موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی سیستانی
سؤال 174 : شخصى هفت بار طواف مى كند و هر شوطى را از حجرالاسود آغاز مى كند و كنار ركن يمانى نيت پايان يافتن آن شوط مى كند، حال وظيفه اش چيست؟
جواب : طوافش باطل است. حال اگر اين اتفاق در عمره تمتع يا حج باشد و بتواند قبل از فوت وقت آن را دريابد و جبران كند، حجش صحيح است وگرنه حجش باطل است و بر او واجب است آن را اعاده كند و همچنين احتياط واجب آن است كه شترى به عنوان كفاره ذبح كند.
سؤال 175 : اگر مكلف در عمره تمتع بر اثر فراموشى طواف نكرد و يا كمتر از هفت شوط طواف كرد و آن گاه در عرفات به ياد آورد، چه كند؟
جواب : پس از بازگشت به مكه قضاى آن را به جاى آورد و اگر آن چه را فراموش كرده بود سه شوط يا كمتر بود، همان ها را به جاى آورد و اگر بيشتر بود آن ها را به جاى آورد و پس از اتمام طواف، بنابر احتياط مجدداً آن را اعاده كند.
سؤال 176 : شخصى در حال طواف، حجرالاسود را مى بوسد و پس از فراغت از آن شك مى كند كه آيا به همان جايى كه رسيده بود، بازگشته است و يا اندكى از آن محل گذشته است، وظيفه اش چيست؟
جواب : طوافش را كامل كند و چيزى بر او نيست.
سؤال 177 : اگر طواف كننده از قبل بداند كه در جاى معينى از مطاف بر اثر شدت ازدحام، در حال حركت اختيار از او سلب مى شود، حال چه كند؟ آيا مى تواند نيت طواف اعم از طواف سواره و پياده كند، به اين صورت كه نيت كند كه آن بخش طواف را سواره به جاى آورد؟
جواب : اگر شدت ازدحام اختيارش را كاملاً سلب نمى كند، اشكالى ندارد وگرنه بر او لازم است طواف را در زمانى به جاى آورد كه همه آن را بتواند با اراده و اختيار خود انجام دهد. نيت مذكور نيز هيچ معنا و اثرى ندارد.
سؤال 178 : آيا توزيع شوط هاى طواف مستحبى ميان چند تن جايز است، به اين صورت كه شوط اول را به زيد و شوط دوم را به عمرو و... واگذارند؟
جواب : اشكالى ندارد. ليكن نيت نكنند كه مجموع آن شوط ها، يك طواف توزيع شده ميان چند نفر است، بلكه به نيت يك طواف از سوى چند تن به صورت مشترك نيت كنند و يا آن كه هر شوطى را مستقلاً به نيت از شخصى به جاى آورد.
سؤال 179 : شخصى طواف خود را از ركن يمانى آغاز مى كند و به همان جا آن را پايان مى دهد، حال چه حكمى دارد؟
جواب : اگر نيتش شروع طواف از جاى معين شرعى آن بود ولى خيال كرد كه آن جا ركن يمانى است، اگر نقص آخرين شوط را جبران كند، بعيد نيست كه طوافش صحيح باشد. ليكن اگر به اين صورت نبود، طوافش باطل است و حكمش شامل مكلَّف مى شود.
سؤال 180 : شخصى طوافش را از ركن يمانى با اين تصور كه حجرالاسود است، آغاز مى كند، ليكن در هنگام طواف متوجه مى شود و طوافش را به حجرالاسود ختم مى كند، آيا طوافش صحيح است؟
جواب : اگر شروعش از ركن يمانى از باب خطاى در تطبيق بود، ظاهراً طوافش صحيح است.
سؤال 181 : شخصى در دو شوط از طوافش، از داخل حجر اسماعيل طواف كرد، تكليفش چيست؟
جواب : آن دو شوط را اعاده كند.
سؤال 182 : شخصى خيال كرد كه موالات معتبر ميان شوط هاى طواف از بين رفته است و يا شك كرد كه از بين رفته يا نه، لذا طوافش را از سر گرفت و آن را اعاده كرد، آيا عملش صحيح است؟
جواب : صحيح است.
سؤال 183 : اگر طواف كننده مثلاً چند گامى از مطاف به سوى «شادروان» پيش رفت و چون مقدار آن را دقيقاً نمى دانست تا آن را جبران كند، يك شوط كامل به جاى آورد تا جايگزين شوطى باشد كه در آن خلل واقع شده است، آيا عملش صحيح است؟
جواب : اگر اين كار را بر اثر جهل ناشى از قصور (يعنى با عذر) انجام داده باشد، به صحت طوافش ضرر نمى زند وگرنه به احتياط واجب صحيح نيست.
سؤال 184 : اگر طواف كننده در شوط پنجم يقين پيدا كرد كه مسافتى از شوط اول را بدون اختيار پيموده است، چه كند؟
جواب : اگر كاملاً مسلوب الاختيار نبوده باشد، اشكالى ندارد وگرنه شوط اول را ملغى نمايد.
سؤال 185 : اگر شخصى نيت كند كه طواف واجب را در هفت شوط به جاى آورد و يك شوط هم از باب تبرك بر آن بيفزايد، طوافش چه حكمى دارد؟
جواب : به طوافش ضرر نمى زند.
سؤال 186 : اگر از طواف كننده در شوط آخر حدثى سر زد و او از مطاف بيرون آمد و تطهير كرد و سپس بازگشت و طواف را از سر گرفت، آيا اين كارش صحيح است؟
جواب : اگر طواف را بعد از فوت موالات عرفى از سر گرفته باشد، صحيح است وگرنه به احتياط واجب صحيح نيست، به خصوص اگر آن حدث بى اختيار از او سر زده باشد.
سؤال 187 : اگر طواف كننده اعتقاد پيدا كرد كه در پاره اى از قدم هاى شوط اختيارش سلب شده است، لذا آن را كامل كرد و پس از آخرين شوط، شوط ديگرى بدان افزود، اين طوافش چه حكمى دارد؟
جواب : به احتياط واجب صحيح نيست، مگر آن كه طواف كننده جاهل قاصر يعني معذور باشد.
سؤال 188 : اگر طواف كننده شوطى را كه در حال انجام آن است به احتمال اين كه دچار خلل شده است، رها كرد و شوط تازه اى از حجرالاسود آغاز كرد، چه حكمى دارد؟
جواب : اگر شوطى كه در حال انجامش بود محكوم به صحت بود اما آن را از سر گرفت، به احتياط واجب صحيح نسيت. البته اگر اين كار را بر اثر جهل با عذر انجام داده باشد، طوافش صحيح است.
سؤال 189 : اگر طواف كننده طوافش را با ترديد به صحت آن يا شك در تعداد شوط هاى آن به پايان برد و سپس به صحت و بى كم و زياد بودن شوط هايش يقين پيدا كرد، آيا عملش صحيح است؟
جواب : صحيح است.
سؤال 190 : زنى به شوهرش در طواف مى پيوندد و چون شوط ششم را به پايان مى برد، شوهرش از مطاف بيرون مى رود و آن زن طوافش را از نو آغاز مى كند، اين كار چه حكمى دارد؟
جواب : اگر طواف را پس از پديد آمدن مُنافى ـ مانند فوت موالات عرفى ـ از سرگرفت، طوافش صحيح است والاّ به احتياط واجب صحيح نيست مگر آن كه اين كار را بر اثر جهل ناشى از قصور يعنى با عذر انجام داده باشد.
سؤال 191 : اگر طواف كننده چند گام از شوط را انجام داد، در حالى كه فاقد شروط معتبر شرعى آن بود، مثل اين كه ازدحام بسيار شديد بود و يا آن كه عذر ديگرى چون رو به كعبه بودن داشت و يا يكسره اختيارش سلب شد و يا از «شادروان» بالا رفت و... تكليفش در موارد زير چيست :
اولاً : اگر هنگام وقوع خلل، متوجه آن گشت؟
جواب : بازگردد و مقدارى را كه دچار خلل شده جبران كند و نمى تواند بدون قصد طواف به جايى كه دچار خلل شده برود و از آن جا نيت طواف كند. البته اگر مثلاً بر اثر شدت ازدحام نتوانست بازگردد، بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود سپس اين شوط را از سر بگيرد.
ثانياً : اگر طواف كننده در همان هنگام خلل متوجه آن شد، ليكن همچنان طوافش را ادامه داد و شوط را كامل كرد؟
جواب : اگر شوط را بر اثر جهل ناشى از قصور كامل كرده باشد، آن را اعاده كند و ديگر تكليفى ندارد وگرنه طوافش به احتياط واجب باطل است.
ثالثاً : اگر پس از كامل كردن آن شوط و هنگام شوط بعدى متوجه خلل گشت؟
جواب : شوطى را كه دچار خلل شده است، اعاده كند و طوافش صحيح است.
سؤال 192 : اگر طواف كننده هفت شوط طواف كرد، سپس در صحت طوافش شك نمود و پيش از آن كه نماز طواف را بخواند، احتياطاً طوافش را اعاده كرد، آيا اين كار به صحت عملش ضرر مى زند؟
جواب : جواز فاصله انداختن ميان طواف و نماز طواف بهوسيله طواف احتياطى، محل اشكال است.
سؤال 193 : اگر زنى از لاك ناخن مانع از رسيدن آب به سطح ناخن استفاده مى كرد و نمى دانست كه لاك مانع از صحت وضويش مى شود و با همان حج كرد، حجش چه حكمى دارد؟
جواب : حجش باطل است و بنابر احتياط لازم است شترى به عنوان كفاره ذبح كند.
سؤال 194 : دارويى وجود دارد كه زنان براى به تأخير انداختن عادت ماهانه خود در ماه رمضان يا ايام حج از آن استفاده مى كنند، ليكن گاه هنگام استفاده از آن در موعد عادت خونى منقطع بيرون مى آيد كه صفات خون حيض را ندارد. نظر به اين كه اگر زن از آن دارو استفاده نكند پس از سه روز خون حيض مى بيند و در صورت ادامه مصرف آن، يا اصلاً خونى بيرون نمى آيد و يا خون به صورت منقطع بيرون مى آيد، حكم آن چيست؟
جواب : در فرض سؤال، آن خون حكم خون حيض را ندارد، بلكه حكم استحاضه را دارد، چه صفات خون حيض را داشته باشد و چه نداشته باشد.
سؤال 195 : اگر امر داير باشد ميان اين كه زن از دارو براى به تأخير انداختن خون حيض استفاده كند تا بتواند خودش طواف و نمازش را به جاى آورد، يا آن كه براى آن نايب بگيرد، آيا استفاده از دارو براى او لازم است؟
جواب : در صورت ايمنى از ضرر، بنابر احتياط بر او لازم است.
سؤال 196 : شخصى چهارده شوط طواف مى كند، با اين اعتقاد كه همين مقدار بر او واجب است، چه حكمى دارد؟
جواب : اگر جاهل قاصر باشد به صحت طوافش ضرر نمى زند وگرنه صحتش محل اشكال است.
سؤال 197 : اگر طواف كننده احتمال دهد پاره اى از شوط هاى طوافش باطل است، آيا برايش جايز است كه يك يا دو شوط احتياطاً ـ يعنى براى جبران نقص احتمالى ـ بر آن بيفزايد؟ و اگر چنين كرد، چه حكمى دارد؟
جواب : اگر طواف محكوم به صحت باشد، جايز نيست براى جبران نقص احتمالى احتياطاً چيزى بر آن بيفزايند، ولى اگر كسى بر اثر جهل ناشى از قصور چنين كرد، به صحت طوافش ضرر نمى زند.
سؤال 198 : اگر در هنگام طواف بخشى از زيبايى هاى زن مانند مويش آشكار شود، طوافش چه حكمى دارد؟
جواب : به طوافش زيان نمى زند.
سؤال 199 : آيا خوردن و نوشيدن در هنگام طواف جايز است؟
جواب : جايز است.
سؤال 200 : آيا قطع كردن اختيارى طواف و از سر گرفتن مجدد آن جايز است؟
جواب : قطع طواف بنابر اظهر جايز است. ليكن اگر اين قطع پس از پايان شوط چهارم طواف واجب و يا به هنگام طواف مستحبى باشد، از سر گرفتن بايد پس از فوت موالات عرفى يا ايجاد منافى ديگر مانند بيرون آمدن از مطاف و داخل شدن در كعبه معظمه باشد.
سؤال 201 : اگر طواف كننده در حال طواف بود كه نماز جماعت برپا شد و طوافش را قطع كردند و او بر اثر آن معتقد شد كه طوافش باطل شده است، لذا آن را از سر گرفت، آيا اين كار او مُجزى است؟
جواب : بعيد نيست مُجزى باشد.
سؤال 202 : اگر طواف كننده در هنگام طواف زخمى شد و خونش ساعت ها بند نيامد، نظر به اين كه اجتناب از اين خون برايش دشوار است، آيا مى تواند با همين حال به طواف ادامه دهد، يا بر او لازم است كه تا بند آمدن خون صبر كند؟
جواب : اگر ضرورتى براى تعجيل نباشد و صبر كردن تا بند آمدن خون برايش دشوار نيست، احوط آن است كه صبر كند.
سؤال 203 : اگر زنى به بطلان طوافش در عمره تمتع آگاه شد و سپس عادت گشت، در اين حال چه كند؟
جواب : حكم كسى را دارد كه پيش از آن كه طواف كند، عادت شده است كه در مسأله 290 مناسك مذكور است.
سؤال 204 : آيا جايز است زنى كه مى ترسد حيض شود فقط طواف حج و نمازش را بر دو وقوف مقدم دارد، يا آن كه جايز است سعى و طواف النساء و نمازش را نيز بر آن ها مقدم دارد؟
جواب : مقدم داشتن همه آن ها برايش جايز است، ليكن شوهرش و عطر زدن پيش از انجام مناسك در منى بر او حلال نمى شوند.
سؤال 205 : آيا براى زن جايز است كه به مجرد احتمال عادت شدن ـ گرچه احتمال ضعيفى باشد ـ طواف حج و نمازش را بر دو وقوف (مشعر و عرفات) مقدم دارد، يا آن كه بايد احتمالش در اين باب قوى باشد؟
جواب : اگر اين احتمال، احتمالى عقلائى و قابل توجه باشد كه در موردش خوف صدق كند، براى مقدم داشتن كافى است.
سؤال 206 : اگر شخصى فراموش كرد كه جنب است و در حال جنابت اعمال عمره و حج را به جاى آورد، چه حكمى دارد؟
جواب : طواف و نمازش براى عمره و حج باطل است و حكمش حكم كسى است كه طواف را فراموش كرده است. پس اگر توانست خودش قضاى آن را به جاى آورد وگرنه نايب بگيرد.
سؤال 207 : اگر به هنگام طواف حدثى از طواف كننده سر زد و او از روى خجالت طواف خود را ادامه داد، چه حكمى دارد؟
جواب : طوافش باطل است و به سبب آن حجش باطل مى شود و بايد آن را اعاده كند.
سؤال 208 : اگر حاجى نتواند خودش طواف كند و صاحبان تخت روان مبلغ زيادى كه به حالش سنگين است از او مى خواهند تا او را طواف دهند، آيا برايش جايز است كه براى طواف ديگرى را نايب خود كند؟
جواب : آرى، جايز است.
سؤال 209 : طواف كننده اى در حال طواف متوجه نمى در لباس احرامش شد و چون به خانه بازگشت و تفحص كرد، نجاستى در لباسش يافت و يقين پيدا كرد كه اين نجاست همان نمى است كه هنگام طواف آن را حس كرده است، حال طواف و نمازش چه حكمى دارد؟
جواب : اگر همان هنگام طواف احتمال نداده باشد كه آن نم نجاست است، طواف و نماز طوافش صحيح است، ولى اگر در آن هنگام احتمال داده باشد و تفحص نكرده باشد، احوط اعاده نماز است.
سؤال 210 : آيا به جاى آوردن طواف مستحبى در هنگام ازدحام اگر موجب تماس بدنى با زنان و به طور كلى تنگ كردن راه عبور حاجيان شود، جايز است؟
جواب : اگر آن تماس با زنان به شكل حرام باشد، جايز نيست. اما تنگى راه عبور حاجيان بر اثر طواف به نحو متعارف، مانعى ندارد.
سؤال 211 : بر شخصى غسل مسّ ميت واجب مى شود و او فراموش مى كند و با همان حال حج مى كند، چه حكمى دارد؟
جواب : حكمش، حكم شخص فراموش كننده غسل جنابت است كه در جواب سؤال 206 گذشت.
سؤال 212 : آيا حكم كثيرالشك كه در كتاب الصلاة آمده است، در مورد كسى كه در طواف بسيار شك مى كند جارى است، يا نه؟ و اگر در مورد او نيز جارى باشد، معيار كثرت شك در طواف چيست؟
جواب : شخص كثيرالشك در طواف، همچون كثيرالشك در نماز، نبايد به شك خود اعتنا كند و معيار در آن نيز صدق عرفى است كه ظاهراً در مورد كسى صدق مى كند كه شك او بيش از شك كسانى است كه در بودن يا نبودن موجبات حواس پرتى مانند او هستند.
سؤال 213 : شخص جنب اگر استفاده از آب برايش ضرر داشته باشد، آيا برايش كفايت مى كند كه تيمم كند و طواف نمايد؟
جواب : آرى، اگر از برطرف شدن عذرش قبل از فوت وقت طواف مأيوس باشد، كفايت مى كند.
سؤال 214 : اگر طواف كننده در تعداد شوط ها شك كرد و بنا را بر بطلان طوافش گذاشت و آن را از سر گرفت و در اثناى طواف دوم نسبت به تعداد شوط هاى طواف اول يقين پيدا كرد، تكليفش چيست؟
جواب : طواف دوم را كامل كند، مگر آن كه به كامل بودن طواف اول يقين داشته باشد.
سؤال 215 : شخصى طواف را شروع مى كند و چون به حجر اسماعيل مى رسد، شوطى را كه در حال انجام آن است رها مى كند و طواف را از سر مى گيرد. ليكن در شوط هفتم، همه شوط را به جاى نمى آورد، بلكه شوطى را كه از قبل رها كرده و از آن اعراض كرده بود كامل مى كند، حال حكم او چيست؟
جواب : طوافش باطل است.
سؤال 216 : آيا زن مستحاضه اگر استحاضه اش كثيره باشد مى تواند براى طوافش و نماز طوافش به يك غسل و اگر متوسطه يا قليله باشد به يك وضو اكتفا كند؟
جواب : در مورد مستحاضه متوسط و قليله احوط آن است كه براى هر يك از طواف و نماز طواف جداگانه وضو بگيرد. و در مورد كثيره اگر خون همچنان سيلان داشته باشد وپى در پى به ظاهر پنبه برسد، احوط آن است كه براى هر يك از طواف و نمازش مستقلاً غسل كند، گرچه بعيد نيست كه يك غسل براى هر دوى آن ها كفايت كند.
ليكن اگر بروز خون بر پنبه منقطع باشد، به نحوى كه بتواند قبل از بروز بعدى آن غسل كند و نماز طواف را به جاى آورد، در اين صورت اگر براى طواف غسل كرد و آن را به جاى آورد و توانست پيش از بروز مجدد خون نمازش را نيز بخواند، جايز است بدون غسل مجدد نماز خود را به جاى آورد وگرنه احتياط واجب آن است كه براى نماز طواف دوباره غسل كند.
سؤال 217 : زن مستحاضه اى كه بر او واجب است طهارت خود را تجديد كند، گاه به سبب اين كار ميان غسل يا وضوى او و ميان طواف و نمازش فاصله زيادى مى افتد. آيا اين فاصله افتادن به صحت اعمالش ضرر مى زند؟
جواب : فاصله افتادن ميان طواف و نماز آن به مقدارى كه ناچاراست، بخشودنى است. ليكن در صورتى كه ميان وضو يا غسل و انجام طواف يا نمازش فاصله زيادى بيفتد، احتياط واجب آن است كه قبل از انجام اعمالش به جاى غسل يا وضو، تيمم نيز كند.
سؤال 218 : آيا براى مستحاضه كثيره جايز است كه ميان طواف و نماز طوافش و نمازهاى روزانه اش جمع كند و همه را با يك غسل به جاى آورد؟
جواب : بنابر احتياط نمى تواند چنين كند. البته اگر خونش سيلان نداشته باشد و به صورت منقطع بر پنبه بروز كند و ميان دو بروزِ خون، آن مقدار فاصله پيدا شود كه بتواند نمازهاى روزانه اش و طواف و نماز طوافش را به جاى آورد، بنابر اظهر در اين صورت مى تواند همه را با يك غسل به جاى آورد و نيازى به تجديد غسل ندارد.
سؤال 219 : اگر مستحاضه اى كه واجب است براى هر نماز و طوافى غسل كند، غسل كرد و به طواف پرداخت و در اثناى آن نماز جماعت برپا شد و او با جماعت نماز خواند و سپس طوافش را كامل كرد، آيا عملش صحيح است؟
جواب : صحيح نيست و بايد نماز روزانه اش را با غسل مخصوص آن اعاده كند و طواف را با غسل ديگرى از سر گيرد و يا آن را از همان جايى كه قطع شده كامل كند، به تفصيلى كه در مسأله 285 مناسك در باب كسى كه هنگام طواف حدثى از او سر مى زند آمده است.
سؤال 220 : آيا اعاده نماز به صورت جماعت در مورد نماز طواف نيز مشروع است، يا نه؟
جواب : مشروعيت نماز طواف به صورت جماعت ثابت نيست، چه برسد به اعاده آن به صورت جماعت.
سؤال 221 : اگر زن حائض براى عمره مفرده احرام بست، اما همراهانش منتظر او نماندند، آيا جايز است كه كسى را نايب كند تا به نيابت از او طواف كند و نماز طواف را بخواند؟
جواب : آرى، براى طواف و نمازش كسى را نايب كند. سپس خودش سعى و تقصير كند و همچنين براى طواف النساء و نمازش، نايب بگيرد.
سؤال 222 : آيا ظن به تعداد شوط هاى طواف، به شك ملحق مى شود؟
جواب : آرى، به شك ملحق مى شود.
سؤال 223 : اگر زنى حائض بود و مى دانست كه همراهانش منتظر او نمى مانند تا پس از پاك شدنْ اعمال عمره مفرده را به جاى آورد، آيا جايز است كه از همان اول نيت احرام كند و سپس براى دو طواف و دو نماز، نايب بگيرد؟
جواب : در فرض سؤال، جواز نايب گرفتن محل اشكال است.
سؤال 224 : شخصى كه ختنه نكرده است و پزشكان ختنه كردن را برايش خطرناك دانسته اند، چگونه حج كند؟
جواب : مانند ديگران حج كند، اما احتياط واجب آن است كه براى عمره و حجْ خودش طواف كند و ديگرى را نيز نايب خود سازد تا به نيابت از او طواف كند و او پس از طواف نايب، نماز طواف را بخواند.
سؤال 225 : اگر طواف كننده بدن زنى را با شهوت لمس كرد، طوافش باطل مى شود؟
جواب : با اين كار، طوافش باطل نمى شود.
سؤال 226 : آيا پوشش زن در طواف با پوشش او در نماز تفاوت دارد؟
جواب : اندكى تفاوت دارد. زيرا خلل وارد كردن به پاره اى از آن چه پوشاندنش در نماز لازم است، مانند بخشى از مو يا ساعد و ساق، بنابر اظهر به صحت طواف زن خلل وارد نمى كند. گرچه احتياط مستحب آن است كه همه حدود پوشش مربوط به نماز را در طواف نيز رعايت كند. همچنين احتياط واجب آن است كه در طواف صورت خود را با روبنده و پوشيه و مانند آن ها نپوشاند ـ اگرچه مُحلّ باشد مانند آن كه پس از انجام اعمال منى در روز عيد به طواف پرداخته باشد ـ البته برايش جايز است كه با رها كردن چادر خود بر روى صورتش خود را از نامحرم بپوشاند.
سؤال 227 : اگر شخصى پس از سال ها دريافت كه طوافش باطل بوده است، چه حكمى دارد؟
جواب : حجش محكوم به بطلان است.
سؤال 228 : اگر پس از تقصير، دريافت كه طوافش باطل بوده است، آيا لازم است كه پارچه هاى احرام را براى اعاده طواف بر تن كند؟
جواب : او همچنان در حال احرام است و بايد از محرمات احرام مانند دوختنى و غيره پرهيز كند تا با كامل كردن اعمال، از احرامش بيرون آيد.
سؤال 229 : اگر شخصى فراموش كرد طواف را به جاى آورد و يا آن را به سبب فراموشى پاره اى از شروطش باطل به جاى آورد، آيا مى تواند آن را در غير ماه هاى حج قضا كند؟
جواب : اگر طواف عمره تمتع بود و پيش از فوت وقتش به ياد آورد، آن را در وقتش به جاى آورد و اگر آن را پس از فوت وقتش و پيش از انجام طواف حج به ياد آورد، احتياط آن است كه آن را قبل از طواف حج به جاى آورد و اگر پس از طواف حج به يادش آمد، هر وقت كه خواست جايز است آن را قضا كند، گرچه احوط آن است كه قبل از پايان ماه ذى حجه آن را به جاى آورد.
اگر آن طواف فوت شده، طواف حج بود و آن را پيش از پايان ماه ذى حجه به ياد آورد، آن را به جاى آورد و اگر تا پايان آن ماه به ياد نياورد، هر وقت كه خواست آن را قضا كند.
سؤال 230 : آيا براى شخص مُحرم جايز است كه طواف مستحبى را پيش از طواف عمره به جاى آورد؟
جواب : ظاهراً جايز است.
سؤال 231 : آيا براى شخص مُحرم جايز است كه طواف مستحبى را پيش از طواف حج به جاى آورد؟
جواب : ظاهراً جايز است. البته احتياط واجب آن است كه شخص متمتع پس از مُحرم شدن براى حج و پيش از خروج براى عرفات ـ گرچه طواف حج را بر اثر عذر مقدم داشته باشد ـ طواف مستحبى را به جاى نياورد.
سؤال 232 : اگر كسى به هنگام طواف عمره و حج جز در لباس هاى احرامش حامل نجاست باشد چه حكمى دارد؟
جواب : اگر آن را نپوشيده باشد، مانعى ندارد.
سؤال 233 : شخصى در هنگام طواف غش مى كند، آيا پس از به هوش آمدن مى تواند آن را كامل كند؟
جواب : اغما، ناقض طهارت است، لذا بعد از به هوش آمدن بايد دوباره وضو بگيرد و طوافش را كامل كند و يا آن را به تفصيلى كه در مسأله 285 مناسك مذكور است، از سر بگيرد.
سؤال 234 : اگر كسى بتواند تنها پاره اى از شوط ها را به جاى آورد، آيا براى شوط هاى باقى مانده نايب بگيرد يا براى همه آن ها؟
جواب : اگر از پيش مى داند كه نمى تواند همه شوط ها را به جاى آورد براى همه آنها نايب بگيرد و همچنين اگر پيش از به پايان بردن شوط چهارم ناتوانى عارض شود، اما اگر پس از كامل كردن شوط چهارم دچار ناتوانى شد، اقرب آن است كه مى تواند براى باقى شوط ها نايب بگيرد.
سؤال 235 : آيا جايز است كه بدون هيچ عذرى، پس از شوط چهارم طواف را قطع كنند، سپس بنا را بر آن بگذارند و كاملش كنند؟
جواب : بنابر اظهر قطع جايز است، ليكن در اين صورت احوط آن است كه طواف را كامل كنند و سپس آن را اعاده نمايند.
سؤال 236 : شخصى پنج شوط طواف مى كند، سپس ناچار مى شود كه طوافش را قطع كند. حال آيا مى تواند بنا را بر آن گذاشته دو شوط آخر را به جاى آورد و يا آن كه واجب است طواف را از سر بگيرد؟
جواب : مى تواند بنا را بر آن بگذارد و تنها دو شوط را به جاى آورد.
سؤال 237 : آيا نايب در طواف عمره واجب است كه مُحرم باشد، يا نه؟
جواب : بنا بر اقرب، واجب نيست.
سؤال 238 : حكم كسى كه به بطلان طوافش ـ بر اثر جهل به برخى اركان آن ـ علم پيدا مى كند، در هر يك از حالات زير چيست :
الف : پس از فراغت از اعمال عمره تمتع با بودن وقت كافى؟
جواب : طواف و نماز و سعى اش را اعاده نمايد و سپس تقصير كند.
ب : پس از فراغت از اعمال عمره تمتع با تنگى وقت؟
جواب : اگر وقت به حدى تنگ باشد كه نتواند تا پيش از زوال روز عرفه اعمال را اعاده كند، عمره اش باطل است و بنابر احتياط شترى به عنوان كفاره بر عهده اش است.
ج : هنگام وقوف در عرفات؟
جواب : عمره تمتع او محكوم به بطلان است و بنابر احتياط شترى به عنوان كفاره بر عهده اش است.
د : پس از فراغت از اعمال حج با اين فرض كه آن طواف براى حج بوده است؟
جواب : تا پيش از پايان ماه ذى حجه طوافش و نماز طواف و سعى اش را اعاده كند.
هـ : پس از بازگشت به وطنش در صورتى كه طواف براى حج بوده باشد؟
جواب : حجش باطل و بنا بر احتياط شترى به عنوان كفاره بر عهده اش است، مگر آن كه پيش از گذشت ماه ذى حجه آن را جبران كند و آيا نايب گرفتن براى طواف ـ در صورتى كه خودش نتواند برگردد ـ جايز است، اقرب جايز بودن آن است.
ز : پس از بازگشت به وطنش در صورتى كه طواف براى عمره مفرده بوده باشد همراه با امكان بازگشتش و عدم آن؟
جواب : اگر برايش ممكن باشد، بازگردد و آن را اعاده كند وگرنه مُجزى بودن نيابت در اين جا محل اشكال است.
سؤال 239 : اگر طواف كننده در هنگام سعى يقين پيدا كرد كه بر اثر غفلت بر تعداد شوط هاى طواف افزوده است، چه كند؟
جواب : احوط آن است كه به كعبه بازگردد و شوط هايى را كه اضافه به جاى آورده است، با نيت قربت مطلق هفت شوط كامل كند و براى آن دو ركعت نماز بخواند، سپس سعى خود را كامل كند و احتياط مستحب آن است كه آن را نيز اعاده نمايد.
سؤال 240 : اگر زن حائض به سبب جهل به حكم اعمال عمره تمتع را به جاى آورد، وظيفه اش چيست؟
جواب : به آن چه انجام داده است، اعتنايى نكند و به وظيفه اى كه در مسأله 290 رساله مناسك بيان شده است، عمل نمايد.
سؤال 241 : اگر طواف كننده احتمال دهد كه در طوافش چندگام را در حالى كه رو به كعبه مشرفه بوده، برداشته است، وظيفه اش چيست؟
جواب : به شك خود اعتنايى نكند.
سؤال 242 : شخصى در هنگام طواف حس كرد در بينى اش خون است، پس آن را با پارچه اى پاك كرد و طوافش را كامل نمود، آيا چيزى بر اوست؟
جواب : اگر ظاهر بدنش و لباسش نجس نشده باشد، چيزى بر او نيست.
سؤال 243 : كسى كه نايب ديگرى است در اثناى شوط دوم شك مى كند كه آيا از همان آغاز طواف نيت نيابت از او را كرده است يا نه، وظيفه اش چيست؟
جواب : طوافش را با نيت نيابت از سر بگيرد.
سؤال 244 : آيا آن چه در طواف واجب معتبر است، در طواف مستحبى نيز معتبر است، يا نه؟
جواب : بر حسب احوال و شرائط و احكام تفاوت دارد كه با مراجعه به رساله مناسك شناخته مى شود.
سؤال 245 : آيا طواف از طبقه بالايى مسجدالحرام جايز است، يا نه؟
جواب : اگر طبقه بالايى ارتفاعش بيش از كعبه معظمه باشد، جايز نيست.
سؤال 246 : آيا فاصله انداختن ميان طواف و نماز طوافْ حج يا عمره را باطل مى كند، يا آن كه باطل نمى كند و فقط حرام است؟
جواب : اگرچه احتياط واجب آن است كه ميان طواف و نماز آن عرفاً فاصله انداخته نشود، ليكن اخلال به آن فى نفسه به فساد حج يا عمره نمى انجامد. بلكه اگر كسى عمداً به آن خلل وارد كرد و ميان آن دو فاصله انداخت، احتياط آن است كه طواف و نماز آن را اعاده كند و اگر وقت گذشت و نتوانست آن را تدارك كند، بنابر احتياط حجش باطل است و اگر به سبب جهل ناشى از قصور ـ چه جهل مركب بوده چه متكى بر حجت شرعى باشد ـ ميان آن ها فاصله انداخت و يا بر اثر فراموشى اين كار را كرد و پس از نماز جهلش برطرف شد نماز وطوافش صحيح و چيزى بر او نيست. همچنين اگر ناچار بود ميان آن ها فاصله بيندازد.
سؤال 247 : اگر از روى جهل به مسأله نماز طواف را در حجر اسماعيل بجاى اورد حكمش چيست.
جواب : نماز را پشت مقام إبراهيم عليه السلام اعاده كند.
سؤال 248 : اگر زنى پس از طواف و پيش از نماز طواف، ناگهان عادت شد، وظيفه اش چيست؟
جواب : همان گونه كه در مسأله 296 رساله مناسك ذكر كرده ايم پس از پاك شدنش و غسل كردن، نمازش را بخواند.
سؤال 249 : آيا به جاى آوردن نماز طواف با اقتدا به كسى كه نمازهاى روزانه را مى خواند، مُجزى است؟
جواب : صحتش محل اشكال است و احوط عدم اكتفا به آن است.
سؤال 250 : آيا براى پشت مقام، حد معينى وجود دارد؟
جواب : حد معينى ندارد و ملاك صدق عرفى است.
سؤال 251 : شخصى به حال احرام وارد مكه مى شود و تا روز عرفه چند روزى فرصت دارد، آيا بر او لازم است كه عمره اش را به تأخير اندازد تا قرائتش را درست كند؟
جواب : بنابر احتياط بر او لازم است.
سؤال 252 : زمان مجاز براى فاصله انداختن ميان طواف و نماز آن چه مقدار است؟
جواب : احوط آن است كه از نظر عرفى بلافاصله پس از طواف نماز آن را به جاى آورند و ظاهراً فاصله زمانى اندكى مانند ده دقيقه براى استراحت يا به دست آوردن جايى برتر يا مناسب تر براى نماز و مانند آن، با پيوستگى عرفى منافاتى ندارد. برخلاف پرداختن به كار مستقل ديگرى چون نمازهاى قضا و نيابت از ديگرى، كه عرفاً فاصله انداختن به شمار مى آيد و با پيوستگى عرفى منافات دارد.
سؤال 253 : آيا نماز طواف مستحبى، مستحب است؟
جواب : ظاهراً چنين است.
سؤال 254 : آيا كسى كه طواف كرده است حق دارد كه نخست به نيابت از ديگرى نماز طواف بخواند، آن گاه براى خودش نماز طواف بخواند؟
جواب : همان طور كه گذشت، نمى تواند چنين كند.
سؤال 255 : شخصى نماز طواف را فراموش كرد و پس از تقصير آن را به ياد آورد، آيا بر او لازم است كه به لباس هاى احرام بازگردد تا نماز را بخواند؟
جواب : اين كار بر او لازم نيست.