موضوع: کتب استفتائی
شرايط وضو
مسأله 291:شرايط صحيح بودن وضو دوازده چيز است كه بيان خواهد شد:
شرط اوّل و دوم
مسأله 292: شرط اوّل: آب وضو بايد پاك باشد. و شرط دوم: آب، مطلق باشد.
مسأله 293: وضو با آب نجس و آب مضاف باطل است، اگرچه انسان نجس بودن، يا مضاف بودن آن را نداند يا فراموش كرده باشد. و اگر با آن وضو نمازى خوانده باشد، بايد آن نماز را دوباره با وضوى صحيح بجا آورد.
مسأله 294: اگر غير از آب گِل آلود مضاف، آب ديگرى براى وضو ندارد، چنانچه وقت نماز تنگ است، بايد تيمّم كند و اگر وقت دارد، احتياط واجب آن است كه صبر كند تا آب صاف شود و وضو بگيرد.
شرط سوم
مسأله 295: شرط سوم: آب وضو، ظرف، محل وضو و فضايى كه در آن وضو مى گيرد مُباح باشد.
مسأله 296: وضو با آب غصبى يا در ظرف و محل غصبى حرام و باطل است. و نيز اگر آب وضو از صورت و دستها در جاى غصبى بريزد، وضوى او باطل مى باشد.
مسأله 297: وضو گرفتن از حوض مدرسه اى كه انسان نمى داند آن حوض را براى همه مردم وقف كرده اند، يا براى محصّلين همان مدرسه، در صورتى كه معمولا مردم از آب آن وضو بگيرند و عمل ايشان، كشف از تعميم وقف كند، اشكال ندارد.
مسأله 298: كسى كه قصد ندارد در مسجدى نماز بخواند، اگر نداند حوض آن را براى همه مردم وقف كرده اند، يا فقط براى كسانى كه در آنجا نماز مى خوانند، بنابر احتياط نمى تواند از حوض آن وضو بگيرد، ولى اگر معمولا كسانى هم كه نمى خواهند در آنجا نماز بخوانند، از حوض آن وضو مى گيرند و اين عمل كاشف از تعميم وقف باشد، مى تواند از حوض آن وضو بگيرد.
مسأله 299: وضو گرفتن از حوض تيمچه ها، پاساژها، مسافرخانه ها و مانند آن، براى كسانى كه مالك يا ساكن آنجا نيستند، در صورتى صحيح است كه معمولا كسانى كه مالك و ساكن آنجا نيستند نيز، با آب آنجا وضو بگيرند، و وضو گرفتن آنها كشف از تعميم وقف كند.
مسأله 300: وضو گرفتن در نهرهاى بزرگ، رودخانه ها، جويها، كانالها و آبراههاى شخصى، اگرچه انسان نداند كه صاحب آنها راضى است، اشكال ندارد ولى اگر صاحب آنها از وضو گرفتن نهى كند، بنابر احتياط واجب، با آب آنها وضو نگيرد.
مسأله 301: اگر فراموش كند آب، غصبى است و با آن وضو بگيرد وضويش صحيح است، ولى كسى كه خودش آب را غصب كرده اگر غصبى بودن آن را فراموش كند و وضو بگيرد گرچه حكم به بطلان وضويش نمى توان كرد، لكن بنابر احتياط به آن وضو اكتفا نكند.
مسأله 302: اگر به حكم غصب، جاهل باشد، يعنى نداند وضو با آب يا در ظرف و يا محل و فضاى غصبى باطل است، در صورتى كه جاهل قاصر باشد وضويش صحيح و اگر جاهل مُقصِّر باشد وضوى او خالى از اشكال نيست.
شرط چهارم
مسأله 303: شرط چهارم: ظرف آب وضو، طلا و نقره نباشد.
مسأله 304: وضو گرفتن با آبى كه در ظرف طلا يا نقره باشد حرام و باطل است، امّا اگر آب را در ظرف غير طلا يا نقره خالى كند و سپس وضو بگيرد اشكال ندارد.
مسأله 305: اگر از روى فراموشى، غفلت و يا جهل با آبى كه در ظرف طلا يا نقره است وضو بگيرد، وضوى او صحيح است.
مسأله 306: اگر آب وضو در ظرف غصبى يا طلا و نقره است و غير از آن، آب ديگرى ندارد بايد تيمّم كند و نمى تواند با آن آب وضو بگيرد. و اگر آب ديگرى دارد چنانچه در ظرف غصبى، يا طلا و نقره وضوى ارتماسى بگيرد يا با آنها آب را به صورت و دستها بريزد وضوى او باطل است. و در صورتى كه با مشت يا چيز ديگر آب را از آنها بردارد و به صورت و دستها بريزد اين كار حرام است ولى وضوى او صحيح مى باشد.
مسأله 307: بنابر احتياط مستحب در حوضى كه مثلا يك آجر يا يك سنگ آن غصبى است چنانچه عرفاً تصرّف در آن نباشد، وضو نگيرد.
مسأله 308: اگر در صحن يكى از امامان يا امامزادگان(عليهم السلام) كه سابقاً قبرستان بوده، حوض يا نهرى بسازند، چنانچه انسان نداند كه زمين صحن را براى قبرستان وقف كرده اند، وضو گرفتن در آن حوض و نهر اشكال ندارد.
شرط پنجم
مسأله 309: شرط پنجم: اعضاى وضو هنگام شستن و مسح كردن پاك باشد.
مسأله 310: اگر پيش از تمام شدن وضو، جايى را كه شسته يا مسح كرده نجس شود، وضو صحيح است.
مسأله 311: اگر غير از اعضاى وضو جايى از بدن نجس باشد، وضو صحيح است، ولى اگر مخرج بول يا غايط را تطهير نكرده باشد، بنابر احتياط مستحب اوّل آن را تطهير كند بعد وضو بگيرد.
مسأله 312: اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد، مى تواند قبل از آنكه آن عضو را به نيّت وضو بشويد آن را آب بكشد و چنانچه آن عضو نجس را در آبِ كُر يا جارى به نيّت وضو فرو برد، وضويش صحيح و از آب كشيدن نيز كفايت مى كند.
مسأله 313: اگر يكى از اعضاى وضو نجس باشد و بعد از وضو، شك كند پيش از وضو آنجا را آب كشيده يا نه، چنانچه در موقع وضو متوجّه پاك بودن و نجس بودن آنجا نبوده و احتمال آب كشيدن آن را ندهد، بنابر احتياط وضو باطل است. و اگر مى داند متوجّه بوده، يا شك دارد متوجّه بوده يا نه، يا احتمال آب كشيدن بدهد وضو صحيح است. و در هر صورت جايى را كه نجس بوده بايد آب بكشد.
مسأله 314: اگر در صورت يا دستها بريدگى يا زخمى است كه خون آن بند نمى آيد و آب براى آن ضرر ندارد، بايد در آب كُر يا جارى فرو برد و قدرى فشار دهد كه خون بند بيايد، سپس به دستورى كه گفته شد وضوى ارتماسى بگيرد.
شرط ششم
مسأله 315: شرط ششم: وقت براى وضو و نماز، كافى باشد.
مسأله 316: هرگاه وقت به قدرى تنگ است كه اگر وضو بگيرد، تمام نماز يا مقدارى از آن، بعد از وقت خوانده مى شود بايد تيمّم كند، ولى اگر براى وضو و تيمّم يك اندازه، وقت لازم است بايد وضو بگيرد.
مسأله 317: كسى كه در تنگى وقت نماز، بايد تيمّم كند، اگر به قصد قُربت يا براى كار مستحبّ مانند خواندن قرآن وضو بگيرد صحيح است. و اگر براى خواندن آن نماز وضو بگيرد باطل است.
شرط هفتم
مسأله 318: شرط هفتم: به قصد قُربت، يعنى براى انجام فرمان خدا، وضو بگيرد و اگر براى خُنك شدن، يا به قصد ديگرى وضو بگيرد وضو باطل است.
مسأله 319: لازم نيست نيّت وضو را به زبان بگويد، يا از قلب خود بگذراند، ولى بايد متوجّه باشد كه وضو مى گيرد، به طورى كه اگر از او بپرسند، چه مى كنى، بگويد: وضو مى گيرم.
شرط هشتم
مسأله 320: شرط هشتم: وضو را به ترتيبى كه گفته شد بجا آورد، يعنى اوّل صورت، بعد دست راست و بعد دست چپ را بشويد و بعد از آن سر و بعد پاها را مسح نمايد و بنابر احتياط مستحب بايد اوّل پاى راست و سپس پاى چپ را مسح كند. و اگر به اين ترتيب وضو نگيرد باطل است.
شرط نهم
مسأله 321: شرط نهم: كارهاى وضو را پشت سرهم انجام دهد.
مسأله 322: اگر بين كارهاى وضو به قدرى فاصله شود كه وقتى مى خواهد جايى را بشويد، يا مسح كند رطوبت جاهايى كه پيش از آن شسته، يا مسح كرده خشك شده باشد وضو باطل است. و اگر فقط رطوبت جاى قبلى خشك شده باشد، مثلا موقعى كه مى خواهد دست چپ را بشويد، فقط رطوبت دست راست، خشك شده باشد و صورت تَر باشد، بنابر احتياط وضو را از سر بگيرد.
مسأله 323: اگر كارهاى وضو را پشت سرهم به جا آورد، ولى بر اثر گرماى هوا يا حرارت زياد بدن و مانند آن رطوبت خشك شود، وضوى او صحيح است.
مسأله 324: راه رفتن در بين وضو اشكال ندارد، پس اگر بعد از شستن صورت و دستها، چند قدم راه برود و بعد سر و پا را مسح كند، وضوى او صحيح است.
شرط دهم
مسأله 325: شرط دهم: شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را، خود انسان انجام دهد و اگر ديگرى او را وضو دهد، يا در رساندن آب به صورت و دستها و مسح سر و پاها به او كمك نمايد، وضو باطل است.
مسأله 326: كسى كه نمى تواند وضو بگيرد، بايد نايب بگيرد كه او را وضو دهد و چنانچه مزد بخواهد، در صورتى كه بتواند بايد بدهد، ولى بايد خود او نيّت وضو كند و با دست خود مسح نمايد و اگر نمى تواند بايد نايبش دست او را بگيرد و به جاى او، مسح بكشد و اگر اين هم ممكن نيست، بايد از دست او رطوبت بگيرد و با آن رطوبت، سر و پاى او را مسح كند.
مسأله 327: هر كدام از كارهاى وضو را كه مى تواند، به تنهايى انجام دهد، نبايد در آن كمك بگيرد.
شرط يازدهم
مسأله 328: شرط يازدهم: استعمال آب براى او مانعى نداشته باشد.
مسأله 329: كسى كه مى ترسد اگر وضو بگيرد مريض شود، يا اگر آب را براى وضو مصرف كند تشنه بماند، نبايد وضو بگيرد، ولى اگر نداند آب براى او ضرر دارد و وضو بگيرد، اگرچه بعد بفهمد ضرر داشته، وضوى او صحيح است.
مسأله 330: اگر رساندن آب به صورت و دستها، به مقدار كمى كه وضو با آن صحيح است، ضرر ندارد و بيشتر از آن ضرر دارد، بايد به همان مقدار وضو بگيرد.
شرط دوازدهم
مسأله 331: شرط دوازدهم: در اعضاى وضو مانعى از رسيدن آب نباشد.
مسأله 332: اگر مى داند چيزى به اعضاى وضو چسبيده ولى شك دارد از رسيدن آب جلوگيرى مى كند يا نه، بايد آن را برطرف كند يا آب را به زير آن برساند.
مسأله 333: اگر زير ناخن، چرك باشد وضو اشكال ندارد، ولى اگر ناخن را بگيرد، بايد براى وضو آن چرك را برطرف كنند و نيز اگر ناخن بيشتر از معمول بلند باشد، بايد چرك زير مقدارى را كه از معمول بلندتر است برطرف نمايد.
مسأله 334: اگر در صورت، دستها، جلوى سر و روى پاها بر اثر سوختن يا چيز ديگر برآمدگى پيدا شود، شستن و مسح روى آن كافى است و چنانچه سوراخ شود رساندن آب به زير پوست لازم نيست، بلكه اگر پوست يك قسمت آن كنده شود، لازم نيست آب را به زير قسمتى كه كنده نشده برساند، ولى چنانچه پوستى كه كنده شده، گاهى به بدن مى چسبد و گاهى بلند مى شود، بايد آن را قطع كند يا آب را به زير آن برساند - بنابر احتياط - .
مسأله 335: اگر انسان شك كند چيزى به اعضاى وضوى او چسبيده يا نه، چنانچه احتمال او در نظر مردم، بجا باشد مانند آنكه بعد از گِل كارى شك كند، گِل به دست او چسبيده يا نه، بايد بررسى كند، يا به قدرى دست بمالد كه اطمينان پيدا كند كه اگر بوده برطرف شده يا آب به زير آن رسيده است.
مسأله 336: جايى را كه بايد شست و مسح كرد، هر قدر چرك باشد، اگر چرك آن مانع از رسيدن آب، به بدن نباشد اشكال ندارد و همچنين است اگر بعد از گچ كارى و مانند آن، چيز سفيدى كه از رسيدن آب، به پوست جلوگيرى نمى نمايد بر دست بماند، ولى اگر شك كند با بودن آن، آب به بدن مى رسد يا نه، آن را برطرف كند.
مسأله 337: اگر پيش از وضو بداند در بعضى از اعضاى وضو، مانعى از رسيدن آب هست و بعد از وضو شك كند كه در موقع وضو، آب را به آنجا رسانده يا نه، وضوى او صحيح است.
مسأله 338: اگر در بعضى از اعضاى وضو مانعى باشد كه گاهى آب به خودىِ خود زير آن مى رسد و گاهى نمى رسد و انسان بعد از وضو، شك كند كه آب زير آن رسيده يا نه، چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسيدن آب به زير آن نبوده، احتياط مستحب آن است كه دوباره وضو بگيرد.
مسأله 339: اگر بعد از وضو، چيزى كه مانع از رسيدن آب است، در اعضاى وضو ببيند و نداند هنگام وضو بوده، يا بعد پيدا شده وضوى او صحيح است، ولى اگر بداند در وقت وضو، متوجّه آن نبوده، بنابر احتياط مستحب دوباره وضو بگيرد.
مسأله 340: اگر بعد از وضو شك كند، چيزى كه مانع رسيدن آب است در اعضاى وضو بوده يا نه، وضو صحيح است.