صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
كيفيت احرام
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی سیستانی

 

واجبات احرام سه چيز است :

 

اوّل : نيّت ، يعنى قصد به جا آوردن حج يا عمره براى نزديك شدن به رضاى الهى ، و در نيّت معتبر نيست كه بطور تفصيل اعمال عبادتى را كه ميخواهد انجام دهد بداند ، بلكه معرفت اجمالى هم كفايت ميكند ، پس اگر مكلف هنگام نيت اعمال واجب در عمره را ـ مثلاً ـ بطور تفصيل نداند براى او كفايت ميكند كه آنها را تدريجاً از روى مناسك يا از آموزنده ايكه با و اطمينان دارد ياد بگيرد . 

 

 

و در نيت چند چيز معتبر است :

 

1ـ قصد قربت و اخلاص ، مانند عبارات ديگر . و مراد از قصد قربت و اخلاص اين است كه : مكلف قصد نزديك شدن به رضاى الهى به وسيله انجام عبادت منظور داشته باشد و هيچ هدف منافى با آنچه ذكر شد نداشته باشد . 

2ـ حصول نيّت در جاى مخصوص ، و مقصود از اين جاى مخصوص در مبحث ميقاتها بيان شد . 

3ـ مشخص نمودن عبادتى كه قصد احرام براى آن دارد ، كه آيا حج است و يا عمره ، و تعيين حج كه تمتع است يا قران يا افراد ، و در صورتى كه قصد انجام عبادت از طرف ديگرى را دارد بايد آن را قصد كند ، و براى اينكه از طرف خودش به حساب آيد كافى است كه قصد انجام آن از طرف ديگرى ننمايد ، و بنابر اظهر براى حصول امتثال آنچه كه به نذر بر مكلف واجب شده ، كافى است كه آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد ، و لزومى ندارد قصد كند حجى كه انجام مى دهد ـ مثلاً ـ حج نذرى است ، همچنان كه براى اينكه حجّى كه انجام مى دهد حجة الاسلام باشد ، كفايت ميكند كه حجة الاسلامى كه بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد ، و نياز بقصد زائدى نيست . 

مسأله 177 : در صحت نيت به زبان آوردن آن لازم نيست اگرچه مستحب است ، همچنان كه در قصد قربت لازم نيست آن معنى را در ذهن خود احضار نمايد ، بلكه همين قدر كفايت مى كند كه داعى انگيزه او بر انجام عبادات قربت باشد ، مانند عبادتهاى ديگر كه در آنها داعى كافى است . 

مسأله 178 : در صحت احرام عزم بر ترك محرمات احرام لازم نيست ، چه در هنگام بستن احرام و چه بعد از آن تا پايان احرام ، بنابر اين حتى در صورتى كه قصد انجام دادن محرمات احرام وجود داشته باشد احرام صحيح است . 

بلى اگر در حين احرام عمره مفرده مكلف قصد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعى با عيال خود نزديكى كند ، يا ترديد دارد كه اين كار را بكند يا نه ، ظاهر اين است كه احرامش باطل است ، و بنابر احتياط حكم استمناء هم همين است . 

و امّا اگر در حين احرام قصد ترك اين دو را داشته باشد ولى بر قصد خود باقى نماند ، به اين صورت كه بعد از انجام احرام قصد انجام يكى از اين دو كار را نمايد ، در اين صورت احرامش باطل نمى شود . 

دوّم : تلبيه ، يعنى گفتن اين چند جمله است : (( لبيك اللهم لبيك ، لبيك لا شريك لك لبيك )) 

. و احوط و اولى اضافه نمودن اين جمله است : (( ان الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك )) . و جايز است كلمه لبيك را به آخرش اضافه نمايد ، و بگويد : (( ...لاشريك لك لبيك )). 

مسأله 179 : بر مكلف لازم است الفاظ تلبيه را ياد گرفته و ادا نمودن آنها را بطور صحيح نيز ياد بگيرد ، مانند تكبيرة الاحرام در نماز ، هر چند اين معنى با تلقين ديگرى باشد ، يعنى ديگرى كه خوب بلد است بگويد مكلف مانند او بگويد ، پس اگر اين الفاظ را ياد نگرفت و تلقين هم برايش ميسور نبود ، در اين صورت ميتواند به اداء غير صحيح آنها اكتفاء نمايد ، بشرط اينكه آنقدر صحيح نباشد كه عرفاً صدق تلبيه بر آن نكند ، پس اگر طورى باشد كه عرفاً بر آن صدق نكند ، احوط اين است كه هم الفاظ و جمله هاى ديگرى از زبان عربى كه همان معانى را بدهد بگويد و هم ترجمه تلبيه را بگويد و هم نائب جهت اداء تلبيه بگيرد. 

مسأله 180 : شخص گنگ و لال اگر به علّت عارضه كه براى او پيش آمده چنين شده است ، در صورتى كه توجه به الفاظ تلبيه براى او حاصل شود و آنها را درك نمايد ، بايد تلبيه را به اندازه اى كه ميتواند بگويد ، و اگر نتواند اصلاًَ آن را اداء نمايد ، بايد در وقتى كه آن را بر قبل خود ميگذراند زبان و دو لب خود را مانند كسى كه تلبيه ميگويد به حركت در آورده ، و با انگشت خود به آن اشاره نمايد به طورى كه الفاظ تلبيه را مجسّم كند . 

اما كسيكه از اوّل گنگ و لال و كر بوده و هر كسى كه مثل او است بايد زبان و دو لب خود را مانند كسى كه تلبيه ميگيود به حركت در آورد ، و با انگشت خود نيز به آن اشاره نمايد . 

مسأله 181 : بچه غير مميّز ، ديگرى به جاى او تلبيه مى گويد . 

مسأله 182 : احرام حج تمتع و احرام عمره تمتع و احرام حج افراد و احرام عمره مفرده ، بدون تلبيه منعقد نمى شود ، و اما حج قران همچنان كه احرامش به تلبيه محقق و منعقد 

مى شود ، به إشعار يا تقليد نيز محقق مى شود ، و إشعار مختص به شتر قربانى است ، و تقليد مشترك است بين شتر و غير آن مانند گاو و گوسفند و اولى در شتر جمع بين إشعار و تقليد است ، و احوط و اولى گفتن تلبيه است در حج قران ، هر چند كه احرامش را به إشعار يا تقليد منعقد نموده باشد . 

و اشعار عبارت از پراه نمودن يك طرف كوهان شتر و خون آلود نمودن آن است تا اينكه معلوم شود قربانى است ، و احتياط آن است كه طرف راست كوهانش را پاره نمايد بلى اگر شترهاى قربانى زياد باشند ، جايز است كه يك نفر ميان هر دو شتر بايستند و كوهان يكى را در طرف راست و ديگرى را در طرف چپ پاره نمايد . 

و تقليد عبارت از اين است كه ريسمان يا تسمه ـ يعنى دوال و بندى كه از چرم ساخته شده باشد ـ يا نعلين و مانند آن به گردن قربانى بياويزانند تا اينكه معلوم شود قربانى است ، و بعيد نيست كه تجليل به جاى تقليد كفايت كند ، و تجليل عبارت از اين است كه قربانى را بجامه اى مانند آن بپوشانند تا اينكه معلوم شود قربانى است . 

مسأله 183 : در صحت احرام ، طهارت از حدث اصغر و اكبر شرط نيست ، و كسى كه محدث به حدث اصغر يا حدث اكبر باشد احرام وى صحيح است . 

به عبارت واضح تر : احرام بستن شخص بى وضو يا جنب يا زن در حال حيض يا نفاس و مانند آن اشكالى ندارد . 

مسأله 184 : تلبيه ـ و همچنين اشعار و تقليد براى حج قران ـ در احرام مانند تكبيرة الاحرام در نماز است ، بنابر اين احرام بدون آن محقق نمى شود پس هر گاه نيت احرام نموده و دو لباس احرام را پوشيده ، و يكى از محرمات احرام را قبل از تلبيه گفتن به جا آورد ، گناهى نكرده و كفاره اى بر وى نخواهد بود . 

مسأله 185 : كسى كه از مسجد شجره احرام بسته است ، بهتر است تلبيه را تا رسيدن به اول (( بيداء )) كه كنار آخر ذو الحليفه است هنگامى كه زمين هموار ميشود به تأخير اندازد و در آن جا تلبيه بگويد ، اگرچه احوط اين است كه تلبيه را در ميقات بگويد ولى گفتن به صداى بلند را تا رسيدن به بيداء به تأثير اندازد ، اين حكم مرد است ، و امّا زن در هيچ حال وجائى ، از او خواسته نشده كه صداى خود را به تلبيه بلند كند . 

و اولى براى كسى كه مى خواهد احرام را از باقى ميقاتها ببندد اين است كه گفتن تلبيه را تا پس از قدرى به تأخير اندازد ، و براى كسى كه ميخواهد احرام از مسجد الحرام ببندد اين است كه گفتن تلبيه را تا ( رقطاء) به تأخير اندازد . و ( رقطاء ) نام جائى است كه قبل از ( ردم ) قرار گرفته ، و ( ردم ) نام جائى است در مكه در نزديكى مسجد ( رايه ) قبل از مسجد ( جن ) و در نزديكى آن ، و گفته شده كه نام فعلى جائى كه ( ردم ) به آن گفته مى شده ( مدعى ) است . 

مسأله 186 : گفتن تلبيه يكبار واجب است ، بلى مستحب است كه زياد گفته شود و تا ميتواند تكرار كند ، و احوط براى كسى كه عمره تمتع به جا مى آورد قطع آن است هنگامى كه چشمش به جاى خانه هاى قديم مكّه بيفتد ، و حدود خانه هاى قديم براى كسى كه از بالاى مكّه از راه مدينه بيايد ( عقبه مدنيين ) است ، و براى كسى كه از پائين مكّه بيايد ( عقبه ذى طوى ) مى باشد . 

و چنان كه احوط براى كسى كه عمره مفرده بجا مى آورد قطع آن است هنگام ورود به حرم ، در صورتى كه از خارج حرم آمده باشد ، و هنگام ديدن جاى خانه هاى مكّه ، در صورتى كه از اولين جاى بيرون حرم احرام بسته باشد ، و براى كسى كه حج بجا مى آورد ـ هر نوع حجى كه باشد ـ قطع آن است هنگام زوال آفتاب روز عرفه . 

مسأله 187 : اگر پس از پوشيدن دو لباس احرام و پيش از گذشتن از جائى كه به تأخير انداختن تلبيه از آن جايز نيست ، شك كند كه تلبيه را گفته يا نه ، بنابر نگفتن گذاشته و تلبيه را بگويد ، و اگر بعد از تلبيه گفتن شك كند كه آيا درست گفته يا نه ، بنابر درست بودن بگذارد ، و احرام و عملش صحيح است . 

سوّم : پوشيدن دو جامه احرام ( ازار و رداء ) است پس از كندن لباسهائى كه پوشيدنش بر محرم حرام است ، و بچه هاى نابالغ از اين حكم مستثنى مى باشند و جايز است كندن لباسهاى آنان را تا رسيدن به (( فخ )) به تأخير اندازند ، در صورتى كه از آن راه بروند . 

و ظاهر اين است كه در پوشيدن دو جامه احرام كيفيت مخصوصى معتبر نيست ، پس جايز است ازار مانند لنگ به دور كمر خود بسته به هر طوى كه بخواهد ، و رداء را مانند عبا بر دوش بگيرد ، و يا اينكه بعد از انداختن آن مثل عبا بر دوش طرف راست آن را ـ مثلاً ـ زير بغل چب بگيرد ، و يا بر عكس ، و مانند آن از نحوه هاى مختلف پوشيدن ، اگرچه احوط پوشيدن دو جامعه به ترتيبى كه متعارف است ميباشد . 

مسأله 188 : بنابر اظهر پوشيدن دو جامه احرام واجب مستقل است و شرط تحقق احرام نيست . 

مسأله 189 : احتياط اين است كه ازار به اندازه اى باشد كه از ناف تا زانو را بپوشاند ، و رداء به اندازه اى باشد كه دو شانه و دو بازو و مقدار قابل توجهى از كمر را بپوشاند . و احتياط واجب اين است كه پوشيدن آنها پيش از نيت و تلبيه باشد ، پس اگر نيت و تلبيه را پيش از پوشيدن نيت و تلبيه را اعاده نمايد . 

مسأله 190 : هر گاه از روى ندانستن يا فراموشى موقعى كه پيراهن در بدن دارد احرام ببندد آن را بايد بيرون آورد و احرامش صحيح است ، بلكه اظهر اين است كه حتى در صورتى كه اين كار از روى علم و عمد صورت بگيرد احرام صحيح خواهد بود . 

و اما اگر بعد از احرام پيراهنى پوشيد ، احرامش بدون شك صحيح است ، ولى بايد آن را پاره كند و از طرف پا بيرون آورد . 

مسأله 191 : پوشيدن پيش از دو جامه در اول احرام يا بعد از آن جلوگيرى از سرما يا گرما يا غير آن اشكالى ندارد . 

مسأله 192 : آنچه در لباس نمازگزار شرط است ، در دو جامه احرام نيز شرط است ، پس لازم است كه دو جامعه احرام از حرير خالص و از اجزاى حيوانات درنده نباشند ، و همچنين لازم است پاك باشند ، بلى نجس شدن به نجاستى كه در نماز بخشوده است اشكالى ندارد . 

مسأله 193 : احتياط اين است كه هيچ قسمتى از ازار بدن نما نباشد ، ولى اين شرط در رداء معتبر نيست . 

مسأله 194 : احوط و اولى در دو جامه احرام اين است كه بافتنى باشند ، و از قبيل چرم و پوست و نمد نباشد . 

مسأله 195 : پوشيدن رداء و ازار فقط بر مردان واجب است ، و زنان مى توانند در لباسهاى عادى خود در صورتى كه داراى شرايط ذكر شده باشد احرام ببندند . 

مسأله 196 : پوشيدن حرير اگرچه فقط بر مردان حرام است ، ولى احتياط اين است زنان نيز در جامه حرير احرام نبندند ، بلكه احتياط اين است كه هيچ چيزى كه از حرير خالص باشد ، در تمام احوال احرام نپوشند ، مگر در حال ضرورت مانند حفظ نمودن خود از سرما يا گرما . 

مسأله 197 : چنانچه يكى از دو جامه احرام يا هر دو بعد از احرام بستن نجس شود ، احوط اين است كه هر چند زودتر تبديل يا تطهير نمايد . 

مسأله 198 : واجب نيست جامه هاى احرام را بطور دائم بپوشد ، و برداشتن رداء از روى دوش براى ضرورت يا غير آن اشكالى ندارد ، همچنان كه عوض كردن آن ـ با مراعات شرايط ذكر شده در جامه جديد ـ مانعى ندارد .