موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل بيست و يكم:
امر به معروف و نهى از منكر، نظارتى همگانى
«معروف» در لغت به معناى شناخته شده و «منكر» به معناى ناشناس است و به اين ترتيب كارهايى كه به حكم عقل از امور نيك شمرده مىشوند، و نيز كارهايى كه شرع بر انجام آنها امر نموده است چه واجب و چه مستحب، معروف ناميده مىشود و كارهايى كه در نظر عقل و فطرت پاك آدمى زشت و ناپسندند و نيز كارهايى كه شرع از انجام آنها نهى نموده است چه حرام و چه مكروه، منكر ناميده مىشوند.
يكى از وظايف بسيار مهم هر مسلمان تشويق ديگران به خوبىها و بازداشت آنان از بدىهاست؛ بدين معنا كه همه انسانها بايد نسبت به يكديگر احساس وظيفه نموده و خود را در برابر كارهايى كه در اجتماع توسط مردم يا دولتمردان انجام مىگيرد مسؤول دانسته و با نظارت و مراقبت همگانى آنها را به كارهاى نيك دعوت نموده و از كارهاى ناشايست بازدارند.
در منطق اسلام نظارت افراد بر كارهايى كه در اجتماع صورت مىگيرد به عنوان يك حق طبيعى كه ناشى از پيوند سرنوشتهاست قلمداد
(325)
شده است؛ چرا كه آثار هيچ كار ناشايستى در نقطه خاصى محدود نمىشود، بلكه به ساير نقاط نيز سرايت مىكند و هر معصيت و ناهنجارى فردى مىتواند به صورت يك آسيب اجتماعى درآيد.
در حقيقت همانگونه كه پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم فرمودهاند، فرد معصيتكار در ميان اجتماع نظير كسى است كه با جمعى سوار كشتى شده و هنگامى كه كشتى در وسط دريا قرار مىگيرد با وسيلهاى چون تبر مشغول سوراخ كردن جايى كه خود بر آن نشسته مىگردد و وقتى به او اعتراض شود در جواب مىگويد: من در سهم خود تصرف مىكنم و جايى را كه خود بر آن نشستهام سوراخ مىكنم؛ در اين جا اگر ديگران او را از اين كار خطرناك باز ندارند طولى نمىكشد كه آب دريا به داخل كشتى نفوذ كرده و همگى يكباره در دريا غرق مىگردند.(1)
قرآن كريم در اين باره مىفرمايد: «والمُؤمِنونَ والمُؤمِناتُ بَعْضُهم أَولياءُ بَعْضٍ يأمُرونَ بِالمَعرُوفِ وَ يَنْهَونَ عَنِ المُنكَرِ»(2) يعنى: مردان و زنان با ايمان بر يكديگر ولايت داشته، يار و ياور يكديگر بوده و امر به معروف و نهى از منكر مىنمايند.
از نظر قرآن انسانهاى با ايمان به واسطه ولايتى كه بر يكديگر دارند در مقابل همديگر مسؤول بوده و بايد يكديگر را به كارهاى پسنديده دعوت نموده و از بدىها باز دارند.
خداوند متعال در قرآن كريم يكى از امتيازات مسلمانان را بسيج آنها
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ كنز العمّال،ج3،ص69و70،شماره5533.
2 ـ سوره توبه(9): آيه71.
(326)
در انجام امر به معروف و نهى از منكر براى خدمت به جامعه انسانى معرفى كرده و به واسطه اين امتياز آنها را بهترين امت ناميده است: «كُنْتُم خَيرَ اُمَّةٍ اُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ تَنْهَونَ عَنِ المُنكَرِ»(1) يعنى: شما بهترين امتى هستيد كه به نفع انسانها پا به مرحله وجود گذاشتيد زيرا كه امر به معروف و نهى از منكر مىنماييد.
انجام اين واجب الهى ضامن گسترش ايمان به خدا و اجراى همه قوانين فردى و اجتماعى مىباشد و سهل انگارى در انجام آن زمينه سست شدن روح ايمان را در دلها فراهم آورده و پايههاى آن را فرو مىريزد و امور جامعه را از دست شايستگان خارج نموده و به دست افراد پست و شرور داده و مسلمانان را از اوج عزت به پرتگاه نابودى و ذلت مىكشاند.
براى آگاهى از اهميت اين دستور الهى و نقش آن در سلامت فرد و جامعه و محيط، ذكر پارهاى از سخنان پيشوايان دين در اين باره لازم و ضرورى است:
1 ـ پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم : «تا زمانى كه پيروان من امر به معروف و نهى از منكر نموده و بر نيكى و تقوا بسيج شوند در حال خير و سعادت هستند، ولى وقتى از اين كار دست بكشند خير و بركت از آنها رخت بسته و برخى بر ديگران مسلط شده و ياورى برايشان در زمين و آسمان پيدا نمىشود.»(1)
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ سوره آل عمران(3): آيه110.
2 ـ وسائل الشيعه،ج16،ص123،حديث18.
(327)
2 ـ پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم : «بالاترين شهداى امت من شخصى است كه در مقابل حاكم ستمگرى بايستد واو را امر به معروف و نهى از منكر نمايد و به واسطه اين كار به دست او كشته شود؛ اين چنين شهيدى جايگاهش در بهشت بين حمزه و جعفر است.»(1)
3 ـ امام على عليهالسلام : «تمام كارهاى نيك و حتى جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر چون قطرهاى در برابر درياست.»(2)
4 ـ امام باقر عليهالسلام : «امر به معروف و نهى از منكر دو واجب بزرگ الهى است و به وسيله آنها بقيه واجبات برپا شده، راهها امن گشته، درآمدها مشروع و حلال شده، حقوق افراد تأمين گرديده، زمين رو به آبادى رفته، از دشمنان خدا انتقام گرفته شده و در پرتو آن همه كارها روبراه مىگردد.»(3)
5 ـ امام رضا عليهالسلام : «امر به معروف نموده و از بدىها جلوگيرى نماييد وگرنه بدان بر شما مسلط شده و ديگر دعاى خوبانتان مستجاب نمىگردد.»(4)
پاسخ يك اشكال: گاهى به عنوان اشكال گفته مىشود كه عمل به اين دستور دينى باعث خودسرى افراد و اِعمال سليقههاى شخصى و در نتيجه پديد آمدن آشفتگى و هرج و مرج در ميان جامعه اسلامى خواهد شد؛ در جواب بايد گفت: امر به معروف و نهى از منكر داراى
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ معالم القربه فى احكام الحسبه،ص67و68.
2 ـ وسائل الشيعه،ج16،ص134،حديث9.
3 ـ همان،ص119،حديث6.
4 ـ همان،ص118،حديث4.
(328)
مراتب و درجات گوناگون است و در مواردى كه لازمه عمل به اين تكليف الهى كشتن، مجروح نمودن يا كتك زدن فرد گنهكار باشد، بدون اجازه حاكم شرعِ داراى شرايط نمىتوان به چنين عملى دست زد، از اين رو بديهى است كه نه تنها از عمل به اين دستور مهم الهى جامعه دچار هرج و مرج نخواهد شد، بلكه جامعه مرده و فاقد تحرك به يك مجتمع زنده و فعال كه در آن همه انسانها مراقب رفتار يكديگرند تبديل مىگردد.
شرايط امر به معروف و نهى از منكر
در صورت وجود شرايط زير امر به معروف و نهى از منكر واجب بوده و ترك آن معصيت مىباشد:
1 ـ كسى كه مىخواهد عهدهدار اين وظيفه گردد بايد «معروف» را از «منكر» تشخيص دهد؛ پس كسى كه خود نسبت به معروف و منكر آگاهى ندارد نمىتواند امر به معروف و نهى از منكر نمايد.
2 ـ احتمال دهد كه امر و نهى او اثربخش است؛ پس اگر مىداند كه گفتار او هيچ گونه اثر مثبتى ندارد، امر به معروف و نهى از منكر واجب نيست.
زمين شوره سنبل(1) بر نيارد در او تخم عمل ضايع مگردان(2)
3 ـ بداند يا مطمئن باشد كه معصيتكار قصد ادامه و تكرار گناه را دارد؛ پس در صورتى كه بداند يا گمان كند كه او ديگر گناه را تكرار
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ خوشه گندم و مانند آن.
2 ـ همان،ص94،حكايت38.
(329)
نمىكند واجب نيست.
4 ـ به واسطه امر و نهى فساد بزرگترى پيش نيايد؛ پس اگر بداند يا گمان كند يا احتمال صحيح عقلايى دهد كه در اثر امر و نهى زيان جانى يا آبرويى يا مالى قابل توجهى به او يا ديگران مىرسد، امر و نهى واجب نمىباشد بلكه در بسيارى موارد حرام است.
5 ـ پيش از او افراد ديگرى عهدهدار اين وظيفه نشده باشند؛ پس اگر بعضى از افراد نسبت به آن اقدام كردهاند و مقصود حاصل شده باشد، واجب بودن امر و نهى از وى ساقط مىشود، چرا كه امر به معروف و نهى از منكر «واجب كفايى» است يعنى به واسطه انجام آن توسط برخى افراد تكليف از دوش ديگران برداشته مىشود.
چو كارى بى فضول(1) من برآيد مرا در وى سخن گفتن نشايد
وگر بينم كه نابينا و چاه است اگر خاموش بنشينم گناه است(2)
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ خوشه گندم و مانند آن.
2 ـ گلستان،باب اول در سيرت پادشاهان،ص54،حكايت4.
3 ـ دخالت.
(297)
پرسش: امر به معروف نسبت به انجام مستحبات و نهى از منكر نسبت به مكروهات چه حكمى دارد؟
پاسخ: در اين گونه موارد امر و نهى مستحب است.
پرسش: آيا در تمام مواردى كه به واسطه امر به معروف و نهى از منكر زيان جانى يا مالى به انسان وارد مىگردد اين وظيفه از عهده انسان ساقط مىشود؟
پاسخ: خير، بلكه در مواردى كه معروف يا منكر از امورى هستند
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ دخالت.
2 ـ همان،ص94،حكايت38.
(330)
كه شارع مقدس براى آنها اهميت زيادى قائل است، مانند نگهبانى از قرآن و حفظ عقايد مسلمانان و استقلال آنها، به خاطر وارد شدن زيان جانى و مالى اين تكليف ساقط نمىشود و اگر حفظ اين امور بر بذل جان و مال متوقف باشد بايد آن را بذل نمود؛ البته تشخيص اين امور كار هر كس نيست، و در اين گونه موارد اجازه حاكم شرع جامعالشرايط شرط است.
مراحل امر به معروف و نهى از منكر
براى انجام اين وظيفه مهم درجات و مراتبى وجود دارد كه در صورت احتمال دسترسى به هدف مورد نظر از طريق اجراى مرتبه پايين امر و نهى، نمىتوان به مرحله بالا قدم گذاشت، اين مراتب عبارتند از:
1 ـ اقدام رفتارى: به اين معنا كه در ابتداى كار بايد با گناهكار به گونهاى برخورد شود كه او احساس كند انجام گناه سبب چنين برخوردى با او شده است؛ مثل اين كه از او روى برگرداند يا با چهره گرفته و ناراحت با او ملاقات كند و يا رفت و آمد خود را با وى قطع نمايد.
2 ـ اقدام زبانى: كه در اين مرحله بايد گناهكار را با پند و اندرز از انجام گناه نهى نموده و به سوى معروف فراخواند، ولى اگر موعظه و پند در او تأثيرى نمىكند، در صورتى كه درشتى در گفتار مؤثر واقع مىشود بايد بدينگونه امر و نهى نمود.
3 ـ اقدام عملى: به اين معنا كه اگر گناهكار بدون زور و اِعمال قدرت دست از منكر نمىكشد و يا معروف را به جا نمىآورد، واجب
(331)
است از قدرت و زور استفاده گردد، ولى اگر اين كار متوقف بر مجروح نمودن يا كشتن فرد گناهكار است خودسرانه نمىتوان دست به چنين كارى زد، بلكه پس از وجود همه شرايط گفته شده اين مرحله بايد با اجازه مجتهد جامعالشرايط انجام شود.
چند توصيه و سفارش
1 ـ دعوت به نيكىها و جلوگيرى از بدىها بايد به منظور اصلاح فرد و جامعه و از روى دلسوزى و حسن نيت انجام گيرد و از هر گونه انتقامجويى و كينه شخصى به دور باشد.
2 ـ در انجام اين وظيفه نهايت لطف و محبت و سعه صدر به كار رفته و از بهترين و كارآمدترين شيوه و روش استفاده شود و از اعمال خشونت و رفتار ناشايست و انجام معصيت و كارهايى كه اثر نامطلوب و معكوس دارد خوددارى شود. روش پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم و ساير پيشوايان عليهمالسلام نشان مىدهد كه آنها به هنگام اجراى اين وظيفه نهايت لطف و محبت را به خرج مىدادند و به همين جهت سرسختترين افراد به زودى در برابر آنها تسليم مىشدند.
3 ـ در صورتى كه امر و نهى بعضى از افراد سودمند نباشد ولى برخى ديگر احتمال دهند كه اين كار از عهده آنان بر آمده و امر و نهىشان اثر بخش است، بايد در اين زمينه اقدام نمايند.
4 ـ انجام اين واجب الهى در پارهاى از موارد و برخى نابسامانىها از يك فرد ساخته نيست و نيازمند گردآمدن گروهى از خيرخواهان و
(332)
تشريك مساعى آنان در اين زمينه است.
5 ـ عمل به اين وظيفه خالى از سختىها و مشكلات نيست؛ زيرا كه برخى انسانهاى سودجو و سلطه طلب به آسانى حق را پذيرا نيستند و چه بسا در مواردى در صدد آزار واذيت افرادى كه امر به معروف و نهى از منكر مىكنند برآيند، پس در انجام اين وظيفه بايد شكيبايى و استقامت به خرج داده و به اندك سختى و مشكلى از ميدان خارج نشد. حضرت لقمان عليهالسلام در نصايح خود به فرزندش چنين مىگويد: «پسرم! نماز بپادار و امر به معروف و نهى از منكر كن و بر اين كار (از مردم نادان) هر آزار كه بينى صبر پيشهگير كه اين كار (صبر در راه تربيت و هدايت خلق) نشانهاى از عزم ثابت در امور عالم است»(1).
6 ـ در اين عصر و دوران، اقدام به تأسيس مجامع فرهنگى يا نشر كتب و نشريات مفيد يا توليد برنامههاى راديويى و تلويزيونى و مشابه آن كه موجب تقويت پايههاى عقيدتى، اخلاقى و عملى و يا رشد افكار و بالا رفتن سطح معلومات اجتماعى و دينى مردم مىشود، از وظايف مهمّى است كه شايسته است افراد به اندازه قدرت و توان خود به آن عمل نمايند و ممانعت از آن جايز نيست؛ همچنين وسايل ارتباط جمعى موجود بايد در جهت اشاعه مكارم اخلاق و خصال پسنديده انسانى و اشاعه فرهنگ اسلامى قرار گيرند و در اين زمينه از انديشههاى متفاوت بهره جويند و از ترويج فرهنگ ضد اسلامى و بىبندوبارى به شدّت پرهيز نمايند.
پرسش: در صورتى كه جلوگيرى گناهكار از گناه متوقف بر گرفتن
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ سوره لقمان(31): آيه17.
(333)
ابزار انجام گناه از وى و يا از بين بردن آن وسايل باشد، آيا مىتوان آن ابزار را از وى به زور گرفت و يا آن را از بين برد؟
پاسخ: بله، در صورت انحصار چاره، اين كار جايز بلكه واجب است؛ همچنين اگر جلوگيرى گناهكار از گناه متوقف بر خارج كردن وى از محل انجام گناه باشد مىتوان چنين كارى را انجام داد.
پرسش: آيا براى جلوگيرى از انجام گناه توسط كسى، انسان مىتواند خود مرتكب گناه شود؟
پاسخ: خير جايز نيست، مگر اين كه گناهى كه فرد گناهكار مىخواهد انجام دهد بسيار بزرگ باشد و شارع مقدس به هيچ وجه راضى به انجام آن نباشد؛ مثل اين كه كسى مىخواهد به ناحق فردى را بكشد، كه در اين صورت به هر شكلى كه ممكن است با رعايت مراتب و درجات نهى از منكر بايد از انجام آن گناه جلوگيرى نمود، گرچه انسان مجبور باشد كارى كه گناهش به مراتب كمتر از آن گناه است را مرتكب گردد.
پرسش: اگر كسى به قصد كشتن انسان بىگناهى به او حملهور گردد و جلوگيرى از اين كار چه بسا باعث مجروح شدن يا كشته شدن فرد مهاجم گردد، آيا در اين موارد نيز اجازه مجتهد جامعالشرايط لازم است؟
پاسخ: خير، در اين گونه موارد بايد به هر شيوه ممكن جلوى قتل را گرفت گرچه اين كار به كشته شدن فرد حمله كننده منجر شود.
وقت ضرورت چو نماند گريز دست بگيرد سر شمشير تيز(1)
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ گلستان،باب اول در سيرت پادشاهان،ص45،حكايت1.
(334)