موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام حِضانت (نگهدارى و تربيت كودك)
«مسأله 2995» «حِضانت» ـ يعنى نگهدارى و پرورش كودك ـ حق و تكليف پدر و مادر است.
«مسأله 2996» مادر در «حِضانت» نوزاد پسر تا دو سال و نوزاد دختر تا هفت سال اولويّت دارد، به شرط آن كه مادر مسلمان، عاقل و آزاد باشد و به ديگرى شوهر نكرده باشد، در غير اين صورت پدر مقدّم است و پس از اين مدّت، حضانت با پدر است، ولى اگر پدر مرده باشد يا واجد شرايط لازم براى حضانت بچّه نباشد، مادر ـ هرچند شوهر كرده باشد ـ بر جدّ و ديگران مقدّم است، واگر مادر در زمانى كه مسئول حضانت و نگهدارى كودك است بميرد، پدر بر ديگران در حضانت كودك مقدّم است.
«مسأله 2997» چنانچه پدر و مادر هر دو بميرند، حقّ حضانت به جدّ پدرى مىرسد و در صورت نبودن او، هركدام از نزديكانش كه عرفا براى حضانت وى
(564)
سزاوارتر محسوب مىشوند، مىتوانند حضانت او را به عهده بگيرند و اگر كسى كه حضانت وى را قبول كند نبود يا صلاحيت لازم را نداشت، چنانچه بچّه از خود مالى داشته باشد، حاكم شرع از مال او فرد صالحى را جهت حضانت وى انتخاب مىكند و اگر مالى نداشته باشد، حاكم شرع بايد مخارج حضانت وى را از بيتالمال بپردازد.
«مسأله 2998» حقّ حضانت مادر با طلاق يا ـ نعوذ بالله ـ زنا از بين نمىرود، مگر اين كه صلاحيّت نگهدارى كودك را نداشته باشد.
«مسأله 2999» پدر و مادر مىتوانند در مقابل يكديگر از حقّ حضانت خود صرف نظر كنند، ولى نمىتوانند نسبت به نگهدارى و تربيت فرزند كوتاهى نمايند و در صورت كوتاهى، حاكم صالح آنان را ملزم به تأمين حقّ فرزند مىكند.
«مسأله 3000» در صورتى كه مادر از حقّ حضانت خود بگذرد و به گونهاى باشد كه حقّ كودك از بين نرود و در تربيت و نگهدارى كودك اهمال نشود، پدر نمىتواند او را به حضانت مجبور نمايد.
«مسأله 3001» اگر پدر يا مادر صلاحيّت نگهدارى و تربيت كودك را نداشته و موجب فساد اخلاق و سوء تربيت دينى يا عدم سلامت جسمى فرزند شوند، حقّ حضانت از آنها ساقط مىشود و در اين صورت حقّ حضانت به ترتيب به افرادى كه در مسأله 2997 گفته شد منتقل مىشود.
«مسأله 3002» چنانچه مادر به هر دليل شوهر ديگرى كرده باشد، حقّ حضانت او با وجود پدر از بين مىرود، ولى در صورتى كه از شوهر دوم جدا شود، چنانچه با طلاق رجعى از شوهر دوم جدا شده باشد، تا وقتى كه در عدّه است حضانت طفل به وى باز نمىگردد، ولى پس از تمام شدن مدت عدّه، حضانت طفل به وى باز مىگردد و چنانچه با طلاق بائن از شوهر دوم جدا شده باشد، به مجرّد طلاق گرفتن از وى، حضانت طفل به وى باز مىگردد.
«مسأله 3003» بازگشت حقّ حضانت منحصر به موردى كه در مسأله قبل گفته شد، نمىباشد؛ بلكه چنانچه حقّ حضانت به سبب سوء اخلاق، عدم توانايى جسمى به سبب
(565)
مريضى و مانند آن، از كسى سلب شود، پس از آن كه اين موانع برطرف شد، مثلاً داراى اخلاق نيك گرديد يا توانايى حضانت طفل را پيدا نمود، حقّ حضانت به وى باز مىگردد.
«مسأله 3004» در مدّتى كه مادر عهدهدار حضانت و نگهدارى فرزند است، چنانچه زن و شوهر با هم زندگى كنند و يا زن در عدّه طلاق رجعى آن مرد باشد، نمىتواند اجرت بگيرد وگرنه استحقاق دريافت اجرت را دارد و ترتيب كسانى كه دادن اجرت حضانت طفل بر آنان واجب است، به همان نحوى است كه در مسأله 2991 گذشت.
«مسأله 3005» پس از آن كه كودك ـ دختر باشد يا پسر ـ به سنّ بلوغ و رشد فكرى و جسمى رسيد، حقّ حضانت پايان مىپذيرد و هيچ كس، حتّى پدر و مادر، حقّ حضانت بر او را ندارند.
«مسأله 3006» پيروى از امر پدر و مادر در غير از انجام كارهاى حرام و ترك كارهاى واجب عينى(1) بنابر احتياط لازم است و مخالفت آنان اگر موجب آزار و بىاحترامى به آنان شود، حرام است و فرزندان در هر سنى كه باشند، بايد به پدر و مادر خود احترام بگذارند.