موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی سیستانی
در شريعت مقدسه اسلام جاهايى براى بستن احرام تعيين شده ، كه به آنها ميقات گفته مى شود ، و واجب است احرام از يكى از آن جاها بسته شود . و آنها نه جا و مكان مى باشد :
1ـ ذو الحليفه ، و آن در نزديكى مدينه منوره است ، و ميقات اهل مدينه و هر كسى است كه خواسته باشد از راه مدينه به حج برود ، و احوط اين است كه احرام در مسجد آن كه معروف است به مسجد شجره بسته شود و اينكه احرام بستن در بيرون آن براى غير زن حائض و هر كس كه حكم او را داشته باشد كفايت نميكند ، اگر چه محاذى مسجد باشد .
مسأله162 : كسى كه از راه مدينه به حج مى رود و به ذو الحليفه مى رسد و ميقات ديگرى بنام (( جحفه )) در ميان راه دارد ، نمى تواند از ذو الحليفه بدون احرام گذشته و از جحفه احرام ببندد ، مگر در موارد ضرورت ، مانند بيمارى يا ضعف و يا عذر ديگرى مانند اينها .
2ـ وادى عقيق ، و آن ميقات اهل عراق و نجد و هر كسى است كه از آنجا عبور كند ، هر چند اهل عراق و نجد نباشد ، و آن ميقات داراى سه جزء مى باشد : اول : مسلخ ، كه نام اول آن است . دوم : غمره ، كه نام وسط آن است . سوم : ذات عرق ، كه نام آخر آن است . و احوط و اولى آن است كه مكلف در صورتى كه مانعى مانند بيمارى يا تقيه نداشته باشد ، پيش از رسيدن به ذات عرق احرام ببندد .
مسأله163 : گفته شده است : در حال تقيه جايز است مخفيانه پيش از رسيدن به ذات عرق بدون اين كه لباس خود را بكند محرم شده ، و پس از رسيدن به ذات عرق لباسهاى خود را كنده و دو جامه احرام را در آن جا بپوشد ، و كفاره اى بر او نيست ، ولى اين قول خالى از اشكال نيست .
3ـ حجفه ، و آن ميقات اهل شام و مصر و مغرب و هر كسى است كه از آنجا عبور نمايد ، حتى كسى كه از ذو الحليفه گذشته و از آنجا احرام نبسته باشد ، خواه به علت عذرى باشد خواه بدون عذر ، بنابر اظهر .
4ـ يلملم ، و اين نام كوهى است ، و ميقات اهل يمن و هر كسى است كه از آن بگذرد .
5 ـ قرن المنازل ، و آن ميقات اهل طائف و هر كسى است كه از آن راه بگذرد .
و ميقات در اين چهارتاى اخير مختص به مساجدى كه در آنها وجود دارد نيست ، بلكه هر جائى كه نام اين چهار جا بر آن صدق كند ميشود از آن احرام بست ، و در صورتى كه مكلف نتواند تشخيص دهد جاهاى اين چهار ميقات را ، ميتواند نذر كند كه احرام را قبل از يكى از اين جهار جا ببندد و سپس بر طبق نذر خود عمل نمايد ، همچنان كه اين علم در صورت قدرت بر تشخيص هم جايز است .
6ـ محاذى يكى از ميقاتهاى گذشته ، و اين براى كسى است كه از راهى بگذرد كه از هيچ يك از ميقاتهاى گذشته نگذرد ، و در اين صورت ميتواند آنگاه كه به محاذى يكى از ميقاتهاى گذشته برسد احرام ببندد ، و مقصود از محاذى ميقات آن جائيست كه اگر انسان روبروى كعبه معظّمه به ايستد ميقات در طرف راست يا چپ او قرار داشته باشد ، به طورى كه اگر از آنجا بگذرد ميقات تمايل به پشت سر او كند ، و در اين تشخيص صدق عرفى كافى است و دقت عقلى لازم نيست .
و اگر شخص در راه خود از دو جا بگذرد كه هر كدام از آنها محاذى يك ميقات است ، احوط و اولى آن است كه احرام را در جاى اوّل ببندد.
7ـ مكّه ، و آن ميقات حج تمتع است ، و همچنين ميقات حج قران و افراد است براى اهل مكه و كسانى كه در آنجا مقيمند ، خواه تكليف آنها مانند تكليف اهل مكه شده باشد خواه نشده باشد ، و واجب نيس كه اهل مكّه و اقامت كنندگان در آنجا ، براى احرام حج قران و يا افراد به يكى از ميقاتها بروند ، اگرچه اولى براى غير زنان از آنها رفتن به يكى از ميقاتها مانند جعرانه و احرام بستن از آنجا است .
و احوط و اولى احرام بستن از مكه قديم است كه در زمان رسول الله ( صلى الله عليه و آله ) بوده است ، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمتهاى جديد شهر است ، مگر قسمتهايى كه بيرون حرم باشد .
8 ـ منزلى كه مكلف در آن ساكن است ، و آن ميقات كسى است كه منزلش به مكه نزديكتر از ميقات باشد ، كه چنين شخصى مى تواند از منزل خود احرام ببندد و لازم نيست جهت احرام بستن به يكى از ميقاتها برود .
9 ـ ادنى الحل ، و مقصود از آن اولين جاى خارج حرم است ، مانند حديبيه و جعرانه و تنعيم ، و آن ميقات عمره مفرده است براى كسى كه بخواهد آنرا پس از انجام حج قران و يا افراد انجام دهد ، بلكه كسى كه در مكه باشد و بخواهد عمره مفرده را بجا آورد ميقاتش همين است ، و از اين حكم يك صورت استثناء ميشود كه در مسأله ( 140 ) ذكر شد.
و حديبيه و جعرانه و تنعيم نام سه جا مى باشد كه نزد اهل مكه مشهور و معروف است .