موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
فصل هشتم:
نماز، شكوه بندگى
اولين فرع از فروع دين و يكى از مهمترين اعمال هر فرد مسلمان، بلكه يكى از مهمترين عبادات اديان الهى قبل از اسلام نماز است. اقامه اين عبادت سابقهاى ديرينه داشته و در دستور كار همه پيامبران بوده است.
حضرت ابراهيم عليهالسلام بعد از آوردن اسماعيل و مادرش هاجر به سرزمين خشك و خاموش مكه در دعا و نيايش خود به درگاه خداوند چنين مىفرمايد: «پروردگارا! من بعضى از فرزندانم را در سرزمين فاقد هر گونه زراعت و آب و گياه نزد خانهاى كه حرم تو است گذاشتم، پروردگارا! به خاطر اين كه نماز را برپاى دارند»(1). و در فراز ديگرى از مناجات خويش مىگويد: «پروردگارا! من و ذريه مرا نمازگزار قرار بده»(2).
خداوند كريم در وصف حضرت اسماعيل عليهالسلام چنين مىگويد: «و هميشه اهل خود را به اداء نماز و پرداخت زكات امر مىنمود»(3).
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ سوره ابراهيم(14): آيه37.
2 ـ همان،آيه40.
3 ـ سوره مريم(19): آيه55.
(213)
و حضرت عيسى عليهالسلام در حالى كه طفلى در گهواره بود چنين گفت: «و خداوند مرا هر كجا باشم براى جهانيان مايه بركت و رحمت گردانيد و تا زندهام به انجام نماز و پرداخت زكات سفارش كرد»(1).
همچنين در قرآن كريم وقتى سخن از پيامبرانى چون حضرت موسى، شعيب، زكريا و لقمان به ميان آمده، مسأله نماز هم مطرح شده است.(2)
در آيات و احاديث بىشمارى اقامه و به پاداشتن نماز يكى از صفات و خصوصيات انسانهاى با ايمان شمرده شده است. هرگاه نماز با شرايط خاصى كه براى آن ذكر شده است بپا گردد، انسان در عالمى از معنويت و روحانيت فرو مىرود و پيوندهاى ايمانى او با خدا چنان مىشود كه زنگار گناه و آلودگى از دل و جان او شسته مىشود.
قرآن كريم نماز را عامل مؤثرى براى بازداشتن انسان از فساد و فحشا مىداند؛ در يك دستور سازنده خداوند به پيامبرش چنين مىگويد: «اَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ»(3) يعنى: اى پيامبر نماز را برپا دار كه نماز انسان را از زشتيها و منكرات باز مىدارد.
و بدين ترتيب هر كه در پى آن است كه بداند آيا نمازش مقبول درگاه الهى است يا خير، بايد بنگرد كه آيا اين نماز او را از زشتيها و بديها باز داشته است يا خير، پس به همان مقدار كه نماز جلوى كارهاى زشت و ناپسند او را گرفته باشد مورد قبول خداوند مىباشد.
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ همان،آيه31.
2 ـ مراجعه شود به سورههاى: طه(20): آيه14 ـ هود(11): آيه87 ـ آل عمران(3): آيه39 ـ لقمان(31): آيه17.
3 ـ سوره عنكبوت(29): آيه45.
(214)
در احاديث پيشوايان دين آمده است كه نماز وسيله عروج و بالا رفتن و تقرّب انسان مؤمن و متقى به سوى پروردگار است، و اگر نماز انسان مورد قبول خداوند قرار گيرد ساير اعمال او نيز قبول خواهد شد، و بر عكس اگر نماز مورد قبول واقع نشود باقى اعمال نيز پذيرفته نمىشود.
امام باقر عليهالسلام مىفرمايد: «نماز ستون دين است؛ نماز همانند عمود و ستونى است كه در وسط خيمه واقع شده است، تا وقتى كه اين ستون پابرجاست طنابها و ميخها بر جاى خود هستند، اما اگر اين ستون كج گشته و بشكند ديگر از طنابها و ميخها كارى برنمىآيد و خيمه نيز بر جاى نخواهد ماند.»(1)
نماز وسيلهاى است جهت شستشوى گناهان انجام گرفته و سدّى است در برابر گناهان آينده؛ چرا كه روح ايمان را در انسان تقويت نموده و نهال خداترسى را در نهاد آدمى پرورش مىدهد؛ نماز عاملى است براى كنار زدن پرده غفلت انسانها از هدفى كه به خاطر آن آفريده شدهاند. اين عبادت در زمانهاى مختلف شبانهروز به انسان اخطار مىدهد كه بيدار باش و غرق در زندگى مادى و لذايذ زودگذر نشو. آرى، نماز وسيلهاى است براى پرورش فضايل اخلاقى و تكامل معنوى انسانها و آنها را از جهان محدود مادّه و چهار ديوارى عالم طبيعت بيرون برده به آسمانها دعوت نموده و با فرشتگان همصدا و همراز مىسازد.
در حديثى از پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم نقل شده است كه ايشان خطاب به جمعى كه در حضورش بودند، چنين فرمودند: «اگر بر در خانه يكى از
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ وسائل الشيعه،ج4،ص27،حديث12.
(215)
شما نهر آبى باشد و در هر شبانهروز پنج مرتبه در آن خود را شستشو دهد، آيا كثافت در بدن او باقى خواهد ماند؟ گفتند: خير، حضرت فرمودند: نماز همانند آن نهر جارى است كه با خواندن هر نمازى گناهانى كه در فاصله دو نماز انجام شده است از بين خواهد رفت.»(1)
با توجه به آنچه ذكر شد شايسته است انسان نماز را بسيار مهم شمرده، آن را در اول وقت و با توجه كامل و خضوع و خشوع به جا آورده، توجه داشته باشد كه با چه كسى سخن مىگويد و خود را در مقابل عظمت و بزرگى او ناچيز به حساب آورد. علاوه بر اين كه مىبايست همواره در طول نماز دلش همراه تنش باشد و از هر گونه تظاهر و خودنمايى اجتناب ورزد، چرا كه نمازى كه براى خداوند بر پا نشود، نه تنها اجرى ندارد، بلكه راه دوزخ را هموار مىسازد:كليدِ درِ دوزخ است آن نماز كه در چشمِ مردم گزارى(2) دراز(3)
اگر جز به حقّ مىرود جادهات در آتش فشانند سجّادهات(4)
همچنين سزاوار است نمازگزار از كارهايى كه ثواب نماز را كم مىكند پرهيز نمايد؛ مثلاً در حال خوابآلودگى و خوددارى از ادرار به نماز نايستد و در موقع نماز از غفلت و شتاب زدگى و انجام كارهايى كه نماز را سبك مىنمايد پرهيز كند.
ابوبصير يكى از اصحاب امام صادق عليهالسلام مىگويد: پس از وفات
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ همان،ص12،حديث3.
2 ـ به جاى آورى.
3 ـ طولانى.
4 ـ بوستان،باب پنجم در رضا،ص143.
(216)
حضرت صادق عليهالسلام براى تسليتگويى خدمت امّحميده همسر حضرت رفتم، او گريه نمود و من هم به گريه افتادم، بعد به من گفت: اگر امام را هنگام جاندادن مىديدى شگفتزده مىشدى، چرا كه او چشمانش را باز كرد، سپس فرمود: همه خويشاوندان مرا جمع كنيد، ما همه را حاضر كرديم، حضرت به آنها نگاه كرد و اين جمله را فرمود: «شفاعت و دستگيرى ما (اهلبيت) شامل حال كسانى كه نماز را سبك شمارند نخواهد شد.»(1)
قرآن كريم در توبيخ كسانى كه ارزشى براى نماز قائل نيستند و به اوقات و اركان و شرايط و آداب آن اهميتى نمىدهند چنين مىگويد: «فَوَيْلٌ لِلمُصَلِّين * الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِم ساهُون»(2) يعنى: واى بر نمازگزاران، آنهايى كه غافل از نماز خويش هستند، و نيز در مقام معرفى منافقين يكى از نشانههاى آنها را چنين ذكر مىكند: «هنگامى كه به نماز برخيزند سرتاپاى آنها غرق كسالت و بى حالى است در برابر مردم ريا و خودنمايى مىكنند و خدا را جز مقدار كمى ياد نمىكنند.»(3)
امام باقر عليهالسلام مىفرمايد: «روزى پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم در مسجد نشسته بودند كه مردى وارد مسجد شد و مشغول نماز شد، ولى ركوع و سجود خود را به طور كامل و صحيح به جا نياورد، پيامبر اكرم فرمودند: اين شخص همانند كلاغ به زمين نوك زد، اگر اين شخص از دنيا برود و
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ وسائل الشيعه،ج4،ص26و27،حديث11.
2 ـ سوره ماعون(107): آيه4و5.
3 ـ سوره نساء(4): آيه142.
(217)
نمازش اين گونه باشد بر غير دين من از دنيا رفته است.»(1)
در روايت ديگرى از پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم آمده است: «دزدترين دزدها كسى است كه از نماز خود مىدزدد، به اين معنى كه آن را كامل بجا نمىآورد.»(2)
از آنچه بيان شد حال كسانى كه اهل خواندن نماز نيستند و اين واجب را ناديده مىگيرند به خوبى روشن مىگردد.
وامش مده آن كه بى نمازست گرچه دهنش ز فاقه(3) باز است
كو فرض(4) خدا نمىگزارد از قرض تو نيز غم ندارد(5)
اقسام نماز
نماز به طور كلى بر دو قسم است: واجب و مستحب.
الف ـ نمازهاى مستحب
نمازهاى مستحب بسيار زياد است و به آنها «نافله» نيز مىگويند. يكى از اين نمازهاى مستحب نافلههاى شبانهروزى است كه تعداد ركعتهاى اين نافله در روز جمعه سى و هشت ركعت و در روزهاى ديگر هفته سى و چهار ركعت مىباشد.
يكى از اين نافلههاى شبانهروزى معروف به «نافله شب» يا همان «نماز
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ وسائل الشيعه،ج4،ص31و32،حديث2.
2 ـ بحار الانوار،ج81،ص263و264،حديث 66.
3 ـ فقر و تنگدستى.
4 ـ نماز واجب.
5 ـ گلستان،باب هشتم در آداب صحبت،ص279،حكايت66.
(218)
شب» است. در سخنى از پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم آمده است: «بهترين شما آنهايى هستند كه در سخن گفتن مؤدب بوده و گرسنگان را سير نموده و در حالى كه مردم خواب هستند نماز شب را بپا مىدارند.»(1) و در سخن ديگرى آمده است: «هر كه نماز شب را بپا دارد صورت (و سيرتش) در روز نيكو خواهد شد.»(2)
با توجه به اين كه كارها و گرفتارىهاى زندگى روزانه، انسان را به خود جلب كرده و قلب را از توجه كامل به سوى خداوند متعال باز مىدارد، در نيمههاى شب و هنگام سحر كه غوغاى زندگى مادى فرو نشسته است و روح و جسم در پرتو مقدارى خواب از آرامش خوبى بهرهمند گشته، حالت معنوى و نشاط خاصى به انسان دست مىدهد كه بىنظير است. آرى در اين محيط آرام و لحظات تنهايى و به دور از هر گونه خودنمايى و تظاهر در اثر حضور قلب و توجه به حضرت حق در نماز و نيايش حالتى به انسان دست مىدهد كه فوقالعاده روحبخش و نشاطآور است، به همين دليل دوستان و عاشقان خدا هميشه از عبادتهاى آخر شب براى تصفيه روح و تقويت ايمان و تكميل اخلاص خويش توان و نيرو مىگيرند.هر گنج سعادت كه خدا داد به حافظ از يُمنِ(3) دعاى شب و درس(4) سحرى بود(5)
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ بحار الانوار،ج84،ص142و143،حديث14.
2 ـ همان،ص148،حديث22.
3 ـ يُمنْ: بركت.
4 ـ در برخى نسخهها به جاى كلمه «درس» كلمه «ورد» به معناى ذكر و دعا آمده است.
5 ـ ديوان حافظ،ص211،سطر10.
(219)
نماز شب آداب زيادى دارد، ولى براى بهرهگيرى عاشقان اين عمل روحانى در اين جا سادهترين صورت آن را براى عزيزان نوجوان بيان مىنماييم، اميد است كه در خلوتهاى شبانه با حضرت حق، ما را نيز فراموش نكرده و از دعاى خالصانه خويش محروم نسازند.
طريقه خواندن نماز شب كه مجموع آن يازده ركعت است به ترتيب بدين قرار است:
1 ـ هشت ركعت از اين نماز را بايد به نيّت «نماز شب» بخوانيم، كه البته بايد اين هشت ركعت را به صورت چهار نماز دو ركعتى مثل نماز صبح به جا آوريم.
2 ـ يك نماز دو ركعتى به نيّت «نماز شَفْع» مثل نمازهاى قبلى مىخوانيم.
3 ـ در آخرين مرحله يك نماز يك ركعتى به نيّت «نماز وَتْر» مىخوانيم؛ بدين صورت كه بعد از نيّت اين نماز حمد و سوره را خوانده بعد از آن قنوت گرفته و در آن به افراد مؤمن نيز دعا مىنماييم، بعد به ركوع رفته و بعد از آن دو سجده به جا مىآوريم و سپس با تشهد و سلام نماز را به پايان مىرسانيم.
لازم به تذكر است كه اين نمازها اذان و اقامه ندارد و در هر يك از نمازهاى گفته شده مىتوان قبل از ركوع ركعت دوم قنوت گرفته و به دعا و راز و نياز پرداخت؛ ولى قنوت نماز شَفْع احتياطا به اميد ثواب بجا آورده شود، و قنوت نماز وتر هر چه طولانىتر باشد بهتر است.
وقت اين نماز از نيمه شب تا اذان صبح است و بهتر است آن را نزديك
(220)
اذان صبح بخوانند، ولى مسافر و كسى كه براى او سخت است اين نماز را در اين وقت بخواند، مىتواند آن را در اول شب به جا آورد.
ب ـ نمازهاى واجب
اقسام نمازهاى واجب عبارتند از:
1 ـ نمازهاى شبانهروزى كه نماز جمعه نيز يكى از آنهاست؛ و عبارتند از: نماز صبح دو ركعت، ظهر و عصر هر كدام چهار ركعت، مغرب سه ركعت و عشا چهار ركعت؛ بنابراين مجموع نمازهاى شبانه روزى واجب 17 ركعت مىباشد كه اين مقدار در سفر به 11 ركعت كاهش مىيابد، زيرا مسافر با شرايطى كه در رساله توضيحالمسائل ذكر شده است بايد نمازهاى «ظهر»، «عصر» و «عشاء» را شكسته يعنى دو ركعتى به جا آورد.
البته هر يك از اين نمازهاى پنجگانه داراى اوقات مشخص و مقررى هستند كه تفصيل آن در رساله توضيحالمسائل آمده است، و انسان وقتى مىتواند مشغول هر يك از اين نمازها گردد كه اطمينان نمايد وقت آن فرا رسيده است؛ همچنين هر يك از نمازهاى ظهر و عصر و نيز مغرب و عشا داراى ترتيب بوده و بايد نماز ظهر را بر عصر و نماز مغرب را بر عشا مقدم نمود، و اگر نمازگزار از روى عمد نماز عصر را بر ظهر يا نماز عشا را بر مغرب مقدم نمايد نمازش باطل است.
2 ـ نماز آيات كه به واسطه اين امور بر انسان واجب مىگردد: الف ـ گرفتن خورشيد (كسوف)؛ ب ـ گرفتن ماه (خُسوف)؛ ج ـ آمدن زلزله؛ د ـ آمدن رعد و برق و بادهاى سياه و سرخ و هر پديده آسمانى و بنابر احتياط واجب هر پديده زمينى مانند رانش زمين در صورتى كه بيشتر
(221)
انسانها از آنها وحشت نمايند.
3 ـ نماز ميّت كه پس از غسل دادن و كفن و حنوط كردن مرده مسلمان و قبل از دفن كردن او واجب است بر بدنش خوانده شود.
4 ـ نماز طواف واجب و گرديدن به دور خانه خدا.
5 ـ نمازى كه از پدر قضا شده و او از دنيا رفته و اكنون آن نماز برجا مانده كه انجام آن بر پسر بزرگتر واجب است و در صورت نداشتن پسر بنابر احتياط واجب بر بزرگترين مردى كه در نزديكترين طبقه ارث به آن ميت قرار دارد، واجب است آن را بخواند.
6 ـ نمازى كه به واسطه نذر يا عهد يا قسم خوردن واجب شده است؛ مثلاً گفته: از براى خداست بر من كه اگر فلان حاجتم برآورده شود فلان مقدار نماز براى تقرّب به خداوند بخوانم، كه بعد از برآورده شدن حاجتش بر او واجب مىشود.
7 ـ نماز عيد فطر و عيد قربان در زمان حضور امام معصوم عليهالسلام ، ولى خواندن آن در زمان غيبت مثل اين زمان مستحب مىباشد و مىتوان آن را به صورت فرادى يا جماعت خواند.
براى اطلاع از شيوه نمازهاى جمعه، آيات، ميت، طواف، عيد فطر و عيد قربان و شرايط هر يك از آنها مىتوانيد به رساله توضيحالمسائل مراجعه نماييد.
پرسش: اگر كسى يقين پيدا كرد كه وقت نماز شده است ولى بعد از خواندن نماز متوجه شد كه همه نمازش را قبل از وقت خوانده است، نماز خوانده شده چه حكمى دارد؟
(222)
پاسخ: بايد دوباره نمازش را در وقت بخواند.
پرسش: اگر نمازگزار هنگامى كه مشغول خواندن نماز ظهر است در بين نماز يادش بيايد كه نماز ظهر را خوانده است چه كار بايد بكند؟
پاسخ: بايد آن نماز را رها كرده نماز عصرش را بخواند. و همچنين است اگر در بين نماز مغرب بفهمد نماز مغربش را خوانده است.
پرسش: اگر هنگامى كه مشغول نماز عصر است بفهمد كه نماز ظهرش را نخوانده وظيفهاش چيست؟
پاسخ: بايد نيت نمازش را به نماز ظهر برگرداند و نماز را ادامه دهد و بعد از تمام كردن آن نماز، نماز عصرش را بخواند و همچنين است اگر در بين نماز عشا و قبل از رفتن به ركوع ركعت چهارم بفهمد كه نماز مغربش را نخوانده است.
(223)