موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
▲شرایط وضو (مسئله 284 تا 322)
مسأله 284ـ شرایط وضو دوازده چیز است: شرط اوّل: پاک بودن آب وضو. شرط دوم: این که مطلق باشد، بنابراین وضو با آب نجس یا مضاف باطل است، اگرچه نداند یا فراموش کرده باشد و اگر نمازى با آن خوانده باید اعاده کند.
مسأله 285ـ اگر غیر از آب مضاف آب دیگرى ندارد باید تیمّم کند و اگر آب مضاف او آب گل آلود است چنانچه وقت دارد، باید صبر کند تا آب صاف شود (بنابر احتیاط واجب).
مسأله 286ـ شرط سوم: آن که آب وضو و فضایى که در آن وضو مى گیرد و جایى که آب وضو در آن مى ریزد و ظرف آن بنابر احتیاط واجب مباح باشد، بنابر این وضو با آب غصبى یا آبى که معلوم نیست صاحبش راضى باشد، اشکال دارد.
مسأله 287ـ اگر صاحب آب قبلاً اجازه داده و انسان نمى داند از اجازه اش برگشته یا نه، وضوى او صحیح است.
مسأله 288ـ وضو گرفتن از آب مدارس علوم دینى که نمى داند آب آن را براى همه مردم وقف کرده اند یا فقط براى طلاب همان مدرسه، اشکال دارد، مگر در صورتى که معمولاً مردم متدیّن از آب آنجا وضو بگیرند بطورى که نشانه عمومى بودن وقف باشد.
مسأله 289ـ کسى که نمى خواهد در مسجد یا حسینیه اى نماز بخواند اگر نمى داند آب آن وقف عموم است یا فقط براى کسانى است که در آنجا نماز مى خوانند، نمى تواند آنجا وضو بگیرد، همچنین وضو گرفتن از آب تیمچه ها و مسافرخانه ها براى کسانى که ساکن آنجا نیستند، مگر این که از عمل افراد متدیّن بفهمد که وقف آن، عام است.
مسأله 290ـ هرگاه کسى محصّل مدرسه اى نیست ولى میهمان محصّلین است، وضو گرفتن او در آن مدرسه اشکال ندارد، به شرط این که پذیرفتن چنان میهمانى برخلاف شرایط وقف نباشد، همچنین در مورد کسى که میهمان مسافران مسافرخانه و یا ساکنان تیمچه ها است.
مسأله 291ـ وضو گرفتن از نهرهاى بزرگ و کوچک جایز است، هرچند انسان نداند صاحبان آنها راضى هستند، امّا اگر صاحب آنها از وضو گرفتن صریحاً نهى کند احتیاط واجب ترک است و اگر مجراى نهر را بدون اجازه صاحبش تغییر داده اند، احتیاط آن است که از آن وضو نگیرند.
مسأله 292ـ هرگاه فراموش کند آب غصبى است و با آن وضو بگیرد وضویش صحیح است، مگر این که خودش آب را غصب کرده باشد که در این صورت اشکال دارد.
مسأله 293ـ اگر گمان مى کرد آب از خود اوست و بعد از وضو معلوم شد مال دیگرى است،وضوى او صحیح است و باید قیمت آن را به صاحبش بدهد.
مسأله 294ـ شرط چهارم آن است که ظرف آب وضو بنابر احتیاط واجب از طلا و نقره نباشد.
مسأله 295ـ هرگاه آب وضو در ظرف غصبى یا طلا و نقره است و غیر از آن آب دیگرى ندارد، باید تیمّم کند و اگر وضو بگیرد اشکال دارد، خواه وضو را به صورت ارتماسى بگیرد و یا با دست آب را برداشته به صورت و دست بریزد، امّا مى تواند آبى را که در ظرف طلا و نقره است در ظرف دیگرى بریزد و از آن وضو بگیرد.
مسأله 296ـ هرگاه در حوضى که مثلاً یک آجر یا یک سنگ آن غصبى است وضو بگیرد اگر وضوى او تصرّف در غصب محسوب شود اشکال دارد، همچنین اگر شیر آب یا قسمتى از لوله کشى غصبى باشد.
مسأله 297ـ اگر در صحن یکى از امامان(علیهم السلام) یا امام زادگان که سابقاً قبرستان بوده حوض یا نهرى بسازند، چنانچه انسان نداند که زمین صحن را مخصوص قبرستان وقف کرده اند، وضو گرفتن از آن حوض یا نهر اشکال ندارد.
مسأله 298ـ شرط پنجم آن است که اعضاى وضو موقع شستن یا مسح کردن پاک باشد، امّا اگر بعد از تمام شدن وضوى یک عضو، همان عضو نجس شود وضو صحیح است.
مسأله 299ـ اگر غیر از اعضاى وضو جایى از بدن نجس باشد مانعى براى وضو ندارد، ولى در مخرج بول و غائط احتیاط مستحب آن است که اوّل آن را تطهیر کرده، بعد وضو بگیرد.
مسأله 300ـ هرگاه یکى از اعضاى وضو قبلاً نجس بوده و بعد از وضو شک کند که آن را پیش از وضو آب کشیده یا نه، وضوى او صحیح است، ولى باید براى نماز آن را آب بکشد و اگر چیزى با آن ملاقات کرده تطهیر کند.
مسأله 301ـ هرگاه در صورت یا دستها بریدگى است که خون آن بند نمى آید و آب براى آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جارى فرو برد، یا زیر شیر آب بگیرد و قدرى فشار دهد که خون بند بیاید و بعد به دستورى که قبلاً گفته شد وضوى ارتماسى بگیرد، امّا اگر آب ضرر دارد باید به دستور وضوى جبیره که بعداً مى آید، عمل کند.
مسأله 302ـ شرط ششم آن که وقت کافى براى وضو و نماز داشته باشد، بنابراین اگر وقت بقدرى تنگ است که اگر وضو بگیرد تمام یا مقدارى از واجبات نماز بعد از وقت خوانده مى شود باید تیمّم کند.
مسأله 303ـ کسى که در تنگى وقت نماز، باید تیمّم کند، هرگاه براى نماز وضو بگیرد باطل است، امّا اگر به قصد کار دیگرى مانند خواندن قرآن باشد صحیح است.
مسأله 304ـ شرط هفتم آن است که وضو را به قصد قربت یعنى براى خدا انجام دهد، بنابر این اگر به قصد ریا و خودنمایى یا براى خنک شدن بدن و مانند آن بگیرد باطل است، ولى اگر تصمیم قطعى دارد که براى اطاعت فرمان خدا وضو بگیرد در ضمن مى داند خنک هم مى شود، ضررى ندارد.
مسأله 305ـ لازم نیست نیّت را به زبان بگوید یا از قلب خود بگذراند، همین اندازه کافى است که اگر از او بپرسند چه مى کنى؟ بداند وضو مى گیرد.
مسأله 306ـ هرگاه زن در جایى وضو بگیرد که نامحرم او را مى بیند وضوى او باطل نیست، هرچند گناه کرده است.
مسأله 307ـ شرط هشتم آن که «ترتیب» را در وضو رعایت کند، یعنى اوّل صورت، بعد دست راست و بعد دست چپ را بشوید و بعد از آن مسح سر و بعد مسح پاها را انجام دهد و بنابر احتیاط پاى چپ را پیش از پاى راست مسح نکند.
مسأله 308ـ شرط نهم این که کارهاى وضو را چنان به جا آورد که بگویند پشت سر هم انجام مى دهد و اگر چنین کند وضوى او صحیح است، هرچند بر اثر گرمى هوا و وزش باد اعضاى سابق خشک شده باشد، مثلاً موقعى که مى خواهد دست راست را بشوید صورت او خشک شود، ولى اگر طورى انجام دهد که پشت سر هم نباشد وضوى او باطل است، هرچند بر اثر سردى هوا اعضاى قبل، خشک نشده باشد.
مسأله 309ـ راه رفتن در بین وضو اشکال ندارد، بنابراین اگر بعد از شستن صورت و دستها چند قدم راه برود و بعد مسح سر و پا را بکشد وضوى او صحیح است.
مسأله 310ـ شرط دهم «مباشرت» است، یعنى خود انسان شستن صورت و دست و مسح سر و پاها را انجام دهد و اگر دیگرى او را وضو دهد، یا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او کمک نماید وضو باطل است، ولى کمک در مقدّمات وضو اشکال ندارد.
مسأله 311ـ کسى که شخصاً قادر به وضو گرفتن نیست باید کسى را کمک بگیرد که او را وضو دهد و چنانچه مزد هم بخواهد در صورت توانایى باید بدهد، ولى باید خود او نیّت وضو کند و با دست خود مسح نماید و اگر نمى تواند باید دیگرى دست او را بگیرد و به محل مسح بکشد و اگر این هم ممکن نیست، باید از دست او رطوبت بگیرد و با آن رطوبت سر و پاى او را مسح نماید، ولى در این صورت احتیاط واجب این است که تیمّم هم بکند.
مسأله 312ـ انسان هر یک از کارهاى وضو را که مى تواند به تنهایى انجام دهد، نباید کمک بگیرد.
مسأله 313ـ شرط یازدهم آن است که استعمال آب براى او مانعى نداشته باشد، بنابر این اگر خوف ضرر دارد، یا مى ترسد اگر آب را به مصرف وضو برساند تشنه بماند، باید تیمّم کند.
مسأله 314ـ هرگاه وضو بگیرد بعد بفهمد آب براى او ضرر داشته، وضوى او صحیح است.
مسأله 315ـ هرگاه آب به مقدار کم براى او ضرر ندارد باید با همان مقدار وضو بگیرد، یا مثلاً اگر آب سرد ضرر دارد باید آب را گرم کند.
مسأله 316ـ شرط دوازدهم آن است که مانعى از رسیدن آب نباشد و هرگاه مى داند چیزى به اعضاى وضو چسبیده، ولى شک دارد که آیا مانع رسیدن آب هست یا نه باید آن را برطرف کند.
مسأله 317ـ اگر زیر ناخن کمى چرک باشد وضو اشکال ندارد، ولى بهتر است آن را تمیز کند، امّا اگر ناخن را بگیرد باید آن چرک را که مانع رسیدن آب به بدن است برطرف کند و نیز اگر ناخن بیش از حدّ معمول بلند باشد و چرک زیر آن، مانع رسیدن آب وضو است، باید آن را برطرف سازد.
مسأله 318ـ هرگاه به واسطه سوختگى یا چیز دیگر تاولهایى بر اعضاى وضو پیدا شود شستن و مسح روى آن کافى است و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زیر پوست لازم نیست، ولى چنانچه قسمتى از پوست کنده شده که گاهى به بدن مى چسبد و گاهى بلند مى شود باید آب را به زیر آن برساند به شرط این که ضرر نداشته باشد.
مسأله 319ـ هرگاه انسان احتمال دهد مانعى در اعضاى وضو وجود دارد اگر احتمال آن عقلایى است باید وارسى کند، مثل این که بعد از گِل کارى یا رنگ کارى شک کند مقدارى گِل یا رنگ به دست او چسبیده است.
مسأله 320ـ رنگهایى که مانع رسیدن آب به بدن نیست، براى وضو ضررى ندارد ولى اگر مانع باشد،یا شک کندکه مانع است یا نه، باید آن را برطرف سازد.
مسأله 321ـ وجود انگشتر و دستبند و مانند آن اگر مانع رسیدن آب نباشد، براى وضو ضررى ندارد و مى تواند آن را جابه جا کند تا آب به زیر آن برسد و شسته شود و اگر بعد از وضو، انگشتر یا مانع دیگرى در دست ببیند و نداند موقع وضو بوده یا نه،وضوى او صحیح است، به شرط این که احتمال بدهد در حال وضو توجّه به این امر داشته است.
مسأله 322ـ اگر بعد از فراغت وضو شک کند همه کارهاى وضو را انجام داده یا نه، یا شرایط در آن جمع بوده یا نه، اعتنا نکند، امّا اگر در حال وضو شک کند باید به جا آورد.