موضوع: کتب استفتائی
پيامبر گرامى اسلام
در اينجا چه شايسته و بجاست كه شعاعى پُرفروغ و روحانى به اين نوشته داده شود و گزارشى مختصر از زندگانى طلايه دار نيك بختى انسانيّت را در اين بخش منعكس نماييم.
نام گراميش محمّد(صلى الله عليه و آله و سلم) به معني: ستوده و پسنديده است، پدر بزرگوار او عبداللّه و مادر بافضيلتش آمنه بنت وهب است. زاد روز با عظمت اين والاترين پديده آفرينش و چشمه فيض و رحمت، سحرگاهان روز جمعه هفدهم ربيع الاول سال عام الفيل و زمان سلطنت انوشيروان عادل در مكّه معظّمه است، او در بيست و هفتم رجب سال 610 ميلادى در سن چهل سالگى از جانب خداى متعال به رسالت برانگيخته شد. جبرئيل آن فرشته وحى بر او نازل گشته و اوّلين پيام پروردگار را كه پنج آيه اوّل سوره علق بود، به حضرتش ابلاغ كرد:
(بسم اللّه الرحمن الرّحيم)، بخوان به نام پروردگارت كه آفريد انسان را از خون بسته. بخوان پروردگارت را كه كريم ترين است. آنكه آموخت نوشتن به قلم را. آموخت انسان را آنچه نمى دانست ...
تبليغ و رساندن فرمان الهى به مردم، برحسب مقتضيات روز و شدّت مخالفت دشمنان بت پرست و ناهنجار قريش، بدون شتاب زدگى آغاز گشت و پس از مدّتى دستور الهى راجع به تبليغ اسلام به بستگان نزديك او رسيد. سپس فرمان دعوتى عمومى، تبليغ آشكار و همگانى صادر گرديد: «... آنچه را دستور دارى ابلاغ كن و از مشركين روى گردان، ما تو را از شرّ دشمنان استهزاگر حفظ مى نماييم».
پيامبر گرامى براى رساندن پيام و فرمان الهى در مسجدالحرام و مراكز عمومى شهر مكّه آغاز به تبليغ نمود و با كلمات زيباى «قُولوا لا اله الاّ اللّه تُفلِحُوا» نداى توحيد سر داد و با مخالفت دشمنان و مشركان روبرو گرديد و مورد استهزا و اذيّت فراوان آنان قرار گرفت تا جايى كه فرمود: «هيچ پيامبرى به اندازه من، آزار نديد».
نخستين مؤمن و مؤمنه
اتفاق نظر و آراى مفسّران و تاريخ نويسان بر اين است كه نخستين رادمردى كه در اوّلين مرحله، دعوت پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) را پذيرفت حضرت على بن ابى طالب (عليه السلام) و از گروه زنان، همسر باوفا و عاليقدر پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) حضرت خديجه كبرى (سلام الله عليها) بود. سپس گروه كمى دعوت آسمانى او را به جان و دل پذيرفتند و با زجر، شكنجه، محاصره اقتصادى و فشار اجتماعى مشركين مكّه مواجه گرديدند.
هجرت به مدينه
در سال سيزدهم بعثت، مشركين مكّه تصميم به از بين بردن پيامبر گرفتند و ستم را به حدّى رساندند كه حضرتش به امر خدا شبانه از مكّه به مدينه هجرت فرمود و اين هجرت پربركت، سرآغاز تاريخ روشن مسلمانان گرديد، كه تمامى پيش آمدها را بر اساس همين سال هجرى تاريخ گذارى نمودند.
در مدينه شمار مسلمانان افزون گرديد، حكومت اسلامى تشكيل و قدرت، شوكت و عظمت اين مكتب روز به روز آشكارتر مى شد، تا اينكه تمام تمدّنهاى جهان، تحت الشعاع تمدّن و برنامه هاى عالى اسلام قرار گرفت.
در مدّت اقامت پيامبر(صلى الله عليه و آله و سلم) در مدينه، بر اثر تجاوزات مشركين، يهوديان و مسيحيان بر مسلمانان و همدست شدن آنان براى براندازى حكومت نوپاى اسلام و محو آيين يكتاپرستى و عدالت گستر جهانى آن، همواره پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) درگير نبردهايى كوچك و بزرگ بود. آن حضرت در تمام درگيريها و جنگها، با آنكه براى از بين بردن ريشه شرك و بى دينى بيش از همه با دشمن غدّار برخورد داشت، چنانكه اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمود: «در ميدان رزم و پيكار كسى از پيامبر به دشمن نزديك تر نبود، در عين حال آن حضرت صلح طلب و طرفدار رفتارى مسالمت آميز بود، از نرمى در عين صلابت، گذشت، بخشندگى و مهربانى... برخوردار بود»، از اين روى به شهادت تاريخ تعداد تلفات و كشته هاى طرفين، در بيش از هشتاد برخورد مسلّحانه، از يكهزار و چهارصد نفر تجاوز ننمود.
رهبرى دين و دنيا
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) در مدّت اقامت خود در مدينه، با استمداد از وحى و دستورات آسمانى قرآن، متصدّى كارهاى دينى و دنيوى مردم بوده و چگونگى برخورد بزرگ با كوچك، پدر با فرزند، فرزند با پدر، زن با شوهر، شوهر با زن، همسايه با همسايه، حاكم با مردم، مردم با حاكم، مسلمانان با ديگران، داد و ستد با يكديگر، كيفيّت اداره جامعه، سياست، اقتصاد، روش بندگى، عبادت و... را طبق دستورات وحى، تبليغ و براى مردم بيان كرد.
آن وجود مقدّس برنامه هاى مكتب آسمانى خويش را بيش از ديگران رعايت كرده و تطبيق مى نمود، او به فرمان خدا و دستور وحى منادى برادرى، برابرى و درهم كوبنده امتيازات موهوم نژادى و طبقاتى بود، او غُل و زنجيرها، قيد وبندهاى دست و پاگير جاهليت را برچيده و بهترين و بيشترين آزاديها را براى جهانيان به ارمغان آورد. او در مسند حكومت و رهبرى مظهر تمام نماى رحمت الهى، عدالت اسلامى، ظلم ستيزى، مشورت، نصيحت، فتوّت، عفو و بخشندگى بود، اثرى از كينه و انتقام در وجودش نبود، او نمونه بارز بخشش، كرم و ايثار يك رهبر اسلامى در عالم هستى است، هميشه ديگران را بر خود مقدّم مى داشت، به خرما و آب قناعت مى فرمود و گوشت و گندم را به ديگران مى بخشيد، لباسهاى درشت بافت و خشن را خود مى پوشيد و جامه هاى نرم و لطيف را در اختيار ديگران مى گذاشت، برخورد آن وجود مقدّس با همه يكسان بود، حتّى در نشستهايش، نگاه نازنين خود را بين ياران تقسيم مى نمود.
حجّة الوداع و ماجراهاى بعد از آن
پس از آنكه اسلام از نظر قوانين تكميل گشت و در حجةالوداع رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم) مناسك حج را تعليم مسلمانان فرمود، به هنگام بازگشت در «غدير خُم» با تعيين جانشين كه همانا اميرمؤمنان على (عليه السلام) بود، ادامه راه روشن گرديد، آيه مباركه نازل شد كه: «امروز دين شما را كامل گردانيده و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و دين اسلام را يگانه آيين قرار دادم».
زمانى بيش از اين واقعه بزرگ نگذشت كه آثار بيمارى در وجود مقدّس نبىّ اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نمودار شد و در بستر تب قرار گرفت، ساعت به ساعت بيمارى آن حضرت شدّت يافت و سرانجام روح پاك آخرين فرستاده خدا در روز دوشنبه بيست وهشتم صفر سال يازدهم هجرى به ملكوت اعلى پيوست و طبق وصيّت آن حضرت، اميرمؤمنان (عليه السلام) جسد مطهّر پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) را غسل داده، كفن كرد و بر او نماز گذارد، سپس ياران پيامبر دسته دسته بر پيكر پاك حضرتش نماز گذاردند و روز شنبه پيكر پاك آن حضرت، در همان حجره اى كه درگذشته بود در مدينه به دست اميرمؤمنان (عليه السلام) به خاك سپرده شد.
پيامبر گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم) در تمام زندگى، مظهر كامل و نمونه بارزى بود براى امانتدارى، اخلاص، درستى، خوش خُلقى، دانش، بردبارى، گذشت، بخشش، شجاعت، پرهيزكارى، فضيلت و رادمردى، عفّت و پاكدامنى، عدل و دادگسترى، فروتنى و تواضع، جهاد و انجام وظيفه و... و از نظر ساختمان ظاهرى بدن مبارك، آن حضرت از تناسب كامل اندام برخوردار و رخسار مباركش در زيبايى و جذّابيت مانند ماه شب چهارده درخشان بود، خلاصه آنكه: آن حضرت داراى همه خصوصيّات پيامبرى و خاتم پيامبران بوده است، او محور دانش، دادگسترى، فضيلت و مدار دين و دنيا بود كه در گذشته همتايى نداشته و در آينده نيز مانندى نخواهد داشت، دين او بهترين اديان و كتاب او بهترين كتابها است كه: «باطل در آن راه نداشته و نخواهد داشت، زيرا كه از سوى خداى حكيم و شايسته نازل گرديده است».