صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
فصل دهم
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

فصل دهم:

معاد يا رستاخيز

 

اصل سوم از اصول دين كه مورد پذيرش همه مسلمان است اعتقاد به معاد يعنى تجديد زندگى بعد از مرگ براى دريافت پاداش و كيفر اعمال است. اين اصل در تمام اديان الهى به چشم مى‏خورد و هر مذهبى را كه در آن اعتقاد به روز رستاخيز وجود نداشته باشد نمى‏توان مذهب الهى ناميد.

همه پيامبران و كتاب‏هاى آسمانى بر اين مطلب اتفاق نظر دارند كه زندگى انسان به واسطه مرگ خاتمه نمى‏يابد، بلكه بعد از پايان اين زندگى جهان ديگرى وجود دارد كه هر كس در آنجا جزاى اعمال نيك و سزاى كارهاى زشت خود را خواهد ديد.

 


دلايل وجود معاد

سوابقى كه از عقيده به قيامت و زندگى پس از مرگ در ميان تمام ملتهاى جهان وجود دارد نشان دهنده فطرى بودن اين عقيده است، و به نظر نمى‏رسد كه اعتقاد به روز واپسين با اين شيوع و گسترش درميان انسان‏ها بدون الهام گرفتن از نداى فطرت در جان و دل آنها به وجود

(80)

 
 آمده باشد، و به همين جهت انسان در بعضى حالات و موقعيتها احساس مى‏كند كه رشته زندگى او با مرگ گسسته نمى‏شود و مرگ آخرين حلقهزندگى او نمى‏باشد، بلكه مرگ دريچه‏اى به سوى زندگى ابدى او خواهد بود، و بدين ترتيب براى اثبات معاد نيازى به استدلال نيست؛ اما براى روشن شدن مطلب به دو دليل اشاره مى‏نماييم:

الف ـ برهان حكمت

اگر زندگى اين جهان را بدون وجود جهان ديگر در نظر بگيريم ديگر اين زندگى پوچ و بى‏معنى خواهد بود؛ مثل اين كه حيات موجودى را در شكم مادرش قبل از تولد بدون زندگى اين دنيا فرض كنيم، بدين معنا كه هر موجودى بلافاصله بعد از تولد نابود گردد، در اين صورت زندگى آن موجود در شكم مادر ديگر مفهومى نخواهد داشت.

جهان آفرينش هم از نظر عظمت و هم از نظر نظم، بسيار وسيع و پرشكوه است. اسرار اين جهان به قدرى زياد است كه دانشمندان بزرگ اعتراف دارند كه تمام معلومات بشر در برابر اين اسرار مثل يك صفحه كوچك از يك كتاب بسيار بزرگ است. نظم و دقتى كه در ساختمان كوچك‏ترين واحد اين جهان به كار رفته مانند نظم و دقتى است كه در ساختمان عظيم‏ترين قسمت‏هاى آن مشاهده مى‏شود، و در اين ميان انسان كاملترين موجود و عاليترين محصولى است كه ما مى‏شناسيم. اين انسان در عمر كوتاه خود سختى‏ها و ناراحتى‏هاى بزرگى را متحمل مى‏گردد، پس از گذراندن دوران طفوليت با همه مشكلاتش، دوران نوجوانى و جوانى با طوفانهاى شديد و كوبنده‏اش فرامى‏رسد، انسان 

(81)

 
جوان هنوز جاى پاى خود را محكم نكرده است كه دوران پيرى از راه مى‏رسد؛ آيا هدف از اين دستگاه بزرگ و عظيم اين بوده كه اين موجود چند روزى در اين جهان آمده و اين دورانها را همراه با رنجهايش تحمل نموده با صرف مقدارى غذا و پوشيدن تعدادى لباس نابود گشته و همه چيز پايان يابد؟ آيا در اين صورت آفرينش انسان بيهوده نيست؟ آيا هيچ عاقلى اين همه تشكيلات عظيم را براى چنين پايان و مقصدى تنظيم مى‏نمايد؟

مطالعه اين جهان باعظمت به تنهايى دليل بر اين است كه اين جهان مقدمه‏اى براى عالمى گسترده‏تر، جاودانى و ابدى است. و تنها وجود چنين جهان گسترده‏اى است كه مى‏تواند به زندگى ما معنا و مفهوم بخشد و آن را از پوچى در آورد. اينجاست كه آنها كه اصل معاد را قبول ندارند، اعتراف به پوچى اين زندگى مى‏كنند، تا جائى كه گروهى از آنها اقدام به خودكشى و نجات از اين زندگى بى‏معنا را مايه افتخار مى‏شمرند! ولى آن كس كه به خداوند و حكمت بى‏پايان او ايمان دارد، زندگى اين جهان را مقدمه‏اى براى زندگى جاويدان سراى ديگر مى‏داند.

قرآن مجيد در يك جمله كوتاه و پر مغز مى‏فرمايد: «آيا گمان كرديد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم و شما به سوى ما باز نمى‏گرديد»(1).

ب ـ برهان عدل

دقت در نظام هستى و قوانين آفرينش نشان مى‏دهد كه همه چيز آن منظم و حساب شده بوده و هر چيزى در جاى خود قرار گرفته است و از



--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره مؤمنون(23): آيه115.

(82)

 
طرف ديگر خالق اين جهان نيز دادگر و عادل است و خود به بندگانش دستور داده كه در اين جهان زندگى خود را بر اساس عدالت استوار سازند و از هر گونه ستمى اجتناب ورزند، و در اين راه پيامبران را فرستاده كه مردم را به راه خير و صلاح دعوت نموده و از شرّ و فساد بازدارند. در اين ميان گروهى سراپا مطيع و فرمانبردار احكام الهى بوده و از مسير دين و انسانيت منحرف نشده و برگرد آلودگى‏ها و ناپاكى‏ها نچرخيده‏اند، اگر تمام جهان را به آنها بدهند حاضر نيستند در حق مورچه‏اى ضعيف ستم روا دارند؛ اما گروهى ديگر غرق در آلودگى‏ها و پايمال نمودن حقوق ديگران شده و رفتارشان به گونه‏اى است كه گويا اصلاً از طرف خدا برنامه‏اى براى آنان نيامده است، افرادى كه از كشتن و سوزاندن انسان‏ها احساس لذت مى‏نمايند و اگر بر سر سفره آنها سر بيگناهى بريده نشود دست به غذا نمى‏برند و فرياد و ناله انسان‏هاى مظلوم برايشان بهترين نغمه و موسيقى است! آيا عدل خدا اجازه مى‏دهد كه اين دو گروه با هم يكسان باشند؟ قطعا پاسخ منفى است و بين اين دو گروه نزد خدا تفاوت وجود دارد؛ از طرف ديگر شكى نيست كه در اين دنيا هر يك از اين دو گروه به تمام پاداش و يا سزاى خود نمى‏رسند؛ بنابراين بايد جهان ديگرى باشد كه نيكوكاران پاداش كامل اعمال و كردار خوب خود را و ستمگران و بدكاران كيفر بدكارى خود را ببينند؛ آن جهان همان رستاخيز و معاد است.

در اين باره قرآن كريم مى‏فرمايد: «بازگشت همه شما به سوى اوست، خداوند وعده حقى داده، او خلق را آغاز كرد سپس آن را باز مى‏گرداند، تا كسانى را كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به

(83)

 
عدالت جزا دهد، و براى كسانى كه كافر شدند نوشيدنى از مايع سوزان و عذاب دردناكى وجود دارد، به خاطر كفرى كه مى‏ورزيدند»(1).

 



معاد در قرآن مجيد

در قرآن مجيد بعد از مسأله توحيد كه اساسى‏ترين مسأله در تعليمات پيامبران است، بحث معاد و آثار تربيتى آن در درجه اول اهميت قرار داشته، بيشترين آيات را بعد از خداشناسى به خود اختصاص داده است. نام‏هايى كه در قرآن براى آن روز بزرگ ذكر شده بسيار زياد است و هركدام بيانگر حادثه‏اى از حوادث آن روز است و در زير هر يك از اين نام‏ها رازى نهفته است. معروفترين نام آن روز كه 70 بار در قرآن تكرار شده «يَوْمُ القِيامَة» است كه حكايت از رستاخيز عظيم انسان‏ها و قيام عمومى بندگان مى‏نمايد.

برخى از نام‏هاى ديگر آن حادثه عبارت است از: «يَوْمُ الحَسْرة»، «يَوْم‏النَّدامة» به معنى روز پشيمانى و حسرت، «يوم الفَراق» روز جدائى، «يوم المُحاسبة»، «يوم المسألة» روز حسابرسى و پرس‏وجو، «يوم الدّين»، «يوم الفَصْل»، «يوم الحُكْم» روز جزادهى و حل و فصل مسائل و تعيين حكم؛ چه خوب است براى بيدارى از خواب غفلت و غرور و مهار كردن خواهش‏هاى شيطانى لحظه‏اى در اين نام‏ها انديشه نموده و در همين دنيا وضعيت خود را در آن روز كه همگى در پيشگاه خداوند عادل حاضر مى‏شويم در نظر بگيريم.


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره يونس(10): آيه4.

(84)

 
بحث‏هاى قرآن در مورد معاد، گاه به صورت برهان و استدلال است و گاه به صورت سخنان كوبنده‏اى كه از شنيدن آنها مو بر بدن انسان راست مى‏گردد و لحن صادقانه آن چنان است كه مثل برهان و استدلال در اعماق جان و روح اثر مى‏نمايد. در بخش اول يعنى استدلال، قرآن بيشتر روى اين مسأله تكيه كرده است كه زنده شدن انسان‏ها در قيامت امرى ممكن و شدنى است؛ چرا كه مخالفان معاد مى‏گفتند اين غيرممكن است كه جسم پوسيده انسان كه تبديل به خاك شده است زندگى تازه‏اى پيدا كند. در اين بخش، قرآن از راه‏هاى گوناگون وارد شده و مسأله غير ممكن بودن معاد را رد كرده است؛ گاه مى‏گويد: «همانگونه كه شما را در آغاز آفريد به جهانى ديگر باز مى‏گرديد»(1)، گاه از مرگ و زندگى گياهان و رستاخيز آن، كه همه ساله آن را با چشم خود مى‏بينيم اين گونه سخن مى‏گويد: «ما از آسمان آب پربركتى فرستاديم و به وسيله آن باغهاى سرسبز رويانديم و دانه‏هاى درو شده... و به وسيله آن سرزمين مرده را زنده كرديم، رستاخيز نيز همين گونه است»(2).

 



علل انكار معاد

اين كه عده‏اى معاد و بازگشت انسان در قيامت را قبول ندارند و آن را انكار مى‏كنند، به خاطر عوامل و علل مختلفى است كه در اين جا به پاره‏اى از آنها اشاره مى‏گردد:


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره اعراف(7): آيه29.

2 ـ سوره ق(50): آيات9 - 11.

(85)

 
1 ـ بعضى از انسان‏ها براى فرار از مسؤوليت و شانه خالى كردن از تكاليف چنين دستاويزى را براى خود پيدا مى‏كنند. مى‏خواهند به ديگران ظلم كنند، حق آنها را بگيرند، دنبال فساد بروند، براى اين كه راه‏هاى جلوى خود را باز كنند و مانعى براى انجام كارهاى ناپسند خود نداشته باشند مى‏گويند قيامتى نيست، و به گفته قرآن مجيد: «آيا انسان مى‏پندارد كه استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد؟ چرا ما قادريم كه خطوط سر انگشتان او را دوباره مرتب نماييم، انسان شك در معاد ندارد بلكه او مى‏خواهد آزاد باشد و تا آخر عمر گناه نمايد. لذا سؤال مى‏كند قيامت چه وقت خواهد آمد»(1).

2 ـ گاهى نبودِ آگاهى كافى و ايمان نداشتن به قدرت خداوند باعث ردّ و انكار قيامت مى‏گردد. در كتاب‏هاى تفسير آمده است كه شخصى قطعه استخوان پوسيده‏اى را پيدا كرد و با خود گفت با اين دليل محكم با محمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم مبارزه خواهم كرد و سخن او را درباره معاد باطل خواهم كرد، آن را برداشته و پيش پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آورد و شايد مقدارى هم از آن استخوان را در حضور ايشان نرم كرد و به زمين ريخت، سپس گفت: چه كسى مى‏تواند اين استخوانهاى پوسيده را زنده نمايد؟ اين جا بود كه خداوند آياتى را بدين مضمون بر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم نازل كرد كه: «او براى ما مثالى آورد در حالى كه آفرينش خود را فراموش كرد، گفت: چه كسى اين استخوانها را زنده مى‏كند در حالى كه پوسيده است؟ بگو همان كسى آن را زنده مى‏كند كه نخستين بار آن را آفريد، و او به هر مخلوقى


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره قيامت(75): آيات3 - 6.

(86)

 
آگاه است»(1).

3 ـ اعمال و رفتار ناپسند برخى از افرادى كه به ظاهر خود را متدين جلوه داده و نقش هدايت جامعه و آگاهى بخشيدن به مردم را بر عهده گرفته‏اند زمينه انكار بعضى از حقايق را براى عده‏اى فراهم مى‏كند. مثلاً وقتى مردم به عالمى كه تمام فكر و ذكرش دستيابى به دنيا و رياست‏طلبى است نگاه كنند، مى‏گويند: اگر قيامتى بود اينها چنين نمى‏كردند، پيداست خبرى نيست و اين مطالبى كه درباره قيامت گفته مى‏شود دروغ است و گرنه چرا خود اينها از قيامت نمى‏ترسند. و يا گاهى بد دفاع كردن ما از موضوعى باعث فرار برخى از مردم از آن مطلب و موضوع مى‏شود؛ مثلاً اگر راجع به مرگ و قيامت مسائل خرافى و غير منطقى و پندارهاى باطل خود را به جاى كلام خداوند متعال و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم و امامان عليهماالسلام براى مردم بيان كنيم، نه تنها آنها اعتقادشان به قيامت محكم نمى‏شود بلكه گاهى اثر منفى داشته و آنها را از دين هم خارج خواهد ساخت.

نكته: روشن است كه ما نبايد به خاطر رفتار نادرست ديگران و دوگانگى حرف و عمل عالم نمايان، دست از اعتقاد به معاد و ساير امور دينى برداريم و بى‏شك در قيامت، اين عذر از ما پذيرفته نمى‏گردد.

 


فوايد و آثار ايمان به معاد

ايمان به معاد و يادآورى زندگىِ پس از مرگ در تمامى لحظات زندگى آثار مثبتى را در زندگى فرد به همراه دارد. اين ايمان و يادآورى باعث


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره يس(36): آيه78و79.

(87)

 
مى‏شود كه آدمى در انجام وظايف خود تلاش و كوشش فراوان نمايد، زيرا مى‏داند كه هيچ عملى حتى اگر به اندازه ذره ناچيزى باشد از او ضايع نمى‏شود، چرا كه خداوند حسابگرى دقيق و دادگر است كه از پنهان و آشكار هر شخصى و هر چيزى باخبر است. ايمان به رستاخيز به انسان نويد زندگى جاويد را مى‏دهد و انسان را براى آباد ساختن آن زندگى به تلاش وامى‏دارد، زيرا مى‏بيند با مرگ قدم در مرحله‏اى از زندگى مى‏گذارد كه به مراتب از زندگى در اين دنيا وسيع‏تر و عالى‏تر است. از طرف ديگر تلاش مى‏كند كه در حق ديگران ظلم و ستمى روا ندارد و گرد گناه نگردد چون كه باور دارد به حساب او دقيقا رسيدگى خواهد شد. انسانِ معتقد به معاد تمام دستورات دينى خود را به‏خوبى انجام مى‏دهد و از احسان و نيكى به مستمندان دريغ نمى‏نمايد.

و بدين ترتيب اگر در جامعه‏اى روح معادباورى حاكم شود، درصد جرم و جنايت و تبعيض و گران‏فروشى و بى‏عدالتى و فقر به طور چشمگيرى پايين مى‏آيد.اين كه مى‏بينيم در تمام جوامع انسانى اين مسائل وجود دارد و روز به روز بر مقدار آن افزوده مى‏شود، به خاطر نبود روحيه اعتقاد به حساب و كتاب و معاد است. قرآن مجيد در اين زمينه مى‏فرمايد: «آيا كسى كه روز جزا را پيوسته انكار مى‏كند مشاهده نمودى، او همان كسى است كه يتيم را با خشونت رانده و ديگران را به اطعام مسكين تشويق نمى‏نمايد...»(1)

انسانى كه قيامت را قبول ندارد تا آنجا پيش مى‏رود كه با قدرت بسيار


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره ماعون(107): آيات1 - 3.

(88)

 

ناچيزش به مبارزه با قدرت نامحدود پروردگار برمى‏خيزد. فرعون و ديگر ستمكاران نمونه‏هاى روشن اين سخن هستند.

 


برزخ، جهانى بين دنيا و آخرت

پرسش: آيا بين دنيا و آخرت جهان ديگرى نيز وجود دارد؟

پاسخ: از آيات قرآن و كلام معصومين عليهم‏السلام چنين برمى‏آيد كه بين اين جهان و جهان آخرت عالمى قراردارد كه آن را «بَرْزَخ» گويند. اين كلمه در اصل به چيزى گفته مى‏شود كه به عنوان واسطه بين دو چيز قرار مى‏گيرد، البته سخن قرآن درباره عالم برزخ به آن اندازه‏اى كه درباره اصل قيامت و جهان آخرت صحبت مى‏كند نيست، به همين جهت خصوصيات و جزئيات عالم برزخ به خوبى براى ما روشن نيست، اما از ميان سخنان مطرح شده به دست مى‏آيد كه كفّار طغيانگرى همچون فرعون و يارانش در جهان برزخ دچار عذاب گشته و به عكس مؤمنان عالى‏مقامى همچون شهيدان در جهان برزخ كه فاصله بين دنيا و آخرت است نزد پروردگار متعال داراى نعمت و روزىِ برزخى هستند؛ در حديثى از پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آمده است: «قبر، باغى از باغهاى بهشت يا گودالى از گودالهاى جهنم است.»(1)

 


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ بحار الانوار،ج6،ص205 ـ كنز العمّال،ج15،ص546،شماره42109.

(89)