صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت
موضوع: کتب استفتائی

 

احكام غسل، كفن، نماز و دفن ميّت

 

مسأله 592: غسل، كفن، نماز و دفن مسلمان، اگرچه دوازده امامى نباشد بر هر مكلّفى، واجب است و اگر بعضى انجام دهند از ديگران ساقط مى شود، امّا چنانچه كسى انجام ندهد، همه گناه كرده اند.

 

مسأله 593: اگر كسى مشغول كارهاى ميّت شود، بر ديگران واجب نيست اقدام نمايند، ولى اگر او عمل را نيمه كاره بگذارد، بايد ديگران تمام كنند.

 

مسأله 594: اگر انسان يقين كند ديگرى مشغول كارهاى ميّت شده، واجب نيست به كارهاى ميّت اقدام كند، ولى اگر شك يا گمان دارد، بايد اقدام نمايد.

 

مسأله 595: اگر كسى بداند غسل يا كفن، يا نماز و يا دفن ميّت را باطل انجام داده اند، بايد دوباره انجام دهد، ولى اگر گمان دارد باطل بوده يا شك دارد درست بوده يا نه، لازم نيست اقدام نمايد.

 

مسأله 596: براى غسل، كفن، حنوط، نماز و دفن ميّت، بايد از ولىّ او اجازه بگيرند.

 

مسأله 597: ولىّ زن، شوهر اوست و بعد از او، مردهايى كه از ميّت ارث مى برند، به ترتيبِ طبقات ارث، مقدّم بر زنهاى آنها مى باشند.

 

مسأله 598: اگر كسى بگويد من وصى يا ولىّ ميّت هستم، يا ولىّ ميّت به من اجازه داده كه غسل، كفن و دفن ميّت را انجام دهم، چنانچه به حرف او اطمينان دارند و ديگرى هم نمى گويد من ولىّ يا وصىّ ميّت هستم و يا ولىّ ميّت به من اجازه داده است، انجام كارهاى ميّت با اوست و اگر به حرف او اطمينان ندارند، يا ديگرى مى گويد من ولىّ يا وصىّ ميّت هستم يا ولىّ ميّت به من اجازه داده است، در صورتى كه دو نفر عادل به گفته يكى از آنها شهادت دهند بايد حرف او را قبول كرد.

 

مسأله 599: اگر ميّت براى غسل، كفن، دفن و نماز خود، غير از ولىّ شخص ديگرى را معيّن كند، بنابر احتياط مستحب ولىّ اجازه بدهد. و لازم نيست كسى كه ميّت، او را براى انجام اين كارها معين كرده، اين وصيّت را قبول كند، امّا اگر قبول كرد، بايد به آن عمل نمايد.

 

احكام غسل ميّت

مسأله 600: واجب است ميّت را سه غسل بدهند، اوّل: با آبى كه با سدر مخلوط باشد. دوم: با آبى كه با كافور مخلوط باشد. سوم: با آب خالص.

 

مسأله 601: سدر و كافور بايد به اندازه اى زياد نباشد، كه آب را مضاف كند و به اندازه اى كم نباشد كه نگويند سدر وكافور با آب مخلوط شده است.

 

مسأله 602: اگر سدر و كافور به اندازه لازم پيدا نشود، بنابر احتياط واجب، بايد مقدارى كه به آن دسترسى دارند در آب بريزند.

 

مسأله 603: كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن طواف حج يا عمره بميرد، نبايد او را با آب كافور غسل دهند و به جاى آن، بايد با آب خالص غسلش بدهند.

 

مسأله 604: اگر سدر و كافور يا يكى از اينها پيدا نشود، يا استعمال آن جايز نباشد مثلا غصبى باشد، بايد به جاى هر كدام كه ممكن نيست، ميّت را با آب خالص غسل بدهند.

 

مسأله 605: كسى كه ميّت را غسل مى دهد، بايد مسلمان، دوازده امامى، بالغ و عاقل بوده و مسائل غسل را نيز بداند، امّا اگر ميّت، دوازده امامى نيست لازم نيست غسل دهنده، دوازده امامى باشد.

 

مسأله 606: كسى كه ميّت را غسل مى دهد، بايد قصد قربت داشته باشد، يعنى غسل را براى انجام فرمان خدا، بجا آورد.

 

مسأله 607: غسل بچّه مسلمان، اگرچه از زنا باشد واجب است. و غسل، كفن و دفن كافر و اولاد او وارد نيست. و كسى كه از بچّگى ديوانه بوده و به حال ديوانگى بالغ شده، چنانچه پدر و مادر او يا يكى از آنان، مسلمان باشد بايد او را غسل داد و اگر هيچ كدام مسلمان نباشند، غسل دادن او جايز نيست.

 

مسأله 608: بچّه سقط شده، اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل داده شود و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچه اى بپيچند و دفن كنند.

 

مسأله 609: حرام است مرد زن را و زن مرد را غسل بدهد، ولى زن مى تواند شوهر خود را و شوهر نيز مى تواند زن خود را غسل دهد، اگرچه بنابر احتياط مستحب زن، شوهر خود و شوهر، زن خود را غسل ندهد.

 

مسأله 610: مرد مى تواند دختر بچّه اى را كه سنّ او از سه سال، بيشتر نيست غسل دهد، زن نيز مى تواند پسر بچّه اى را كه سه سال بيشتر ندارد غسل دهد.

 

مسأله 611: اگر براى غسل دادن ميّتى كه مرد است مرد پيدا نشود، زنانى كه با او نسبت دارند و مَحرمند، مانند مادر، خواهر، عمّه و خاله يا بر اثر شير خوردن با او محرم شده اند، مى توانند بنابر احتياط، از زير لباس يا چيزى كه بدن او را بپوشاند، غسلش بدهند. و نيز اگر براى غسل ميّت زن، زن ديگرى نباشد، مردهايى كه با او نسبت دارند و محرمند يا بر اثر شير خوردن با او محرم شده اند، مى توانند بنابر احتياط از زير لباس، او را غسل دهند.

 

مسأله 612: اگر ميّت و كسى كه او را غسل مى دهد هر دو مرد يا هر دو زن باشند، بهتر است به غير از عورت، جاهاى ديگر ميّت برهنه باشد.

 

مسأله 613: نگاه كردن به عورت ميّت حرام است، در صورتى كه زن و شوهر نباشند. و كسى كه او را غسل مى دهد اگر نگاه كند گناه كرده، ولى غسل باطل نمى شود.

 

مسأله 614: اگر جايى از بدن ميّت نجس باشد، بايد پيش از آنكه آنجا را غسل بدهند آب بكشند و بنابر احتياط مستحب تمام بدن ميّت، پيش از شروع به غسل پاك باشد.

 

مسأله 615: غسل ميّت، مانند غسل جنابت است و بنابر احتياط واجب تا غسل ترتيبى ممكن است، ميّت را غسل ارتماسى ندهند ولى در غسل ترتيبى هريك از سه قسمت بدن را مى توانند در آب زياد، فرو ببرند.

 

مسأله 616: كسى را كه در حال حيض يا در حال جنابت مرده، لازم نيست غسل حيض يا جنابت بدهند، بلكه همان غسل ميّت براى او كافى است.

 

مسأله 617: حُرمت گرفتن مزد براى غسل دادن ميّت مسلّم نيست، اگرچه بنابر احتياط، ترك شود. و اگر كسى براى گرفتن مزد، به نحو داعى، ميّت را غسل دهد آن غسل باطل نيست. و گرفتن مزد براى كارهاى مقدّماتى غسل حرام نيست.

 

مسأله 618: اگر آب پيدا نشود يا استعمال آن مانعى داشته باشد، عوض از هر سه غسل، ميّت را فقط يك تيمّم بدهند كافى است، گرچه سه تيمّم عوض سه غسل بهتر است، پس بنابر احتياط مستحب در ابتدا عوض از مجموع غسلها يك تيمّم بدهند و بعد براى هر غسلى يك تيمّم بدهند.

 

مسأله 619: كسى كه ميّت را تيمّم مى دهد، بايد دست خود را بر زمين بزند و به صورت و پشت دستهاى ميّت بكشد و اگر ممكن باشد، بنابر احتياط مستحب با دست ميّت نيز او را تيمّم بدهد.

 

احكام كفن ميّت

مسأله 620: ميّت مسلمان را بايد با سه پارچه كه « لُنگ »، « پيراهن » و « سرتاسرى » است، كفن نمايند.

 

مسأله 621: « لنگ » بايد اطراف بدن را از ناف تا زانو بپوشاند و بهتر است از سينه تا روى پا برسد. و « پيراهن » بايد از سر شانه، تا نصف ساق پا تمام بدن را بپوشاند و بهتر است تا روى پا برسد. و درازاى « سرتاسرى » بايد به قدرى باشد كه بستن دو سر آن، ممكن باشد و پهناى دو سر آن، بايد به اندازه اى باشد كه يك طرف آن روى طرف ديگر بيايد.

 

مسأله 622: مقدارى از « لنگ » كه از ناف تا زانو را مى پوشاند و مقدارى از « پيراهن » كه از شانه تا نصف ساق را مى پوشاند، مقدار واجب كفن است و بيشتر از اين مقدار مستحب مى باشد.

 

مسأله 623: اگر ورثه، بالغ باشند و اجازه دهند كه بيشتر از مقدار واجب كفن را كه در مسأله قبل گفته شد، از سهم آنان بردارند اشكال ندارد، گرچه برداشتن بيشتر از مقدار واجب كفن اگر به اندازه متعارف باشد از سهم وارثى كه بالغ نشده نيز اشكال ندارد.

 

مسأله 624: اگر كسى وصيّت كرده باشد: مقدار مستحب كفن را كه قبلا گفته شد، از ثلث مال او بردارند، يا وصيّت كرده باشد، ثلث مال را به مصرف خود او برسانند، ولى مصرف آن را معيّن نكرده باشد يا فقط مصرف مقدارى از آن را معيّن كرده باشد، مى توانند مقدار مستحب كفن را از ثلث مال او بردارند.

 

مسأله 625: اگر ميّت وصيّت نكرده باشد كه كفن را، از ثلث مال او بردارند مى توانند از اصل مال بردارند و مستحب است مقدار واجب كفن را، با ارزانترين قيمتى كه ممكن است تهيّه نمايند، ولى اگر بخواهند بيشتر از معمول بخرند بايد ورثه بالغ، مقدار اضافى را اجازه بدهند تا آن مقدار، از سهم آنان برداشته شود.

 

مسأله 626: كفن زن بر شوهر است، اگرچه خود زن پول داشته باشد و همچنين اگر زن را - به شرحى كه در احكام طلاق گفته مى شود - طلاق رجعى بدهند و پيش از تمام شدن عدّه بميرد، شوهرش بايد كفن او را بدهد و چنانچه شوهر بالغ نباشد يا ديوانه باشد، ولىّ شوهر بايد از مال او كفن زن را بدهد.

 

مسأله 627: كفن ميّت بر خويشان او واجب نيست، امّا اگر مخارج او در حال زندگى بر آنان واجب بوده، بنابر احتياط مستحب كفن او نيز بر عهده آنان است.

 

مسأله 628: اگر هريك از سه پارچه كفن، به قدرى نازك باشد كه بدن ميّت از زير آن پيدا باشد، امّا مجموع سه پارچه، بدن ميّت را مى پوشاند بنابر احتياط واجب كفايت نمى كند.

 

مسأله 629: كفن كردن با پوست مردار و چيز غصبى حتّى اگر چيز ديگرى پيدا نشود، جايز نيست و چنانچه كفن ميّت غصبى بوده و صاحب آن راضى نباشد، بايد از تنش بيرون آورند، اگرچه او را دفن كرده باشند.

 

مسأله 630: كفن كردن ميّت با چيز نجس، پارچه ابريشمى خالص و پارچه اى كه با طلا بافته شده جايز نيست، ولى در حال ناچارى اشكال ندارد.

 

مسأله 631: كفن كردن با پارچه اى كه از پشم، يا موى حيوان حرام گوشت تهيّه شده، در حال اختيار جايز نيست. و بنابر احتياط مستحب، با پوست حيوان حلال گوشتى كه به دستور شرعى كشته شده نيز ميّت را كفن نكنند، ولى اگر كفن از مو و پشم حيوان حلال گوشت باشد اشكال ندارد، اگرچه بنابر احتياط مستحب با آن نيز كفن ننمايند.

 

مسأله 632: اگر كفن ميّت، با نجاست خود او، يا با نجاست ديگرى نجس شود، چنانچه كفن ضايع نمى گردد، بايد مقدار نجس را بشويند يا بِبُرند، اگرچه بعد از گذاشتن در قبر باشد. و اگر شستن يا بريدن آن ممكن نيست، در صورتى كه عوض كردن كفن ممكن باشد بايد تعويض شود.

 

مسأله 633: كسى كه براى حج يا عمره، احرام بسته، اگر بميرد بايد مانند ديگران كفن شود و پوشاندن سر و صورتش اشكال ندارد.

 

مسأله 634: مستحب است انسان در حال سلامتى، كفن، سدر و كافور خود را تهيّه كند.

 

احكام حنوط

مسأله 635: بعد از غسل، واجب است ميّت را حنوط كنند، يعنى به پيشانى، كف دستها، سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاهاى او كافور بمالند. و مستحب است به سر بينى ميّت نيز، كافور بمالند. و بايد كافور ساييده و تازه باشد. و اگر بر اثر كهنه بودن، عطر او از بين رفته باشد، كافى نيست.

 

مسأله 636: بنابر احتياط واجب، اوّل كافور را به پيشانى ميّت بمالند.

 

مسأله 637: بهتر است ميّت را پيش از كفن كردن، حنوط نمايند، اگرچه در بين كفن كردن و بعد از آن نيز مانعى ندارد.

 

مسأله 638: كسى كه براى حج يا عمره، احرام بسته است، اگر پيش از تمام كردن سعى در حج و تقصير در عمره بميرد، حنوط كردن او جايز نيست.

 

مسأله 639: زنى كه شوهر او مرده و هنوز عدّه اش تمام نشده، اگرچه حرام است خود را خوشبو كند ولى چنانچه بميرد حنوط او واجب است.

 

مسأله 640: مكروه است ميّت را با مشك، عنبر، عود و عطرهاى ديگر خوشبو كنند و يا آن را با كافور، مخلوط نمايند، بلكه احتياط مستحب ترك آن مى باشد.

 

مسأله 641: مستحب است مقدارى تربت حضرت سيّدالشهدا(عليه السلام) را با كافور مخلوط كنند ولى بايد آن كافور را به جاهايى كه بى احترامى است نمالند. و نيز بايد تربت به قدرى زياد نباشد كه وقتى با كافور مخلوط شود، آن را كافور نگويند.

 

مسأله 642: اگر كافور پيدا نشود، يا فقط به اندازه غسل باشد، حنوط لازم نيست و چنانچه از غسل زياد بيايد، ولى به همه هفت عضو نرسد، بنابر احتياط، اوّل پيشانى و اگر زياد آمد، به جاهاى ديگر بمالند.

 

مسأله 643: مستحب است دو چوب تَر و تازه، در قبر، همراه ميّت بگذارند.

 

احكام نماز ميّت

مسأله 644: نماز خواندن بر ميّت مسلمان واجب است. و همچنين خواندن نماز ميّت بر بچّه اى كه شش سال او تمام شده و پدر و مادر آن بچّه، يا يكى از آنان مسلمان است، واجب مى باشد.

 

مسأله 645: نماز خواندن بر بچّه اى كه شش سال او تمام نشده، مستحب است، ولى نماز خواندن بر بچّه اى كه مرده به دنيا آمده مستحب نيست.

 

مسأله 646: نماز ميّت بايد بعد از غسل، حنوط و كفن كردن او خوانده شود و اگر پيش از آن يا در بين آن بخوانند، اگرچه از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد، كافى نيست.

 

مسأله 647: كسى كه مى خواهد نماز ميّت بخواند، لازم نيست با وضو يا غسل و يا تيمّم بوده و بدن و لباسش پاك باشد، امّا اگر لباس او غصبى باشد اشكال دارد، اگرچه بنابر احتياط مستحب تمام چيزهايى كه در نمازهاى ديگر لازم است رعايت شود.

 

مسأله 648: كسى كه بر ميّت نماز مى خواند بايد رو به قبله باشد و نيز واجب است ميّت را مقابل او بر پشت بخوابانند، طورى كه سر او به طرف راست نمازگزار و پاى او به طرف چپ نمازگزار باشد.

 

مسأله 649: مكان نمازگزار بايد غصبى نباشد و از جاى ميّت پايين تر يا بالاتر نباشد، ولى پستى و بلندى مختصر اشكال ندارد.

 

مسأله 650: نمازگزار بايد از ميّت دور نباشد، ولى كسى كه نماز ميّت را با جماعت مى خواند اگر از ميّت دور باشد، چنانچه صفها به يكديگر متّصل باشد، اشكال ندارد.

 

مسأله 651: نمازگزار بايد مقابل ميّت بايستد، ولى اگر نماز به جماعت خوانده شود و صفّ جماعت از دو طرف ميت بگذرد، نماز كسانى كه مقابل ميّت نيستند اشكال ندارد.

 

مسأله 652: بين ميّت و نمازگزار بايد پرده، ديوار و يا چيزى مانند آن نباشد، ولى اگر ميّت در تابوت و مانند آن باشد اشكال ندارد.

 

مسأله 653: در وقت خواندن نماز، بايد عورت ميّت پوشيده باشد و اگر كفن كردن او ممكن نيست، بايد عورتش را حتّى با تخته و آجر و مانند آن، بپوشانند.

 

مسأله 654: نماز ميّت را بايد ايستاده و با قصد قربت بخواند و در موقع نيّت، ميّت را معيّن كند، مثلا نيّت كند بر اين ميّت نماز مى خوانم قربة الى اللّه.

 

مسأله 655: اگر كسى نباشد كه بتواند نماز ميّت را ايستاده بخواند، مى شود نشسته بر او نماز خواند.

 

مسأله 656: اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه شخص معيّنى بر او نماز بخواند، بنابر احتياط مستحب آن شخص از ولىّ ميّت اجازه بگيرد و ولىّ نيز مستحب است اجازه بدهد.

 

مسأله 657: مكروه است بر ميّت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميّت اهل علم و تقوى باشد مكروه نيست.

 

مسأله 658: اگر ميّت را عمداً يا از روى فراموشى و يا به جهت عذرى بدون نماز دفن كنند، يا بعد از دفن معلوم شود نمازى كه بر او خوانده شده، باطل بوده است، تا وقتى جسد او از هم نپاشيده، واجب است بر قبرش نماز بخوانند.

 

 

كيفيّت نماز ميّت

مسأله 659: نماز ميّت پنج تكبير دارد و اگر چنين بخواند كافى است: بعد از نيّت و تكبير اوّل بگويد: « أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه » و بعد از تكبير دوم بگويد: « اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ صَلِّ عَلى جَميعِ الأنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلِينَ » و بعد از تكبير سوّم بگويد: « اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنينَ وَ المُؤمِناتِ » و بعد از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد: « اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المَيِّت » و اگر زن است بگويد: « اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الميّتة » و بعد، تكبير پنجم را بگويد.

 

مسأله 660: بهتر است بعد از تكبير اوّل بگويد: « أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ أشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، أرْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشيراً وَ نَذيراً بَينَ يَدَى السّاعَةِ ». و بعد از تكبير دوم بگويد: « اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ بارِكْ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً و آلَ مُحَمَّد كَأَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحّمْتَ عَلى إبْراهيمَ وَ آلِ إبْراهِيم إنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ، وَ صَلِّ عَلى جَميعِ الأنْبياءِ وَ المُرْسَلينَ وَ الشُهَداءِ وَ الصِّدّيقينَ وَ جَميعِ عِبادِ اللّهِ الصّالِحِينَ ». و بعد از تكبير سوّم بگويد: « اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمنِينَ وَ المُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمينَ وَ الْمُسْلِماتِ، الأحْياءِ مِنْهُمْ وَ الأَمْواتِ، تابِعْ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُمْ بِالْخَيْراتِ إنَّكَ مُجيبُ الدَّعَواتِ انّكَ عَلى كُلِّ شَي قَديرٌ » و بعد از تكبير چهارم اگر ميّت مرد است بگويد: « اللّهُمَّ إنَّ هذا عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أمَتِكَ، نَزَلَ بِكَ، وَ أَنْتَ خَيْرُ مَنْزول بهِ، اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلاّ خَيْراً وَ أنْتَ أعْلَمُ بهِ مِنّا، اللّهُمَّ إنْ كانَ مُحْسِناً فَزِدْ في إحْسانِهِ وَ إنْ كانَ مُسيئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَكَ فِي أعْلى عِلِّيّينَ وَ اخْلُفْ عَلى أهْلِهِ في الغابِرينَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرّاحِمينَ ». و بعد، تكبير پنجم را بگويد، ولى اگر ميّت زن است بعد از تكبير چهارم بگويد: « اللّهُمَّ إنَّ هذِهِ أمَتُكَ وَ ابْنَةُ عَبْدِكَ وَ ابْنَةُ أمَتِكَ، نَزَلَتْ بِكَ وَ أنْتَ خيرُ مَنزول بِهِ، اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلاّ خَيْراً وَ أنْتَ أعْلَمُ بِها مِنّا، اللّهُمَّ إنْ كانَتْ مُحْسِنَةً فَزِدْ في إحْسانِها وَ إنْ كانَتْ مُسيئَةً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدِكِ في أعْلى عِلّييّنَ وَ اخْلُفْ عَلى أهْلِها في الغابِرينَ وَ ارْحَمْها برَحْمَتِكَ يا أرْحَمَ الرّاحِمينَ ».

 

مسأله 661: بايد تكبيرها و دعاها را طورى پشت سر هم بخواند، كه نماز از صورت خود خارج نشود.

 

مسأله 662: كسى كه نماز ميّت را با جماعت مى خواند، بايد تكبيرها و دعاهاى آن را بخواند ( يعنى به تكبير و دعاهاى امام جماعت نبايد اكتفا نمايد ).

 

مستحبّات نماز ميّت

مسأله 663: چند چيز در نماز ميّت مستحب است: 1 - كسى كه نماز ميّت مى خواند، با وضو يا غسل و يا تيمّم باشد و بنابر احتياط مستحب، در صورتى تيمّم كند كه وضو و غسل ممكن نباشد، يا بترسد كه اگر وضو بگيرد، يا غسل كند، به نماز ميّت نرسد. 2 - اگر ميّت مرد است، امام جماعت يا كسى كه فرادا بر او نماز مى خواند، مقابل وسط قامت او بايستد. و اگر ميّت زن است مقابل سينه اش بايستد. 3 - پابرهنه نماز بخواند. 4 - در هر تكبير دستها را بلند كند. 5 - فاصله او با ميّت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد، به جنازه برسد. 6 - نماز ميّت را با جماعت بخواند. 7 - امام جماعت، تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند آهسته بخوانند. 8 - در جماعت اگرچه مأموم، يك نفر باشد، پشت سر امام بايستد. 9 - نمازگزار به ميّت و مؤمنين، زياد دعا كند. 10 - پيش از نماز سه مرتبه بگويد: « الصَّلاة ». 11 - نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز ميّت بيشتر به آنجا مى روند. 12 - زن حايض اگر نماز ميّت را با جماعت مى خواند، در صفى تنها بايستد.

 

مسأله 664: خواندن نماز ميّت، در مساجد مكروه است، ولى در مسجدالحرام مكروه نيست.