موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
▲ذبح و شکار حیوانات (مسئله 2212 تا 2213)
مسأله 2212ـ اگر حیوان حلال گوشتى را با شرایطى که بعداً گفته مى شود سر ببرند خوردن گوشت آن حلال است، خواه اهلى باشد یا وحشى، مگر حیوانى که انسانى با آن وطى و نزدیکى کرده که گوشت آن و حتّى گوشت بچه آن حرام است و همچنین حیوانى که نجاستخوار شده، مگر این که با دستورى که در شرع معیّن گردیده، آن را غذاى پاک بدهند و پاک کنند.
مسأله 2213ـ حیوان حلال گوشت وحشى مانند آهو و بزکوهى و کبک و امثال آن و همچنین حیوان حلال گوشت اهلى که بعداً وحشى شده مثل گاو و شتر اهلى که فرار کرده و وحشى شده، اگر به و سیله اسلحه (با دستورى که بعداً گفته مى شود) آن را شکار کنند حلال است، ولى حیوان حلال گوشت اهلى را اگر شکار کنند حلال نمى شود، همچنین حلال گوشت وحشى که به وسیله تربیت کردن اهلى شده است.
▲احکام ذبح و شکار حیوانات (مسئله 2214 تا 2219)
مسأله 2214ـ حیوان حلال گوشت وحشى در صورتى با شکار کردن حلال مى شود که توانایى بر فرار داشته باشد، بنابراین بچّه آهو یا بچّه کبک که نمى تواند فرار کند با شکار کردن حلال نمى شود.
مسأله 2215ـ حیوان حلال گوشتى که مانند ماهى خون جهنده (روان) ندارد اگر به خودى خود در آب بمیرد پاک است، ولى گوشت آن حرام است.
مسأله 2216ـ حیوان حرام گوشتى که خون جهنده ندارد مانند مار با سر بریدن حلال نمى شود ولى مرده آن پاک است.
مسأله 2217ـ سگ و خوک به واسطه سر بریدن و شکار کردن پاک نمى شود و گوشت آنها نیز حرام است و حیوان حرام گوشتى که درنده و گوشتخوار است مانند گرگ و پلنگ اگر به دستورى که گفته مى شود سرببرند یا با اسلحه شکار کنند پاک است، ولى گوشت آن حلال نمى شود، همچنین اگر با سگ شکارى آن را شکار کنند.
مسأله 2218ـ فیل و خرس و بوزینه و موش و حیواناتى که مانند مار و سوسمار در داخل زمین زندگى مى کند، هر کدام خون جهنده دارد اگر به خودى خود بمیرد نجس است، ولى اگر سر آنها را ببرند یا آنها را شکار کنند پاک است.
مسأله 2219ـ اگر از شکم حیوان زنده بچه مرده اى بیرون آید یا بیرون آورند، گوشت آن حرام است.
▲دستور ذبح حیوانات (مسئله 220 تا 2222)
مسأله 2220ـ براى سر بریدن حیوان اگر حلقوم و دو رگ بزرگ گردن را بطور کامل ببرند کافى است ولى احتیاط مستحب آن است که چهار رگ بزرگ یعنى دو رگ بزرگ گردن به اضافه حلقوم و مرى از پایین برآمدگى گلو بریده شود.
مسأله 2221ـ اگر بعضى از این رگها را ببرند و صبر کنند تا حیوان بمیرد بعد بقیّه را ببرند فایده ندارد، بلکه اگر به این مقدار هم صبر نکنند ولى بطور معمول رگها را پشت سر هم نبرند اگر چه هنوز حیوان جان داشته باشد اشکال دارد.
مسأله 2222ـ هرگاه گرگ، گلوى گوسفند را بطورى بکند که از رگهاى گردن که باید موقع ذبح بریده شود چیزى باقى نماند آن حیوان حرام مى شود. ولى اگر آن رگها سالم باشد در صورتى که گوسفند هنوز زنده است و آن را به دستورى که گفته شد سر ببرند حلال مى باشد. همچنین هرگاه حیوانى به غیر دستور شرعى ذبح شده باشد پاک است، هر چند خوردن گوشت آن حرام مى باشد، بنابراین پوست و چرم حیواناتى که از ممالک غیر اسلامى مى آورند در صورتى که بدانیم از حیوانات ذبح شده است، پاک است.
▲شرایط ذبح حیوانات (مسئله 2223 تا 2226)
مسأله 2223ـ سر بریدن حیوان پنج شرط دارد:
1ـ ذبح کننده بنابر احتیاط واجب باید مسلمان باشد، ناصبى ها یعنى کسانى که با اهل بیت پیامبر(صلى الله علیه وآله) دشمنى دارند در حکم کفّارند.
2ـ باید سر حیوان را با جسم تیزى که از آهن، یا فلز دیگر باشد ببرند، ولى اگر احتیاج به ذبح باشد و آهن پیدا نشود، یا اگر سر حیوان را نبرند مى میرد و دسترسى به آهن نیست، با هر چیز تیزى که رگها را بتواند جدا کند (مانند شیشه و سنگ و چوب تیز) مى شود آن را ذبح کرد.
3ـ در موقع سر بریدن باید جلو بدن حیوان رو به قبله باشد و اگر عمداً رو به قبله نکنند حیوان حرام مى شود، ولى اگر از روى فراموشى یا ندانستن مسأله یا اشتباه کردن قبله، حیوان را به سمتى غیر از قبله سر ببرند حرام نیست.
4ـ هنگام سر بریدن باید نام خدا را ببرد همین قدر که بگوید «بسم اللّه» یا «سُبْحانَ اللّهِ» یا بگوید «لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ» کافى است و به زبان فارسى یا هر زبان دیگر نیز جایز است، ولى اگر بدون قصد سر بریدن نام خدا را ببرد کافى نیست و در صورتى که از روى فراموشى نام خدا را نبرد اشکال ندارد.
5ـ باید حیوان بعد از سر بریدن حرکتى کند اگر چه مثلاً چشم یا دم خود را حرکت دهد یا پاى خود را به زمین زند که معلوم شود زنده بوده و احتیاط واجب آن است که خون به مقدار کافى از آن بیرون بریزد.
مسأله 2224ـ کسى که حیوان را ذبح مى کند مى تواند مرد باشد یا زن یا بچه نابالغى که دستورات ذبح را مى داند، ولى بهتر است تا دسترسى به مرد باشد زنان و کودکان را معاف دارند.
مسأله 2225ـ سر بریدن حیوانات با وسایل ماشینى در صورتى که شرایط شرعى آن مطابق آنچه در بحث ذبح حیوانات گفته شد انجام شود جایز است و چنین حیوانى پاک و حلال است.
مسأله 2226ـ هرگاه چند مرغ یا چند حیوان را باهم سر ببرند یک بسم اللّه براى همه آنها کافى است، همچنین هرگاه با ماشین، تعداد زیادى حیوان را در زمان واحد (با وجود شرایط دیگر) سر ببرند یک بسم اللّه کفایت مى کند و اگر ماشین مرتّباً کار مى کند احتیاط آن است مرتّباً نام خدا را تکرار کنند.
▲دستور کشتن شتر (مسئله 2227 تا 2229)
مسأله 2227ـ براى کشتن شتر باید با پنج شرطى که براى سر بریدن حیوانات گفته شد، کارد یا چیز دیگرى را که از آهن و برنده باشد در گودى پایین گردنش فرو کنند و این عمل را «نحر» مى گویند و مطابق بعضى از روایات بهتر است که شتر ایستاده باشد، ولى اگر در حالى که زانوها را به زمین زده یا به پهلو خوابیده و جلو بدنش رو به قبله است کارد در گودى گردنش فرو کنند آن هم اشکالى ندارد.
مسأله 2228ـ هرگاه شتر را به جاى نحر کردن سر ببرند، یا گوسفند و گاو را به جاى سر بریدن نحر کنند، گوشت آنها حلال نیست، ولى اگر بعد از این کار هنوز حیوان زنده باشد و فورا او را بر طبق دستور شرع بکشند گوشتش حلال است.
مسأله 2229ـ حیوان سرکشى که نمى توان آن را مطابق دستور شرع کشت و همچنین حیوانى که در چاه افتاده و امکان کشتن آن مطابق دستور شرع نیست و احتمال دارد در آنجا بمیرد، چنانچه با چیز برنده اى مانند کارد جایى از بدنش را زخم کنند و در اثر آن زخم جان دهد حلال است و رو به قبله بودن آن لازم نیست، ولى باید شرایط دیگرى که براى سر بریدن حیوانات گفته شد دارا باشد.
▲مستحبّات و مکروهات ذبح (مسئله 2230 تا 2233)
مسأله 2230ـ چند چیز در ذبح حیوانات طبق بعضى از روایات مستحبّ است:
1ـ هنگام سربریدن گوسفند دستوپایش را باز بگذارند و موقع سربریدن گاو چهاردستوپایش را ببندند و هنگام کشتن شتر دودست آن را از پایین یا زیربغل به یکدیگر ببندندوپاهایش رابازگذارند و مرغ را بعد از سر بریدن رها کنندتا پروبال بزند.
2ـ کسى که حیوان را مى کشد رو به قبله باشد.
3ـ پیش از کشتن حیوان آب جلو آن بگذارند.
4ـ کارى کنند که حیوان کمتر اذیّت شود، مثلاً با سرعت سر او را ببرند.
مسأله 2231ـ احتیاط مستحب آن است که پیش از بیرون آمدن روح سر حیوان را از بدنش جدا نکنند، بنابراین اگر دستگاه هایى براى ذبح حیوانات تهیّه شود که سر حیوان را بکلّى قطع مى کند حیوان حرام نمى شود هر چند بهتر است طورى باشد که تمام سر را قطع نکند، ولى در هر حال باید تمام شرایط با دستگاه هاى ماشینى رعایت شود و نیز احتیاط مستحب آن است که مغز حرام حیوان را که در وسط تیره پشت است قبل از جان دادن نبرند و پوست حیوان را جدا ننمایند.
مسأله 2232ـ مطابق بعضى از روایات چند چیز در کشتن حیوانات مکروه است:
1ـ کارد را پشت حلقوم حیوان فرو کنند و به طرف جلو بیاورند که حلقوم از پشت بریده شود.
2ـ در جایى حیوان را بکشند که حیوان دیگر آن را مى بیند.
3ـ در موقع شب یا پیش از ظهر جمعه سر حیوان را ببرند، ولى در صورت احتیاج عیبى ندارد.
4ـ حیوانى را که انسان خودش پرورش داده با دست خود بکشد.
مسأله 2233ـ در زمان ما گاه براى آسان شدن ذبح حیوانات به حیوان شوک مى دهند، تا کمى بى حس شود و به راحتى یا به و سیله دستگاهها سر آن را ببرند، این کار در صورتى که حیوان بعد از شوک زنده باشد اشکالى ندارد.
▲شرایط شکار با اسلحه (مسئله 2234)
مسأله 2234ـ هرگاه حیوان حلال گوشت وحشى را با اسلحه شکار کنند با پنج شرط حلال مى شود:
1ـ آن که با اسلحه برنده اى مانند شمشیر و کارد و خنجر یا تفنگ و مانند آن باشد خواه گلوله آن تیز باشد یا نه، ولى طورى باشد که بدن حیوان را پاره کند و از آن خون جارى گردد، ولى اگر به و سیله دام یا چوب و سنگ و مانند آن حیوانى را شکار کنند حرام است، مگر این که موقعى به حیوان برسند که هنوز زنده باشد و آن را مطابق آداب شرع سر ببرند.
2ـ بنابر احتیاط واجب شکار کننده، مسلمان باشد یا بچّه مسلمانى که خوب و بد را مى فهمد.
3ـ اسلحه را به منظور شکار کردن به کار برد، امّا اگر مثلاً جایى را نشانه گیرى کند و اتّفاقاً تیر به حیوانى اصابت کند، خوردن گوشت آن حیوان حرام است.
4ـ هنگام به کار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، ولى اگر فراموش کند اشکالى ندارد.
5ـ وقتى به حیوان برسد که جان داده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن آن وقت نباشد، ولى اگر به اندازه سر بریدن وقت داشته باشد و در ذبح حیوان کوتاهى کند تا بمیرد حرام است.
▲احکام شکار (مسئله 2235 تا 2240)
مسأله 2235ـ اگر دونفر حیوانى را شکار کنند، یکى مسلمان ودیگرى کافر، یا یکى نام خدا را ببرد و دیگرى عمداً نبرد، آن حیوان بنابراحتیاط واجب حرام است.
مسأله 2236ـ اگر حیوانى را با تیر بزند، بعد در آب بیفتد و بداند که به واسطه تیر و افتادن در آب جان داده است حلال نیست، بلکه اگر شک کند که فقط به خاطر تیر بوده یا نه حلال نمى باشد.
مسأله 2237ـ هرگاه با اسلحه یا سگ غصبى، حیوانى را شکار کند، شکار حلال است و مال او مى شود، ولى گذشته از این که گناه کرده باید اجرت اسلحه یا سگ را به صاحبش بدهد.
مسأله 2238ـ اگر با شمشیر یا سلاح دیگرى که شکار کردن با آن صحیح است با شرایطى که قبلاً گفته شد حیوانى را دونیم کند و سر و گردن در یک قسمت باقى بماند اگر وقتى برسد که حیوان جان داده است، هر دو قسمت حلال است، همچنین اگر زنده باشد ولى وقت براى سر بریدن تنگ باشد امّا اگر وقت براى سر بریدن دارد آن قسمت که در آن سر نیست حرام است و آن قسمت دیگر که سر دارد اگر مطابق دستورشرع ببرد حلال است.
مسأله 2239ـ هرگاه به و سیله دام یا چوب یا سنگ یا چیز دیگرى که شکار کردن با آن صحیح نیست حیوانى را دو قسمت کند قسمتى که سر و گردن ندارد در هر حال حرام است و امّا قسمتى که سر و گردن دارد اگر هنوز زنده است و سر آن را مطابق دستور شرع ببرد حلال است.
مسأله 2240ـ اگر حیوانى را سر ببرند یا شکار کنند و بچّه زنده اى از آن بیرون آید، چنانچه آن بچّه را مطابق دستور شرع سر ببرند حلال وگرنه حرام است، امّا اگر بچّه با شکار کردن یا سر بریدن مادر، در شکم او مرده باشد حلال است به شرط این که خلقت بچّه کامل شده و مو یا پشم در بدنش روییده باشد.
▲شرایط شکار با سگهاى شکارى (مسئله 2241)
مسأله 2241ـ هرگاه با سگ شکارى، حیوان وحشى حلال گوشتى را شکار کند، این حیوان با پنج شرط حلال مى شود:
1ـ سگ طورى تربیت شده باشد که هر وقت آن را براى گرفتن شکار بفرستند برود و هر وقت از رفتن جلوگیرى کنند بایستد، بلکه همین اندازه که سگ را براى شکار تربیت کرده اند کافى است، ولو این که وقتى چشمش به شکار افتاد خودش حرکت کند و به سوى شکار برود، ولى احتیاط واجب آن است که اگر عادت دارد پیش از رسیدن صاحبش شکار را مى خورد از شکار او اجتناب شود، امّا اگر گاهى شکار را بخورد، یا فقط خون او را بخورد، اشکال ندارد.
2ـ کسى که سگ را مى فرستد بنابر احتیاط واجب باید مسلمان یا بچّه مسلمانى که خوب و بد را مى فهمد باشد، کسى که نسبت به اهل بیت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) اظهار دشمنى کند مسلمان نیست و شکار او اشکال دارد.
3ـ هنگام فرستادن یا حرکت کردن سگ باید نام خدا را ببرد، ولى اگر از روى فراموشى آن را ترک کند اشکال ندارد و لازم نیست پیش از فرستادن سگ نام خدا را ببرد، بلکه اگر پیش از آن که سگ به شکار برسد نام خدا را ببرد حلال است.
4ـ شکار به واسطه زخمى که از دندان سگ پیدا کرده بمیرد، بنابراین اگر سگ، شکار خود را خفه کند یا از زیادى دویدن یا ترس بمیرد حلال نیست.
5ـ کسى که سگ را فرستاده وقتى برسد که شکار جان داده باشد، یا اگر زنده است به اندازه سر بریدن وقت نباشد، امّا اگر زمانى برسد که به اندازه سربریدن وقت دارد مثلاً چشم خود را حرکت مى دهد یا پاى بر زمین مى زند، باید سر حیوان را مطابق دستور شرع ببرد وگرنه حرام است.
▲احکام شکار با سگهاى شکارى (مسئله 2242 تا 2246)
مسأله 2242ـ کسى که سگ را فرستاده اگر وقتى برسد که مى تواند سر حیوان را ببرد ولى کارد نداشته باشد، یا براى پیدا کردن کارد مدّتى وقت لازم باشد، چنانچه حیوان بمیرد احتیاط واجب اجتناب از گوشت آن است.
مسأله 2243ـ هرگاه چند سگ را براى شکار حیوانى بفرستند چنانچه همه آنها داراى شرایط فوق باشد شکار حلال است و اگر بعضى از آنها داراى این شرایط نیست شکار حرام است.
مسأله 2244ـ هرگاه سگ تربیت شده را براى شکار حیوانى بفرستد ولى آن سگ حیوان حلال دیگرى را شکار کند، اشکالى ندارد، همچنین اگر آن حیوان را با حیوان دیگرى شکار کند هر دو حلال است.
مسأله 2245ـ اگر چند نفر باهم سگى را بفرستند ویکى از آنان کافر باشد، یا عمداً نام خدا را نبرد، یا چند سگ بفرستند و یکى از آنها تربیت شده نباشد بنابر احتیاط واجب باید از گوشت آن شکار پرهیز کرد.
مسأله 2246ـ هرگاه به و سیله باز شکارى یا حیوان دیگر تربیت شده اى غیر از سگ، حیوانى را شکارکند آن شکار حلال نیست، مگر این که وقتى برسند که حیوان زنده باشد مطابق دستور شرع آن را ذبح کنند، در این صورت حلال است.
▲صید ماهى (مسئله 2247 تا 2255)
مسأله 2247ـ ماهى حلال آن ماهى است که فلس داشته باشد، خواه فلس آن کم باشد یا زیاد، کوچک باشد یا درشت، حتّى ماهیانى که فلس آنها سست است و در دام مى ریزد حلال است، ولى فلسهاى ذرّه بینى و مانند آن، که مردم به آن فلس نمى گویند فایده اى ندارد.
مسأله 2248ـ اگر ماهى را زنده از آب بگیرند و بیرون آب جان دهد، پاک و حلال است، حتّى اگر در دامى که در آب باشد بمیرد آن نیز حلال است.
مسأله 2249ـ اگر ماهى از آب بیرون بیفتد، یا موج آن را بیرون بیندازد، یا بر اثر جزر و مَد دریا در خشکى بماند و بمیرد، حرام است، ولى اگر پیش از آن که بمیرد با
دست یا با وسیله دیگرى آن را بگیرند و بعد جان دهد حلال است.
مسأله 2250ـ صید کننده ماهى لازم نیست مسلمان باشد و در موقع صید ماهى نام خدا را ببرد، ولى باید معلوم باشد آن را زنده از آب گرفته یا بعد از افتادن در دام جان داده است.
مسأله 2251ـ اگر ماهى از بازار مسلمانان یا از دست مسلمانى گرفته شود حلال است، هر چند معلوم نباشد آن را زنده از آب گرفته اند یا نه و جستجو نیز لازم نیست، ولى اگر از کافرى گرفته شود و معلوم نباشد ماهى زنده از آب گرفته شده یا زنده به دام افتاده یا نه، حرام است.
مسأله 2252ـ خوردن ماهى هاى کوچک زنده اشکال دارد، مگر براى درمان در مقام ضرورت.
مسأله 2253ـ اگر ماهى را که هنوز کاملاً جان نداده بریان کنند، یا در بیرون آب پیش از جان دادن بکشند خوردن آن اشکال ندارد.
مسأله 2254ـ اگر ماهى را بیرون آب دو قسمت کنند و یک قسمت آن در حالى که زنده است در آب بیفتد و بمیرد خوردن قسمتى که بیرون آب مانده اشکال دارد.
مسأله 2255ـ میگو که آن را روبیان نیز مى گویند از حیوانات آبى حلال است، ولى ماهى سمنقور که از حشرات خشکى است و نام ماهى بر آن نهاده اند حرام است، مگر براى درمان در مقام ضرورت.