صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام سَفته، چك و معاملات بانكى
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

 

احكام سَفته، چك و معاملات بانكى 

 

 

«سفته» يا «فته طلب» (سند بستانكارى) سندى است كه به واسطه آن امضا كننده متعهد مى‏شود مبلغى را در زمان معين يا هنگام مطالبه، در وجه شخص معيّن يا به حواله‏كرد او و يا در وجه حامل ادا نمايد و آن بر دو قسم است:

 

اوّل: «سفته حقيقى» كه شخص بدهكار در مقابل بدهى خود، آن را به طلبكار مى‏دهد.

 

دوم: «سفته دوستانه» كه شخص به ديگرى مى‏دهد بدون آن كه در مقابل به او بدهكارى داشته باشد.

 

«مسأله 2563» اگر كسى سفته حقيقى را از بدهكار بگيرد تا با ديگرى به مبلغى كمتر مبادله كند، اگر به صورت قرض باشد، حرام و باطل است و اگر به صورت معامله و خريد و فروش باشد، جايز است.

 

«مسأله 2564» سفته پول نيست و معامله به خود آن واقع نمى‏شود بلكه پول، اسكناس است و معامله با آن واقع مى‏شود و سفته، برات و قبض است و چك‏هاى تضمينى كه در ايران متداول است، مثل اسكناس، پول است و خريد و فروش نقدى و بدون مدّت آن به زياد و كم مانعى ندارد.

 

«مسأله 2565» سفته دوستانه را ـ كه صادر كننده به ديگرى مى‏دهد تا نزد شخص ثالثى تنزيل كند و شخص ثالث در موعد مقرر، حقّ رجوع به صاحب سفته را كه شخص اوّل است، داشته باشد ـ به اين وجه مى‏توان تصحيح نمود كه دادنِ سفته دوستانه به شخص دوم به اين خاطر است كه با شخص ثالث معامله كند و شخص سوم هم حق

 

(476)

 

 

رجوع به دومى را داشته باشد و اين موجب دو امر است: يكى آن كه به واسطه دادنِ سفته، گيرنده نزد سومى صاحب اعتبار مى‏شود، از اين جهت با خود او معامله مى‏كند و شخص دوم به شخص سوم بدهكار مى‏شود. دوم: آن كه به واسطه معهود بودن در نزد اين اشخاص، شخص اوّل ملتزم مى‏باشد كه اگر شخص دوم مقدار معلوم را ندهد، او آن را پرداخت نمايد؛ بنابر اين پس از معامله، شخص ثالث در موعد مى‏تواند به شخص دوم رجوع كند و اگر او نداد، به شخص اوّل رجوع كند و شخص اوّل اگر پرداخت كرد، به شخص دوم رجوع مى‏كند و چون اين امور معهودند، قراردادهاى ضمنى محسوب مى‏شوند و مانعى ندارند.

 

«مسأله 2566» اگر طلبكار، چه بانك‏ها و چه غير آنها، براى تأخير بدهكارى چيزى از بدهكار بگيرند، در صورتى كه طلب، پول اسكناس باشد و بدهكار عمدا بدهى خود را تأخير بيندازد و با تأخير انداختن موجب اتلاف مقدارى از ماليّت آن شود، حرمت آن محلّ تأمّل است.

 

«مسأله 2567» در انواع اسكناس، مثل دينار كاغذى و دلار و ليره تركى و ساير پول‏ها، رباى غير قرضى تحقّق پيدا نمى‏كند و معاوضه نقدى بعضى از آنها با بعض ديگر به زياده و كم جايز است و همچنين اقوى صحّت معاوضه بعضى از آنها با بعض ديگر است به زياده و كم، اگرچه به حساب مدّت باشد، امّا رباى قرضى در تمام آنها تحقّق پيدا مى‏كند و قرض دادن ده دينار به دوازده دينار و مانند آن جايز نيست.

 

«مسأله 2568» اگر در مقابل طلبى كه از كسى دارد سفته يا چك مدّتدار داشته باشد و بخواهد مقدارى از طلب خود را پيش از موعد آن گذشت كند و بقيّه را از خود بدهكار دريافت نمايد، مانعى ندارد و به اين عمل «اِسْكُنْتْ» مى‏گويند.

 

«مسأله 2569» كسى كه سفته را امضا مى‏كند ـ اگر قصد ضمان كند و شرايط ضمان مراعات شده باشد ـ ضامنِ شخص وام گيرنده است و بانك يا طلبكار ديگر حق دارد به او رجوع نمايد و او ملزم به پرداخت بدهى خواهد بود.

 

(477)