موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
حقوق و تكاليف پدر و مادر و فرزندان
«مسأله 3007» «واجبالنّفقه» به كسى مىگويند كه مخارج او ـ به ترتيبى كه بيان مىشود ـ بر انسان واجب باشد. افراد واجبالنّفقه سه دسته هستند:
اوّل: زن دائم و همچنين زن موقّتى كه هنگام اجراى عقد شرط نفقه كرده باشد.
دوم: پدر و مادر و همچنين بنابر احتياط واجب پدر بزرگ پدرى و مادر بزرگ مادرى، هر چه بالا روند.
سوم: فرزندان و نيز بنابر احتياط واجب اولاد آنان، هرچه پايين روند.
«مسأله 3008» بجز سه دستهاى كه در مسأله قبل بيان شد، خويشاوندان ديگر همچون برادر، خواهر، عمو، عمّه، دايى، خاله و اولاد آنان، واجبالنّفقه نيستند، ولى
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ «واجب عينى» به واجبى مىگويند كه بر تك تك افراد واجب باشد و با انجام دادن ديگران از انسان ساقط نشود، مانند: نماز و روزه و در مقابل «واجب كفايى» واجبى است كه اگر فرد يا افراد نسبت به آن اقدام نمايد از عهده ديگران ساقط مىشود، مانند: تدفين ميّت مسلمان.
(566)
مستحب است در صورتى كه نيازمند باشند و انسان توانايى داشته باشد، نفقه آنان را نيز بدهد.
«مسأله 3009» احكام نفقه زن در مسأله 2880 و بعد از آن گذشت، ولى مخارج دو دسته ديگر در صورتى واجب مىشود كه خود آنها مال و توانايى كسب و كار نداشته باشند و انسان علاوه بر توانايى، نزديكترين فردى به آنان باشد كه نفقه آنان بر وى واجب است و يا ـ به ترتيبى كه در مسأله بعد گفته مىشود ـ نزديكترين فرد مخارج آنان را ندهد.
«مسأله 3010» نفقه اولاد بر پدر و بنابر احتياط بر پدران او به ترتيب هر كدام كه نزديكتر باشند واجب است، پس «پدر» بر «جدّ» و جدّ بر «پدر جدّ» مقدّمند و اگر هيچ يك از آنان نباشند يا نتوانند و يا به وظيفه خود عمل نكنند و حاكم شرع نتواند آنان را مجبور كند كه نفقه را بپردازند، بر «مادر» واجب است و اگر مادر نباشد يا نتواند و يا ندهد، بنابر احتياط بر «مادرِ مادر» واجب مىشود. همچنين اگر پدر و مادر انسان از كار افتاده شوند و دارايى نداشته باشند، نفقه آنان بر اولاد و نيز بنابر احتياط بر نوههاى پسرى آنان كه تمكّن دارند، به ترتيب طبقات، هر چند پايين روند ـ پسر باشند يا دختر ـ واجب است و اگر شخص فقير، هم پدر و هم فرزند داشته باشد، بايد نفقه او را به شركت و به طور مساوى بپردازند و پسر و دختر در اين جهت فرقى ندارند؛ همچنين است بنابر احتياط اگر شخص فقير هم مادر و هم فرزند داشته باشد و اگر پدر و نوههاى پسرى داشته باشد، نفقه او بر پدر واجب است و اگر مادر و نوههاى پسرى داشته باشد، بر مادر واجب است و اگر نوههاى پسرى با پدر بزرگ پدرى يا مادر بزرگ مادرى با هم باشند، بايد نفقه او را به شركت و به طور مساوى بپردازند.
«مسأله 3011» نفقه خود انسان بر نفقه زوجه مقدّم است و نفقه زوجه بر نفقه خويشانِ واجبالنّفقه مقدّم مىباشد و در خويشان واجبالنّفقه نيز، نفقه فرد نزديكتر بر فرد دورتر اولويّت دارد؛ مثلاً نفقه پدر بر نفقه جدّ يا نفقه اولاد بر نفقه اولادِ اولاد مقدّم مىباشد.
(567)
«مسأله 3012» اگر فرزندِ صغيرى، خود اموال و دارايى داشته باشد، ولىّ او مىتواند از اموال خود او مخارجش را تأمين نمايد.
«مسأله 3013» اگر شخص متمكّن از دادنِ نفقه واجب النّفقه خوددارى نمايد، حاكم شرع او را مجبور مىكند تا نفقه او را بدهد و اگر ممكن نشد، حاكم شرع از مال او برداشته و هزينه زندگى آنان را تأمين مىكند.
«مسأله 3014» انسان نمىتواند «زكات» و «خمس» و «كفّارات» خود را براى مخارجى كه تأمين آن بر او واجب است، به افراد واجبالنّفقه خود بپردازد.
«مسأله 3015» علاوه بر تأمين مخارج فرزند، تربيت صحيح و اِشراف بر امور وى و آموزش خواندن و نوشتن و شنا و نيز تزويج او پس از بلوغ، از حقوق فرزند بر پدر مىباشد.
«مسأله 3016» در صورتى كه فرزند نياز به ازدواج داشته باشد ـ به نحوى كه با ترك آن مرتكب حرام مىشود و يا به مشقّت مىافتد ـ بر پدر واجب است نسبت به آن اقدام نمايد؛ همچنين در صورت نياز شديد پدر يا مادر به ازدواج ـ به نحوى كه بدون آن به حرج و مشقّت مىافتند ـ و توانايى فرزند، واجب است فرزند نسبت به آن اقدام نمايد.
«مسأله 3017» سزاوار نيست پدر و مادر با تفاوت و تبعيض بين اولاد، مالى را به آنان ببخشند، مگر اين كه بعضى از آنها نيازمند يا داراى امتيازات عقلى و شرعى باشند.