موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام محتضر
مسأله ۵۳۹ ـ مسلمانى را كه محتضر است ـ یعنى در حال جان دادن مى باشد ـ مرد باشد یا زن ، بزرگ باشد یا كوچك ، بنابر احتیاط واجب در صورت امكان به پشت بخوابانند به طورى كه كف پاهایش به طرف قبله باشد ، و اگر خواباندن او كاملا به این طور ممكن نباشد ، بنابر احتیاط مستحبّ تا اندازه اى كه ممكن است به این دستور عمل كنند ، و همچنین احتیاط مستحبّ آن است كه در صورتى كه خواباندن او به این صورت به هیچ نحو ممكن نباشد ، او را رو به قبله بنشانند ، و اگر این هم ممكن نشد ، او را به پهلوى راست یا به پهلوى چپ رو به قبله بخوابانند.
مسأله ۵۴۰ ـ احتیاط واجب آن است كه تا وقتى جنازه را بر نداشته اند ، او را رو به قبله بخوابانند ، و همچنین بنابر احتیاط مستحبّ هنگام غسل دادن ، ولى بعد از آن كه غسلش تمام شد مستحبّ است كه او را مثل حالتى كه بر او نماز مى خوانند بخوابانند.
مسأله ۵۴۱ ـ بنابر احتیاط رو به قبله كردن محتضر بر هر مسلمان واجب است ، و اگر ممكن باشد باید از خود محتضر اجازه بگیرند ، و اگر ممكن نباشد یا اجازه او معتبر نباشد بنابر احتیاط از ولىّ او اجازه بگیرند.
مسأله ۵۴۲ ـ مستحبّ است شهادتین و اقرار به دوازده امام (علیهم السلام) و سایر عقاید حقّه را به كسى كه در حال جان دادن است ، طورى تلقین كنند كه بفهمد ، و همچنین مستحبّ است چیزهایى را كه ذكر شد تا وقت مرگ تكرار كنند ، و نیز دعاى فرج را به محتضر تلقین نمایند.
مسأله ۵۴۳ ـ مستحبّ است كه این دعا را طورى به محتضر تلقین كنند كه بفهمد: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِی الْكَثِیرَ مِنْ مَعاصِیكَ وَ اقْبَلْ مِنِّی الیسِیرَ مِنْ طاعَتِكَ یا مَنْ یقْبَلُ الیسِیرَ وَ یعْفُو عَنِ الكَثِیرِ ، اِقْبَلْ مِنِّی الْیسِیرَ وَ اعْفُ عَنِّی الكَثِیرَ ، اِنَّكَ اَنْتَ العَفُوُّ الغَفُورُ ، اَللّهُمَّ ارْحَمْنِی فَاِنَّكَ رَحیمٌ».
مسأله ۵۴۴ ـ مستحبّ است كسى را كه سخت جان مى دهد ، اگر ناراحت نمى شود به جایى كه نماز مى خوانده ببرند.
مسأله ۵۴۵ ـ مستحبّ است كه بر بالین محتضر سوره مباركه یس و صافات و احزاب و آیة الكرسى و آیه پنجاه و چهارم از سوره اعراف و سه آیه آخر سوره بقره ، بلكه هر چه از قرآن ممكن است بخوانند.
مسأله ۵۴۶ ـ تنها گذاشتن محتضر مكروه است ، و همچنین گذاشتن چیزى روى شكم او و بودن جنب و حائض نزد او و حرف زدن زیاد و گریه كردن و تنها گذاشتن زنها نزد او مكروه است.
احكام بعد از مرگ
مسأله ۵۴۷ ـ بعد از مرگ مستحبّ است چشمها و لبها و چانه میت را ببندند ، و دست و پاى او را دراز كنند ، و پارچه اى روى او بیندازند و مؤمنین را براى تشییع جنازه او خبر كنند ، و اگر شب مرده است در جایى كه مرده چراغ روشن كنند ، و در دفن او عجله نمایند ، ولى اگر یقین به مردن او ندارند باید صبر كنند تا معلوم شود ، و نیز اگر میت زن باردار و بچّه در شكم او زنده باشد ، باید به قدرى دفن را عقب بیندازند كه شكم او را بشكافند و طفل را بیرون آورند و شكم را براى غسل بدوزند ، و بهتر آن است كه براى بیرون آوردن طفل پهلوى چپ او را بشكافند.
احكام غسل و كفن و نماز و دفن میت
مسأله ۵۴۸ ـ غسل و حنوط و كفن و نماز و دفن مسلمان بر هر مكلّفى واجب است ، و اگر بعضى انجام دهند از دیگران ساقط مى شود ، و چنانچه هیچ كس انجام ندهد همه معصیت كرده اند.
مسأله ۵۴۹ ـ اگر كسى مشغول كارهاى میت شود ، بر دیگران واجب نیست اقدام نمایند ، ولى اگر او عمل را نیمه كاره بگذارد ، باید دیگران تمام كنند.
مسأله ۵۵۰ ـ اگر انسان یقین كند یا حجّت شرعیه داشته باشد كه دیگرى مشغول كارهاى میت شده ، واجب نیست به كارهاى میت اقدام كند ، ولى اگر شكّ یا گمان دارد باید اقدام نماید.
مسأله ۵۵۱ ـ اگر كسى بداند غسل یا حنوط یا كفن یا نماز یا دفن میت را باطل انجام داده اند ، باید دوباره انجام دهد ، ولى اگر گمان دارد كه باطل بوده یا شكّ دارد كه درست بوده یا نه ، لازم نیست اقدام نماید.
مسأله ۵۵۲ ـ براى غسل و حنوط و كفن و نماز و دفن میت ، باید از ولىّ او اجازه گرفت.
مسأله ۵۵۳ ـ ولىّ زن شوهر اوست ، و در غیر زن مردهایى كه از میت ارث مى برند مقدّم بر زنهاى ایشانند ، و تقدّم ، تابع تقدّم در میراث است.
ولى در صورتى كه اقرب در رحم با اولى به میراث جمع شوند ـ مثل این كه پدر پدر میت با نوه پسر او باشند ـ احتیاط واجب آن است كه اولى به میراث از اقرب در رحم اذن بگیرد.
مسأله ۵۵۴ ـ اگر كسى بگوید من ولىّ میت هستم ، یا ولىّ میت به من اجازه داده كه غسل و كفن و دفن میت را انجام دهم ، یا بگوید راجع به امور تجهیز میت من وصىّ او مى باشم ، چنانچه به حرف او اطمینان باشد ، یا میت در تصرّف او باشد ، یا این كه دو نفر عادل ، یا یك نفر ثقه كه ظنّ برخلاف قول او نباشد ، به گفته او شهادت دهند باید حرف او را قبول كرد.
مسأله ۵۵۵ ـ اگر میت براى غسل و كفن و دفن و نماز خود غیر از ولىّ كس دیگرى را معین كند ولایت این امور با اوست، و احتیاط مستحبّ آن است كه از ولىّ هم اجازه بگیرد ، و كسى كه میت ولایت این امور را به او واگذار كرده مى تواند در حال حیات موصى ردّ كند ، و اگر قبول كرد باید بآن عمل نماید ولى اگر در حال حیات موصى ردّ نكرد ، و یا ردّ او به موصى نرسید ، احتیاط واجب آن است كه به آن عمل نماید.
كیفیت غسل میت
مسأله ۵۵۶ ـ واجب است میت را سه غسل بدهند:
(اوّل) با آبى كه با سدر مخلوط باشد.
(دوم) با آبى كه با كافور مخلوط باشد.
(سوم) با آب خالص.
مسأله ۵۵۷ ـ سدر و كافور باید به اندازه اى زیاد نباشد كه آب را مضاف كند ، و به اندازه اى هم كم نباشد كه نگویند سدر و كافور با آب مخلوط شده است.
مسأله ۵۵۸ ـ اگر سدر و كافور به اندازه اى كه لازم است پیدا نشود ، بنابر احتیاط مستحبّ مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بریزند.
مسأله ۵۵۹ ـ اگر كسى در حال احرام حجّ یا عمره بمیرد نباید او را با آب كافور غسل دهند ، و به جاى آن باید با آب خالص غسلش بدهند ، مگر این كه در احرام حجّ بوده و سعى را تمام نموده باشد كه در این صورت باید با آب كافور غسلش دهند.
مسأله ۵۶۰ ـ اگر سدر و كافور یا یكى از اینها پیدا نشود ، یا استعمال آن جایز نباشد ـ مثل آن كه غصبى باشد ـ باید به جاى هر كدام كه ممكن نیست ـ بنابر احتیاط واجب ـ میت را با آب خالص به قصد بدلیت از آنچه كه ممكن نیست غسل داده و تیمّم نیز به همین قصد بدهند.
مسأله ۵۶۱ ـ كسى كه میت را غسل مى دهد باید مسلمان دوازده امامى و عاقل و بالغ باشد ، و مسائل غسل را هر چند به تعلیم دیگرى در اثناى غسل بداند.
مسأله ۵۶۲ ـ كسى كه میت را غسل مى دهد باید قصد قربت ـ چنانكه در وضو گذشت ـ و اخلاص داشته باشد ، و استمرار همین داعى تا آخر غسل سوم كفایت مى كند.
مسأله ۵۶۳ ـ غسل دادن بچّه مسلمان اگر چه از زنا باشد واجب است ، و غسل و حنوط و كفن و دفن كافر و اولاد او جایز نیست ، و كسى كه از بچّگى دیوانه بوده و به حال دیوانگى بالغ شده ، چنانچه پدر و مادر او یا یكى از آنان مسلمان باشد ، یا از جهت دیگرى محكوم به اسلام باشد ، باید او را غسل داد ، وگرنه غسل دادن او جایز نمى باشد.
مسأله ۵۶۴ ـ بچّه سقط شده اگر چهار ماه یا بیشتر داشته باشد ، باید او را غسل بدهند ، و اگر چهار ماه ندارد و روح در او دمیده نشده است ـ بنابر احتیاط واجب ـ در پارچه اى بپیچند و بدون غسل دفن كنند.
مسأله ۵۶۵ ـ غسل دادن مرد زن را و زن مرد را جایز نیست و باطل است ، ولى زن مى تواند شوهر خود را غسل بدهد و شوهر هم مى تواند زن خود را غسل بدهد ، اگر چه احتیاط مستحبّ آن است كه زن شوهر خود و شوهر زن خود را غسل ندهد.
مسأله ۵۶۶ ـ مرد مى تواند دختر بچّه اى را كه ممیزه نشده غسل دهد و زن هم مى تواند پسر بچّه اى را كه ممیز نشده غسل دهد ، هر چند احتیاط مؤكّد آن است كه پسر بچّه و دختر بچّه اى كه بیش از سه سال دارند ، اوّلى را مرد و دومى را زن غسل بدهد.
مسأله ۵۶۷ ـ اگر براى غسل دادن میتى كه مرد است مرد پیدا نشود ، زنانى كه با او نسبت دارند و محرمند ـ مثل مادر و خواهر و عمّه و خاله ـ یا به واسطه ازدواج یا شیر خوردن با او محرم شده اند ، مى توانند او را غسل بدهند ، و نیز اگر براى غسل میت زن ، زن دیگرى نباشد ، مردهایى كه با او نسبت دارند و محرمند یا به واسطه ازدواج یا شیر خوردن با او محرم شده اند ، مى توانند او را غسل دهند ، و بنابر احتیاط واجب در صورت وجود مماثل نوبت به محرم نمى رسد ، و غسل دادن از زیر لباس واجب نیست ، هر چند احوط است ، ولى باید به عورت نظر نكند ، و بنابر احتیاط عورت را بپوشاند.
مسأله ۵۶۸ ـ اگر میت و كسى كه او را غسل مى دهد هر دو مرد یا هر دو زن باشند ، جایز است كه غیر از عورت جاهاى دیگر میت برهنه باشد.
مسأله ۵۶۹ ـ نگاه كردن به عورت میت در غیر زن و شوهر حرام است ، و كسى كه او را غسل مى دهد ، اگر نگاه كند معصیت كرده ولى غسل باطل نمى شـود.
مسأله ۵۷۰ ـ اگر جایى از بدن میت نجس باشد باید به كیفیتى كه در مسأله «۳۷۸» گذشت تطهیر شود ، و بهتر آن است كه هر عضوى قبل از غسل آن عضو بلكه تمام بدن میت پیش از شروع به غسل ، از نجاسات دیگر تطهیر شود.
مسأله ۵۷۱ ـ غسل میت مثل غسل جنابت است ، و احتیاط واجب آن است كه تا غسل ترتیبى ممكن است میت را غسل ارتماسى ندهند ، و در غسل ترتیبى هم باید طرف راست را بر طرف چپ مقدم بدارند و مخیرند بین این كه آب را روى بدن بریزند ، یا بدن را در آب فرو برند.
مسأله ۵۷۲ ـ كسى را كه در حال حیض یا در حال جنابت مرده لازم نیست غسل حیض یا غسل جنابت بدهند ، بلكه همان غسل میت براى او كافیست.
مسأله ۵۷۳ ـ مزد گرفتن براى غسل دادن میت جایز نیست ، و اگر كسى براى گرفتن مزد میت را غسل دهد ، آن غسل باطل است ، ولى مزد گرفتن براى مقدّمات غیر لازمه جایز است.
مسأله ۵۷۴ ـ اگر آب پیدا نشود یا استعمال آن مانعى داشته باشد ، باید عوض هر غسل میت را یك تیمّم بدهند ، و بنابر احتیاط واجب یك تیمّم دیگر هم ، عوض هر سه غسل بدهند ، و اگر كسى كه تیمّم مى دهد ، در یكى از سه تیمّم قصد ما فى الذمّه نماید ـ یعنى نیت كند كه این تیمّم براى آنچه به آن واقعاً مكلّف هستم انجام مى دهم ـ تیمّم چهارم لازم نیست.
مسأله ۵۷۵ ـ كسى كه میت را تیمّم مى دهد ، باید دست خود را بر زمین بزند و به صورت و پشت دستهاى میت بكشد ، و اگر ممكن باشد ـ بنابر احتیاط واجب ـ با دست میت هم او را تیمّم بدهد.
احكام كفن میت
مسأله ۵۷۶ ـ میت مسلمان را باید با سه پارچه كه آنها را لنگ و پیراهن و سر تاسرى مى گویند كفن نمایند.
مسأله ۵۷۷ ـ مقدار واجب از لنگ و پیراهن ، آن اندازه اى است كه عرفاً بر آن لنگ و پیراهن گفته شود ، ولى احتیاط واجب آن است كه لنگ از ناف تا زانو اطراف بدن را بپوشاند ، و افضل آن است كه از سینه تا روى پا برسد ، و پیراهن باید از سرشانه و ـ بنابر احتیاط واجب ـ تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند ، و افضل آن است كه تا روى پا برسد.
و درازاى سرتاسرى باید به قدرى باشد كه بستن دو سر آن ممكن باشد ، و پهناى آن باید به اندازه اى باشد كه یك طرف آن روى طرف دیگر بیاید.
مسأله ۵۷۸ ـ اگر ورثه بالغ باشند و اجازه دهند كه بیشتر از مقدار واجب كفن را كه در مسأله قبل گذشت از سهم آنان بردارند اشكال ندارد ، و احتیاط واجب آن است كه بیشتر از مقدار واجب كفن را از سهم وارثى كه بالغ نشده برندارند.
مسأله ۵۷۹ ـ اگر كسى وصیت كرده باشد آن اندازه اى را كه از كفن افضل است از ثلث مال او بر دارند ، یا وصیت كرده باشد ثلث مال را به مصرف خود او برسانند ولى مصرف آن را معین نكرده باشد ، یا فقط مصرف مقدارى از آن را معین كرده باشد ، مى توانند مقدار افضل كفن را از ثلث مال او بردارند.
مسأله ۵۸۰ ـ اگر میت وصیت نكرده باشد كه كفن را از ثلث مال او بردارند و بخواهند از اصل مال بردارند بر طبق آنچه كه در مسأله «۵۷۸» ذكر شد ، عمل نمایند.
مسأله ۵۸۱ ـ كفن زن بر شوهر است اگر چه زن از خود مال داشته باشد ، و همچنین اگر زن را ـ چنانچه در احكام طلاق خواهد آمد ـ طلاق رجعى بدهند و پیش از تمام شدن عدّه بمیرد ، شوهرش باید كفن او را بدهد ، و چنانچه شوهر بالغ نباشد یا دیوانه باشد ، ولىّ شوهر باید از مال او كفن زن را بدهد ، بنابر احتیاط واجب كفن زن ناشزه و منقطعه بر شوهر است.
مسأله ۵۸۲ ـ كفن میت بر خویشان او واجب نیست ، و بنابر احتیاط واجب در صورتى كه میت مال نداشته باشد ، كفن را باید كسى بدهد كه مخارج میت در حال زندگى بر او واجب بوده است.
مسأله ۵۸۳ ـ واجب است كه مجموع سه پارچه كفن طورى باشد كه بدن میت از زیر آنها پیدا نباشد ، بلكه ـ بنابر احتیاط واجب ـ هر یك از سه پارچه كفن به قدرى نازك نباشد كه بدن میت از زیر آن پیدا باشد.
مسأله ۵۸۴ ـ كفن كردن با چیز غصبى ـ اگر چه چیز دیگرى هم پیدا نشود ـ جایز نیست ، و چنانچه كفن میت غصبى باشد و صاحب آن راضى نباشد ، باید از تنش بیرون آورند اگر چه او را دفن كرده باشند ، و كفن كردن با پوست مردار نجس در حال اختیار جایز نیست ، بلكه در حال اضطرار هم محلّ اشكال است ، و همچنین كفن كردن با پوست مردار پاك در حال اختیار مشكل است.
مسأله ۵۸۵ ـ كفن كردن میت با چیز نجس ـ و در نجاستى كه مورد عفو در نماز است بنابر احتیاط ـ و با پارچه ابریشمى خالص ، و مخلوطى كه خلیط بیشتر از ابریشم نباشد ، و ـ بنابر احتیاط واجب ـ با پارچه اى كه با طلا بافته شده جایز نیست ، ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.
مسأله ۵۸۶ ـ كفن كردن با پارچه اى كه از پشم یا موى حیوان حرام گوشت تهیه شده ـ بنابر احتیاط واجب ـ در حال اختیار جایز نیست ، و همچنین است كفن كردن با پوست حیوان حلال گوشتى كه به دستور شرع كشته شده ، ولى اگر كفن از مو و پشم حیوان حلال گوشت باشد مانعى ندارد ، اگر چه احتیاط مستحبّ آن است كه با این دو هم كفن ننمایند.
مسأله ۵۸۷ ـ اگر كفن میت به نجاست خود او یا به نجاست دیگرى نجس شود ، چنانچه شستن یا بریدن آن به نحوى كه كفن ضایع نشود ممكن باشد ، باید مقدار نجس را بشویند یا ببرند اگر چه بعد از گذاشتن در قبر باشد ، و اگر شستن یا بریدن آن ممكن نیست ، ولى عوض كردن آن ممكن باشد ، باید عوض نمایند ، و این حكم در نجاستى كه در نماز مورد عفو است مبنى بر احتیاط است.
مسأله ۵۸۸ ـ كسى كه براى حجّ یا عمره احرام بسته ، اگر بمیرد باید مثل دیگران كفن شود ، و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.
مسأله ۵۸۹ ـ مستحبّ است انسان ، كفن خود را تهیه كند ، و هرگاه به آن نظر كند مأجور است.
احكام حنوط
مسأله ۵۹۰ ـ بعد از غسل واجب است میت را حنوط كنند ، یعنى به پیشانى و كف دستها و سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند ، و بنابر احتیاط مستحبّ مقدارى كافور هم بر این مواضع بگذارند ، و مستحبّ است به سر بینى میت نیز كافور بمالند ، و باید كافور ساییده و تازه باشد ، و اگر به واسطه كهنه بودن عطر او از بین رفته باشد كافى نیست.
مسأله ۵۹۱ ـ احتیاط مستحبّ آن است كه اوّل كافور را به پیشانى میت بمالند ، ولى در جاهاى دیگر ترتیب نیست.
مسأله ۵۹۲ ـ مخیرند كه میت را پیش از كفن كردن ، یا در بین كفن كردن و یا بعد از آن حنوط نمایند.
مسأله ۵۹۳ ـ كسى كه براى حجّ یا عمره احرام بسته است ، اگر بمیرد حنوط كردن او جایز نیست ، ولى اگر در احرام حجّ بعد از تمام كردن سعى بمیرد ، حنوط كردن او واجب است.
مسأله ۵۹۴ ـ زنى كه شوهرش مرده و هنوز عدّه اش تمام نشده ، چنانچه بمیرد حنوط كردن او واجب است.
مسأله ۵۹۵ ـ احتیاط واجب آن است كه میت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى دیگر خوشبو نكنند ، و نیز اینها را با كافور مخلوط ننمایند.
مسأله ۵۹۶ ـ مستحبّ است قدرى تربت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) را ، با كافور مخلوط كنند ، ولى باید از آن كافور به جاهایى كه بى احترامى مى شود نرسانند ، و نیز باید تربت به قدرى زیاد نباشد كه وقتى با كافور مخلوط شد آن را كافور نگویند.
مسأله ۵۹۷ ـ اگر كافور پیدا نشود یا فقط به اندازه غسل باشد ، حنوط لازم نیست ، و چنانچه از غسل زیاد بیاید ولى به همه هفت عضو نرسد ، بنابر احتیاط مستحبّ اوّل به پیشانى ، و اگر زیاد آمد به جاهاى دیگر بمالند.
مسأله ۵۹۸ ـ مستحبّ است دو چوب تر و تازه در قبر همراه میت بگذارند.
احكام نماز میت
مسأله ۵۹۹ ـ نماز خواندن بر میت مسلمان ، و همچنین بچّه اى كه محكوم به اسلام و شش سال او تمام شده باشد واجب است.
مسأله ۶۰۰ ـ نماز خواندن بر بچّه اى كه شش سال او تمام نشده رجاءً اشكال ندارد ، ولى نماز خواندن بر بچّه اى كه مرده به دنیا آمده مشروع نیست.
مسأله ۶۰۱ ـ نماز میت باید بعد از غسل و حنوط و كفن كردن او خوانده شود ، و اگر پیش از اینها یا در بین اینها بخوانند ـ اگر چه از روى فراموشى یا ندانستن مسأله باشد ـ كافى نیست.
مسأله ۶۰۲ ـ كسى كه مى خواهد نماز میت بخواند لازم نیست با وضو یا غسل یا تیمّم باشد ، و بدن و لباسش پاك باشد ، و اگر لباس او غصبى هم باشد ، براى نمازش اشكال ندارد.
و احتیاط مستحبّ آن است كه تمام چیزهایى را كه در نمازهاى دیگر لازم است رعایت نماید ، ولى ـ بنابر احتیاط واجب ـ از آنچه برخلاف معهود بین متشرّعه در كیفیت نماز میت است ، اجتناب شود.
مسأله ۶۰۳ ـ كسى كه بر میت نماز مى خواند باید رو به قبله باشد ، و واجب است میت را مقابل او به پشت بخوابانند به طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به طرف چپ نمازگزار باشد.
مسأله ۶۰۴ ـ احتیاط مستحبّ آن است كه مكان نمازگزار غصبى نباشد ، ولى باید از جاى میت زیاد پست تر یا بلندتر نباشد ، و اگر پستى و بلندى زیاد نباشد اشكال ندارد.
مسأله ۶۰۵ ـ نمازگزار باید از میت دور نباشد ، ولى كسى كه نماز میت را به جماعت مى خواند ، اگر از میت دور باشد ، چنانچه صف ها به یكدیگر متّصل باشند اشكال ندارد.
مسأله ۶۰۶ ـ نمازگزار باید مقابل میت بایستد ، ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود و صف جماعت از دو طرف میت بگذرد ، نماز كسانى كه مقابل میت نیستند اشكال ندارد.
مسأله ۶۰۷ ـ بین میت و نمازگزار باید پرده و یا دیوار یا چیزى مانند اینها نباشد ، ولى اگر میت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله ۶۰۸ ـ در وقت خواندن نماز باید عورت میت پوشیده باشد ، و اگر كفن كردن او ممكن نیست ، باید عورتش را اگر چه با تخته و آجر و مانند اینها باشد بپوشانند.
مسأله ۶۰۹ ـ كسى كه نماز میت را مى خواند باید مؤمن باشد ، و نماز غیر بالغ هر چند صحیح است ، ولى مُجزى از نماز بالغین نیست ، و باید ایستاده و با قصد قربت و اخلاص بخواند ، و در موقع نیت میت را معین كند ، مثلا نیت كند: نماز مى خوانم بر این میت قربةً الى الله.
مسأله ۶۱۰ ـ اگر كسى نباشد كه بتواند نماز میت را ایستاده بخواند ، مى شود نشسته بر او نماز خواند.
مسأله ۶۱۱ ـ اگر میت وصیت كرده باشد كه شخص معینى بر او نماز بخواند ، احتیاط مستحبّ آن است كه آن شخص از ولىّ میت اجازه بگیرد ، و ولىّ میت هم اجازه بدهد.
مسأله ۶۱۲ ـ جایز است بر میت چند مرتبه نماز بخوانند.
مسأله ۶۱۳ ـ اگر میت را عمداً یا از روى فراموشى یا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند ، تا وقتى كه جسد او از هم نپاشیده واجب است با شرطهایى كه براى نماز میت ذكر شد به قبرش نماز بخوانند ، و همچنین در صورتى كه نمازى كه بر او خوانده شده باطل بوده است.
دستور نماز میت
مسأله ۶۱۴ ـ نماز میت پنج تكبیر دارد ، و اگر نمازگزار پنج تكبیر به این ترتیب بگوید كافیست: بعد از نیت و گفتن تكبیر اوّل بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ» و بعد از تكبیر دوم بگوید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد و الِ مُحَمَّد» و بعد از تكبیر سوم بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ» و بعد از تكبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیتِ» و اگر زن است بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیتِ» و بعد تكبیر پنجم را بگوید.
و بهتر است بعد از تكبیر اوّل بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَرسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشِیراً وَ نَذِیراً بَینَ یدَىِ السّاعَة» .
و بعد از تكبیر دوم بگوید: «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّد كَاَفْضَلِ ما صَلَّیتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى اِبْراهِیمَ وَ الِ اِبْراهِیمَ اِنَّكَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ وَ صَلِّ عَلى جَمِیعِ الأَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ جَمِیعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحِینَ».
و بعد از تكبیر سوم بگوید: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ الأَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الاَْمْواتِ تابِعْ بَینَنا وَ بَینَهُمْ بِالْخَیراتِ اِنَّكَ مُجِیبُ الدَّعَواتِ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَیء قَدِیرٌ».
و بعد از تكبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: «اَللّهُمَّ اِنَّ هَذا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ اَمَتِكَ نَزَلَ بِكَ وَ اَنْتَ خَیرُ مَنْزُول بِهِ اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّا اَللّهُمَّ اِنْ كانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِی اِحْسانِهِ وَ اِنْ كانَ مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَاخْلُفْ عَلى اَهْلِهِ فِی الْغابِرِینَ وَارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ».
و بعد تكبیر پنجم را بگوید ، ولى اگر میت زن است بعد از تكبیر چهارم بگوید: «اَللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ اَمَتُكَ وَ ابْنَةُ عَبْدِكَ وَ ابْنَةُ اَمَتِكَ نَزَلَتْ بِكَ وَ اَنْتَ خَیرُ مَنْزُول بِهِ ، اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْها اِلاّ خَیراً وَ اَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا ، اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ فِی اِحْسانِها وَ اِنْ كانَتْ مَسِیئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها ، اَللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَكَ فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلى اَهْلِها فِی الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ».
مسأله ۶۱۵ ـ باید تكبیرها و دعاها را طورى پشت سر هم بخواند كه نماز از صورت خود خارج نشود.
مسأله ۶۱۶ ـ كسى كه نماز میت را به جماعت مى خواند باید تكبیرها و دعاهاى آن را هم بخواند اگر چه مأموم باشد.
مستحبّات نماز میت
مسأله ۶۱۷ ـ چند چیز در نماز میت مستحبّ است:
(اوّل) كسى كه نماز میت مى خواند با وضو یا غسل یا تیمّم باشد ، و احتیاط واجب آن است كه در صورتى تیمّم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد ، یا بترسد كه اگر وضو بگیرد یا غسل كند به نماز میت نرسد.
(دوم) اگر میت مرد است ، امام جماعت یا كسى كه فرادى بر او نماز مى خواند مقابل وسط قامت او بایستد ، و اگر میت زن است مقابل سینه اش بایستد.
(سوم) پا برهنه نماز بخواند.
(چهارم) در هر تكبیر دستها را بلند كند.
(پنجم) فاصله او با میت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد.
(ششم) نماز میت را به جماعت بخواند.
(هفتم) امام جماعت تكبیر و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او مى خوانند آهسته بخوانند.
(هشتم) در جماعت اگر چه مأموم یك نفر باشد پشت سر امام بایستد.
(نهم) نمازگزار براى میت و مؤمنین زیاد دعا كند.
(دهم) نماز را در جایى بخوانند كه مردم براى نماز میت بیشتر به آن جا مى روند.
(یازدهم) زن حائض اگر نماز میت را به جماعت مى خواند در صفى تنها بایستد.
مسأله ۶۱۸ ـ خواندن نماز میت در مساجد مكروه است ، ولى در مسجد الحرام مكروه نیست.
احكام دفن
مسأله ۶۱۹ ـ واجب است میت را طورى در زمین دفن كنند كه بوى او بیرون نیاید ، و درندگان هم نتوانند بدنش را بیرون آورند ، و اگر ترس آن باشد كه جانور بدن او را بیرون آورد ، باید قبر را با آجر و مانند آن محكم كنند.
مسأله ۶۲۰ ـ اگر دفن میت در زمین ممكن نباشد ، باید به جاى دفن او را در بنا یا تابوتى كه غرض از دفن بر آن مترتب است بگذارند.
مسأله ۶۲۱ ـ میت را باید در قبر به پهلوى راست طورى بخوابانند كه جلوى بدن او رو به قبله باشد.
مسأله ۶۲۲ ـ اگر كسى در كشتى بمیرد ، چنانچه جسد او فاسد نمى شود و بودن او در كشتى مانعى ندارد ، باید صبر كنند تا به خشكى برسند و او را در زمین دفن كنند ، وگرنه باید در كشتى غسلش بدهند ، و حنوط و كفن كنند ، و پس از خواندن نماز میت او را در خمره بگذارند و درش را ببندند و به دریا بیندازند ، و احتیاط واجب آن است كه تا ممكن است مراعات استقبال قبله بكنند.
و اگر ممكن نشد ، چیز سنگینى به پایش ببندند و به دریا بیندازند ، و اگر ممكن است او را در جایى بیندازند كه فوراً طعمه حیوانات نشود.
مسأله ۶۲۳ ـ اگر بترسند كه دشمن قبر میت را بشكافد و بدن او را بیرون آورد و گوش یا بینى یا اعضاى دیگر او را ببُرد ، چنانچه ممكن باشد ، باید به طورى كه در مسأله قبل گذشت او را به دریا بیندازند.
مسأله ۶۲۴ ـ مخارج انداختن در دریا و مخارج محكم كردن قبر میت در صورتى كه لازم باشد از اصل مال میت برداشته مى شود.
مسأله ۶۲۵ ـ اگر زن كافره بمیرد و بچّه در شكم او مرده باشد ، چنانچه پدر بچّه مسلمان باشد ، باید زن را در قبر به پهلوى چپ پشت به قبله بخوابانند كه روى بچّه به طرف قبله باشد ، و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر روح به بدن او داخل نشده باشد.
مسأله ۶۲۶ ـ دفن مسلمان در قبرستان كفّار ، و دفن كافر در قبرستان مسلمانان جایز نیست.
مسأله ۶۲۷ ـ دفن مسلمان در جایى كه بى احترامى به او باشد ـ مانند جایى كه خاكروبه و كثافت مى ریزند ـ جایز نیست.
مسأله ۶۲۸ ـ دفن میت در جاى غصبى و در زمینى كه براى غیر دفن كردن وقف شده ، جایز نیست.
مسأله ۶۲۹ ـ دفن میت در قبر مرده دیگر ، در صورتى كه مستلزم تصرّف در حقّ غیر ، یا نبش قبر میتى كه از بین نرفته ، یا هتك میت باشد جایز نیست ، و در غیر این صورتها ، چنانچه آن قبر كهنه شده و میت اوّلى از بین رفته یا قبر نبش شده باشد اشكالى ندارد.
مسأله ۶۳۰ ـ چیزى كه از میت جدا مى شود ، اگر قطعه اى از بدن او باشد ، باید با او دفن شود و اگر مو و ناخن و دندانش باشد ، بنابر احتیاط واجب باید با او دفن شود ، و دفن ناخن و دندانى كه در حال زندگى از انسان جدا مى شود مستحبّ است.
مسأله ۶۳۱ ـ اگر كسى در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممكن نباشد ، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
مسأله ۶۳۲ ـ اگر بچّه در رحم مادر بمیرد و ماندنش در رحم براى مادر خطر داشته باشد ، باید به آسانترین راه او را بیرون آورند ، و چنانچه ناچار شوند او را قطعه قطعه كنند اشكال ندارد ، ولى باید به وسیله شوهرش اگر اهل فنّ است ، وگرنه زنى كه اهل فنّ باشد ، او را بیرون بیاورند ، و در صورت نبود زنى كه اهل فنّ باشد ، مرد محرمى كه اهل فنّ باشد ، و اگر آن هم ممكن نشد ، مرد نامحرمى كه اهل فنّ باشد ، و در صورتى كه آن هم پیدا نشد ، كسى كه اهل فنّ نباشد با رعایت ترتیب مذكور مى تواند بچّه را بیرون آورد.
مسأله ۶۳۳ ـ هرگاه مادر بمیرد و بچّه در شكمش زنده باشد ، اگر چه امید زنده ماندن طفل را نداشته باشند ، باید به وسیله كسانى كه در مسأله پیش بیان شد با رعایت ترتیب ، شكم او را از هر قسمتى كه به سلامت بچّه نزدیك تر است بشكافند و بچّه را بیرون آورند و براى غسل دادن دوباره بدوزند.
مستحبّات دفن
مسأله ۶۳۴ ـ مستحبّ است قبر را به اندازه قدّ انسان متوسّط گود كنند ، و میت را در نزدیكترین قبرستان دفن نمایند ، مگر آن كه قبرستان دورتر از جهتى بهتر باشد ، مثل آن كه مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند ، یا مردم براى فاتحه اهل قبور بیشتر به آن جا بروند.
و نیز مستحبّ است جنازه را در چند ذرعى قبر زمین بگذارند ، و تا سه مرتبه كم كم نزدیك ببرند ، و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند ، و در نوبت چهارم وارد قبر كنند ، و اگر میت مرد است در دفعه سوم طورى زمین بگذارند كه سر او طرف پایین قبر باشد ، و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر كنند ، و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر كنند ، و در موقع وارد كردن پارچه اى روى قبر بگیرند.
و نیز مستحبّ است جنازه را به آرامى از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند ، و دعاهایى كه دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند ، و بعد از آن كه میت را در لحد گذاشتند گره هاى كفن را باز كنند ، و صورت میت را روى خاك بگذارند ، و بالشى از خاك زیر سر او بسازند ، و پشت میت خشت خام یا كلوخى بگذارند كه میت به پشت برنگردد و پیش از آن كه لحد را بپوشانند ، كسى دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیك گوش او ببرد و به شدّت حركتش دهد و سه مرتبه بگوید: «اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فلان بن فلان» و به جاى فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمّد و اسم پدرش على است سه مرتبه بگوید: «اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلی» پس از آن بگوید:
«هَلْ اَنْتَ عَلىَ الْعَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَةِ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً (صلى الله علیه وآله وسلم) عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیدُ النَّبِیینَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَ اَنَّ عَلِیاً اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ سَیدُ الْوَصِیینَ وَ اِمامٌ افْتَرَضَ اللّهُ طاعَتَهُ عَلىَ الْعالَمِینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلی وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّد وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَر وَ عَلِی بْنَ مُوسَى وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ عَلِی بْنَ مُحَمَّد وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ الْقائِمَ الْحُجَّةَ الْمَهْدِی صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِمْ أَئِمَّةُ الْمُؤْمِنِینَ وَ حُجَجُ اللّهِ عَلَى الْخَلْقِ اَجْمَعِینَ وَ أَئِمَتُكَ أَئِمَّةُ هُدىً اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جاى فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.
و بعد بگوید: «اِذا اَتاكَ الْمَلَكانِ الْمُقَرَّبانِ رَسُولَینِ مِنْ عِنْدِ اللّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى وَ سَئَلاكَ عَنْ رَبِّكَ وَ عَنْ نَبِیكَ وَ عَنْ دِینِكَ وَ عَنْ كِتابِكَ وَ عَنْ قِبْلَتِكَ وَ عَنْ اَئِمَّتِكَ فَلا تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فِی جَوابِهِما: اَللّهُ رَبِّی وَ مُحَمَّدٌ (صلى الله علیه وآله وسلم) نَبِیی وَ الاِْسْلامُ دِینِی وَ الْقُرآنُ كِتابِی وَ الْكَعْبَةُ قِبْلَتِی وَ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنُ اَبِى طالِب اِمامِی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِی الْمُجْتَبى اِمامِی وَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی الشَّهِیدُ بِكَرْبَلا اِمامِی وَ عَلِی زَینُ الْعابِدِینَ اِمامِی وَ مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامِی وَ جَعْفَرٌ الْصادِقُ اِمامِی وَ مُوسَى الْكاظِمُ اِمامِی وَ عَلِی الْرِضا اِمامِی وَ مُحَمَّدٌ الْجَوادُ اِمامِی وَ عَلِیٌ الْهادِی اِمامِی وَ الْحَسَنُ الْعَسْكَرِی اِمامِی وَ الْحُجَّةُ الْمُنْتَظَرُ اِمامِی هَؤُلاءِ صَلَواتُ اللّهِ عَلیهِمْ أَئِمَّتِی وَ سادَتِی وَ قادَتِی وَ شُفَعائِی بِهِمْ اَتَوَلّى وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَةِ ، ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان» و به جاى فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.
و بعد بگوید: «اَنَّ اللّهَ تَبارَكَ وَ تَعالى نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً (صلى الله علیه وآله وسلم) نِعْمَ الرَّسُولُ وَ اَنَّ عَلِی بْنَ اَبِی طالِب وَ اَوْلادَهُ الْمَعْصُومِینَ الاَْئِمَّةَ الاِْثْنی عَشَرَ نِعْمَ الاَْئِمَّةُ وَ اَنَّ ما جاءَ به مُحَمَّدٌ (صلى الله علیه وآله وسلم)حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْكَر وَ نَكِیر فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ النُّشُورَ حَقٌّ وَ الْصِّراطَ حَقٌّ وَ الْمِیزانَ حَقٌّ وَ تَطایرَ الْكُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النّارَ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ آتِیةٌ لا رَیبَ فِیها وَ اَنَّ اللّهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ» پس بگوید: «اَفَهِمْتَ یافُلانُ» و به جاى فلان اسم میت را بگوید و پس از آن بگوید:
«ثَبَّتَكَ اللّهُ بِالْقَوْلِ الثابِتِ وَ هَداكَ اللّهُ اِلى صِراط مُسْتَقِیم عَرَّفَ اللّهُ بَینَكَ وَ بَینَ أَوْلِیائِكَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ» پس بگوید: «اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اصْعَدْ بِرُوحِهِ اِلَیكَ وَ لَقِّهِ مِنْكَ بُرْهاناً اَللّهُمَّ عَفْوَكَ عَفْوَكَ».
مسأله ۶۳۵ ـ مستحبّ است كسى كه میت را در قبر مى گذارد با طهارت و سر برهنه و پا برهنه باشد ، و از طرف پاى میت از قبر بیرون بیاید.
و مستحبّ است وقتى از قبر بیرون آمد بگوید: «اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ ، اَللّهُمَّ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ فِی اَعْلى عِلِّیینَ وَ اخْلُفْ عَلى عَقِبِهِ فِی الْغابِرِینَ (وَ عِنْدَكَ نَحْتَسِبُهُ) یا رَبَّ الْعالَمِینَ».
و مستحبّ است غیر از خویشان میت ، كسانى كه حاضرند با پشت دست خاك بر قبر بریزند ، و اگر میت زن است كسى كه با او محرم مى باشد او را در قبر بگذارد ، و اگر محرمى نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند.
مسأله ۶۳۶ ـ مستحبّ است قبر را مربّع یا مربّع مستطیل بسازند و به اندازه چهار انگشت از زمین بلند كنند و نشانه اى روى آن بگذارند كه اشتباه نشود و روى قبر آب بپاشند ، و بعد از پاشیدن آب كسانى كه حاضرند دستها را بر قبر بگذارند و انگشتها را باز كرده در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره مباركه اِنّا اَنْزَلْناه بخوانند و براى میت طلب آمرزش كنند و دعاهائى را كه وارد شده بخوانند ، مانند این دعا: «اَللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اصْعَدْ (صَعِّدْ) رُوْحَهُ اِلى اَرْواحِ الْمُؤْمِنِینَ فِی عِلِّیینَ وَ اَلْحِقْهُ بِالصّالِحِینَ».
مسأله ۶۳۷ ـ پس از رفتن كسانى كه تشییع جنازه كرده اند مستحبّ است ولىّ میت یا كسى كه از طرف ولىّ اجازه دارد دعاهایى را كه دستور داده شده به میت تلقین كند.
مسأله ۶۳۸ ـ بعد از دفن میت مستحبّ است صاحبان عزا را سر سلامتى دهند ، ولى اگر مدّتى گذشته كه به واسطه سر سلامتى دادن مصیبت یادشان مى آید ، ترك آن بهتر است ، و نیز مستحبّ است تا سه روز براى اهل خانه میت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان مكروه است.
مسأله ۶۳۹ ـ مستحبّ است انسان در مرگ خویشان مخصوصاً در مرگ فرزند صبر كند ، و هر وقت میت را یاد مى كند ( اِنّا لِلّهِ وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعُونَ ) بگوید و براى میت قرآن بخواند ، و قبر را محكم بسازد كه زود خراب نشود ، و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد.
مسأله ۶۴۰ ـ خراشیدن صورت وبدن و به خود لطمه زدن در مرگ كسى ، در صورتى كه ضرر معتنا بهى داشته باشد جایز نیست ، هر چند در غیر این صورت هم احتیاط واجب ترك آن است.
مسأله ۶۴۱ ـ بنابر احتیاط واجب پاره كردن یقه در مرگ غیر پدر و برادر جایز نیست ، ولى در مصیبت پدر و برادر مانعى ندارد.
مسأله ۶۴۲ ـ اگر زن در عزاى میت صورت خود را بخراشد و خونین كند ، یا موى خود را بكند ـ بنابر احتیاط مستحبّ ـ یك بنده آزاد كند ، یا ده فقیر را طعام دهد و یا بپوشاند ، و همچنین است اگر مرد در مرگ زن یا فرزند یقه یا لباس خود را پاره كند.
مسأله ۶۴۳ ـ احتیاط مستحبّ آن است كه در گریه بر میت صدا را خیلى بلند نكنند.
نماز وحشت
مسأله ۶۴۴ ـ مستحبّ است در شب اوّل قبر ، دو ركعت نماز وحشت براى میت بخوانند ، و دستور آن این است كه در ركعت اوّل بعد از حمد یك مرتبه آیة الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انّا انزلناه را بخوانند ، و بعد از سلام نماز بگویند: ( اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد وَ ابْعَثْ ثَوابَها اِلى قَبْرِ فُلان ) و به جاى كلمه فلان اسم میت را بگویند.
مسأله ۶۴۵ ـ نماز وحشت را در هر موقع از شب اوّل قبر مى شود خواند ولى بهتر است در اوّل شب بعد از نماز عشاء خوانده شود.
مسأله ۶۴۶ ـ اگر بخواهند میت را به شهر دورى ببرند ، یا به جهت دیگرى دفن او تأخیر بیفتد ، باید نماز وحشت را تا شب اوّل قبر او تأخیر بیندازند.
نبش قبر
مسأله ۶۴۷ ـ نبش قبر مسلمان ـ یعنى شكافتن قبر او ـ اگر چه طفل یا دیوانه باشد حرام است ، ولى اگر بدنش از بین رفته و استخوانهایش خاك شده باشد ، اشكال ندارد.
مسأله ۶۴۸ ـ نبش قبر امامزاده ها و شهداء و علماء و همچنین در غیر این موارد از مواردى كه مستلزم هتك باشد اگر چه سالها بر آن گذشته باشد حرام است.
مسأله ۶۴۹ ـ شكافتن قبر در چند مورد حرام نیست:
(اوّل) آن كه میت در زمین غصبى دفن شده باشد و مالك زمین راضى نشود كه در آن جا بماند.
(دوم) آن كه كفن یا چیز دیگرى كه با میت دفن شده غصبى باشد و صاحب آن راضى نشود كه در قبر بماند.
و همچنین است اگر چیزى از مال خود میت كه به ورثه او رسیده با او دفن شده باشد و ورثه او راضى نشوند كه آن چیز در قبر بماند مگر در صورتى كه آن چیز مال كمى باشد ، كه در این صورت نبش قبر محلّ اشكال است.
(سوم) آن كه شكافتن قبر موجب هتك حرمت نباشد و میت بى غسل یا بى كفن دفن شده باشد ، یا بفهمند غسلش باطل بوده ، یا به غیر از دستور شرع كفن شده ، یا در قبر او را رو به قبله نگذاشته اند.
(چهارم) آن كه براى ثابت شدن حقّى كه اهم از حرمت میت است ، بخواهند بدن میت را ببینند.
(پنجم) آن كه میت را در جایى كه بى احترامى به اوست ، مثل قبرستان كفّار یا جایى كه كثافت و خاكروبه مى ریزند ، دفن كرده باشند.
(ششم) آن كه براى یك مطلب شرعى كه اهمّیت آن از شكافتن قبر بیشتر است قبر را بشكافند ، مثلا بخواهند بچّه زنده اى را از شكم زن باردارى كه دفنش كرده اند بیرون آورند.
(هفتم) آن كه بترسند درنده اى بدن میت را پاره كند ، یا سیل او را ببرد ، یا دشمن بیرون آورد.
(هشتم) آن كه قسمتى از بدن میت را كه با او دفن نشده بخواهند دفن كنند ، ولى احتیاط واجب آن است كه آن قسمت از بدن را طورى در قبر بگذارند كه بدن میت دیده نشود.