موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
« احكام طلاق »
مسأله ۲۵۶۲ ـ مردى كه زن خودرا طلاق مى دهد باید بالغ باشد ـ هر چند صحّت طلاق پسر ده ساله خالى از وجه نیست ولى باید مراعات احتیاط شود ـ و عاقل باشد ، و به اختیار خود طلاق دهد ، و اگر او را مجبور كنند كه زنش را طلاق دهد طلاق باطل است ، و نیز باید قصد طلاق داشته باشد ، پس اگر صیغه طلاق را مثلا به شوخى بگوید ، صحیح نیست.
مسأله ۲۵۶۳ ـ زن باید در وقت طلاق از خون حیض و نفاس پاك باشد ، و شوهرش در آن پاكى با او نزدیكى نكرده باشد ، و تفصیل این دو شرط در مسائل آینده خواهد آمد.
مسأله ۲۵۶۴ ـ طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است:
(اوّل) آن كه شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیكى نكرده باشد.
(دوم) معلوم باشد آبستن است ، و اگر معلوم نباشد و شوهر در حال حیض طلاقش بدهد ، بعد بفهمد آبستن بوده ، احتیاط واجب آن است كه دوباره او را طلاق دهد.
(سوم) مرد به واسطه غایب بودن یا مانند آن نتواند بفهمد كه زن از خون حیض و نفاس پاك است یا نه.
مسأله ۲۵۶۵ ـ اگر زن را از خون حیض و نفاس پاك بداند و طلاقش دهد ، بعد معلوم شود كه موقع طلاق در حال حیض یا نفاس بوده ، طلاق او باطل است ، و اگر او را در حیض یا نفاس بداند و طلاقش دهد ، بعد معلوم شود پاك بوده ، طلاق او صحیح است.
مسأله ۲۵۶۶ ـ كسى كه مى داند زنش در حال حیض یا نفاس است ، اگر غایب شود ـ مثلا مسافرت كند ـ و بخواهد او را طلاق دهد و متمكّن از اطّلاع بر حالش نباشد ، باید تا وقتى كه یقین یا اطمینان به پاكى او پیدا مى كند صبر كند و بعد او را طلاق بدهد.
مسأله ۲۵۶۷ ـ اگر مردى كه غایب است بخواهد زن خودرا طلاق دهد ، چنانچه بتواند اطّلاع پیدا كند كه زن او در حال حیض یا نفاس است یا نه ، باید به هر وسیله اى كه موجب یقین یا اطمینان مى شود استعلام كند ، و چنانچه نتوانست بعد از یك ماه از مدّت غیبت مى تواند او را طلاق دهد.
مسأله ۲۵۶۸ ـ اگر با عیالش كه از خون حیض و نفاس پاك است نزدیكى كند و بخواهد طلاقش دهد ، باید صبر كند تا دوباره حیض ببیند و پاك شود ، ولى زنى را كه نُه سالش تمام نشده ، یا معلوم باشد كه آبستن است اگربعد از نزدیكى طلاق دهند اشكال ندارد ، و همچنین است اگر یائسه باشد ، و معناى یائسه در مسأله «۴۴۱» گذشت.
مسأله ۲۵۶۹ ـ اگر با زنى كه از خون حیض و نفاس پاك است نزدیكى كند و در همان پاكى طلاقش دهد ، چنانچه بعد معلوم شود كه موقع طلاق آبستن بوده ، بنابر احتیاط واجب دوباره او را طلاق دهد.
مسأله ۲۵۷۰ ـ اگر با زنى كه از خون حیض و نفاس پاك است نزدیكى كند و بعد غایب شود ـ مثلا مسافرت نماید ـ چنانچه بخواهد در سفر طلاقش دهد و نتواند از حال او اطّلاع پیدا كند ، باید تا یك ماه صبر نماید.
مسأله ۲۵۷۱ ـ اگر مرد بخواهد زن خودرا كه حیض نمى بیند ـ چه از اصل خلقت و چه به واسطه امر عارضى ـ طلاق بدهد ، باید از وقتى كه با او نزدیكى كرده تا سه ماه از نزدیكى با او خوددارى كند ، و بعد او را طلاق دهد.
مسأله ۲۵۷۲ ـ طلاق باید به صیغه عربى صحیح ، و به كلمه «طالق» خوانده شود ، و دو مرد عادل آن را بشنوند ، و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد ، باید بگوید: «زَوْجَتِی فاطِمَةُ طالِق» یعنى زن من فاطمه رها است ، و اگر دیگرى را وكیل كند ، آن وكیل باید بگوید: «زَوْجَةُ مُوَكِّلِی فاطِمَةُ طالِق» و در صورتى كه زن معین باشد ذكر نام او لازم نیست.
مسأله ۲۵۷۳ ـ زنى كه متعه شده ، مثلا یك ماهه یا یك ساله او را عقد كرده اند طلاق ندارد ، و رها شدن او به این است كه مدّتش تمام شود ، یا مرد مدّت را به او ببخشد ، به این كه ـ مثلا ـ بگوید: مدّت را به تو بخشیدم ، و شاهد گرفتن و پاك بودن زن از حیض و نفاس لازم نیست.