صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام نماز
موضوع: کتب استفتائی

 

احكام نماز

 

مسأله 795: نماز مهم ترين اعمال دين است، اگر مورد قبول درگاه خداى متعال واقع شود، عبادتهاى ديگر نيز قبول مى شود و اگر پذيرفته نگردد، ديگر اعمال نيز قبول نمى شود و همان گونه كه اگر انسان، شبانه روزى پنج نوبت، در نهر آبى شستشو كند، چرك در بدنش نمى ماند، نمازهاى پنج گانه، انسان را از گناهان پاك مى سازد. و مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت بخواند، كسى كه نماز را سبك بشمارد، مانند كسى است كه نماز نمى خواند پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: « كسى كه به نماز اهميّت ندهد و آن را سبك شمارد، سزاوار عذاب آخرت است ». روزى آن حضرت(صلى الله عليه وآله وسلم) در مسجد تشريف داشتند، مردى وارد مسجد شد، مشغول نماز گرديد، ركوع و سجودش را كامل بجا نياورد، حضرت فرمودند: « اگر اين مرد، در حالى كه نمازش اين گونه است بميرد، بر دين من از دنيا نرفته است ». از اين رو انسان بايد مراقب باشد با عجله و شتابزدگى، نماز نخواند و در حال نماز به ياد خدا، با خضوع، خشوع و وقار باشد و متوجّه باشد با چه كسى سخن مى گويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى خداى متعال بسيار كوچك و ناچيز ببيند و اگر انسان در هنگام نماز كاملا به اين مطلب توجّه كند از خود بى خبر مى شود، چنانكه در حال نماز تير را از پاى مبارك اميرمؤمنان على(عليه السلام) بيرون كشيدند و آن حضرت به درآوردن تير اعتنا نكردند به طورى كه گفته مى شود توجّه نداشتند. نمازگزار بايد توبه و استغفار نمايد، گناهانى كه مانع قبول شدن نماز است، مانند: حسد، كبر، غيبت، خوردن حرام، آشاميدن مسكرات، ندادن خمس و زكات، بلكه هر گناهى را ترك كند. و همچنين سزاوار است كارهايى كه ثواب نماز را كم مى كند بجا نياورد، مثلا در حال خواب آلودگى، خوددارى از بول به نماز نايستد و در موقع نماز به آسمان نگاه نكند و كارهايى كه ثواب نماز را زياد مى كند بجا آورد، مثلا انگشتر عقيق به دست كند، لباس پاكيزه بپوشد، شانه و مسواك كند و خود را خوشبو نمايد.

 

نمازهاى واجب

مسأله 796: نمازهاى واجب شش قسم است، اوّل: نمازهاى يوميّه. دوم: نماز آيات. سوم: نماز ميّت. چهارم: نماز طواف واجب خانه خدا. پنجم: نماز قضاى پدر و مادر كه بر پسر بزرگتر واجب است. ششم: نمازى كه به جهت اجاره، نذر، قسم و عهد، واجب مى شود.

 

نمازهاى واجب يوميّه

مسأله 797: نمازهاى واجب يوميه، پنج نماز است: نماز ظهر و عصر، هر كدام چهار ركعت، نماز مغرب: سه ركعت، نماز عشا: چهار ركعت و نماز صبح: دو ركعت.

 

مسأله 798: در سفر بايد نمازهاى چهار ركعتى را، با شرايطى كه گفته مى شود دو ركعت خواند.

 

وقت نماز ظهر و عصر

مسأله 799: اگر چوب يا چيزى مانند آن را، به صورت عمودى در زمين هموار فرو برند، صبح كه خورشيد بيرون مى آيد سايه آن به طرف مغرب مى افتد و هرچه آفتاب بالا مى آيد، اين سايه كم مى شود و در اين شهرها، اوّل ظهر شرعى، سايه به كمترين درجه مى رسد و ظهر كه گذشت، سايه آن به طرف مشرق برمى گردد و هرچه خورشيد، رو به مغرب مى رود، سايه زيادتر مى گردد، بنابراين وقتى سايه، به كمترين درجه رسيد و دو مرتبه رو به زياد شدن گذاشت، معلوم مى شود ظهر شرعى شده است، امّا در بعضى شهرها مانند مكّه مكرّمه گاهى مواقع ظهر، سايه به كلّى از بين مى رود و بعد از آنكه سايه دوباره پيدا شد معلوم مى شود ظهر شده است.

 

مسأله 800: چوب يا هرچيز ديگرى را كه براى معيّن كردن ظهر، به زمين فرو مى برند « شاخص » مى نامند.

 

مسأله 801: نماز ظهر و عصر، هركدام دارى وقت « مخصوص » و « مشترك » مى باشد، وقت مخصوص نماز ظهر: از اوّل ظهر است تا وقتى كه از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد، اگر كسى سهواً تمام نماز عصر را، در اين وقت بخواند نمازش باطل است. و وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عصر به مغرب وقت مانده باشد، اگر كسى تا اين موقع نماز ظهر را نخواند، نماز ظهر او قضا شده و بايد نماز عصر را بخواند. و بين وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترك نماز ظهر و نماز عصر است، اگر كسى در اين وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را پيش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحيح است و نماز عصر به شمار مى رود و بايد نماز ظهر را بعد از آن بجا آورد و بنابر احتياط نمازى را كه بجا مى آورد به نيّت « ما فى الذِمَّه » يعنى آنچه تكليف اوست، بخواند.

 

مسأله 802: اگر پيش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است، چنانچه در وقت مشترك باشد، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند، يعنى نيّت كند آنچه تا كنون خوانده ام و آنچه مشغولم و آنچه بعد مى خوانم همه نماز ظهر باشد. و بعد از تمام شدن نماز، نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص ظهر باشد، آنچه را بجا آورده باطل است، در بين نماز بفهمد يا بعد از آن.

 

مسأله 803: در زمان حضور امام معصوم(عليه السلام) واجب است انسان در روز جمعه به جاى نماز ظهر، دو ركعت نماز جمعه، به صورتى كه بيان مى شود، بخواند ولى در اين زمان اگر نماز جمعه بخواند، بنابر احتياط مستحب نماز ظهر را نيز بجا آورد.

 

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله 804: مغرب، هنگامى است كه سرخى طرف مشرق كه بعد از غروب آفتاب پيدا مى شود، از بالاى سر انسان بگذرد.

 

مسأله 805: نماز مغرب و عشا، هركدام وقت مخصوص و مشتركى دارند، وقت مخصوص نماز مغرب: از اوّل مغرب است، تا وقتى كه از مغرب به اندازه خواندن سه ركعت نماز بگذرد. اگر مثلا مسافر تمام نماز عشا را سهواً در اين وقت بخواند نمازش باطل است. و وقت مخصوص نماز عشا براى شخص مختار: موقعى است كه به اندازه خواندن نماز عشا، به نصف شب مانده باشد. اگر كسى عمداً تا اين موقع نماز مغرب را نخواند، بايد اوّل نماز عشا و بعد از آن، نماز مغرب را بخواند. و بين وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترك نماز مغرب و عشاست، اگر كسى در اين وقت اشتباهاً نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز متوجّه شود، نمازش صحيح است و بايد نماز مغرب را بعد از آن، بجا آورد.

 

مسأله 806: وقت مخصوص و مشترك كه در مسأله پيش گفته شد، براى اشخاص فرق مى كند، مثلا براى مسافر اگر به اندازه خواندن دو ركعت نماز، از اوّل ظهر بگذرد وقت مشترك مى شود و براى كسى كه مسافر نيست، بايد به اندازه خواندن چهار ركعت بگذرد.

 

مسأله 807: اگر پيش از خواندن نماز مغرب، سهواً مشغول نماز عشا شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده، چنانچه تمام آنچه خوانده، يا مقدارى از آن، در وقت مشترك بوده و به ركوع ركعت چهارم نرفته است، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام كند، سپس نماز عشا را بخواند و اگر به ركوع ركعت چهارم رفته، بايد نماز را تمام كند و بعد، نماز مغرب را بخواند. امّا اگر تمام آنچه را كه خوانده در وقت مخصوص نماز مغرب بوده، نماز باطل است و بايد نماز مغرب و عشا را به ترتيب انجام دهد.

 

مسأله 808: آخر وقت نماز عشا براى شخص مختار نصف شب است. و شب از اوّل غروب تا اذان صبح حساب مى شود، نه اوّل آفتاب.

 

مسأله 809: آخر وقت نماز مغرب و عشا براى شخص مضطر، يا كسى كه فراموش كرده، يا خواب بوده و يا به جهت حيض نماز را تأخير انداخته، تا اذان صبح مى باشد.

 

مسأله 810: اگر از روى گناه، نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابر احتياط واجب، بايد تا قبل از اذان صبح، بدون نيّت ادا و قضا، بجا آورد.

 

وقت نماز صبح

مسأله 811: نزديك اذان صبح، از طرف مشرق سفيده اى كه آن را « فجر اوّل » مى گويند، رو به بالا حركت مى كند، موقعى كه آن سفيده پهن شد « فجر دوم » و اوّل وقت نماز صبح است. و آخر وقت نماز صبح هنگامى است كه آفتاب بيرون مى آيد.

 

احكام وقت نماز

مسأله 812: موقعى انسان مى تواند مشغول نماز شود كه يقين كند، وقت آن داخل شده است، يا دو مرد عادل يا يك نفر ثقه، يعنى كسى كه مورد اطمينان است به داخل شدن وقت خبر دهد.

 

مسأله 813: اگر بر اثر ابر، يا غبار يا نابينايى و يا بودن در زندان، نتواند اوّل وقت نماز، به داخل شدن وقت يقين كند، بايد نماز را تأخير بيندازد تا يقين كند وقت داخل شده است.

 

مسأله 814: اگر دو مرد عادل، به داخل شدن وقت خبر دهند، يا انسان يقين كند وقت نماز شده و مشغول نماز شود و در بين نماز بفهمد هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است و همچنين است اگر بعد از نماز، بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده، ولى اگر در بين نماز بفهمد وقت داخل شده، يا بعد از نماز بفهمد در بين نماز، وقت داخل شده، نماز او صحيح است.

 

مسأله 815: اگر انسان متوجّه نباشد كه بايد با يقين به داخل شدن وقت، مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز بفهمد نماز را در وقت خوانده، نماز او صحيح است و اگر بفهمد تمام نماز را پيش از وقت خوانده، يا نفهمد در وقت خوانده يا پيش از وقت، نمازش باطل است، بلكه بنابر احتياط اگر بعد از نماز بفهمد در بين نماز، وقت داخل شده، بايد دوباره آن نماز را بخواند.

 

مسأله 816: اگر يقين كند وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بين نماز شك كند كه وقت داخل شده يا نه، نماز او اشكال دارد، ولى اگر در بين نماز يقين داشته باشد كه وقت شده و شك كند آنچه را كه از نماز خوانده در وقت بوده يا نه، نمازش صحيح است.

 

مسأله 817: اگر وقت نماز به قدرى تنگ است كه با بجا آوردن بعضى از كارهاى مستحب، مقدارى از نماز، بعد از وقت خوانده مى شود، بايد آن مستحب را بجا نياورد، مثلا اگر با خواندن قنوت، مقدارى از نماز، بعد از وقت خوانده مى شود، بايد قنوت نخواند.

 

مسأله 818: كسى كه به اندازه خواندن يك ركعت وقت دارد، بايد نماز را به نيّت ادا بخواند، ولى نبايد عمداً نماز را تا اين وقت تأخير بيندازد.

 

مسأله 819: كسى كه مسافر نيست، اگر تا مغرب به اندازه خواندن پنج ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند. و همچنين اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت باشد بايد فقط نماز عشا را بخواند و بعداً نماز مغرب را قضا نمايد، مگر مضطر باشد كه تا اذان صبح وقت دارد.

 

مسأله 820: كسى كه مسافر است اگر تا مغرب، به اندازه خواندن سه ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد فقط عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا نمايد. و اگر شخص مختار تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت وقت داشته باشد، بايد نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد فقط نماز عشا را بخواند و بعداً نماز مغرب را قضا نمايد و چنانچه بعد از خواندن نماز عشا، معلوم شود كه به مقدار يك ركعت يا بيشتر به نصف شب وقت مانده است، بايد فوراً نماز مغرب را به نيّت ادا بجا آورد.

 

مسأله 821: مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و در اين مورد بسيار سفارش شده است. و هرچه به اوّل وقت نزديك تر باشد بهتر است، مگر تأخير نماز از جهتى بهتر باشد، مثلا صبر كند تا نماز را با جماعت بخواند.

 

مسأله 822: هرگاه انسان عذرى دارد كه اگر بخواهد در اوّل وقت، نماز بخواند، ناچار است مثلا با تيمّم يا لباس نجس نماز بخواند، چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقى است، مى تواند در اوّل وقت، نماز بخواند، ولى اگر احتمال دهد عذر او از بين برود، بايد صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشد، و تا آخر وقت نماز باقى است، مى تواند در اوّل وقت، نماز بخواند، ولى اگر احتمال دهد عذر او از بين برود، بايد صبر كند تا عذرش برطرف شود و چنانچه عذر او برطرف نشد، در آخر وقت نماز بخواند و لازم نيست به قدرى صبر كند كه فقط بتواند كارهاى واجب نماز را انجام دهد، بلكه اگر براى مستحبات نماز، مانند اذان، اقامه و قنوت نيز وقت دارد، مى تواند تيمّم كند و نماز را با آن مستحبات بجا آورد.

 

مسأله 823: كسى كه مسائل نماز، شكيّات و سهويّات را نمى داند و احتمال مى دهد يكى از اينها در نماز پيش آيد، بايد براى ياد گرفتن آن، نماز را از اوّل وقت تأخير بيندازد، ولى اگر اطمينان دارد نماز را به طور صحيح تمام مى كند، مى تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود، پس اگر در نماز مسأله اى كه حكم آن را نمى دانست پيش نيايد، نماز او صحيح است و اگر مسأله اى كه حكم آن را نمى داند پيش آيد، به يكى از دو طرفى كه احتمال مى دهد، عمل نمايد و نماز را تمام كند و بعد از نماز بايد مسأله را بپرسد تا اگر نمازش باطل بوده، دوباره بخواند.

 

مسأله 824: اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبكار نيز طلب خود را مطالبه مى كند، در صورتى كه ممكن است، بايد اوّل قرض خود را بدهد، بعد نماز بخواند. و همچنين است اگر كار واجب ديگرى پيش آيد كه بايد فوراً آن را بجا آورد، مثلا ببيند مسجد نجس است، بايد اوّل مسجد را تطهير كند، سپس نماز بخواند و چنانچه اوّل نماز بخواند، گناه كرده ولى نماز او صحيح است.

 

نمازهايى كه بايد به ترتيب خوانده شود

مسأله 825: انسان بايد نماز عصر را بعد از نماز ظهر، و نماز عشا را بعد از نماز مغرب بخواند. و اگر عمداً نماز عصر را پيش از نماز ظهر و نماز عشا را پيش از نماز مغرب بخواند، باطل است.

 

مسأله 826: اگر به نيّت نماز ظهر، مشغول نماز شود و در بين نماز يادش بيايد نماز ظهر را خوانده است، نمى تواند نيّت را به نماز عصر برگرداند، بلكه بايد نماز را بشكند و نماز عصر را بخواند. و همچنين است نسبت به نماز مغرب و عشاء.

 

مسأله 827: اگر در بين نماز عصر، يقين كند نماز ظهر را نخوانده است بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند و چنانچه يادش بيايد نماز ظهر را خوانده بوده، بايد نيّت را به نماز عصر برگرداند و نماز او صحيح است مگر اينكه مقدارى از نماز را به نحو تقييد به نيّت ظهر خوانده باشد.

 

مسأله 828: اگر در بين نماز عصر، شك كند نماز ظهر را خوانده يا نه، بايد نيّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز عصر را بعد از آن بجا آورد، ولى اگر وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز، مغرب مى شود بايد به نيّت نماز عصر، نماز را تمام نمايد و بنابر احتياط نماز ظهر را در خارج وقت قضا كند.

 

مسأله 829: اگر در نماز عشا، پيش از ركوع ركعت چهارم، شك كند نماز مغرب را خوانده يا نه، چنانچه وقت به قدرى كم است كه بعد از تمام شدن نماز، نصف شب مى شود، بايد به نيّت عشا نماز را تمام كند و اگر بيشتر وقت دارد، بايد نيّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را سه ركعت كند، سپس نماز عشا را بخواند.

 

مسأله 830: اگر در نماز عشا بعد از رسيدن به ركوع ركعت چهارم، شك كند نماز مغرب را خوانده يا نه، بايد نماز عشا را تمام كند، سپس نماز مغرب را بخواند.

 

مسأله 831: اگر انسان نمازى را كه خوانده، احتياطاً دوباره بخواند و در بين نماز يادش بيايد، نمازى را كه بايد پيش از آن بخواند نخوانده است، نمى تواند نيّت را به آن نماز برگرداند، مثلا موقعى كه نماز عصر را احتياطاً مى خواند، اگر يادش بيايد نماز ظهر را نخوانده است، نمى تواند نيّت را به نماز ظهر برگرداند.

 

مسأله 832: برگرداندن نيّت از نماز قضا به نماز ادا و از نماز مستحب به نماز واجب جايز نيست.

 

مسأله 833: اگر وقت نماز ادا وسعت داشته باشد، انسان مى تواند در صورت امكان، در بين نماز، نيّت را به نماز قضا برگرداند، مثلا اگر مشغول نماز ظهر است، در صورتى مى تواند نيّت را به قضاى نماز صبح برگرداند كه داخل ركعت سوم نشده باشد.

 

نمازهاى مستحب

مسأله 834: نمازهاى مستحب بسيار است و آنها را « نافله » مى گويند و بر خواندن نافله هاى شبانه روز بيشتر سفارش شده است.

 

مسأله 835: نافله هاى شبانه روز، در غير روز جمعه سى و چهار ركعت مى باشد: هشت ركعت نافله ظهر، هشت ركعت نافله عصر، چهار ركعت نافله مغرب، دو ركعت نافله عشا، يازده ركعت نافله شب و دو ركعت نافله صبح. و دو ركعت نافله عشا كه نشسته خوانده مى شود، يك ركعت حساب مى شود، ولى در روز جمعه بر شانزده ركعت نافله ظهر و عصر، چهار ركعت اضافه مى گردد.

 

مسأله 836: تمام نافله ها، دو ركعت دو ركعت خوانده مى شود، مانند نماز صبح.

 

مسأله 837: از يازده ركعت نافله شب، هشت ركعت آن بايد به نيّت نافله شب، دو ركعت آن به نيّت « نماز شفع » و يك ركعت آن به نيّت « نماز وتر » خوانده شود. و كيفيت نافله شب بيان خواهد شد.

 

مسأله 838: نمازهاى نافله را مى شود نشسته خواند، ولى بهتر است دو ركعت نماز نافله نشسته را يك ركعت حساب كند، مثلا كسى كه مى خواهد نافله ظهر را كه هشت ركعت است نشسته بخواند، بهتر است شانزده ركعت بخواند و اگر مى خواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز يك ركعتى به صورت نشسته بخواند.

 

مسأله 839: نافله ظهر و عصر در سفر، ساقط مى شود، امّا نافله عشا را اگر به رجاى مطلوبيّت بخواند مانعى ندارد.

 

وقت نافله هاى يوميّه

مسأله 840: نافله نماز ظهر، پيش از نماز ظهر خوانده مى شود و وقت آن از اوّل ظهر است، تا موقعى كه سايه « شاخص » كه در « مسأله 800 » بيان شد، به اندازه دو هفتم آن شود، مثلا اگر طول شاخص هفت وجب باشد، هر وقت مقدار سايه اى كه بعد از ظهر، پيدا مى شود به دو وجب رسيد، آخر وقت نافله ظهر است.

 

مسأله 841: نافله نماز عصر پيش از نماز عصر، خوانده مى شود و وقت آن تا موقعى است كه سايه شاخص، به چهار هفتم آن برسد.

 

مسأله 842: چنانچه بخواهد نافله ظهر يا نافله عصر را، بعد از وقت آن بخواند جايز است.

 

مسأله 843: وقت نافله مغرب، بعد از تمام شدن نماز مغرب است تا وقتى كه سرخى طرف مغرب كه بعد از غروب كردن آفتاب، در آسمان پيدا مى شود از بين برود، اگرچه بىوجه نيست كه وقت آن به امتداد وقت نماز مغرب امتداد داشته باشد، يعنى قبل از وقت مختص به نماز عشا.

 

مسأله 844: وقت نافله نماز عشا، بعد از تمام شدن نماز عشا، تا نصف شب است و بهتر است بعد از نماز عشا، بلافاصله خوانده شود.

 

مسأله 845: نافله صبح پيش از نماز صبح، خوانده مى شود و وقت آن بعد از فجر اوّل است، تا وقتى كه سرخى طرف مشرق پيدا شود و معناى « فجر اوّل » در « مسأله 811 » گذشت و مى توان نافله صبح را بعد از نافله شب، بلافاصله خواند.

 

نماز شب

مسأله 846: وقت نافله شب از نصف شب تا اذان صبح مى باشد و بهتر است نزديك اذان صبح، خوانده شود.

 

مسأله 847: مسافر و كسى كه براى او سخت است نافله شب را بعد از نصف شب بخواند، مى تواند آن را در اوّل شب بجا آورد.

 

مسأله 848: نماز شب يازده ركعت است: هشت ركعت « نافله شب »، دو ركعت نماز « شَفْع » و يك ركعت نماز « وِتْر » كه هر دو ركعت، يك سلام دارد، غير از نماز « وِتْر » كه به تنهايى، يك سلام دارد.

مسأله849: مستحب است سوره هاى بزرگ، در ركعت اوّل و سوره هاى كوتاه را در ركعت دوم بخواند و در نماز « شفع » و « وتر » سوره هاى « فلق »، « ناس » و « توحيد » قرائت كند و يا اينكه، در همه آنها سوره (قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ) بخواند.

 

مسأله 850: مستحب است در قنوت نماز « وتر » براى چهل تن، از مؤمنان چنين دعا كند: « اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِفُلان » و به جاى كلمه « فلان » مؤمنى را نام ببرد و مستحب است در قنوت، هفتاد بار استغفار كند، در حالى كه دست چپ خود را بلند نموده و با دست راست، استغفار را مى شمارد: « أَسْتَغْفِرُ اللّهَ رَبّي وَ أتُوبُ إلَيْهِ » گرچه صد بار بهتر است. همچنين مستحب است، هفت بار بگويد: « هذا مَقامُ العائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ » و سيصد بار بگويد: « اَلْعَفْو » و اگر كلمات « اَلْعَفْو » را به يكديگر متّصل كند بهتر است، و آخر كلمه را به فتحه بخواند: ( اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ اَلْعَفْوَ ... ).

 

نماز غُفَيْله

مسأله 851: يكى از نمازهاى مستحب، نماز غفيله است كه بين نماز مغرب و عشا، خوانده مى شود. در ركعت اوّل آن، بعد از حمد، به جاى سوره اين آيه را بخواند: « وَ ذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنادى في الظُّلُماتِ أنْ لا إلهَ إلاّ أنْتَ سُبْحانَكَ إنّي كُنْتُ مِنَ الظّالِمينَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ » و در ركعت دوّم، بعد از حمد به جاى سوره اين آيه را بخواند: « وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْب لا يَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما في الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَة إلاّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّة في ظُلُماتِ الأرْضِ وَ لا رَطْب وَ لا يابِس إلاّ في كِتاب مُبين » و در قنوت آن بگويد: « اللّهُمَّ إنّي أسْأَلُكَ بِمَفاتِحِ الْغَيْبِ الَّتي لا يَعْلَمُها إلاّ أنْتَ أنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد و أنْ تَفْعَلَ بي كذا و كذا » و به جاى كلمه كذا و كذا حاجتهاى خود را بگويد، سپس بگويد: « اللّهُمَّ أنْتَ وَلِيُّ نِعْمَتي وَ القادِرُ عَلى طَلِبَتي تَعْلَمُ حاجَتي فَأسْألُكَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِهِ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَيْتَها لي ».