موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام جُعاله
«جعاله» يعنى انسان قرار بگذارد در مقابل كارى كه براى او انجام مىدهند، مال معيّنى بدهد؛ مثلاً بگويد: «هر كس گمشده مرا پيدا كند صد تومان به او مىدهم». به كسى كه اين قرار را مىگذارد «جاعل» و به كسى كه كار را انجام مىدهد «عامل» مىگويند و فرق بين جعاله و اجاره اشخاص اين است كه در اجاره بعد از خواندن صيغه، اجير بايد عمل را انجام دهد و كسى هم كه او را اجير كرده اجرت را به او بدهكار مىشود، ولى در جعاله عامل مىتواند مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام نداده، جاعل بدهكار نمىشود.
«مسأله 2470» جاعل بايد بالغ و عاقل باشد واز روى قصد و اختيار قرارداد كند و شرعا بتواند در مال خود تصرّف نمايد؛ بنابر اين جعاله سفيه كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مىكند، اگرچه حاكم شرع هم او را منع نكرده باشد، صحيح نيست.
«مسأله 2471» كارى كه جاعل مىگويد براى او انجام دهند، نبايد حرام باشد و نيز نبايد به گونهاى بىفايده باشد كه غرض عقلايى به آن تعلّق نگيرد؛ پس اگر بگويد: «هر كسى شراب بخورد يا در شب به جاى تاريكى برود صد تومان به او مىدهم» جعاله صحيح نيست.
«مسأله 2472» اگر جاعل مالى را كه قرار مىگذارد بدهد، معيّن كند، مثلاً بگويد: «هر كس اسب مرا پيدا كند، اين بار گندم را به او مىدهم» لازم نيست بگويد آن گندم مال كجاست و قيمت آن چيست؛ ولى اگر مال را معيّن نكند، مثلاً بگويد: «كسى كه اسب مرا پيدا كند صد كيلو گندم به او مىدهم» بايد خصوصيّات آن را كاملاً معيّن نمايد.
«مسأله 2473» اگر جاعل مزد معيّنى براى كار قرار ندهد، مثلاً بگويد: «هر كس بچّه
(456)
مرا پيدا كند پولى به او مىدهم» و مقدار آن را معيّن نكند، چنانچه كسى آن عمل را انجام دهد، بايد مزد او را به مقدارى كه كار او در نظر مردم ارزش دارد پرداخت كند.
«مسأله 2474» اگر عامل پيش از قرارداد، كار را انجام داده باشد يا بعد از قرارداد به قصد اين كه پول نگيرد انجام دهد، حقّى براى گرفتن مزد ندارد.
«مسأله 2475» پيش از آن كه عامل شروع به كار كند، جاعل و عامل مىتوانند جعاله را به هم بزنند.
«مسأله 2476» بعد از آن كه عامل شروع به كار كرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند، اشكال ندارد، ولى بايد مزد مقدار عملى را كه انجام داده به او بدهد.
«مسأله 2477» عامل مىتواند عمل را ناتمام بگذارد، ولى اگر تمام نكردن عمل موجب ضرر جاعل شود، بايد آن را تمام نمايد؛ مثلاً اگر كسى بگويد: «هر كس چشم مرا عمل كند فلان مقدار به او مىدهم» و پزشك جرّاحى شروع به عمل نمايد، چنانچه به گونهاى باشد كه اگر عمل را تمام نكند، چشم معيوب مىشود، بايد آن را تمام نمايد و در صورتى كه ناتمام بگذارد، حقّى بر عهده جاعل ندارد، بلكه ضامن نقص و عيبى كه حاصل مىشود نيز هست.
«مسأله 2478» اگر عامل كار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن كار مثل پيدا كردن اسب باشد كه تا تمام نشود براى جاعل فايده ندارد، عامل نمىتواند چيزى مطالبه كند و همچنين است اگر جاعل مزد را براى تمام كردن عمل قرار دهد، مثلاً بگويد: «هر كس لباس مرا بدوزد هزار تومان به او مىدهم»؛ ولى اگر مقصود او اين باشد كه هر مقدار از عمل كه انجام گيرد براى آن مقدار مزد بدهد، جاعل بايد مزد مقدارى را كه انجام شده به عامل بدهد، اگرچه احتياط اين است كه با مصالحه يكديگر را راضى نمايند.
«مسأله 2479» در هر موردى كه جعاله در اثر جهالت يا نبودن ساير شرايط باطل شود، شخص عامل مستحقّ اجرةالمثل ـ يعنى اجرتى كه معمولاً براى مثل آن كار مىدهند ـ مىباشد و اگر اجرت قرارداد شده با اجرةالمثل تفاوت داشته باشد، نسبت به مقدار زايد آن مصالحه نمايند، ولى اگر عمل را به قصد مجّانى انجام داده باشد، چيزى
(457)
طلبكار نيست.
«مسأله 2480» ظاهرا مژدگانى و جوايزى كه معمولاً به طور مطلق براى پيدا كردن اشياى گمشده تعيين مىكنند، از قبيل جعاله است.
(458)