موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام حج
كعبه معظّمه اوّلين خانه و قبله مردمان و مايه بركت و هدايت جهانيان و پناهگاه واردان و نشانهاى از ابراهيم خليلالرّحمان عليهالسلام است. مردمان به دعوت عامّ ابراهيم عليهالسلام به اشتياق چون پرندگانى كه به آشيانه خويش برمىگردند، براى ابراز فروتنى در مقابل عظمت و بزرگى خداوند و گواهى به عزّت او، در جايگاه پيامبران به گونه فرشتگان عرش بر دورش طواف مىكنند. خداوند سبحان آن خانه را عَلَم اسلام و حجّ آن را واجب و احترامش را لازم دانست(1). كعبه وسيله قوام و قيام مردم است(2) و مظهر وحدت و مشهد منفعت و وعدهگاه اخلاص و دورى از مظاهر دنيوى و توكّل بر خداوند است؛ امام صادق عليهالسلام فرمودهاند: «خداوند در تشريع فريضه حج مردم را به چيزى امر كرد كه علاوه بر تعبّد و اطاعت دينى، مشتمل بر مصالح و منافع دنيوى نيز هست.»(3) پس بر آنان كه توانايى دارند، واجب است خالصانه متوجّه ذات حق گردند و آن چنانكه خداوند فرموده است، حج و عمره را بجا آورند كه انجام دادن آن، بركت و ترك آن، هلاكت و تباهى همگان است.
«مسأله 2163» «حج» زيارت كردن خانه خداوند متعال و انجام دادن اعمالى است كه دستور دادهاند در آنجا بجا آورده شود و در تمام عمر بر هر كسى كه شرايط ذيل را دارا باشد، يك مرتبه واجب مىشود:
اوّل: آن كه بالغ باشد.دوم: آن كه عاقل و آزاد باشد.سوم: به واسطه رفتن به حجّ
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ آل عمران(3):96 و 97 ـ نهج البلاغه، خطبه 1.
2 ـ مائده(5):97.
3 ـ وسائل الشيعة، چاپ آل البيت، باب 1 از «أبواب وجوب الحجّ و شرائطه»،ح18،ج11،ص14.
(386)
مجبور نشود كار حرامى را كه اهميّت آن در شرع مقدّس از حجّ بيشتر است انجام دهد، يا عمل واجبى را كه از حجّ مهمتر است ترك نمايد.چهارم: آن كه مستطيع باشد و شرايط استطاعت عبارت است از:
1 ـ آن كه توشه راه و چيزهايى را كه بر حسب حال خود در سفر به آن احتياج دارد و در كتاب «مناسك حجّ و عمره» گفته شده دارا باشدو نيز وسيله سفر يا مالى كه بتواند آنها را تهيّه كند، داشته باشد.
2 ـ سلامت مزاج و توانايى آن را داشته باشد كه بتواند به مكّه برود و اعمال حجّ را بجا آورد.
3 ـ در راه مانعى از رفتن و برگشتن نباشد و اگر راه را بسته باشند يا انسان بترسد كه در راه جان يا عرض او از بين برود يا مال او را ببرند، حجّ بر او واجب نيست، ولى اگر از راه ديگرى بتواند برود ـ اگرچه دورتر باشد ـ در صورتى كه مشقّت زياد نداشته باشد و يا موجب ضرر قابل توجه به وى نگردد، بايد از آن راه برود.
4 ـ به اندازه بجا آوردن اعمال حجّ وقت داشته باشد.
5 ـ مخارج كسانى را كه خرجى آنان بر او واجب است، مثل زن و بچّه ومخارج افرادى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مىدانند، داشته باشد.
6 ـ بعد از برگشتن از حجّ، كسب، زراعت، عايدى ملك، يا راه ديگرى براى تأمين معاش خود داشته باشد كه مجبور نشود به زحمت زندگى كند.
«مسأله 2164» كسى كه بدون داشتن خانه مِلكى رفع احتياجش نمىشود، وقتى حجّ بر او واجب است كه پول خانه را هم داشته باشد.
«مسأله 2165» زنى كه مىتواند مكّه برود، اگر بعد از برگشتن از حجّ از خود مالى نداشته باشد و شوهرش هم فقير باشد و نتواند خرجى او را بدهد و ناچار شود كه به سختى زندگى كند، حجّ بر او واجب نيست.
«مسأله 2166» كسى كه در راه حجّ براى خدمتگزارى يا رانندگى يا خبرنگارى و امثال اينها اجير مىشود، يا به عنوان روحانى كاروان يا ناظر يا پزشك يا پرستار و يا به
(387)
عناوين ديگرى او را به حجّ مىبرند و مىتواند با انجام كارهاى خدماتى، بدون زحمت حجّ كامل را بجا آورد و هزينه افراد تحت تكفّل خود را نيز تا هنگام برگشت دارد، پس از پذيرفتن مسؤوليت اين قبيل خدمات، حجّ بر او واجب مىشود و اين قبيل افراد لازم نيست بعد از برگشتن سرمايه و ملكى داشته باشند.
«مسأله 2167» اگر كسى توشه راه و وسيله سفر حجّ را نداشته باشد و ديگرى به او بگويد: «حجّ بجا بياور، من خرج تو و افراد تحت تكفّل تو را هنگامى كه در سفر حجّ هستى مىدهم»، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه خرج او را مىدهد، حجّ بر او واجب مىشود.
«مسأله 2168» اگر خرجى رفت و برگشت و خرجى افراد تحت تكفّل كسى را در مدّتى كه به مكّه مىرود و برمىگردد به او ببخشند و با او شرط كنند كه حجّ كند، اگرچه قرض داشته باشد و در هنگام برگشتن هم مالى كه بتواند با آن زندگى كند نداشته باشد، بايد قبول نمايد و حجّ بر او واجب مىشود.
«مسأله 2169» اگر مخارج رفت و برگشت و مخارج افراد تحت تكفّل كسى را در مدّتى كه به مكّه مىرود و برمىگردد به او بدهند و بگويند: «حجّ بجا بياور» ولى ملك او نكنند، در صورتى كه اطمينان داشته باشد كه از او پس نمىگيرند، حجّ بر او واجب مىشود.
«مسأله 2170» اگر مقدارى مال كه براى حجّ كافى است به كسى بدهند و با او شرط كنند كه در راه مكّه خدمتگزارى كسى كه مال را داده بنمايد، واجب نيست آن را قبول نمايد.
«مسأله 2171» اگر مقدارى مال به كسى بدهند و حجّ بر او واجب شود، چنانچه حجّ نمايد ـ هر چند بعدا مالى از خود پيدا كند ـ ديگر حجّ بر او واجب نمىشود.
«مسأله 2172» اگر براى تجارت، مثلاً تا جدّه برود و مالى به دست آورد كه بتواند از آن جا با آن به مكّه رود و بقيه شرايط استطاعت را نيز دارا باشد، بايد حجّ به جا آورد و در صورتى كه حجّ نمايد ـ اگرچه بعدا مالى پيدا كند كه بتواند از وطن خود به مكّه
(388)
رود ـ ديگر حجّ بر او واجب نيست.
«مسأله 2173» اگر از طرف دولت براى حجّ در سالهاى آينده ثبت نام كنند و راهى براى حجّ جز اين طريق نباشد، كسانى كه هنگام ثبت نام استطاعت مالى دارند، واجب است اسم خود را بنويسند، هرچند در همان سال قرعه به نامشان اصابت نكند و اگر كوتاهى نمايند و ثبت نام نكنند، حجّ بر آنان مستقر مىشود؛ بلكه اگر كسى فعلاً استطاعت مالى نداشته باشد، ولى بداند كه به زودى مستطيع مىشود و در آن وقت ديگر ثبت نام نمىكنند، اگر بتواند بايد اسم خود را بنويسد.
«مسأله 2174» اگر كسى مستطيع شود و به مكّه نرود و فقير شود، بايد اگرچه با زحمت هم باشد بعدا حجّ كند و اگر به هيچ قسم نتواند حج برود، چنانچه كسى او را براى حجّ اجير كند، بايد به مكّه رود و حجّ كسى را كه براى او اجير شده بجا آورد و تا سال بعد در مكّه بماند و براى خود حجّ نمايد؛ ولى اگر ممكن باشد كه اجير شود و اجرت را نقد بگيرد و كسى كه او را اجير كرده راضى شود كه حجّ او را در سال بعد بجا آورد، بايد سال اوّل براى خود و سال بعد براى كسى كه اجير شده حجّ نمايد.
«مسأله 2175» اگر در سال اولى كه مستطيع شده به مكّه رود و در وقت معيّنى كه دستور دادهاند ـ بدون اين كه سستى و تأخير كند ـ به عرفات و مشعرالحرام نرسد، چنانچه در سالهاى بعد مستطيع نباشد، حجّ بر او واجب نيست؛ ولى اگر از سالهاى پيش مستطيع بوده و به مكّه نرفته، اگرچه با زحمت هم باشد، بايد حجّ به جا آورد.
«مسأله 2176» اگر در سال اوّلى كه مستطيع شده حجّ نكند و بعد به واسطه پيرى يا بيمارى و ناتوانى نتواند حجّ نمايد و نااميد باشد از اين كه بعدا خود او حجّ كند، بايد ديگرى را از طرف خود به مكّه بفرستد؛ بلكه اگر در سال اوّلى كه به قدر رفتن حجّ مال پيدا كرده، به واسطه پيرى يا بيمارى يا ناتوانى نتواند حجّ كند، احتياط مستحب آن است كه كسى را از طرف خود بفرستد تا حجّ نمايد.
«مسأله 2177» كسى كه از طرف ديگرى براى حجّ اجير شده، مىتواند طواف نساء
(389)
را از طرف او بجا آورد، ولى احتياط آن است كه به نيّت ما فىالذّمة بجا آورد و اگر بجا نياورد، زن بر آن اجير حرام مىشود.
«مسأله 2178» اگر طواف نساء را صحيح بجا نياورد يا فراموش كند، چنانچه در بين راه يا بعد از مراجعت به وطن يادش بيايد، بايد در صورت امكان دوباره به مكّه برگردد و آن را انجام دهد و در صورتى كه نتواند برگردد يا برگشتن مشقّت فوقالعاده براى او داشته باشد، بايد شخصى را براى انجام آن نايب بگيرد تا زن بر او حلال شود.