا كند، ده روز بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1461: كسى كه تصميم دارد، ده روز در جايى بماند، اگرچه احتمال بدهد براى ماندن او مانعى پديد آيد، بايد نماز را تمام بخواند، البتّه در صورتى كه احتمال، عقلايى نبوده تا منافات با تصميم بر ماندن ده روز داشته باشد وگرنه بايد شكسته بخواند.

 

مسأله 1462: اگر مسافر بداند مثلا ده روز يا بيشتر، به آخر ماه مانده و قصد كند تا آخر ماه در جايى بماند، بايد نماز را تمام بخواند ولى اگر نداند تا آخر ماه ده روز مانده و قصد كند تا آخر ماه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند، اگرچه از وقتى قصد كرده، تا آخر ماه، ده روز يا بيشتر باشد.

 

مسأله 1463: اگر مسافر قصد كند ده روز در جايى بماند، چنانچه پيش از خواندن يك نماز چهار ركعتى، از ماندن منصرف شود يا مردّد شود در آنجا بماند يا به جاى ديگر برود، بايد نماز را شكسته بخواند. امّا اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى، از ماندن منصرف شود و يا مردّد گردد، تا وقتى در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1464: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر روزه بگيرد و بعد از ظهر، از ماندن در آنجا منصرف شود، چنانچه يك نماز چهار ركعتى خوانده باشد، روزه اش صحيح است و تا وقتى در آنجا هست، بايد نمازهاى خود را تمام بخواند و روزه هاى خود را بجا آورد. و اگر يك نماز چهار ركعتى نخوانده باشد، روزه آن روز صحيح است، امّا بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند و روزهاى ديگر نمى تواند روزه بگيرد.

 

مسأله 1465: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر از ماندن منصرف شود و شك كند پيش از منصرف شدن، يك نماز چهار ركعتى خوانده يا نه، بايد نمازهاى خود را شكسته بخواند.

 

مسأله 1466: اگر مسافر به نيّت نماز شكسته، مشغول نماز شود و در بين نماز، تصميم بگيرد ده روز يا بيشتر بماند، بايد نماز را چهار ركعتى تمام نمايد.

 

مسأله 1467: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر در بين اوّلين نماز چهار ركعتى از قصد خود برگردد، چنانچه داخل ركوع ركعت سوم نشده، بايد نماز را دو ركعتى تمام نمايد و بقيّه نمازهاى خود را شكسته بخواند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته، نماز را به هم بزند و دوباره شكسته بخواند و تا زمانى كه در آنجا هست، نمازهايش را شكسته بجا آورد.

 

مسأله 1468: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر بيشتر از ده روز در آنجا بماند، تا وقتى مسافرت نكرده، بايد نمازش را تمام بخواند و لازم نيست دوباره، قصد ماندن ده روز كند.

 

مسأله 1469: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، بايد روزه واجب را بگيرد و مى تواند روزه مستحب را بجا آورد و نماز جمعه و نافله ظهر، عصر و عشا را نيز بخواند.

 

مسأله 1470: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى، بخواهد به مدّت كمتر از يك روز به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود و برگردد و دوباره در جاى اوّل خود ده روز بماند، در تمام مدّتى كه مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن، بايد نماز را تمام بخواند، و همچنين اگر نخواهد بعد از برگشتن، ده روز بماند، در موقع رفتن به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است و در مدّتى كه آنجا مى ماند و در موقع برگشتن و بعد از برگشت، بنابر اقوى بايد نماز را تمام بخواند، امّا اگر چهار فرسخ يا بيشتر باشد، بايد در رفتن به جايى كه قصد دارد و مدّتى كه آنجا مى ماند و در موقع برگشتن و بعد از برگشت، نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1471: مسافرى كه قصد كرده ده روز در جايى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى، بخواهد به جاى ديگرى كه كمتر از هشت فرسخ است برود و ده روز در آنجا بماند، بايد در رفتن و در جايى كه قصد ماندن ده روز دارد، نمازهاى خود را تمام بخواند ولى اگر جايى كه مى خواهد برود هشت فرسخ يا بيشتر باشد و نخواهد ده روز در آنجا بماند، بايد موقع رفتن و مدّتى كه در آنجا مى ماند، نمازهاى خود را شكسته بخواند.

 

مسأله 1472: مسافرى كه قصد كرده، ده روز در جايى بماند، اگر بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى، بخواهد به جايى كه كمتر از چهار فرسخ است برود، چنانچه مردّد باشد به جاى اوّل برگردد يا نه، يا به كلّى از برگشتن به آنجا غافل باشد، يا بخواهد برگردد، ولى مردّد باشد كه ده روز در آنجا بماند يا نه، يا از ده روز ماندن در آنجا و مسافرت از آنجا غافل باشد، بايد از وقتى مى رود تا برمى گردد و بعد از برگشتن، نمازهاى خود را تمام بخواند.

 

مسأله 1473: اگر به خيال اينكه دوستانش مى خواهند ده روز در جايى بمانند، قصد كند ده روز، در آنجا بماند و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى، بفهمد آنها قصد نكرده اند، اگرچه خودش نيز از ماندن منصرف شود، تا مدّتى كه در آنجا هست، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1474: اگر مسافر بعد از رسيدن به مسافت شرعى، سى روز در جايى بماند و در تمام سى روز در رفتن و ماندن مردّد باشد، نماز او شكسته است و بعد از گذشتن سى روز اگرچه مقدار كمى در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1475: مسافرى كه مى خواهد نُه روز يا كمتر در جايى بماند، اگر بعد از نُه روز و يا كمتر كه در آنجا ماند، بخواهد دوباره نُه روز ديگر يا كمتر بماند و همين طور تا سى روز، بايد نماز را شكسته بخواند، امّا روز سى و يكم بايد نماز را تمام بخواند.

 

مسأله 1476: مسافرى كه سى روز مردّد بود، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه تمام سى روز را در يكجا بماند، امّا اگر مدّتى در شهرى و مدّتى در شهر ديگرى بماند، بعد از سى روز نيز بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسائل متفرّقه نماز مسافر

مسأله 1477: مسافر مى تواند در مسجدالحرام، مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و مسجد كوفه نماز را تمام بخواند. ولى اگر بخواهد در جايى كه در زمان ائمّه اطهار(عليهم السلام) جزو اين مساجد نبوده و بعد به اين مساجد اضافه شده نماز بخواند، بنابر احتياط مستحب شكسته بخواند. و نيز مسافر مى تواند در حرم حضرت سيدالشهدا(عليه السلام) نماز را تمام بخواند، ولى بنابر احتياط مستحب اگر دورتر از اطراف قبر مطهّر به مقدار بيست و پنج ذراع نماز بخواند، شكسته بجا آورد. گرچه بعيد نيست تخيير شامل تمام مناطق اين چهار شهر مكّه مكرّمه و مدينه منوّره و كوفه و كربلاى معلّى باشد.

 

مسأله 1478: كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر عمداً تمام بخواند، نمازش باطل است و اگر فراموش كند كه نماز مسافر شكسته است و تمام بخواند، در وقت دوباره بجا آورد. و چنانچه بعد از گذشتن وقت به ياد آورد بنابر احتياط بايد قضا نمايد.

 

مسأله 1479: كسى كه مى داند مسافر است و بايد نماز را شكسته بخواند، اگر از روى غفلت، تمام بخواند، نمازش باطل است.

 

مسأله 1480: مسافرى كه نمى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر تمام بخواند نمازش صحيح است.

 

مسأله 1481: مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند، امّا بعضى از خصوصيّات نماز مسافر را نمى داند، مثلا نداند كه در سفر هشت فرسخى بايد شكسته بخواند، چنانچه تمام بخواند، اگر در وقت بفهمد بنابر احتياط واجب نماز را به صورت شكسته اِعاده كند و اگر بعد از وقت بفهمد قضا بر او واجب نيست.

 

مسأله 1482: مسافرى كه مى داند بايد نماز را شكسته بخواند، اگر به گمان اينكه سفر او كمتر از هشت فرسخ است تمام بخواند، وقتى بفهمد سفرش هشت فرسخ بوده، نمازى را كه تمام خوانده، بنابر احتياط بايد دوباره شكسته بخواند اگر در وقت متوجّه شد و اگر وقت گذشته بود، قضا ندارد.

 

مسأله 1483: اگر فراموش كند مسافر است و نماز را تمام بخواند، چنانچه در وقت يادش بيايد، بايد شكسته بجا آورد و اگر بعد از وقت يادش بيايد، قضاى آن نماز بر او واجب نيست.

 

مسأله 1484: كسى كه بايد نماز را تمام بخواند، اگر شكسته بجا آورد در هر صورت نمازش باطل است.

 

مسأله 1485: اگر مشغول نماز چهار ركعتى شود و در بين نماز، يادش بيايد مسافر است، يا متوجّه شود سفر او هشت فرسخ است، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر به ركوع ركعت سوم رفته، نمازش باطل است و در صورتى كه به مقدار خواندن يك ركعت نيز وقت داشته باشد، بايد نماز را شكسته و به قصد ادا بخواند.

 

مسأله 1486: اگر مسافر بعضى از خصوصيّات نماز مسافر را نداند، مثلا نداند اگر چهار فرسخ برود و همان روز يا شب آن برگردد، بايد شكسته بخواند، چنانچه به نيّت نماز چهار ركعتى مشغول نماز شود و پيش از ركوع ركعت سوّم، مسأله را بفهمد، بايد نماز را دو ركعتى تمام كند و اگر در ركوع متوجّه شود، نمازش باطل است و چنانچه به مقدار يك ركعت از وقت نيز مانده باشد نماز را شكسته، به قصد ادا بخواند.

 

مسأله 1487: مسافر در تمام مواردى كه بايد نماز را تمام بخواند اگر بر اثر ندانستن مسأله، به نيّت نماز دو ركعتى مشغول نماز شود و در بين نماز، مسأله را بفهمد، بايد نماز را چهار ركعتى تمام كند.

 

مسأله 1488: مسافرى كه نماز نخوانده، اگر پيش از تمام شدن وقت به وطن خود برسد، يا به جايى برسد كه مى خواهد ده روز در آنجا بماند، بايد نماز را تمام بخواند. و كسى كه مسافر نيست، اگر در اوّل وقت، نماز نخواند و مسافرت كند، در سفر بايد نماز را شكسته بخواند.

 

مسأله 1489: اگر مسافرى كه بايد نماز را شكسته بخواند نماز ظهر، يا عصر و يا عشاى او قضا شود، بايد آن را دو ركعتى قضا نمايد، اگرچه در غير سفر قضاى آن را بجا آورد. و اگر از كسى كه مسافر نيست يكى از اين سه نماز قضا شود، بايد چهار ركعتى قضا نمايد، اگرچه در سفر قضاى آن را بجا آورد.

 

مسأله 1490: مستحب است مسافر بعد از هر نماز، سى مرتبه بگويد: « سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُلِلّهِ وَ لا إلهَ إلاّ اللّهُ وَ اللّهُ أكْبَرُ » و در تعقيب نماز ظهر، عصر و عشا بيشتر سفارش شده است و بهتر است در تعقيب اين سه نماز، آن را شصت مرتبه بگويد.