موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
شرايط لباس نمازگزار
«مسأله 827» لباس نمازگزار شش شرط دارد:
اوّل: آن كه پاك باشد. دوم: آن كه مباح باشد. سوم: آن كه از اجزاى مردار نباشد.چهارم: آن كه از اجزاى حيوان حرام گوشت نباشد. پنجم و ششم: آن كه اگر نمازگزار مرد است، لباس او ابريشم خالص و طلاباف نباشد. تفصيل اين شروط در مسائل آينده بيان مىشود.
* شرط اوّل: لباس نمازگزار بايد پاك باشد و اگر كسى عمدا با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل است.
«مسأله 828» كسى كه نمىداند نماز با بدن و لباس نجس، باطل است، اگر در ندانستن
(157)
حكم مسأله مقصّر باشد و با بدن يا لباس نجس نماز بخواند، نمازش باطل مىباشد.
«مسأله 829» اگر به واسطه تقصير در ندانستن مسأله، نجاست چيز نجسى را نداند ـ مثلاً نداند عرق كافر غير كتابى نجس است ـ و با بدن يا لباس آلوده به آن نماز بخواند، نمازش باطل است.
«مسأله 830» اگر نداند كه بدن يا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده، نماز او صحيح است، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر وقت دارد دوباره آن نماز را بخواند.
«مسأله 831» اگر فراموش كند كه بدن يا لباسش نجس است و در بين نماز يا بعد از آن به خاطر آورد، بايد نماز را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.
«مسأله 832» اگر بدن يا لباس كسى كه در وسعت وقت مشغول نماز است در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، متوجّه اين موضوع شود يا بفهمد كه بدن يا لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از قبل نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن يا لباس يا عوض كردن لباس يا بيرون آوردن آن، نماز را به هم نزند، بايد در بين نماز بدن يا لباس را آب بكشد يا لباس را عوض نمايد يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد، ولى اگر به نحوى باشد كه در صورت آب كشيدن بدن يا لباس يا تعويض يا بيرون آوردن لباس، نماز به هم بخورد، بايد نماز را رها كند و دوباره با بدن و لباس پاك نماز بخواند.
«مسأله 833» اگر لباس كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند، بفهمد كه نجس شده يا بفهمد كه لباس او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن يا عوض كردن يا بيرون آوردن لباس نماز را به هم نزند و بتواند لباس را بيرون آورد، بايد لباس را آب بكشد يا عوض كند يا اگر چيز ديگرى عورت او را پوشانده، لباس را بيرون آورد و نماز را تمام كند، اما اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده باشد و لباس را نيز نتواند آب بكشد يا عوض كند، بايد لباس را بيرون آورد و به
(158)
دستورى كه براى برهنگان گفته شد، نماز را تمام كند و احتياطا آن را با لباس و بدن پاك قضا نيز بنمايد، ولى چنانچه به گونهاى باشد كه اگر لباس را آب بكشد يا عوض كند، نماز به هم بخورد و به واسطه سرما و مانند آن نيز نتواند لباس را بيرون آورد، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
«مسأله 834» اگر بدن كسى كه در تنگى وقت مشغول نماز است، در بين نماز نجس شود و پيش از آن كه چيزى از نماز را با نجاست بخواند متوجّه اين موضوع شود يا بفهمد بدن او نجس است و شك كند كه همان وقت نجس شده يا از پيش نجس بوده، در صورتى كه آب كشيدن بدن نماز را به هم نزند، بايد آن را آب بكشد و اگر نماز را به هم بزند، بايد با همان حال نماز را تمام كند و نماز او صحيح است.
«مسأله 835» كسى كه در پاك بودن بدن يا لباس خود شك دارد، اگر پيش از آن كه شك كند، علم به نجاست آن نداشته، بايد آن را جستجو كند و اگر اثرى از نجاست در آن نيافت و پس از نماز فهميد كه نجس بوده، نمازش صحيح است، ولى اگر پيش از نماز جستجو نكند، احتياطا بايد نمازش را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد و اگر پيش از آن كه شك كند، مىدانسته كه لباس يا بدنش نجس است و سپس شك كرد و پس از نماز فهميد كه در حال نماز نجس بوده، احتياطا بايد نماز خود را اعاده كند و اگر وقت گذشته باشد، آن را قضا نمايد، چه قبل از نماز جستجو كرده باشد و چه نكرده باشد.
«مسأله 836» اگر لباس را آب بكشد و اطمينان يابد يا يقين كند كه پاك شده است و با آن نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد پاك نشده، احتياطا بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
«مسأله 837» اگر خونى در بدن يا لباس خود ببيند و يقين يا اطمينان يابد كه از خونهاى نجس نيست، مثلاً اطمينان يابد كه خون پشه است، چنانچه بعد از نماز بفهمد از خونهايى بوده كه نمىشود با آن نماز خواند، احتياطا بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
(159)
«مسأله 838» اگر اطمينان يابد خونى كه در بدن يا لباس اوست، خون نجسى است كه نماز با آن صحيح است، مثلاً اطمينان يابد خون زخم و دمل است، چنانچه بعد از نماز بفهمد خونى بوده كه نماز با آن باطل است، احتياطا بايد نماز را اعاده كند و اگر وقت آن گذشته باشد، آن را قضا نمايد.
«مسأله 839» اگر نجس بودن چيزى را فراموش كند و بدن يا لباسش با رطوبت به آن برسد و در حال فراموشى نماز بخواند و بعد از نماز به خاطر آورد، نماز او صحيح است؛ ولى اگر بدنش با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و بدون اين كه خود را آب بكشد، غسل كند و نماز بخواند، غسل و نماز او باطل است، مگر اين كه غسل او به گونهاى باشد كه بدن قبل از غسل پاك شود و نيز اگر جايى از اعضاى وضو با رطوبت به چيزى كه نجس بودن آن را فراموش كرده برسد و پيش از آن كه آنجا را آب بكشد، وضو بگيرد و نماز بخواند، وضو و نمازش باطل مىباشد، مگر اين كه وضوى او به گونهاى باشد كه قبل از وضو اعضاى وضو پاك شود.
«مسأله 840» اگر بدن و لباس كسى كه يك لباس دارد نجس شود و به اندازه آب كشيدن يكى از آنها آب داشته باشد، چنانچه بتواند لباسش را بيرون آورد، بايد بدن را آب بكشد و نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، بجا آورد و احتياطا با آن لباس نجس نيز نماز را اعاده نمايد و اگر به واسطه سرما يا عذر ديگرى نتواند لباسش را بيرون آورد، در صورتى كه نجاست هر دو مساوى باشد، مثلاً هر دو ادرار يا خون باشد يا نجاست بدن شديدتر باشد، مثلاً نجاست آن ادرار باشد كه بايد دو مرتبه آن را آب كشيد، بعيد نيست كه آب كشيدن بدن مقدم باشد و اگر نجاست لباس بيشتر يا شديدتر باشد، هر كدام از بدن يا لباس را كه بخواهد، مىتواند آب بكشد.
«مسأله 841» كسى كه غير از لباس نجس لباس ديگرى ندارد و احتمال نمىدهد كه لباس پاك پيدا كند، اگر به واسطه سرما يا عذر ديگرى نتواند لباس را بيرون بياورد، بايد در همان لباس نماز بخواند و نماز او صحيح است؛ ولى چنانچه بتواند لباس را بيرون آورد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و احتياطا نماز را با
(160)
همان لباس نجس تكرار نمايد.
«مسأله 842» اگر كسى كه دو لباس دارد بداند يكى از آنها نجس است و نتواند آنها را آب بكشد و نداند كدام يك از آنها نجس است، چنانچه وقت داشته باشد، بايد با هر دو لباس نماز بخواند، مثلاً اگر بخواهد نماز ظهر و عصر بخواند، بايد با هر كدام يك نماز ظهر و يك نماز عصر بخواند، ولى اگر وقت تنگ باشد، بايد نماز را به دستورى كه براى برهنگان گفته شد بجا آورد و احتياطا آن نماز را با لباس پاك قضا نيز بنمايد.
* شرط دوم: آن قسمت از لباس نمازگزار كه عورت او را مىپوشاند، بايد مباح باشد و حكم قسمتهايى كه عورت را نمىپوشاند نيز بنابر احتياط واجب همين است و كسى كه مىداند پوشيدن لباس غصبى حرام است، اگر عمدا در لباس غصبى يا در لباسى كه نخ يا دگمه يا چيز ديگر آن غصبى است نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده نمايد.
«مسأله 843» اگر كسى كه مىداند پوشيدن لباس غصبى حرام است، ولى نمىداند نماز را باطل مىكند، عمدا با لباس غصبى نماز بخواند، بايد آن نماز را با لباس غير غصبى اعاده كند.
«مسأله 844» اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است؛ ولى اگر خودش آن لباس را غصب كرده باشد و بعد فراموش كرده و با آن نماز بخواند، بايد آن نماز را اعاده كند.
«مسأله 845» اگر نداند يا فراموش كند كه لباس او غصبى است و در بين نماز بفهمد، چنانچه چيز ديگرى عورت او را پوشانده باشد و بتواند فـورا و بدون اين كه موالات ـ يعنى پىدرپى بودن نماز ـ به هم بخورد لباس غصبى را بيرون آورد، بنابر احتياط واجب بايد آن را بيرون آورد و نمازش صحيح است و اگر چيز ديگرى عورت او را نپوشانده باشد يا نتواند لباس غصبى را فورا بيرون آورد و در صورت بيرون آوردن، پىدرپى بودن نماز به هم بخورد، در صورتى كه به مقدار يك ركعت نيز وقت داشته باشد، بايد نماز را رها كند و با لباس غير غصبى نماز بخواند و اگر اين مقدار نيز وقت نداشته باشد، بايد در حال نماز
(161)
لباس را بيرون آورد و مانند نماز برهنگان، نماز را تمام نمايد.
«مسأله 846» اگر كسى براى حفظ جان خود و يا مثلاً براى اين كه دزد لباس غصبى را نبرد ناچار شود آن را بپوشد و با آن نماز بخواند، چنانچه خود او لباس را غصب نكرده باشد، نمازش صحيح است، ولى اگر خود او لباس را غصب كرده باشد و لباس نيز عورت او را بپوشاند، صحت نمازش خالى از اشكال نيست مگر آن كه به قصد بازگرداندن به صاحبش آن را بپوشد تا به سرقت نرود.
«مسأله 847» اگر با عين پولى كه خمس به آن تعلّق گرفته، لباس بخرد، مىتواند با آن نماز بخواند؛ ولى بايد فورا خمس آن پول را بپردازد. البته چنانچه اصلاً قصد پرداخت خمس را نداشته باشد و معامله را به نحو شخصى انجام داده باشد (يعنى اين كه در هنگام معامله به فروشنده بگويد كه اين لباس را با عين همين پول خريدارى مىكنم)، نماز در آن لباس باطل است و اگر با عين پولى كه زكات آن را نداده لباس بخرد، چنانچه قصد داشته باشد كه از مال ديگرى زكات را بپردازد، نماز او در آن لباس صحيح است وگرنه نماز در آن لباس باطل است و اگر به ذمّه بخرد و در هنگام معامله قصدش اين باشد كه از پولى كه خمس يا زكات آن را نداده، پول لباس را بدهد، در اين صورت نمازش باطل نيست، اگرچه احتياط مستحب اعاده اين نماز است.
* شرط سوم: لباس نمازگزار بايد از اجزاى حيوان مردهاى كه خون جهنده دارد ـ يعنى حيوانى كه اگر رگ آن را ببرند خون از آن جستن مىكند ـ نباشد و اگر از اجزاى حيوان مرده حلال گوشتى كه خون جهنده ندارد ـ مانند ماهى فلسدار ـ لباس تهيّه كند، احتياط مستحب آن است كه با آن نماز نخواند.
«مسأله 848» حيوان حلال گوشتى كه خون جهنده دارد، چنانچه مردار شود، بنابر احتياط واجب نبايد چيزى از آن كه روح داشته ـ مانند گوشت و پوست ـ همراه نمازگزار باشد، اگرچه لباس او نيز نباشد.
«مسأله 849» اگر چيزى از مردار حلال گوشت كه روح ندارد ـ مانند مو و پشم ـ همراه نمازگزار باشد يا با لباسى كه از آنها تهيّه كردهاند نماز بخواند، نماز او صحيح است.
(162)
* شرط چهارم: لباس نمازگزار بايد از حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده دارد نباشد و اگر مويى از آن هم همراه نمازگزار باشد، نماز او باطل است و بنابر احتياط حكم حيوان حرام گوشتى كه خون جهنده ندارد نيز همين است.
«مسأله 850» اگر آب دهان يا بينى يا رطوبت ديگرى از حيوان حرام گوشت ـ مانند گربه ـ بر بدن يا لباس نمازگزار باشد، چنانچه مرطوب باشد، نماز باطل و اگر خشك شده و عين آن برطرف شده باشد، نماز صحيح است.
«مسأله 851» اگر مو، عرق و آب دهان كسى بر بدن يا لباس نمازگزار باشد و يا مرواريد و موم و عسل همراه او باشد، اشكال ندارد.
«مسأله 852» اگر شك داشته باشد لباسى از حيوان حلال گوشت است يا از حيوان حرام گوشت، مىتواند با آن نماز بخواند.
«مسأله 853» اگر انسان احتمال دهد دگمه صدفى و مانند آن از حيوان است، نماز خواندن با آن مانعى ندارد، ولى اگر بداند صدف است، بنابر احتياط نمىتواند با آن نماز بخواند.
«مسأله 854» » نماز خواندن با پوست خز اشكال ندارد؛ ولى بنابر احتياط از نماز خواندن در پوست سنجاب اجتناب شود.
«مسأله 855» اگر با لباسى كه نمىداند از حيوان حرام گوشت است نماز بخواند، نمازش صحيح است و همچنين است اگر فراموش كرده باشد و يا جاهل به مسأله باشد؛ ولى اگر جهل او به خاطر كوتاهى در يادگيرى مسأله باشد، نمازش باطل است.
«مسأله 856» اگر غير از لباسى كه از حيوان حرام گوشت تهيّه شده لباس ديگرى نداشته باشد، چنانچه در حال نماز ناچار به پوشيدن لباس باشد، مىتواند با همان لباس نماز بخواند و اگر ناچار نباشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز را بجا آورد و بنابر احتياط واجب، يك نماز ديگر نيز با همان لباس بخواند.
* شرط پنجم: پوشيدن لباس طلاباف براى مرد حرام و نماز با آن باطل است، ولى براى زن در نماز و غير آن اشكال ندارد.
(163)
«مسأله 857» زينت كردن با طلا، مثل آويختن زنجير طلا به سينه و به دست كردن انگشتر طلا و بستن ساعت مچى طلا به دست، براى مرد حرام و نماز خواندن با آنها باطل است و احتياط واجب آن است كه از استعمال عينك طلا نيز خوددارى كند؛ اما اگر از آنها در حال نماز استفاده نكند بلكه فقط همراه داشته باشد ـ مثلاً در جيب خود بگذارد ـ نماز صحيح است، ولى زينت كردن با طلا، براى زن در نماز و غير آن اشكال ندارد.
«مسأله 858» زينت كردن با انگشتر پلاتين و امثال آن كه از طلا نمىباشد و همچنين گذاشتن دندان طلا براى مرد اشكال ندارد و نماز با آن صحيح است.
«مسأله 859» اگر مردى نداند يا فراموش كند كه مثلاً انگشتر او از طلاست و با آن نماز بخواند و يا آن كه نداند نماز با انگشتر طلا باطل است و در آموختن مسأله نيز كوتاهى نكرده باشد، نماز او صحيح است.
* شرط ششم: لباس مرد نمازگزار بايد از ابريشم خالص نباشد و نماز خواندن با آن باطل است، فرقى نمىكند كه آن لباس عورت او را پوشانده باشد و يا عورتش با لباس ديگرى پوشانده شده باشد و فرقى نمىكند كه امكان پوشاندن عورت با آن باشد يا مثل بند شلوار و عرقچين امكان پوشاندن عورت با آن وجود نداشته باشد و در غير نماز نيز پوشيدن لباس ابريشم خالص براى مرد حرام است.
«مسأله 860» اگر آستر تمام لباس يا آستر مقدارى از آن ابريشم خالص باشد، پوشيدن آن براى مرد حرام و نماز در آن باطل است.
«مسأله 861» پوشيدن لباسى كه نمىداند از ابريشم خالص است يا از چيزى ديگر، اشكال ندارد و نماز با آن صحيح است.
«مسأله 862» اگر دستمال ابريشمى و مانند آن در جيب مرد باشد، اشكال ندارد و نماز را باطل نمىكند.
«مسأله 863» پوشيدن لباس ابريشمى براى زن در نماز و غير نماز اشكال ندارد.
«مسأله 864» پوشيدن لباس ابريشمى خالص و طلاباف، در حال ناچارى مانعى ندارد و نيز كسى كه ناچار است در حال نماز لباس بپوشد و لباس ديگرى غير از اينها و يا
(164)
غير از لباسى كه از مردار تهيه شده در اختيار ندارد و احتمال نيز نمىدهد كه تا آخر وقت بتواند در لباس داراى شرايط نماز بخواند، مىتواند با آن لباسها نماز بخواند.
«مسأله 865» اگر غير از لباس غصبى يا لباسى كه از مردار و يا اجزاى حيوان حرام گوشت تهيّه شده يا لباس ابريشمى خالص يا طلاباف، لباس ديگرى نداشته باشد و ناچار نباشد لباس بپوشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد، نماز بخواند و در مورد لباسى كه از مردار يا اجزاى حيوان حرام گوشت تهيّه شده، احتياطا نماز را با همان لباس اعاده يا قضا نيز بنمايد.
«مسأله 866» اگر چيزى نداشته باشد كه عورت خود را در نماز با آن بپوشاند، واجب است آن را ـ اگرچه با كرايه يا خريدارى باشد ـ تهيّه نمايد، ولى اگر تهيه آن به قدرى پول لازم داشته باشد كه نسبت به دارايى او زياد باشد يا به نحوى باشد كه اگر پول را به مصرف لباس برساند، به حال او ضرر داشته باشد، بايد به دستورى كه براى برهنگان گفته شد نماز بخواند.
«مسأله 867» اگر به كسى كه لباس ندارد لباس ببخشند يا عاريه دهند، چنانچه قبول كردن آن براى او مشقّت نداشته باشد، بايد قبول كند، بلكه اگر عاريه كردن يا طلب بخشش براى او سخت نباشد، بايد از كسى كه لباس دارد، طلب بخشش يا عاريه نمايد.
«مسأله 868» پوشيدن لباس شهرت ـ كه پارچه يا رنگ يا دوخت آن براى كسى كه مىخواهد آن را بپوشد معمول نيست ـ در صورتى كه موجب وهن و هتك انسان شود جايز نيست، ولى اگر با آن لباس نماز بخواند، نمازش صحيح است.
«مسأله 869» چنانچه پوشيدن لباس زنانه براى مرد و يا لباس مردانه براى زن موجب وهن و هتك وى شود، بايد از آن خوددارى كند، ولى اگر با آن لباس نماز بخواند نمازش صحيح است.
«مسأله 870» اگر كسى كه بايد خوابيده نماز بخواند برهنه باشد و لحاف يا تشك او نجس يا از ابريشم خالص يا از اجزاى حيوان حرام گوشت باشد، احتياط واجب آن است كه در نماز عورت خود را با چيزى كه نماز در آن صحيح است بپوشاند، بلكه بنابر احتياط
(165)
واجب در حال نماز نبايد لحافى كه از اجزاى حيوان حرام گوشت درست شده، به روى خود بيندازد.