موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
مصرف زكات
«مسأله 2044» انسان مىتواند زكات را در هشت مورد مصرف كند:
اوّل: فقير و آن كسى است كه مخارج سال خود و افراد تحت تكفّلش را ندارد و كسى كه صنعت، ملك يا سرمايهاى دارد كه مىتواند از منافع سرمايه، مخارج سال خود را به دست آورد، فقير نيست.
دوم: مسكين و آن كسى است كه زندگى را سختتر از فقير مىگذراند.
سوم: كسى كه از طرف امام عليهالسلام يا نايب امام مأمور است كه زكات را جمع آورى و نگهدارى نمايد و به حساب آن رسيدگى كند و آن را به امام عليهالسلام يا نايب امام يا مصرف فقرا برساند.
چهارم: كافرهايى كه اگر زكات به آنان بدهند، به دين اسلام مايل مىشوند يا در جنگ و دفاع به مسلمانان كمك مىكنند.
پنجم: خريدارى بردگان و آزاد كردن آنان.
ششم: بدهكارى كه نمىتواند قرض خود را بدهد؛ به شرط آن كه قرض در معصيت مصرف نشده باشد.
هفتم: سبيل اللّه؛ يعنى كارى مانند ساختن مسجد كه منفعت عمومى دينى دارد يا مثل ساختن پل و اصلاح راه كه نفع آن به عموم مسلمانان مىرسد و آنچه براى اسلام و
(368)
مسلمين نفع داشته باشد، به هر نحو كه باشد.
هشتم: ابن السّبيل، يعنى مسافرى كه در سفر درمانده شده است، اگرچه در وطن خود غنى باشد.
احكام اين موارد در مسائل آينده گفته مىشود.
«مسأله 2045» بنابر احتياط واجب، شخص زكات دهنده در صورتى كه زكات طلا را مىپردازد، نبايد كمتر از نيم دينار (757/1 گرم) طلا يا قيمت آن را و در صورتى كه زكات نقره را مىپردازد، نبايد كمتر از پنج درهم (304/12 گرم) نقره يا قيمت آن را به يك فقير بدهد.
«مسأله 2046» احتياط واجب آن است كه فقير و مسكين اگر زكات را مىگيرد تا به مصرف برساند، بيشتر از مخارج سال خود و افراد تحت تكفّلش را از زكات نگيرد؛ ولى اگر زكات را مىگيرد تا با آن كسب و كارى براى خود ايجاد كند و از گرفتن زكات بىنياز شود، گرفتن بيشتر از مخارج يك سالش نيز جايز است.
«مسأله 2047» كسى كه مخارج سالش را دارد، اگر مقدارى از آن را مصرف كند و بعد شك كند كه آنچه باقى مانده به اندازه مخارج سال او هست يا نه، نمىتواند زكات بگيرد.
«مسأله 2048» صنعتگر يا مالك يا تاجرى كه درآمد او از مخارج سالش كمتر است، مىتواند براى كسرى مخارجش زكات بگيرد و لازم نيست ابزار كار يا ملك يا سرمايه خود را به مصرف مخارج برساند.
«مسأله 2049» فقيرى كه خرج سال خود و زن و فرزندانش را ندارد، اگر خانهاى داشته باشد كه ملك او بوده و در آن نشسته باشد يا وسيله سوارى داشته باشد، چنانچه به آنها احتياج داشته باشد، مىتواند زكات بگيرد و همچنين است اثاث خانه و ظرف و لباس تابستانى و زمستانى و چيزهايى كه به آنها احتياج دارد و فقيرى كه اينها را ندارد، اگر به اينها احتياج داشته باشد، مىتواند از زكات خريدارى نمايد. البته چنانچه نشستن در خانه اجارهاى بر خلاف شأن او نبوده و براى وى دشوار نيز نباشد، براى تهيّه خانه از پول زكات، بايد به اجاره كردن بسنده كند و نمىتواند از پول زكات خانه بخرد.
(369)
«مسأله 2050» فقيرى كه ياد گرفتن پيشه يا صنعت براى او مشكل نيست، بنابر احتياط واجب نمىتواند زكات بگيرد؛ ولى تا وقتى مشغول ياد گرفتن حرفه و صنعت است، مىتواند زكات بگيرد.
«مسأله 2051» به كسى كه قبلاً فقير بوده ومىگويد: «فقيرم»، اگرچه انسان از گفته او اطمينان پيدا نكند، مىشود زكات داد.
«مسأله 2052» كسى كه مىگويد: «فقيرم» و قبلاً فقير نبوده يا معلوم نيست فقير بوده يا نه، اگر از ظاهر حال او وثوق و اطمينان پيدا شود كه فقير است، مىشود به او زكات داد.
«مسأله 2053» كسى كه بايد زكات بدهد، اگر از فقيرى طلبكار باشد، مىتواند طلبى را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.
«مسأله 2054» اگر فقير بدهكار بميرد و اموال كافى براى پرداخت بدهكارى خود نداشته باشد و يا اين كه طلبكار نتواند طلب خود را از او وصول نمايد ـ مانند اين كه ورثه طلب او را نپردازند ـ طلبكار مىتواند طلبى را كه از او دارد بابت زكات حساب كند.
«مسأله 2055» چيزى را كه انسان بابت زكات به فقير مىدهد، لازم نيست به او بگويد كه زكات است، بلكه اگر فقير خجالت بكشد، مستحب است به نحوى كه دروغ نشود به اسم هديه به او بدهد، ولى بايد قصد زكات نمايد؛ البته چنانچه اطمينان داشته باشد كه فقير به هيچ عنوان راضى به گرفتن زكات نيست، نمىتواند به او زكات بدهد.
«مسأله 2056» اگر به گمان اين كه كسى فقير است به او زكات بدهد و بعد بفهمد فقير نبوده و يا به خاطر ندانستن مسأله به كسى كه مىداند فقير نيست، زكات بدهد، چنانچه چيزى كه به او داده، باقى باشد و زكات را قبل از پرداخت از مال خود جدا نكرده باشد، مىتواند آن را از او پس بگيرد و اگر زكات را قبل از پرداخت از مال خود جدا كرده باشد، بايد آن را از او پس بگيرد و به مستحق برساند و چنانچه چيزى كه به او داده، تلف شده باشد، ولى گيرنده در هنگام دريافت مىدانسته كه زكات است، مىتواند عوض آن را از گيرنده پس بگيرد و در صورتى كه نتواند عوض آن را پس بگيرد و يا اين كه گيرنده در هنگام دريافت نمىدانسته كه آن چيز زكات است و يا اين كه عين چيزى كه پرداخته باقى
(370)
باشد، ولى نتواند آن را پس بگيرد، چنانچه زكات را قبل از پرداخت از مال خود جدا كرده باشد و در تشخيص مستحق كوتاهى نكرده باشد و با حجّت شرعى زكات را به وى پرداخته باشد، لازم نيست دوباره آن را بپردازد؛ ولى اگر در تشخيص مستحق كوتاهى كرده باشد و يا اين كه زكات را قبل از پرداخت از مال خود جدا نكرده باشد، بايد دوباره زكات بدهد. البته اگر براى دادن زكات به آن شخص از مجتهد جامع الشرايط اذن گرفته باشد، در هيچ صورتى لازم نيست زكات را دوباره بدهد.
«مسأله 2057» كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد ـ اگرچه مخارج سال خود را داشته باشد ـ مىتواند براى دادن قرض خود زكات بگيرد؛ ولى بايد مالى را كه قرض كرده در معصيت صرف نكرده باشد، مگر آن كه از آن معصيت توبه كرده باشد.
«مسأله 2058» اگر به كسى كه بدهكار است و نمىتواند بدهى خود را بدهد، زكات بدهد و بعد بفهمد او قرض را در معصيت مصرف كرده و از آن معصيت توبه نكرده، چنانچه به عنوان اداى قرض داده باشد، حكم آن مانند حكمى است كه در مسأله 2056 گذشت و اگر آن بدهكار فقير باشد و زكات را به عنوان فقير داده باشد، مىتوان به عنوان زكات حساب كرد.
«مسأله 2059» اگر كسى كه بدهكار است، نتواند بدهى خود را بدهد، اگرچه فقير نباشد، انسان مىتواند طلبى را كه از او دارد، بابت زكات حساب كند.
«مسأله 2060» مسافرى كه خرجى او تمام شده يا وسيله سوارى او از كار افتاده، چنانچه سفر او سفر معصيت نباشد و نتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى خود را به مقصد برساند ـ اگرچه در وطن خود فقير نباشد ـ مىتواند زكات بگيرد و اگر بتواند با قرض كردن يا فروختن چيزى، بخشى از مخارج سفر خود را فراهم كند، فقط به مقدارى كه با آن بقيه مخارج خود تا مقصد را بتواند تأمين كند، مىتواند زكات بگيرد.
«مسأله 2061» مسافرى كه در سفر درمانده شده و زكات گرفته، بعد از آن كه به وطن خود رسيد، اگر از زكات چيزى زياد آمده باشد، بايد آن را به صاحب مال يا نايب او يا حاكم شرع بدهد و بگويد آن چيز زكات است.
(371)