موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
اذان و اقامه
«مسأله 939» براى مرد و زن مستحب است پيش از نمازهاى واجب شبانهروزى اذان و اقامه بگويند، ولى پيش از نماز عيد فطر و قربان ـ اگر به جماعت خوانده شوند ـ مستحب است سه مرتبه بگويند: «اَلصَّلاة» و در نمازهاى واجب ديگر و همچنين نماز عيد فطر و قربان اگر فرادى خوانده شوند، سه مرتبه «اَلصَّلاة» را به اميد ثواب بگويند.
«مسأله 940» مستحب است در روز اوّلى كه بچّه به دنيا مىآيد يا پيش از آن كه بند ناف او بيفتد، در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه بگويند.
«مسأله 941» اذان داراى هيجده جمله است كه به ترتيب عبارتند از: «اَللّهُ أكْبَرُ»(1)
چهار مرتبه و «أَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ(2)، أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ(3)، حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ(4)، حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ(5)، حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ(6)، اَللّهُ أكْبَرُ، لا إلهَ إلاَّ اللّهُ(7)» هر يك دو مرتبه و اقامه داراى هفده جمله است، يعنى دو مرتبه «اَللّهُ أكْبَرُ» از اوّل اذان و يك مرتبه «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ» از آخر آن كم مىشود و بعد از گفتن «حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» بايد دو مرتبه «قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ»(8) به آن اضافه نمود.
«مسأله 942» «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّا أميرَالْمُؤْمِنينَ وَلِىُّ اللّهِ»(9) جزء اذان و اقامه نيست، ولى خوبست بعد از «أَشْهَدُ أنَّ مُحَمَّدا رَسُولُ اللّهِ» به قصد قربت مطلقه گفته شود.
1 ـ يعنى: «خداى تعالى بزرگتر از آن است كه او را وصف كنند».
2 ـ يعنى: «شهادت مىدهم كه معبودى جز خداوند يكتا و بىهمتا، نيست».
3 ـ يعنى: «شهادت مىدهم كه حضرت محمد بن عبداللّه صلىاللهعليهوآلهوسلم پيامبر و فرستاده خدا است».
4 ـ يعنى: «بشتاب براى نماز».
5 ـ يعنى: «بشتاب براى رستگارى».
6 ـ يعنى: «بشتاب براى بهترين كارها كه نماز است».
7 ـ يعنى: «معبودى جز خداى يكتا و بىهمتا، نيست».
8 ـ يعنى: «به تحقيق نماز بر پاشد».
9 ـ يعنى: «شهادت مىدهم كه حضرت على عليهالسلام اميرالمؤمنين، ولىّ خدا بر خلق است».
(178)
«مسأله 943» بين جملههاى اذان و اقامه بايد خيلى فاصله نشود و اگر بين آنها بيشتر از معمول فاصله بيندازد، بايد دوباره آن را از سر بگيرد.
«مسأله 944» اگر در اذان و اقامه صدا را در گلو بيندازد، چنانچه غنا شود ـ يعنى به نحو آوازهخوانى كه در مجالس لهو و بازيگرى معمول است، اذان و اقامه را بگويد ـ حرام است.
«مسأله 945» اگر نمازگزار نماز ظهر و عصر يا مغرب و عشاء را بدون فاصله يا با فاصله كمى از هم بخواند، در نماز عصر يا عشاء اذان ساقط مىشود و خواندن نافله و تعقيبات نماز، موجب فاصله شدن بين دو نماز و عدم سقوط اذان از نماز دوم نمىگردد. همچنين در نماز عصر روز جمعه چنانچه آن را پس از نماز جمعه و بدون فاصله با آن بخواند، اذان ساقط مىشود.
«مسأله 946» اگر براى نماز جماعتى اذان و اقامه گفته باشند، كسى كه با آن جماعت نماز مىخواند، نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد.
«مسأله 947» اگر براى خواندن نماز به جايى برود كه در آن نماز جماعت بر پاست ولى با آنها نماز نخواند و يا آن كه ببيند جماعت تمام شده ولى صفها به هم نخورده و جمعيّت متفرّق نشده است، چه نماز خود را فرادى بخواند و چه به جماعت، بنابراحتياط واجب با وجود سه شرط ذيل نبايد براى نماز خود اذان و اقامه بگويد: اوّل: آن كه براى آن نماز، اذان و اقامه گفته باشند. دوم: آن كه نماز جماعت باطل نباشد. سوم: آن كه نماز او و نماز جماعت در يك مكان باشند، پس اگر نماز جماعت داخل مسجد باشد و او بخواهد بر بام مسجد نماز بخواند، مستحب است اذان و اقامه بگويد.
«مسأله 948» اگر در شرط دوم از شرطهايى كه در مسأله پيش گفته شده شك كند، يعنى شك كند كه نماز جماعت صحيح بوده يا نه، اذان و اقامه از او ساقط است، ولى اگر در يكى از دو شرط ديگر شك كند، مىتواند به اميد ثواب اذان و اقامه بگويد.
«مسأله 949» كسى كه اذان شخص ديگرى را مىشنود، مستحب است هر قسمتى را كه مىشنود تكرار كند، ولى در بازگويى اقامهاى كه از ديگرى مىشنود، بايد قصد ذكر
(179)
مطلق نمايد نه قصد اقامه و از «حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ» تا «حَىَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» را به اميد ثواب بگويد.
«مسأله 950» كسى كه اذان و اقامه ديگرى را به طور كامل شنيده، چه با او گفته باشد و چه نگفته باشد، در صورتى كه بين آن اذان و اقامه و نمازى كه مىخواهد بخواند، زياد فاصله نشده باشد، مىتواند براى نماز خود اذان و اقامه نگويد.
«مسأله 951» اگر مرد اذان زن را بشنود، اذان از او ساقط نمىشود، چه آن را به قصد لذّت بشنود و چه بدون قصد لذت.
«مسأله 952» اذان و اقامه نماز جماعت را بايد مرد بگويد؛ ولى چنانچه زنى با جماعت مردان محرم باشد، اذان او براى آن جماعت كافى است، اگرچه احتياط مستحب آن است كه به آن اكتفا نشود.
«مسأله 953» اقامه بايد بعد از اذان گفته شود و اگر قبل از اذان بگويند، صحيح نيست.
«مسأله 954» اگر كلمات اذان و اقامه را بدون ترتيب بگويد، مثلاً «حَىَّ عَلَى الْفَلاحِ» را پيش از «حَىَّ عَلَى الصَّلاةِ» بگويد، بايد از جايى كه ترتيب به هم خورده، دوباره بگويد.
«مسأله 955» بايد بين اذان و اقامه فاصله ندهد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه اذانى كه گفته، اذان اين اقامه حساب نشود، مستحب است دوباره اذان و اقامه را بگويد و نيز اگر بين اذان و اقامه و نماز به قدرى فاصله دهد كه اذان و اقامه آن نماز حساب نشوند، مستحب است دوباره براى آن نماز اذان و اقامه بگويد.
«مسأله 956» اذان و اقامه بايد به عربى صحيح گفته شود، پس اگر كسى به عربى غلط بگويد يا به جاى يك حرف، حرف ديگرى را بگويد يا مثلاً ترجمه آن را بگويد، صحيح نيست.
«مسأله 957» اذان و اقامه بايد بعد از داخل شدن وقت نماز گفته شود و اگر عمدا يا از روى فراموشى پيش از وقت بگويد، باطل است.
«مسأله 958» اگر پيش از گفتن اقامه شك كند كه اذان گفته يا نه، بايد اذان را بگويد، ولى اگر مشغول اقامه شود و شك كند كه اذان گفته يا نه، گفتن اذان لازم نيست.
(180)
«مسأله 959» اگر در بين اذان يا اقامه، پيش از آن كه قسمتى را بگويد، شك كند كه قسمت پيش از آن را گفته يا نه، بايد قسمتى را كه در گفتن آن شك كرده، بگويد و اگر بعد از اين كه شروع به گفتن قسمتى از اذان يا اقامه كرد، شك كند كه آنچه پيش از آن است را گفته يا نه، بنابر احتياط قسمت قبل را بايد بگويد.
«مسأله 960» مستحب است انسان در هنگام گفتن اذان رو به قبله بايستد، با وضو يا غسل باشد، دستها را به گوش بگذارد، صدا را بلند نمايد و بكشد و بين جملههاى اذان كمى فاصله دهد و بين آنها حرف نزند.
«مسأله 961» لازم است انسان هنگام گفتن اقامه، با طهارت باشد و اقامه را در حال ايستاده بگويد.
«مسأله 962» مستحب است بدن انسان در هنگام گفتن اقامه آرام باشد، آن را از اذان آهسته تر بگويد و جملههاى آن را به هم نچسباند، ولى به اندازهاى كه بين جملههاى اذان فاصله مىدهد، بين جملههاى اقامه فاصله ندهد.
«مسأله 963» انسان مىتواند به اميد كسب ثواب بين اذان و اقامه يك قدم بردارد يا قدرى بنشيند يا سجده كند يا ذكر بگويد يا دعا بخواند يا قدرى ساكت باشد يا حرفى بزند يا دو ركعت نماز بخواند، ولى حرف زدن بين اذان و اقامه نماز صبح مكروه است و بهتر است دو ركعت نماز را بين اذان و اقامه نماز مغرب، بجا نياورد.
«مسأله 964» مستحب است كسى را كه براى گفتن اذان معيّن مىكنند، عادل و آگاه به اوقات نماز بوده و صداى او بلند باشد و اذان را در جاى بلندى بگويد.