موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
مواردى كه لازم نيست بدن و لباس نمازگزار پاك باشد
«مسأله 871» در سه صورت ـ كه تفصيل آنها خواهد آمد ـ اگر بدن يا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اوّل: به واسطه زخم يا جراحت يا دملى كه در بدن اوست، لباس يا بدن او به خون آلوده شده باشد. دوم: بدن يا لباس او به مقدار كمتر از درهم (كه تقريبا به اندازه بند سر انگشت سبّابه است) به خون آلوده باشد. سوم: ناچار باشد با بدن يا لباس نجس نماز بخواند.
در دو صورت نيز اگر فقط لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحيح است:
اوّل: لباسهاى كوچك او، مانند جوراب و عرقچين، نجس شده باشند.دوم: لباس مادرى كه پرستار بچّه است نجس شده باشد و احكام اين پنج صورت به تفصيل در مسائل بعد گفته مىشود.
«مسأله 872» اگر در بدن يا لباس نمازگزار خون زخم يا جراحت يا دمل باشد و همچنين اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا عرق متّصل به زخم يا دوايى كه روى زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن يا لباس او باشد، چنانچه به نحوى باشد كه آب كشيدن بدن يا لباس يا تعويض لباس در آن شرايط براى بيشتر مردم سخت باشد، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است، مىتواند با آن خون نماز بخواند.
«مسأله 873» اگر خونِ بريدگى، دمل و زخمى كه بزودى خوب مىشود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
«مسأله 874» اگر جايى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، با رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند، ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولاً به رطوبت زخم آلوده مىشود، با رطوبت آن نجس شود، نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
«مسأله 875» اگر در قسمتى از داخل دهان و بينى و مانند آنها كه معمولاً ديده
(166)
مىشود، زخمى وجود داشته باشد و از آن زخم خونى به بدن يا لباس برسد، مىتوان با آن نماز خواند و نيز با خون بَواسيرى كه دانههاى آن بيرون است، مىتوان نماز خواند؛ امّا در صورتى كه زخمِ داخل دهان و بينى در قسمتى باشد كه معمولاً ديده نمىشود و يا دانههاى بواسير در باطن باشند، احتياط واجب آن است كه با لباس يا بدنى كه به اين خون آلوده است، نماز خوانده نشود.
«مسأله 876» اگر كسى كه بدنش زخم است، در بدن يا لباس خود خونى ببيند و نداند خون زخم است يا خون ديگر، احتياط واجب آن است كه با آن نماز نخواند.
«مسأله 877» اگر چند زخم در بدن باشد و به گونهاى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشدهاند، نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد؛ ولى اگر به قدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شوند، هر يك كه خوب شد، بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آن آب بكشد.
«مسأله 878» اگر سر سوزنى خونِ حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است و بنابر احتياط واجب خون استحاضه و خون سگ، خوك، كافرِ غير كتابى، مردار و حيوان حرام گوشت نيز همين حكم را دارند؛ ولى نماز خواندن با خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت، اگرچه در چند جاى بدن و لباس باشند، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشند، اشكال ندارد و اگر بيشتر از درهم باشد، نماز با آن باطل است و اگر به مقدار درهم باشد نيز بنابر احتياط واجب نمىتوان با آن نماز خواند.
«مسأله 879» اگر خونى به لباس بىآستر بريزد و به پشت آن برسد، احتياط واجب آن است كه دو لكه خون حساب شود، مگر اين كه لباس به قدرى نازك باشد كه يك لكه به حساب آيد و ملاك در مسأله عرف است و اگر پشت آن جداگانه خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود؛ پس اگر خونهايى كه در پشت و روى لباسند روى هم كمتر از يك درهم باشند، نماز با آن لباس صحيح است و اگر بيشتر باشند، نماز با آن باطل است.
«مسأله 880» اگر روى لباسى كه آستر دارد خون بريزد و به آستر آن برسد و يا به
(167)
آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود؛ پس اگر مجموع خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح است و اگر بيشتر باشد، نماز با آن باطل است.
«مسأله 881» اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى از خارج به آن برسد، در صورتى كه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازه درهم يا بيشتر شود و اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است و اگر رطوبت و خون به اندازه درهم نشود ولى اطراف را آلوده كند، احتياطا نمىتوان با آن نماز خواند، ولى اگر اطراف را آلوده نكند، نماز خواندن با آن بى اشكال است. همچنين اگر رطوبت با خون مخلوط شود و از بين برود، نماز صحيح است.
«مسأله 882» اگر بدن يا لباس خونى نشود، ولى به واسطه رسيدن به خون، متنجّس شود، اگرچه مقدارى كه متنجس شده كمتر از درهم باشد، نمىتوان با آن نماز خواند.
«مسأله 883» اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد و نجاست ديگرى به آن برسد، مثلاً يك قطره ادرار روى آن بريزد، نماز خواندن با آن صحيح نيست.
«مسأله 884» اگر لباسهاى كوچك نمازگزار، مثل عرقچين و جوراب كه نمىتوان با آنها عورت را پوشاند، نجس باشند، چنانچه از اجزاى مردار ـ به تفصيلى كه گذشت ـ يا از اجزاى حيوان حرام گوشت درست نشده باشند، نماز با آنها صحيح است و نيز اگر با انگشترى نجس نماز بخواند، اشكال ندارد.
«مسأله 885» چيزهاى كوچكى كه پوشش نمازگزار محسوب نمىشوند ـ مثل چاقو، پول و مانند آن ـ اگر نجس باشند و به هنگام نماز همراه نمازگزار باشند، اشكال ندارد.
«مسأله 886» احتياط آن است كه چيز نجسى كه با آن مىتوان عورت را پوشاند همراه نمازگزار نباشد، ولى كسى كه اين مسأله را نمىدانسته و به اين نحو نماز خوانده، لازم نيست آن نمازها را قضا كند
«مسأله 887» اگر مادرى كه پرستار بچّه است و بيشتر از يك لباس ندارد، در هر شبانه روز يك مرتبه لباس خود را آب بكشد، اگرچه تا روز ديگر لباس او به ادرار بچّه
(168)
نجس شود، مىتواند با آن لباس نماز بخواند؛ ولى احتياط مستحب آن است كه لباس خود را در آخر روز آب بكشد تا بتواند نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با لباس پاك يا با نجاست كمترى بجا آورد و نيز اگر بيشتر از يك لباس دارد ولى ناچار است كه همه آنها را با هم بپوشد، چنانچه در شبانه روز يك مرتبه همه آنها را آب بكشد، كافى است؛ ولى زنى كه مادر آن بچّه نيست، اگرچه يك لباس بيشتر نداشته باشد، احتياطا براى هر نماز اگر لباسش نجس شد، بايد آن را آب بكشد و با لباس پاك نماز بخواند.
چيزهايى كه در لباس نمازگزار مستحب است
«مسأله 888» چند چيز در لباس نمازگزار مستحب است كه از آن جملهاند: عمامه با تَحتُالحَنَك، پوشيدن عبا و لباس سفيد و پاكيزهترين لباسها و استعمال بوى خوش و به دست كردن انگشتر عقيق.
چيزهايى كه در لباس نمازگزار مكروه است
«مسأله 889» چند چيز در لباس نمازگزار مكروه است كه از آن جملهاند: پوشيدن لباس سياه مگر براى عزاى اهل بيت عليهمالسلام و همچنين لباس چرك و تنگ و لباس شرابخوار و لباس كسى كه از نجاست پرهيز نمىكند و پوشيدن لباسى كه نقش صورت دارد و نيز باز بودن دكمههاى لباس و به دست كردن انگشترى كه نقش صورت دارد.