موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
واجبات احرام
مسأله 32. واجبات احرام سه چيز است:
اول ـ پوشيدن دو جامه احرام، و واجب است كه يكی از آنها از ناف تا زانو را بپوشاند كه آن را لنگ گويند، و ديگری بايد بر دوش انداخته شود، و بقدری باشد كه شانهها را بپوشاند و آن را ردا گويند، و احتياط لازم آن است كه پيش از نيت و گفتن تلبيههای واجب، لباس دوخته را درآورد، و لباس احرام را بپوشد و بعد نيت كند، و احتياط مستحب آن است كه زنها نيز اين دو جامه را بپوشند، و درآوردن لباس دوخته بر آنها واجب نيست، و جايز است بانوان بعد از احرام، دو جامه احرام را بيرون بياورند، و با لباس خودشان باشند، و بهتر آن است كه در حال سعی و طواف دو جامه احرام را در برداشته باشند.
مسأله 33. احرام بايد در لباسی باشد كه نماز خواندن در آن صحيح باشد، پس اگر لباس احرام حرير (ابريشم) خالص باشد، يا از اجزای حيوان حرام گوشت، يا نجس باشد به نجاستی كه در حال نماز از آن عفو نشده يا غصبی باشد، احرام در آن صحيح نيست، ولی اگر لباس احرام به نجاستی كه نماز خواندن با آن صحيح است نجس باشد، مثل خون زخم و جراحت و دمل ضرر ندارد.
مسأله 34. بايد پارچهای كه از ناف تا زانو را میپوشاند، بقدری نازك نباشد كه پوست بدن از زير آن نمايان باشد، و احوط در پارچهای كه بدوش انداخته میشود نيز اين است، كه به حدی كه گفته شد نازك نباشد.
مسأله 35. اگر لباس احرام در بعض حالات احرام نجس شود، احتياط مستحبّ آن است كه آن را عوض كند و يا تطهير نمايد، بلكه احوط و اولی آن است كه اگر محرم بدنش نجس شود نجاست را از آن زايل كند.
مسأله 36. جامه احرام زن نيز مثل جامه احرام مرد، بايد از ابريشم خالص نباشد، بلكه احتياط آن است كه ساير لباسهای او نيز از ابريشم خالص نباشد.
مسأله 37. احتياط واجب آن است كه لباس احرام بافتني باشد، چه محرم مرد باشد و چه زن، و از پوست يا مثل نمد ماليده نباشد، و هم چنين از اجناس جديد مثل پلاستيك و نايلون و امثال آن اگر بافته نيستند، نباشد.
دوم ـ از واجبات احرام، نيت است، يعنی قصد كند كه احرام میبندم برای عمره تمتع حجة الاسلام به جهت اطاعت فرمان خداوند عالم. و معنای احرام بستن، آن است كه برای توجه به مكه، و بجا آوردن اعمال حج و عمره، برخود قرار دهد و ملتزم شود كارهائی را كه در عمره تمتع بر او حرام است ترك نمايد، و مستحب است كه نيت احرام را به زبان بياورد چنانچه گذشت.
سوم ـ گفتن چهار تلبيه است بعد از نيت، و صورت آن اين است كه بگويد:
لَبَّيْكَ اَللّهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لا شَرِيكَ لَكَ لَبَّيْكَ،
و بنابر احتياط واجب جمله ذيل نيز گفته شود.
إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لاشَريكَ لَكَ
و بهتر، اضافه يك لَبَّيْكَ ديگر است بعد از لا شَرِيكَ لَكَ، و واجب است كه اين عبارت را به عربی صحيح بگويد، و احوط و اولی كسر همزه اِنَّ و فتح كاف الملك است، و واجب است كسی كه اين عبارت را نمیداند به طور صحيح آن را ياد بگيرد، يا كسی به او در وقت گفتن تلقين كند، و اگر ممكن نشد، به هر صورت كه میتواند بگويد، و ترجمهاش را به فارسی يا زبان ديگر بگويد، و نايب هم بگيرد رجاءاً كه از طرف او بطور صحيح بگويد.
مسأله 38. مكرر گفتن اين چهار تلبيه مستحب است، و بيش از يك مرتبه گفتن آن واجب نيست.
مسأله 39. شخص محرم تا محل نشده جايز نيست لباس دوخته بپوشد، ولی بيرون آوردن لباس احرام برای او در صورتی كه ناظر محترم نباشد جايز است.
مسأله 40. هر گاه پوشيدن لباس احرام را فراموش نمايد، و پيش از آن كه مشغول طواف شود، بخاطرش بيايد، احوط آن است كه به ميقات برگردد، و لباس احرام را بپوشد، و تلبيه را هم رجاءاً بگويد، و اگر برگشتن به ميقات ممكن نباشد، هر مقدار ممكن است برگردد، و در آنجا بپوشد، و اگر برگشتن اصلا ممكن نشود، هر جا به خاطرش آمد همانجا لباس احرام بپوشد، و تلبِيَه را بنحوی كه ذكر شد بگويد، و اگر با تمكن برنگشت، و هر جا يادش آمد لباس احرام پوشيد، احرام او صحيح است علی الظاهر، گرچه خلاف احتياط است.
مسأله 41. معلوم شد كه احرام اين است كه شخص ملتزم شود، و بر خود قرار دهد، ترك كارهائی را كه در حال احرام حرام است. پس لازم است آن كارها را، پيش از نيت احرام بطور اجمال بشناسد، تا در موقع نيت، ترك آنها را بر خود قرار دهد، و كفايت میكند كه در نظر داشته باشد ترك محرماتی كه در مناسك نوشته شده، و لازم نيست كه بطور تفصيل در وقت احرام آن كارها در نظرش باشد.