موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام روزه قضا
«مسأله 1776» اگر ديوانه عاقل شود، واجب نيست روزههاى هنگامى را كه ديوانه بوده قضا نمايد.
«مسأله 1777» اگر كافر مسلمان شود، واجب نيست روزههاى هنگامى را كه كافر بوده قضا نمايد؛ ولى اگر مسلمانى كافر شود و دوباره مسلمان گردد، بايد روزههاى هنگامى را كه در حال كفر بوده، قضا نمايد.
«مسأله 1778» روزه در حال مستى صحيح نيست و انسان بايد روزهاى را كه به واسطه مستى از او فوت شده، قضا نمايد، اگرچه چيزى را كه به واسطه آن مست شده براى معالجه خورده باشد، بلكه اگر قبل از اذان صبح نيّت روزه كرده و مست شده و در بين روز از مستى خارج شده و تا آن هنگام عمل ديگرى كه روزه را باطل مىكند، انجام نداده باشد، بنابر احتياط واجب بايد روزه آن روز را تمام كند و بعد آن را قضا نمايد و اگر در حال مستى روزه را تمام كند، بايد قضاى آن را به جا آورد.
«مسأله 1779» اگر براى عذرى چند روز روزه نگيرد و بعد شك كند كه چه هنگام عذر او برطرف شده، مىتواند مقدار كمتر را كه احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نمايد؛ مثلاً كسى كه پيش از ماه رمضان مسافرت كرده و نمىداند پنجم رمضان از سفر برگشته يا
(316)
ششم، مىتواند پنج روز روزه بگيرد و نيز كسى كه نمىداند چه هنگام عذر برايش پيدا شده، مىتواند مقدار كمتر را قضا نمايد، مثلاً اگر در آخرهاى ماه رمضان مسافرت كند و بعد از رمضان برگردد و نداند بيست و پنجم رمضان مسافرت كرده يا بيست و ششم، مىتواند مقدار كمتر را قضا كند.
«مسأله 1780» اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر كدام را كه اوّل بگيرد مانعى ندارد، ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد، مثلاً پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز نيز به رمضان مانده باشد، بايد اوّل قضاى رمضان آخر را بگيرد.
«مسأله 1781» اگر قضاى چند روز از ماه رمضان بر او واجب باشد، لازم نيست در نيّت تعيين كند كه قضاى كدام روز را مىگيرد؛ ولى چنانچه برخى از آنها قضاى رمضان سال قبل باشد و برخى قضاى رمضانهاى پيش از آن، براى آن كه قضاى رمضان سال آخر حساب شود، بايد آن را در نيّت تعيين كند و چنانچه در نيّت تعيين نكند كه روزهاى كه مىگيرد از كدام رمضان است، از رمضان آخر محسوب نمىشود. بنابراين چنانچه برخى از روزههاى قضا تا رسيدن رمضان سال بعد باقى بماند و آنها را به جا نياورد، بايد كفّاره تأخير قضاى رمضان را بپردازد.
«مسأله 1782» كسى كه قضاى روزه رمضان را گرفته، اگر وقت براى قضاى روزههاى او تنگ نباشد، مىتواند پيش از ظهر روزه خود را باطل نمايد.
«مسأله 1783» اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص ديگرى را گرفته باشد، احتياط واجب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
«مسأله 1784» اگر به واسطه بيمارى، حيض يا نفاس، روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، لازم نيست روزههايى را كه نگرفته براى او قضا كنند، اگرچه قضا كردن آنها مستحب است؛ ولى اگر به علّت مسافرت روزه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن رمضان بميرد، بايد براى او قضا كنند.
«مسأله 1785» اگر به واسطه بيمارى روزه رمضان را نگيرد و بيمارى او تا رمضان
(317)
سال بعد ادامه يابد، قضاى روزههايى كه نگرفته بر او واجب نيست و بايد براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد، ولى اگر به واسطه عذر ديگرى، مثلاً براى مسافرت، روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزههايى را كه نگرفته بايد قضا كند و احتياط مستحب آن است كه براى هر روز يك مُد طعام نيز به فقير بدهد.
«مسأله 1786» اگر به واسطه بيمارى روزه رمضان را نگيرد و بعد از رمضان بيمارى او برطرف شود، ولى عذر ديگرى پيدا كند كه نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگيرد، بايد روزههايى را كه نگرفته قضا نمايد و نيز اگر در ماه رمضان، غير بيمارى عذر ديگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه بيمارى نتواند روزه بگيرد، روزههايى را كه نگرفته بايد قضا كند.
«مسأله 1787» اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آينده عمدا قضاى روزه را نگيرد، بايد روزه را قضا كند و براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد.
«مسأله 1788» اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگيرد و در قضاى روزه كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پيدا كند، بايد قضا را بگيرد و براى هر روز يك مُد طعام به فقير بدهد، بلكه چنانچه عذرى كه در رمضان داشته ادامه پيدا كند و تصميم داشته باشد كه بعد از برطرف شدن آن عذر روزههاى خود را قضا كند، ولى پيش از آن كه قضا نمايد در تنگى وقت عذر ديگرى پيدا كند، بايد قضاى آن را بگيرد و احتياط واجب آن است كه براى هر روز يك مُدّ طعام نيز به فقير بدهد.
«مسأله 1789» اگر بيمارى انسان چند سال طول بكشد، چنانچه پس از بهبود يافتن تا رمضان آينده به مقدار قضا وقت داشته باشد، بايد قضاى رمضان آخر را بگيرد و براى هر روز از روزههاى سالهاى پيش يك مُدّ طعام به فقير بدهد.
«مسأله 1790» كسى كه بايد براى هر روزه يك مُدّ طعام به فقير بدهد، مىتواند كفاره چند روز را به يك فقير بدهد.
«مسأله 1791» اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخير بيندازد، بايد قضا را
(318)
بگيرد و براى هر روز دادن يك مُد طعام به فقير كافى است.
«مسأله 1792» اگر روزه رمضان را عمدا نگيرد، بايد قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگيرد يا به شصت فقير طعام بدهد يا يك بنده آزاد كند و چنانچه تا رمضان آينده قضاى آن روزه را بجا نياورد، براى هر روز دادن يك مُدّ طعام لازم نيست.
«مسأله 1793» بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بايد قضاى نماز و روزه او را به تفصيلى كه در مسائل قضاى نماز پدر (مسأله 1429 ـ 1442) گفته شد بجا آورد و اين حكم بنابر احتياط مستحب در مورد مادر نيز جارى است.
«مسأله 1794» اگر پدر يا مادر غير از روزه رمضان، روزه واجب ديگرى مانند روزه نذرى را نگرفته باشند، بنابر احتياط پسر بزرگتر بايد آن را قضا نمايد