صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
مسائل متفرّقه زكات
موضوع: کتب استفتائی

 

مسائل متفرّقه زكات

 

مسأله 2115: بنابر احتياط، هنگامى كه گندم و جو را از كاه جدا مى كنند و موقع خشك شدن خرما و انگور، انسان بايد زكات را به فقير بدهد يا از مال خود جدا كند. و زكات طلا، نقره، گاو، گوسفند و شتر را بعد از تمام شدن ماه يازدهم، بايد به فقير بدهد يا از مال خود جدا نمايد ولى اگر منتظر فقير معيّنى باشد، يا بخواهد به فقيرى بدهد كه از جهتى برترى دارد، مى تواند دادن زكات را تأخير بيندازد.

 

مسأله 2116: بعد از جدا كردن زكات، لازم نيست فوراً آن را به مستحق بدهد ولى اگر به كسى كه مى شود زكات داد، دسترسى دارد، بنابر احتياط مستحب دادن زكات را تأخير نيندازد.

 

مسأله 2117: كسى كه مى تواند زكات را به مستحق برساند، اگر ندهد و به سبب كوتاهى او از بين برود، بايد عوض آن را بپردازد.

 

مسأله 2118: كسى كه مى تواند زكات را به مستحق برساند، اگر زكات را ندهد و بدون آنكه در نگهدارى آن كوتاهى كند از بين برود، چنانچه دادن زكات را به قدرى تأخير انداخته كه نمى گويند فوراً داده است، بايد عوض آن را بدهد و اگر به اين مقدار تأخير نينداخته، مثلا دو سه ساعت تأخير انداخته و در همان دو سه ساعت تلف شده، در صورتى كه مستحق حاضر نبوده، چيزى بر او واجب نيست و اگر مستحق حاضر بوده، بنابر احتياط واجب بايد عوض آن را بدهد.

 

مسأله 2119: اگر زكات را از خود مال كنار بگذارد، مى تواند در بقيّه آن تصرّف كند و اگر از مال ديگرش كنار بگذارد، مى تواند در تمام مال تصرّف نمايد.

 

مسأله 2120: انسان نمى تواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چيز ديگرى، به جاى آن بگذارد.

 

مسأله 2121: اگر از زكاتى كه كنار گذاشته، منفعتى ببرد، مثلا گوسفندى كه براى زكات گذاشته بره بياورد، مال فقير است.

 

مسأله 2122: اگر هنگامى كه زكات را كنار مى گذارد مستحقى حاضر باشد، بهتر است زكات را به او بدهد، مگر كسى را در نظر داشته باشد كه دادن زكات به او از جهتى بهتر باشد.

 

مسأله 2123: اگر بدون اجازه حاكم شرع، با مالى كه براى زكات كنار گذاشته، تجارت كند و ضرر نمايد، نبايد چيزى از زكات كم كند، ولى اگر منفعت كند، بنابر احتياط واجب بايد آن را به مستحق بدهد.

 

مسأله 2124: اگر پيش از آنكه زكات بر او واجب شود، چيزى بابت زكات به فقير بدهد، زكات حساب نمى شود و هنگامى كه زكات بر او واجب شد، اگر چيزى كه به فقير داده از بين نرفته باشد و آن فقير نيز بر فقر خود باقى باشد، مى تواند چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند.

 

مسأله 2125: فقيرى كه مى داند زكات بر انسان واجب نشده، اگر چيزى بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود ضامن است، پس موقعى كه زكات بر انسان واجب مى شود، اگر آن فقير بر فقر خود باقى باشد، مى تواند چيزى را كه به او داده بابت زكات حساب كند.

 

مسأله 2126: فقيرى كه نمى داند زكات بر انسان واجب نشده، اگر چيزى بابت زكات بگيرد و پيش او تلف شود، ضامن نيست و انسان نمى تواند آن را بابت زكات حساب كند.

 

مسأله 2127: مستحب است در دادن زكات، خويشان خود را بر ديگران، اهل علم و كمال را بر غير آنان و كسانى را كه اهل سؤال و گدايى نيستند، بر اهل سؤال مقدّم بدارد. و زكات گاو، گوسفند و شتر را به فقيرهاى آبرومند بدهد، ولى اگر دادن زكات به فقيرى از جهت ديگرى بهتر باشد، مستحب است زكات را به او بدهد.

 

مسأله 2128: بهتر است زكات را آشكارا و صدقه مستحب را به طور مخفى بدهد.

 

مسأله 2129: اگر در شهرِ كسى كه مى خواهد زكات بدهد، مستحقّى نباشد بعد مستحق پيدا كند، بايد زكات را به شهر ديگرى ببرد و به مصرف زكات برساند و مى تواند مخارج بردن آن را از زكات بردارد و اگر زكات بدون كوتاهى تلف شود ضامن نيست.

 

مسأله 2130: اگر در شهر خودش مستحق پيدا شود، مى تواند زكات را به شهر ديگرى ببرد ولى مخارج بردن آن را بايد از خودش بدهد و اگر زكات تلف شود ضامن است، مگر با اجازه حاكم شرع برده باشد.

 

مسأله 2131: اُجرت وزن كردن و پيمانه نمودن گندم، جو، كشمش و خرمايى كه براى زكات مى دهد با خود اوست.

 

مسأله 2132: كسى كه دو مثقال و پانزده نخود نقره يا بيشتر، بابت زكات بدهكار است، بنابر احتياط مستحب، بايد كمتر از دو مثقال و پانزده نخود نقره به يك فقير ندهد و نيز اگر غير از نقره، چيز ديگرى مانند گندم و جو بدهكار باشد و قيمت آن به دو مثقال و پانزده نخود نقره برسد، بنابر احتياط بايد به يك فقير، كمتر از آن ندهد.

 

مسأله 2133: مكروه است انسان، از مستحق درخواست كند زكاتى را كه از او گرفته به او بفروشد، ولى اگر مستحق بخواهد، چيزى را كه گرفته بفروشد بعد از قيمت كردن آن، كسى كه زكات را به او داده مى تواند آن را بخرد.

 

مسأله 2134: اگر شك كند زكاتى كه بر او واجب بوده داده يا نه، چنانچه عادت او بر اداء در وقت معيّنى باشد و شك بعد آن وقت باشد بعيد نيست عدم وجوب زكات بر او، چه از امسال باشد يا از سالهاى قبل، و اگر عادت او بر اداء در وقت معيّن نباشد، و بنا نبوده بر اداء زكات، واجب است زكات را بدهد، چه مشكوك از امسال باشد يا از سالهاى قبل.

 

مسأله 2135: فقير نمى تواند، زكات را به كمتر از مقدار آن، صُلح كند يا چيزى را گرانتر از قيمت آن، بابت زكات قبول نمايد، يا زكات را از مالك بگيرد و به او ببخشد، ولى كسى كه زكات زيادى بدهكار است و فقير شده و نمى تواند زكات را بدهد، چنانچه بخواهد توبه كند، حاكم شرع مى تواند زكات را از او بگيرد و به او ببخشد و بهتر است زكات را از او بگيرد و به او قرض بدهد و او را وكيل نمايد، هر مقدار كه متمكّن شد، تدريجاً به فقرا بدهد.

 

مسأله 2136: انسان مى تواند از زكات ( از سهم سبيل اللّه ) قرآن يا كتاب دينى و يا كتاب دعا بخرد و وقف نمايد، اگرچه بر اولاد خود و بر كسانى وقف كند كه خرج آنان بر او واجب است و همچنين مى تواند توليت وقف را براى خود و اولاد خود قرار دهد.

 

مسأله 2137: انسان نمى تواند از زكات، ملك بخرد و بر اولاد خود يا بر كسانى كه مخارج آنان بر او واجب است، وقف نمايد كه درآمد آن را براى مخارج خود مصرف كند.

 

مسأله 2138: فقير مى تواند براى رفتن به حج، زيارت و مانند آن زكات بگيرد، ولى اگر به مقدار خرج سالش زكات گرفته باشد، بنابر احتياط براى زيارت و مانند آن زكات نگيرد.

 

مسأله 2139: اگر مالك، فقيرى را وكيل كند كه زكات مال او را بدهد، چنانچه آن فقير احتمال دهد قصد مالك اين بوده كه خود آن فقير، از زكات برندارد، نمى تواند چيزى از آن براى خودش بردارد. و اگر يقين داشته باشد قصد مالك اين نبوده، براى خودش نيز مى تواند بردارد.

 

مسأله 2140: اگر فقير شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره را بابت زكات بگيرد، چنانچه شرطهايى كه براى واجب شدن زكات گفته شد، در آن نيز جمع شود، بايد زكات آن را بدهد.

 

مسأله 2141: اگر دو نفر، در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان، زكات قسمت خود را بدهد و بعد مال را تقسيم كنند، چنانچه بداند شريكش، زكات سهم خود را نداده، تصرّف او در سهم خودش، اشكال ندارد.

 

مسأله 2142: كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفّاره، نذر و مانند آن نيز، بر او واجب است و قرض نيز دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالى كه خمس يا زكات آن واجب شده، از بين نرفته باشد، بايد خمس و زكات را بدهد. و اگر از بين رفته باشد، مى تواند خمس يا زكات را بدهد و يا كفّاره، نذر و قرض خود را ادا نمايد.

 

مسأله 2143: كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و نذر و مانند آن نيز، بر او واجب است و قرض نيز دارد، اگر بميرد و مال او براى همه آن كافى نباشد، چنانچه مالى كه خمس و زكات آن واجب شده، از بين نرفته باشد، بايد خمس يا زكات را بدهند و بقيّه مال او را، به چيزهاى ديگرى كه بر او واجب است قسمت كنند و اگر مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بين رفته باشد، بايد مال او را به خمس، زكات، قرض، نذر و مانند آن قسمت نمايند، مثلا اگر چهل تومان خمس، بر او واجب است و بيست تومان به كسى بدهكار مى باشد و همه مال او سى تومان است، بايد بيست تومان بابت خمس و ده تومان بابت قرض او بدهند.

 

مسأله 2144: كسى كه مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نكند مى تواند براى معاش خود كسب كند، چنانچه تحصيل آن علم، واجب يا مستحب باشد، مى توان به او زكات داد. و اگر تحصيل آن علم، واجب يا مستحب نباشد، زكات دادن به او، اشكال دارد.