موضوع: کتب استفتائی
قضا و كفّاره روزه
موارد قضا و كفّاره
مسأله 1797: اگر در روزه ماه رمضان عمداً قى كند و يا در آب ارتماس نمايد و يا با مايع حُقنه كند يا در شب، جنب شود و همان گونه كه در « مسأله 1769 » گفته شد، بيدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بيدار نشود، فقط بايد قضاى آن روز را بجا آورد، امّا اگر كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند عمداً انجام دهد، در صورتى كه مى دانسته آن كار روزه را باطل مى كند، قضا و كفّاره بر او واجب مى شود، امّا كفّاره در بعضى از موارد مانند دروغ بستن به خدا و پيامبر و يا اهل بيت او(عليهم السلام) از باب احتياط واجب است.
مسأله 1798: اگر به جهت ندانستن مسأله، كارى انجام دهد كه روزه را باطل مى كند، چنانچه مى توانسته مسأله را ياد بگيرد ( يعنى مقصّر در ندانستن بوده )، كفّاره بر او واجب مى شود و اگر نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد ( يعنى قاصر در ندانستن مسأله بوده ) كفّاره بر او واجب نيست. و بنابر احتياط واجب حكم انسانى كه غافل باشد نيز چنين است.
كفّاره روزه
مسأله 1799: كسى كه كفّاره روزه ماه رمضان بر او واجب مى شود، بايد يك برده آزاد كند، يا به كيفيّتى كه در مسأله بعد گفته مى شود دو ماه روزه بگيرد، يا شصت فقير را سير كند و يا به هركدام يك مُد، كه تقريباً ده سير است « حدود هفتصد و پنجاه گرم » طعام يعنى گندم يا جو و يا مانند آن بدهد. و چنانچه هيچ كدام ممكن نباشد، مخيّر است بين اينكه هيجده روز پى در پى روزه بگيرد يا هر مقدار مى تواند به فقير طعام بدهد. و اگر نتواند روزه بگيرد يا طعام بدهد، بايد استغفار كند، اگرچه مثلا يك مرتبه « أَسْتَغْفِرُ اللّه » بگويد. و بنابر احتياط واجب هروقت بتواند، كفّاره را بدهد.
مسأله 1800: كسى كه مى خواهد دو ماه، كفّاره روزه ماه رمضان را بگيرد بايد سى و يك روز آن را پى در پى بگيرد و اگر بقيّه آن، پى در پى نباشد، اشكال ندارد.
مسأله 1801: كسى كه مى خواهد دو ماه، روزه كفّاره بگيرد، نبايد وقتى شروع كند كه در بين سى و يك روز، روزى باشد كه مانند عيد قربان، روزه آن حرام است.
مسأله 1802: كسى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، اگر در بين آن بدون عذر يك روز، روزه نگيرد، يا عمداً وقتى شروع كند كه در بين آن به روزى برسد كه روزه آن واجب است، مثلا به روزى برسد كه نذر كرده آن روز را روزه بگيرد، بايد روزه ها را از سر بگيرد.
مسأله 1803: اگر در بين روزهايى كه بايد پى در پى روزه بگيرد، عذرى غير اختيارى، مانند حيض، يا نفاس و يا سفرى كه در رفتن آن مجبور است، براى او پيش آيد، بعد از برطرف شدن عذر، واجب نيست روزه ها را از سر بگيرد، بلكه بقيّه را بجا آورد.
مسأله 1804: اگر با چيز حرامى روزه خود را باطل كند، چه آن چيز از اصل حرام باشد مانند شراب و زنا، يا به جهتى حرام شده باشد، مانند خوردن غذاى حلالى كه براى انسان ضرر زياد دارد و نزديكى كردن با عيال خود در حال حيض، بنابر احتياط كفّاره جمع بر او واجب مى شود، يعنى بايد يك برده آزاد كند و دو ماه روزه بگيرد و شصت فقير را سير كرده، يا به هركدام آنها يك مُدّ كه تقريباً ده سير است، حدود هفتصد و پنجاه گرم، گندم يا نان آن، يا جو يا نان آن، يا يك مدّ مويز يا يك مد خرما بدهد. و چنانچه هرسه برايش ممكن نباشد، هركدام كه ممكن است بايد انجام دهد.
مسأله 1805: اگر روزه دار، دروغى به خدا و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) نسبت دهد، اگرچه روزه خود را با چيز حرامى باطل كرده، ولى كفّاره جمع كه در مسأله پيش گفته شد بر او واجب نمى شود.
مسأله 1806: اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان، چند مرتبه با همسر خود نزديكى كند بنابر احتياط مستحب، براى هر دفعه، يك كفّاره بدهد . و اگر جماع او حرام باشد، بنابر احتياط مستحب براى هر دفعه يك كفّاره جمع بدهد.
مسأله 1807: اگر روزه دار در يك روز ماه رمضان، چند مرتبه غير از جماع، كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند انجام دهد، براى همه آنها يك كفّاره كافى است.
مسأله 1808: اگر روزه دار، غير از جماع كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند، انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نمايد، بنابر احتياط مستحب براى هر كدام يك كفّاره، واجب مى شود.
مسأله 1809: اگر روزه دار غير از جماع، كار حلالى كه روزه را باطل مى كند، انجام دهد مثلا آب بياشامد و بعد كار حرامى كه روزه را باطل مى كند غير از جماع انجام دهد، مثلا غذاى حرامى بخورد، يك كفّاره كافى است.
مسأله 1810: اگر روزه دار آروغ بزند و چيزى در دهانش بيايد، چنانچه عمداً آن را فرو ببرد، روزه اش باطل است و بايد قضاى آن را بگيرد و كفّاره نيز بر او واجب مى شود و اگر خوردن آن چيز حرام باشد، مثلا موقع آروغ زدن، خون به دهان او بيايد و عمداً آن را فرو برد، بايد قضاى آن روزه را بگيرد و بنابر احتياط، كفّاره جمع نيز بر او واجب مى شود.
مسأله 1811: اگر نذر كند روز معيّنى را روزه بگيرد، چنانچه در آن روز، عمداً روزه خود را باطل كند، بايد يك برده آزاد نمايد يا دو ماه پى در پى، روزه بگيرد و يا به شصت فقير، طعام دهد.
مسأله 1812: كسى كه مى تواند وقت را تشخيص دهد، اگر به گفته كسى كه مورد اطمينان نيست و مى گويد مغرب شده عمداً افطار كند و بعد بفهمد مغرب نبوده است، قضا و كفّاره بر او واجب مى شود، امّا اگر مورد اطمينان بود، قضا كافى است.
مسأله 1813: كسى كه عمداً روزه خود را باطل كرده، اگر بعدازظهر مسافرت كند، يا پيش از ظهر براى فرار از كفّاره سفر نمايد، كفّاره از او ساقط نمى شود، بلكه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پيش آيد، كفّاره بر او واجب است.
مسأله 1814: اگر عمداً روزه خود را باطل كند و بعد عذرى مانند حيض، يا نفاس و يا بيمارى پيدا كند، كفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1815: اگر يقين كند روز اوّل ماه رمضان است و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود كه آخر ماه شعبان بوده، كفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1816: اگر انسان شك كند كه آخر ماه رمضان است يا اوّل ماه شوال و عمداً روزه خود را باطل كند، بعد معلوم شود اوّل ماه شوال بوده، كفّاره بر او واجب نيست.
مسأله 1817: اگر روزه دار در ماه رمضان، با همسر خود كه روزه است جماع كند، چنانچه زن را مجبور كرده باشد، كفّاره روزه خودش و روزه همسرش را بايد بدهد و اگر زن به جماع راضى بوده، بر هر كدام يك كفاره واجب مى شود.
مسأله 1818: اگر زن، شوهر روزه دار خود را به جماع مجبور كند، يا به كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند، واجب نيست كفّاره روزه شوهر را بدهد.
مسأله 1819: اگر روزه دار در ماه رمضان، همسر خود را به جماع مجبور كند و در بين جماع، زن راضى شود، بايد هر كدام يك كفّاره بدهند و بنابر احتياط مستحب مرد دو كفّاره و زن يك كفّاره بدهد.
مسأله 1820: اگر روزه دار در ماه رمضان، با همسر روزه دار خود كه خواب است جماع نمايد و زن متوجّه نشود، يك كفّاره بر او واجب مى شود و روزه زن صحيح است و كفّاره ندارد.
مسأله 1821: اگر مرد، همسر خود را مجبور كند كه غير از جماع، كار ديگرى كه روزه را باطل مى كند بجا آورد، كفّاره همسر را نبايد بدهد و بر خودِ همسر نيز كفّاره واجب نيست.
مسأله 1822: كسى كه به جهت مسافرت يا بيمارى روزه نمى گيرد، نمى تواند همسرِ روزه دار خود را به جماع مجبور كند، ولى اگر او را مجبور نمايد، كفّاره بر مرد واجب نيست و بر همسر نيز كفّاره اى تعلّق نمى گيرد.
مسأله 1823: انسان نبايد در بجا آوردن كفّاره كوتاهى كند، ولى لازم نيست فوراً آن را انجام دهد.
مسأله 1824: اگر كفّاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نياورد، چيزى بر آن اضافه نمى شود.
مسأله 1825: كسى كه بايد براى كفّاره يك روز، شصت فقير را طعام بدهد، نبايد به هر كدام از آنها بيشتر از يك مد كه تقريباً ده سير است « حدود هفتصد و پنجاه گرم » طعام بدهد، يا يك فقير را بيشتر از يك مرتبه سير نمايند، ولى مى تواند براى هريك از عيالات فقير، اگرچه صغير باشند يك مد به آن فقير بدهد.
مسأله 1826: كسى كه قضاى روزه ماه رمضان را گرفته، اگر بعدازظهر عمداً كارى كند كه روزه را باطل مى نمايد، بايد به ده فقير، هركدام يك مُد كه تقريباً هفتصد و پنجاه گرم يا ده سير است، طعام بدهد و اگر نمى تواند، سه روز روزه بگيرد.