صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
فصل سوم
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی

فصل سوم:

نيكى در حق پدر و مادر

 

عواطف انسانى و مسأله حق‏شناسى از زحمات پدر و مادر به‏تنهايى براى رعايت احترام در برابر آنها كفايت مى‏كند، ولى دين اسلام به جهت اهميت اين مسأله در مورد احترام والدين آن قدر سفارش و تأكيد كرده كه در كمتر مسأله‏اى چنين پافشارى ديده شده است. براى پى بردن به عظمت و اهميت مطلب به اين موارد توجه كنيد:

1 ـ در قرآن مجيد در موارد متعددى نيكى به پدر و مادر بلافاصله بعد از دعوت به يكتاپرستى قرار گرفته است(1)؛ هم رديفى احترام والدين با توحيد و يگانه پرستى بيانگر اهميتى است كه اسلام براى پدر و مادر قائل است؛ همچنين شكرگزارى در برابر پدر و مادر در قرآن مجيد در رديف شكرگزارى در برابر نعمت‏هاى خدا قرار داده شده است.

2 ـ اگر پدر و مادر كافر باشند باز رعايت احترامشان لازم است، قرآن مجيد مى‏گويد: «اگر پدر و مادرت به تو اصرار كنند كه مشرك


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره بقره(2): آيه83 ـ سوره نساء(4): آيه36 ـ سوره انعام(6): آيه151 ـ سوره اسراء(17): آيات23و24.

(135)

 
شوى اطاعتشان مكن، ولى در زندگى دنيا به نيكى با آنها معاشرت نما»(1).

3 ـ با اين كه جهاد يكى از مهم‏ترين برنامه‏هاى اسلامى است اما تا وقتى كه داوطلب براى نبرد به قدر كافى وجود داشته باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از حضور در صحنه جنگ و جهاد مهم‏تر است و حضور در جبهه اگر موجب ناراحتى آنها گردد جايز نيست.

جابر بن عبداللّه‏ انصارى مى‏گويد: «مردى نزد پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آمد و عرض كرد من جوان بانشاط و ورزيده‏اى هستم و جهاد را دوست دارم ولى مادرى دارم كه از اين موضوع ناراحت مى‏شود، پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم فرمود: برگرد و با مادر خويش باش، قسم به آن خدايى كه مرا به حق مبعوث ساخته، اگر يك شب مادرت با تو مأنوس گردد از يك سال جهاد در راه خدا بهتر است.»(2)

در حديثى از پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم آمده است: «نگاه فرزند از روى محبت به پدر و مادر عبادت است.»(3) و نيز از ايشان نقل شده است: «بترسيد از اين كه مورد غضب پدر و مادر قرار بگيريد و عاق آنها شويد، زيرا بوى بهشت از مسيرى كه معادل پانصد سال راه رفتن است به مشام انسان مى‏رسد ولى هيچ گاه به كسانى كه مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسيد.»(4)


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ سوره لقمان(31): آيه15.

2 ـ وسائل الشيعه،ج15،ص20و21،حديث2.

3 ـ بحار الانوار،ج71،ص80،حديث80.

4 ـ همان،ص61و62،حديث27.

(136)

 
نمونه‏هايى از وظايف فرزند

پرسش: ما بايد چه كارهايى انجام دهيم تا از كسانى باشيم كه در حق پدر و مادر خود احسان و نيكى مى‏نمايند، و از چه كارهايى بايد پرهيز كنيم تا دچار عاق و غضب آنها نگرديم؟

پاسخ: هر شخصى وظايفى در برابر پدر و مادرش دارد كه بايد به آنها عمل نمايد، كه در اين جا به چند نمونه از آن اشاره مى‏شود:

1 ـ در گفتار صدايت را بلندتر از صداى آنها قرار مده و سعى كن با مهربانى و آرامى با آنها سخن بگويى، تو سخن گفتن خودت را مديون پدر و مادر هستى، آنها با شور و علاقه در كودكى با تو سخن گفتند و زبانت را گويا ساختند، بنابراين تو نبايد زبانت را بر ضد كسى كه آن را برايت تيز كرده و گفتگو را به تو آموخته قرار دهى.

در گلستان سعدى آمده است: «وقتى به جهل جوانى بانگ بر مادر زدم، دل‏آزرده به كنجى نشست و گريان همى گفت: مگر خُردى فراموش كردى كه درشتى مى‏كنى؟  

چه خوش گفت زالى(1) به فرزند خويش چو ديدش پلنگ افكن و پيل‏تن   
گر از عهد خُرديت ياد آمدى  كه بيچاره بودى در آغوش من 

--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ زال: پيرفرتوت و سفيد موى.

(137)

 نكردى در اين روز برمن جفا كه تو شيرمردى و من پير زن »(1) 

2 ـ نگاهت به آنها از روى رأفت و مهربانى باشد و اگر به آنها نگاه غضب‏آلود و همراه با عصبانيت نمودى، بدان كه خشم خدا را براى خودت خريده‏اى. امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «اگر حق هم با تو باشد اما با نظر خشم و غضب به پدر و مادرت نگاه كنى از درگاه حق دور شده و نمازت مورد قبول خداوند نيست.»(2)

3 ـ قبل از اين كه آنها چيزى از تو بخواهند نياز آنها را برآورده ساز و مگذار كه آنها آن چيز را از تو درخواست كنند.

4 ـ در راه رفتن جلوتر از آنها راه مرو وچون خواستيد به مجلسى وارد شويد زودتر از آنها وارد نشو و پيش از آنها در آن مجلس منشين.

5 ـ آنها را با نام صدا مزن و از هر گونه بهانه‏گيرى پوچ و غيرمنطقى پرهيز نموده و از كارهايى كه دور از ادب مى‏باشد خوددارى نما. امام باقر عليه‏السلام مى‏فرمايند: «پدرم امام سجاد عليه‏السلام در راه پدر و پسرى را ديدند كه در حركت هستند و پسر در راه رفتن به دست پدر تكيه كرده بود ـ گويا سنگينى خودش را بر پدر انداخته بود ـ پدرم از عمل اين پسر آن قدر ناراحت گرديد كه تا زنده بودند با آن بچه سخن نگفتند.»(3)

از خدا جوييم توفيق ادب  بى‏ادب محروم گشت از لطف رب 

--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ گلستان،باب ششم در ضعف و پيرى،ص224و225،حكايت6.

2 ـ وسائل الشيعه،ج21،ص501،حديث5.

3 ـ همان،ص502،حديث8.

(138)

 بى ادب تنها نه خود را داشت بد  بلكه آتش در همه آفاق زد(1) 

6 ـ سربلندى و عزت و آبروى آنها را در جامعه از بين مبر و با اعمال و رفتارت كارى مكن كه مردم آنها را دشنام داده و بگويند: لعنت بر پدر و مادر كسى كه اين كار را كرده است.

7 ـ در صورتى كه آنها از دنيا رفته‏اند باز آنها را فراموش مكن و نسبت به انجام كارهاى خير و اهداى ثواب آن براى آنها كوتاهى منما؛ زيرا ممكن است انسان در زمان زنده بودن پدر و مادرش عاق و مورد خشم و غضب آنها نگردد اما بعد از مردن آنها در اثر بى‏توجهى نسبت به آنها از عاق شوندگان شمرده شود.

سالها بر تو بگذرد كه گذار  نكنى سوى تربت(2) پدرت 
تو به جاى پدر چه كردى خير تا همان چشم دارى از پسرت(3)

انسان هر كار ناپسندى كه نسبت به پدر و مادر خود انجام دهد در آينده فرزندانش با او همان كار را و چه بسا بدتر از آن را انجام خواهند داد.

 


مادر سزاوار احترام بيشتر

پرسش: از نظر اسلام كدام يك از پدر و مادر حق بيشترى به گردن ما دارند؟

پاسخ: در دستورات دينى نسبت به رعايت حقوق مادر و احترام به او سفارش زيادى شده است؛ چون همان طور كه امام چهارم حضرت



--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ مثنوى معنوى،دفتر اول.

2 ـ خاك گور.

3 ـ گلستان،باب ششم در ضعف و پيرى،ص222و223،حكايت3.

(139)

 
سجاد عليه‏السلام ضمن بيان حقوق انسان‏ها بر گردن يكديگر بيان فرموده‏اند: مادر بارى را حمل كرد كه كسى طاقت حمل آن را نداشت، از شيره جانش به تو خوراند، چيزى را كه هيچ كس حاضر نبود به تو ارزانى دارد، از تو با دست و چشم و گوش و تمام اعضاء مراقبت نمود، بيدار نشست و خفتن آموخت، تو را سير نمود در حالى كه خود گرسنه بود، سيرابت نمود و خود تشنه بود، و در سايه قرارت داد در صورتى كه خود در آفتاب قرار داشت.

در حديثى از امام صادق عليه‏السلام آمده است: «مردى نزد پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله‏وسلم عرض كرد: اى پيامبر! به چه كسى نيكى كنم؟ حضرت فرمود: به مادرت، دوباره سؤال كرد: بعد به چه كسى نيكى كنم؟ حضرت فرمود: به مادرت، براى بار سوم پرسيد: سپس به چه كسى؟ حضرت فرمود: به مادرت، باز دوباره پرسيد: بعد از آن به چه كسى نيكى كنم؟ حضرت فرمود: به پدرت.»(1)

ابن جُنيد بغدادى گويد: روزى از كنار رودخانه‏اى عبور مى‏كردم، عقربى را ديدم كه بسرعت حركت مى‏كند، به دنبالش راه افتادم، كنار نهر آبى آمد و سوار بر لاك‏پشتى كه آنجا بود شد، لاك‏پشت حركت كرد و به آن طرف رودخانه رفت، آنگاه عقرب از روى لاك‏پشت پياده شد و بسرعت خود را به طرف درختى كه جوانى در زير آن دراز كشيده و به خواب رفته بود رسانيد؛ مارى آهسته آهسته به طرف جوان در حركت بود، عقرب بلافاصله مار را نيش زده و از پاى درآورد و از آنجا دور شد؛ جوان را بيدار كرده و به او گفتم: مگر چه كار نيكى انجام داده‏اى كه اين گونه خداوند ترا نجات داد!؟ گفت: امروز مادرم از من خواست تا كوزه‏اش را از چشمه آب كنم و من چنين كارى كردم، و در راه كه به اين جا مى‏آمدم دانشمند و عالمى را ديدم كه قصد داشت سوار بر اسب خويش شود من ركاب اسب را برايش گرفتم تا آن مرد حكيم بر حيوان سوار شد، و اين گونه خداوند پاداش كارم را داد.


--------------------------------------------------------------------------------

1 ـ وسائل الشيعه،ج21،ص491،حديث1.

(140)

 
گونه خداوند ترا نجات داد!؟ گفت: امروز مادرم از من خواست تا كوزه‏اش را از چشمه آب كنم و من چنين كارى كردم، و در راه كه به اين جا مى‏آمدم دانشمند و عالمى را ديدم كه قصد داشت سوار بر اسب خويش شود من ركاب اسب را برايش گرفتم تا آن مرد حكيم بر حيوان سوار شد، و اين گونه خداوند پاداش كارم را داد.

(141)