موضوع: کتب استفتائی
مبطلات نماز
مسأله 1212: دوازده چيز نماز را باطل مى كند، آنها را « مُبطلات » مى گويند: 1 - از بين رفتن يكى از شرطهاى نماز. 2 - باطل شدن وضو يا غسل. 3 - گذاشتن دستها روى هم مانند ديگران. 4 - آمين گفتن بعد از حمد. 5 - پشت به قبله كردن. 6 - سخن گفتن. 7 - خنديدن. 8 - گريه كردن بر امور دنيا. 9 - به هم خوردن صورت نماز. 10 - خوردن و آشاميدن. 11 - بعضى شكيّات. 12 - كم و زياد شدن ركن يا غير ركن. و تفصيل آن در مسائل بعدى بيان مى شود.
مسأله 1213: اوّل از مبطلات نماز: در بين نماز، يكى از شرطهاى آن از بين برود، مثلا در بين نماز بفهمد مكانش غصبى است.
مسأله 1214: دوم از مبطلات نماز: در بين نماز، عمداً يا سهواً و يا از روى ناچارى، چيزى كه وضو يا غسل را باطل مى كند پيش آيد، مثلا بول از او خارج شود.
مسأله 1215: كسى كه نمى تواند از بيرون آمدن بول و غايط خوددارى كند، اگر در بين نماز، بول يا غايط از او خارج شود، چنانچه به دستورى كه در احكام وضو « مسأله 349 - 355 » گفته شد رفتار نمايد نمازش باطل نمى شود و نيز اگر در بين نماز، از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى كه به دستور استحاضه رفتار كرده باشد، نمازش صحيح است.
مسأله 1216: كسى كه بى اختيار خوابش برده، اگر نداند در بين نماز خوابش برده يا بعد از آن، بنابر احتياط مستحب بعد از وقت و بنابر احتياط واجب در وقت، نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1217: اگر بداند به اختيار خودش خوابيده و شك كند بعد از نماز بوده يا در بين نماز، نمازش صحيح است.
مسأله 1218: اگر در حال سجده، از خواب بيدار شود و شك كند در سجده آخر نماز است، يا در سجده شكر، بنابر احتياط مستحب بعد از وقت و بنابر احتياط واجب در وقت، نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1219: سوم از مبطلات نماز: مانند بعضى از كسانى كه شيعه نيستند، دستها را روى هم بگذارد.
مسأله 1220: هرگاه براى ادب دستها را روى هم بگذارد، اگرچه مانند آنها نباشد، بايد نماز را دوباره بخواند ولى اگر از روى فراموشى يا ناچارى و يا براى كار ديگرى مانند خاراندن دست، دستها را روى هم بگذارد، اشكال ندارد.
مسأله 1221: چهارم از مبطلات نماز: بعد از خواندن سوره حمد « آمين » بگويد، ولى اگر اشتباهاً يا از روى تقيّه بگويد، نمازش باطل نمى شود.
مسأله 1222: پنجم از مبطلات نماز: عمداً يا از روى فراموشى يا نادانى، پشت به قبله كند، يا به طرف راست و يا چپ قبله برگردد، بلكه اگر عمداً مقدارى برگردد كه نگويند رو به قبله است، اگرچه به طرف راست يا چپ نرسد، نمازش باطل است.
مسأله 1223: اگر عمداً يا سهواً سر را مقدارى بگرداند كه بتواند پشت سرش را ببيند، نمازش باطل است ولى اگر سر را كمى بگرداند، عمداً باشد يا اشتباهاً، نمازش باطل نمى شود.
مسأله 1224: ششم از مبطلات نماز: عمداً كلمه اى بگويد كه دو حرف يا بيشتر باشد، اگرچه معنى نداشته باشد، ولى اگر سهواً بگويد، نمازش باطل نمى شود.
مسأله 1225: اگر كلمه اى بگويد كه يك حرف دارد، چنانچه آن كلمه معنى داشته باشد، مانند « ق » كه در زبان عرب، به معناى « نگهدارى كن » است، چنانچه معناى آن را بداند و آن را قصد نمايد، نمازش باطل مى شود، بلكه اگر معناى آن را قصد نكند ولى متوجّه آن باشد، بنابر احتياط واجب نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1226: سرفه كردن، آروغ زدن و آه كشيدن در نماز اشكال ندارد، ولى گفتن « آخ » و « آه » و مانند آن، كه داراى دو حرف است، اگر عمدى باشد، نماز را باطل مى كند.
مسأله 1227: اگر كلمه اى را به قصد ذكر بگويد، مثلا به قصد ذكر بگويد: « اَللّهُ أَكْبَرُ » و در موقع گفتن آن، صدا را بلند كند كه چيزى را به ديگرى بفهماند، اشكال ندارد ولى چنانچه به قصد اينكه چيزى به كسى بفهماند « اَللّهُ أَكْبَر » را مثلا بگويد و قصد ذكر نداشته باشد نمازش باطل مى شود.
مسأله 1228: خواندن قرآن در نماز، غير از چهار سوره اى كه سجده واجب دارد و در « مسأله 1175 » گفته شد و همچنين ذكر خدا گفتن و نيز دعا كردن در نماز اشكال ندارد، ولى بنابر احتياط مستحب به غير عربى دعا نكند.
مسأله 1229: اگر چيزى از حمد، سوره و ذكرهاى نماز را، از روى احتياط چند مرتبه بگويد، اشكال ندارد و همچنين است اگر عمداً بگويد و به قصد جزئيّت نباشد، ولى اگر از روى وسواس، چند مرتبه بگويد، بنابر احتياط نمازش باطل مى شود.
مسأله 1230: در حال نماز، انسان نبايد به ديگرى سلام نمايد و اگر ديگرى به او سلام كرد، بايد همان طور كه او سلام كرده جواب دهد، مثلا اگر گفته: « سلامٌ عليكمْ » در جواب بگويد: « سلامٌ عليكمْ »، ولى در جواب « عليكم السّلام » بهتر است بگويد: « سلامٌ عليكمْ ».
مسأله 1231: انسان بايد جواب سلام را، در نماز يا در غير نماز، فوراً بگويد و اگر عمداً يا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد كه اگر جواب بگويد، جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد نبايد جواب بدهد و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نيست.
مسأله 1232: بايد جواب سلام را طورى بگويد كه سلام كننده بشنود، ولى اگر سلام كننده كَر باشد، چنانچه انسان به طور معمول جواب او را بدهد، كافى است.
مسأله 1233: واجب نيست نمازگزار جواب سلام را، به قصد دعا بگويد، به اين معنا كه از خدا، براى كسى كه سلام كرده سلامتى بخواهد، بلكه به قصد ردّ تحيّت نيز جايز است.
مسأله 1234: اگر زن يا مرد نامحرم و يا بچّه مميّز، يعنى بچّه اى كه خوب و بد را مى فهمد، به نمازگزار سلام كند نمازگزار احتياطاً، بلكه واجب است جواب او را به عنوان ردّ تحيّت بدهد.
مسأله 1235: اگر نمازگزار، جواب سلام را ندهد گناه كرده ولى نمازش صحيح است.
مسأله 1236: اگر كسى به نمازگزار غلط سلام كند، اگر عرفاً سلام حساب شود مثل اينكه حركات آن را اشتباه كند واجب است جواب او را بدهد و اگر عرفاً سلام حساب نشود، جواب او واجب نيست بلكه در نماز جايز هم نيست.
مسأله 1237: جواب سلام كسى كه از روى مسخره يا شوخى، سلام مى كند واجب نيست و در نماز جايز نيست.
مسأله 1238: اگر كسى به عدّه اى سلام كند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولى اگر يكى از آنان جواب دهد كافى است.
مسأله 1239: اگر كسى به عدّه اى سلام كند و ديگرى جواب سلام دهد و يا كسى كه سلام كننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد، جواب سلام او بر آن عدّه واجب است.
مسأله 1240: اگر به عدّه اى سلام كند و كسى كه بين آنها مشغول نماز است، شك كند كه سلام كننده، قصد سلام كردن به او را نيز داشته يا نه، نبايد جواب بدهد و همچنين اگر بداند قصد او را نيز داشته، ولى ديگرى جواب سلام را بدهد، امّا اگر بداند كه قصد او را نيز داشته و ديگرى جواب ندهد، بايد جواب بگويد.
مسأله 1241: سلام كردن مستحب است و بسيار سفارش شده كه سواره، به پياده و ايستاده به نشسته و كوچك تر به بزرگتر سلام كند، امّا جواب سلام واجب مى باشد.
مسأله 1242: اگر دو نفر با هم به يكديگر سلام كنند، بنابر احتياط هر يك جواب سلام ديگرى را بدهد.
مسأله 1243: در غير نماز، مستحب است، جواب سلام را بهتر از سلام بگويد، مثلا اگر كسى گفت: « سلامٌ عليكمْ » در جواب بگويد: « سلامٌ عليكمْ وَ رحمة اللّه ».
مسأله 1244: هفتم از مبطلات نماز: خنده با صداست، عمدى باشد يا اضطرارى، امّا چنانچه سهواً با صدا بخندند، نماز اشكال ندارد، مگر آنكه از صورت نماز خارج شود و همچنين لبخند، نماز را باطل نمى كند.
مسأله 1245: اگر براى جلوگيرى از صداى خنده كمى حالتش تغيير كند، مثلا رنگش سرخ شود، بنابر احتياط مستحب بايد نمازش را دوباره بخواند، مگر از صورت نماز خارج شود كه در اين صورت واجب است نماز را دوباره بخواند.
مسأله 1246: هشتم از مبطلات نماز: براى امور دنيا، عمداً با صدا گريه كند و بنابر احتياط مستحب براى دنيا بى صدا نيز گريه نكند ولى اگر از ترس خدا و يا براى آخرت گريه كند، آهسته باشد يا بلند اشكال ندارد، بلكه از بهترين اعمال است.
مسأله 1247: نهم از مُبطلات نماز: كارى است كه صورت نماز را به هم بزند، مانند دست زدن و به هوا پريدن، كم باشد يا زياد، عمداً باشد يا از روى فراموشى، ولى كارى كه صورت نماز را به هم نزند، مانند اشاره كردن با دست، اشكال ندارد.
مسأله 1248: اگر در بين نماز، مقدارى ساكت بماند كه نگويند نماز مى خواند، نمازش باطل مى شود.
مسأله 1249: اگر در بين نماز، كارى انجام دهد يا مدّتى ساكت شود و شك كند كه نماز به هم خورده يا نه، نمازش صحيح است.
مسأله 1250: دهم از مُبطلات نماز: خوردن و آشاميدن است، اگر در نماز طورى بخورد يا بياشامد كه نگويند نماز مى خواند، عمداً باشد يا از روى فراموشى، نمازش باطل مى شود.
مسأله 1251: كسى كه مى خواهد روزه بگيرد، اگر پيش از اذان صبح، مشغول به خواندن نماز « وتر » باشد و تشنه شود، چنانچه بترسد اگر نماز را تمام كند صبح شود، در صورتى كه آب نزديك او، در دو سه قدمى باشد، مى تواند در بين نماز وتر آب بياشامد، امّا بايد كارى كه نماز را باطل مى كند، مانند روگرداندن از قبله، انجام ندهد.
مسأله 1252: اگر در بين نماز، غذايى كه در دهان يا لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمى شود و همچنين اگر قند، شكر و مانند آن در دهانش مانده باشد و در حال نماز، كم كم آب شود و فرو رود، اشكال ندارد.
مسأله 1253: يازدهم از مبطلات نماز: شك در عدد ركعتهاى نماز دو ركعتى، سه ركعتى و در دو ركعت اوّلِ نمازهاى چهار ركعتى است.
مسأله 1254: دوازدهم از مُبطلات نماز: ركن نماز را عمداً يا سهواً، كم يا زياد كند. و يا چيزى كه ركن نيست، عمداً كم يا زياد نمايد.
مسأله 1255: اگر بعد از نماز، شك كند در بين نماز كارى كه نماز را باطل مى كند، انجام داده يا نه، نمازش صحيح است.