موضوع: کتب استفتائی
احكام بردگى، تدبير و مكاتبه
احكام بردگى
مسأله 2971: موضوع بردگى در اسلام مورد مناقشه هايى واقع شده، از اين جهت خوب است قبل از ذكر مسائل آن به اين مقدّمه توجّه شود: اسلام از روى حكمت و براى مصلحت بزرگى، قانون بردگى را كه قبل از اسلام وجود داشت، امّا به مقدار محدود، با كيفيّت مخصوص، با آداب و شرايط خاص، با بهترين و پاكترين روش، اجازه داده است. موارد بردگى در اسلام منحصر به كفّارى است كه با مسلمانان جنگ مى كنند و اگر مسلمانان در جنگ پيروز شوند، مى توانند طبق نظر حاكم شرع اسراى جنگ را برده خود قرار دهند و بدون شك اين كار بهتر از آن است كه آنها را زندان كنند، يا بكشند و يا آزاد بگذارند، زيرا زندان كردن موجب بيكاره شدن آنها مى شود، مخارج بسيارى را بر گردن دولت اسلامى گذارده و مضرّات بسيارى را در بر دارد. و كشتن، آنها را فانى مى گرداند و آزاد گذاردن، موجب مزيد تخريب مى شود. قوانين امروز با اسيران جنگى، يكى از اين سه كار را مى كند، در صورتى كه هر سه مورد، مخالف عقل و فطرت است، امّا اسلام به جاى اينكه آنها را نابود سازد، يا زندان و يا آزاد گذارد، به آنها آزادى محدودى مى دهد كه از آن به بردگى تعبير مى شود تا از خير آنها استفاده شده و از شرّشان ايمن باشند. البته بردگى كه در دنياى امروز لغو شده، غير از بردگى است كه اسلام آن را تجويز كرده است، در نظر اسلام بردگى كه در غرب وجود داشت يكى از بدترين انواع توحّش بود، دين اسلام هرگز چنين بردگى را تجويز نمى كرد. اضافه بر اينكه در اسلام، برده بر گردن آقاى خود حقوق بسيارى دارد و آقا وظيفه دارد با او به طور انسانى برخورد نمايد و روايات بسيارى در فضيلت آزادسازى بردگان موجود است.
مسأله 2972: اگر شخص بالغ و عاقل، با قصد و اختيار خود اعتراف كند برده است، چنانچه يقين نداشته باشيم دروغ مى گويد، گفته او قبول مى شود و نيز اگر كسى بگويد آزاد است، چنانچه شاهدى بر برده بودن او نباشد، گفته او قبول مى شود.
مسأله 2973: انسان مالك پدر و مادر خود نمى شود، هر چند بالا روند، مانند جدّ مادرى و جدّ پدرى. و نيز مالك فرزندان خود نمى گردد، هرچند پايين آيند، مانند نوه و نتيجه و همچنين انسان، مالك محرمهاى خود نمى شود و در اين حكم، رضاع در حكم نسب است.
مسأله 2974: مستحب است انسان برده خود را آزاد كند و اگر قصد قربت نمايد ثواب زيادى خواهد داشت و اين استحباب نسبت به برده هايى كه هفت سال يا بيشتر در بردگى او بودند تأكيد بيشترى دارد. و صيغه آزاد كردن چنين است: « أنتَ حُرٌّ » يعنى: تو آزادى.
مسأله 2975: در مورد اينكه برده مى تواند مالك چيزى شود يا نه، اقوى اين است كه مالك مى شود اگر مالك او را تمليك كند يا ديگرى به او هبه كند يا حيازت كند به اذن مولايش مثلا.
مسأله 2976: اگر برده كور شود، يا مرض جذام بگيرد، يا زمين گير شود و يا صاحب او چشم يا گوش او را قطع كند، آزاد مى شود و همچنين است اگر پيش از آقاى خود اسلام بياورد.
مسأله 2977: مولا مى تواند به مجردى كه كنيزى خريدارى كرد، با او نزديكى كند و احتياج به عقد ندارد، امّا اگر زن، برده اى را بخرد، نمى تواند با او همبستر شود.
مسأله 2978: اگر مولا، دختر خود را به عقد برده اش درآورد و بعد مولا بميرد و آن برده به عنوان ارث به دختر برسد، عقد به هم مى خورد.
مسأله 2979: اگر مولى كنيز خود را براى كسى تحليل كند، يعنى بگويد: اين كنيز بر تو حلال است، آن شخص مى تواند با شرايط خاصى با او نزديكى كند.
مسأله 2980: اگر با كنيز خود نزديكى كند و از او صاحب فرزندى گردد، ديگر مولا نمى تواند او را بفروشد، مگر در مواردى كه در كتب مفصّله بيان شده است.
مسأله 2981: كسى كه برده خود را آزاد مى كند بايد عاقل و مالك باشد و از روى قصد و اختيار برده خود را آزاد كند و چنانچه پيش از بلوغ، برده خود را آزاد نمايد محل اشكال بلكه منع است.
مسأله 2982: اگر انسان مثلا نصف يا ثلث برده اش را آزاد كند، آزادى به همه او سرايت مى كند.
احكام تدبير
مسأله 2983: تدبير، يعنى مولا به برده خود بگويد: « أَنْتَ حُرٌّ دَبْرَ وَفاتِى » يعنى: بعد از مردن من تو آزاد هستى. در اين صورت بايد پس از مرگ مولا، برده اش را از ثلث مال آزاد كنند و چنانچه مولا بدهى داشته باشد، بايد اوّل، بدهى را از مجموع مال خارج كنند و بعد، برده را از ثلث بقيه مال، آزاد نمايند.
مسأله 2984: جايز است انسان از تدبير خود برگردد.
مسأله 2985: اگر فقط كنيزى را كه آبستن است تدبير كند، يعنى به او بگويد: تو بعد از مردن من آزاد هستى، تدبير نسبت به كنيز صحيح است، ولى بچّه او بر بردگى باقى است، مگر دليلى باشد كه بچّه را نيز تدبير كرده است.
مسأله 2986: كسى كه تدبير مى كند بايد بالغ و عاقل باشد، از روى قصد و اختيار تدبير كند و مالك برده باشد، پس اگر انسان برده ديگرى را تدبير كند صحيح نيست. و در مورد صحّت تدبير بچّه اى كه ده سال دارد، اشكال بلكه منع است.
مسأله 2987: اگر برده اى كه تدبير شده، از دست صاحب خود فرار كند، تدبير او باطل مى شود.
مسأله 2988: اگر كسى بر برده تدبير شده جنايتى وارد سازد، ديه آن مال مولاست و اگر برده تدبير شده جنايتى بكند، ديه به عهده خود برده تعلّق مى گيرد، ولى مولا مى تواند ديه او را بدهد.
احكام مكاتبه
مسأله 2989: مكاتبه، يعنى: مولا با برده خود قرار بگذارد كه در مقابل پرداخت مقدار معيّنى آزاد شود و صيغه آن چنين است كه مولا بگويد: « كاتَبْتُكَ أيّها العَبدُ عَلى أَلْفِ دِينار - مثلا - فَاِذا أَدَّيْتَها فَأَنْتَ حُرٌّ » يعنى با تو قرارداد گذاشتم كه مثلا در مقابل پرداخت هزار دينار آزاد باشى، پس اگر آن را بپردازى، آزاد خواهى بود.
مسأله 2990: جايز است در صيغه مكاتبه شرط كنند مال را يك مرتبه بدهد، يا به صورت اقساط بپردازد.
مسأله 2991: مكاتبه دو قسم است: 1 - مكاتبه مطلقه كه ذكر شد، 2 - مكاتبه مشروطه كه مولا در ضمن عقد شرط كند اگر برده نتواند همه مال را كاملا بپردازد، بر بردگى خود باقى مى ماند، پس مولا بعد از خواندن صيغه مكاتبه بايد بگويد: « فَاِنْ عَجِزْتَ فَأَنْتَ رَدٌّ فِى الرّقّ » يعنى: و چنانچه نتوانى مال را بدهى بر بردگى باقى هستى.
مسأله 2992: اگر برده اى كه با مولاى خود مكاتبه مطلقه كرده، نتواند همه مالى را كه قرار گذاشته اند بپردازد، به همان مقدارى كه پرداخته آزاد خواهد شد، مثلا اگر نصف مال را بدهد، نصف او آزاد مى شود و اگر ثلث مال را بدهد، ثلث او آزاد مى شود و در اين صورت مولا نمى تواند مكاتبه را برهم بزند و چنانچه برده نتواند باقيمانده مال الكتابه را بدهد، امام معصوم(عليه السلام) يا نايب او از سهم رقاب زكات، او را آزاد مى كند.
مسأله 2993: اگر برده اى كه مكاتبه مطلقه شده بميرد، چنانچه چيزى از مال الكتابه را نداده باشد، هرچه مال دارد به مولا ارث مى رسد و اگر مقدارى از آن را داده است، به نسبتى كه پرداخت نكرده، به مولا ارث مى رسد، مثلا اگر نصف مال را داده باشد، نصف ارث او به مولا مى رسد و باقيمانده ارث، به بازماندگان برده مى رسد.
مسأله 2994: برده اى كه مكاتبه مشروطه شده است، تا همه مال الكتابه را ندهد، آزاد نمى شود.
مسأله 2995: اگر برده اى كه مكاتبه مشروطه شده، بميرد، چنانچه تمام مال الكتابه را نداده باشد، همه ارثش به مولا مى رسد، هر چند مثلا نصف يا ثلث مال الكتابه را، پرداخته باشد.
مسأله 2996: برده اى كه مكاتبه مى كند، بايد بالغ و عاقل باشد و با قصد و اختيار خود مكاتبه كند، زيرا مكاتبه احتياج به قبول دارد و قبول بدون اين شرايط صحيح نيست، ولى برده اى را كه مولا مى خواهد آزاد كند لازم نيست عاقل يا بالغ باشد، بلكه بچّه و ديوانه را نيز اگر آزاد كند صحيح است.
مسأله 2997: مال الكتابه، دين و بدهى است و بايد معلوم بوده، وقت آن نيز معيّن گردد.
مسأله 2998: اگر برده با مولاى خود مرافعه كند، بايد به حاكم شرع مراجعه شده و به قوانين مرافعات عمل كنند.