موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
▲امانت (ودیعه) (مسئله 1992 تا 1993)
مسأله 1992ـ «ودیعه» آن است که انسان مال خود را به دیگرى به عنوان امانت و به منظور حفظ و نگهدارى بسپارد هر گاه این مطلب را با صیغه لفظى بگوید، یا بدون این که صیغه اى بخواند به شخص امانتدار بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مى دهد و او هم به همین قصد بگیرد، باید به احکام ودیعه و امانت که بعداً گفته مى شود عمل نماید.
مسأله 1993ـ خیانت در امانت حرام است و از گناهان کبیره است و اگر کسى امانتى را بپذیرد باید در نگهدارى آن کوتاهى نکند و هر وقت صاحب امانت از او بخواهد به او بدهد، خواه صاحب امانت مسلمان باشد یا غیر مسلمان.
▲شرایط و احکام امانت (مسئله 1994 تا 2008)
مسأله 1994ـ امانتدار و کسى که مال را امانت مى گذارد هر دو باید «بالغ» و «عاقل» باشند، بنابراین اگر بچّه نابالغ یا دیوانه مالى را نزد کسى امانت بگذارد صحیح نیست، همچنین نمى توان مالى را نزد بچّه نابالغ یا دیوانه امانت گذارد، ولى اگر ممیّز باشد و ولىّ او اجازه دهد مى تواند امانت را قبول کند.
مسأله 1995ـ هرگاه از بچّه یا دیوانه چیزى را بطور امانت قبول کند اگر آن چیز مال خود آن بچّه یا دیوانه است باید به ولىّ او برساند و نمى تواند به خود او بازگرداند و اگر مال شخص دیگرى است باید به صاحبش بدهد و در هر حال اگر آن مال تلف شود باید عوض آن را بدهد، ولى اگر کسى مالى را دست بچّه یا دیوانه اى ببیند که ممکن است از بین برود و آن را بگیرد و در نگهدارى آن کوتاهى نکند ضامن نیست.
مسأله 1996ـ کسى که توانایى نگهدارى امانت را ندارد نباید آن را قبول کند، ولى اگر صاحب مال در نگهدارى آن عاجزتر باشد و کسى هم که بهتر حفظ کند وجود نداشته باشد، قبول کردن آن مانعى ندارد.
مسأله 1997ـ هرگاه انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نیست، چنانچه او مال را بگذارد و برود و این شخص مال را بر ندارد و آن مال تلف شود، کسى که امانت را قبول نکرده ضامن نیست، ولى بهتر آن است که اگر مى تواند آن را نگهدارى کند.
مسأله 1998ـ کسى که چیزى را امانت مى گذارد هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگیرد و کسى هم که امانتى قبول کرده هر وقت بخواهد مى تواند آن را به صاحبش بازگرداند.
مسأله 1999ـ هرگاه انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و ودیعه را فسخ کند باید هرچه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولىّ او برساند، یا به آنها خبر دهد که مالشان را ببرند و اگر بدون عذر مال را به آنها نرساند و خبر هم ندهد چنانچه تلف شود باید عوض آن را بدهد.
مسأله 2000ـ هرگاه کسى امانتى را قبول کند اگر جاى مناسبى براى حفظ آن ندارد باید تهیّه نماید و طورى آن را نگهدارى کند که مردم بگویند در حفظ امانت کوتاهى نکرده است در غیر این صورت اگر تلف شود ضامن است.
مسأله 2001ـ کسى که امانت را قبول نموده اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد و زیاده روى هم ننماید و اتّفاقاً آن مال تلف شود ضامن نیست، ولى اگر به اختیار خودش آن را در جایى بگذارد که گمان مى رود ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود ضامن است، مگر این که جایى بهتر از آن نداشته باشد و نتواند مال را به صاحبش یا کسى که بهتر حفظ مى کند برساند.
مسأله 2002ـ هرگاه صاحب مال محلّى را براى نگهدارى مال خود معیّن کند و به امانتدار بگوید که باید آن را در اینجا حفظ کنى و به جاى دیگر نبرى، امانتدار حق ندارد آن را به جاى دیگر ببرد، مگر آن که احتمال دهد در آنجا از بین مى رود و بداند چون آنجا در نظر صاحب مال براى حفظ بهتر بوده است گفته است بیرون نبر، ولى اگر نداند به چه جهت این سخن را گفته باید به جاى دیگر نبرد و اگر ببرد و تلف شود احتیاط واجب آن است که عوض آن را بدهد.
مسأله 2003ـ اگر صاحب مال جایى را براى نگهدارى مال معیّن کند، ولى به امانتدار نگوید آن را به جاى دیگر نبر، چنانچه امانتدار احتمال دهد که در آنجا از بین مى رود باید آن را به جاى دیگرى که محفوظ تر است ببرد و چنانچه مال در جاى اوّل بماند و تلف شود ضامن است.
مسأله 2004ـ هرگاه صاحب مال دیوانه شود امانتدار باید امانت را فوراً به ولىّ او برساند، یا به او خبر دهد که مال را ببرد و اگر بدون عذر شرعى این کار را نکند و مال تلف شود ضامن است، مگر این که ولىّ او اجازه دهد امانت به حال خود بماند.
مسأله 2005ـ هرگاه صاحب مال بمیرد امانتدار باید مال را به وارث او برساند، یا به او خبر دهد که آن را ببرد و چنانچه در این کار کوتاهى کند ضامن است، ولى اگر براى آن که مى خواهد وارث را بشناسد، یا بداند میّت وارث دیگرى هم دارد یا نه، مال را ندهد و مال تلف شود ضامن نیست.
مسأله 2006ـ اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد، امانتدار باید مال را به همه ورثه بسپارد، یا به کسى که وکیل همه آنان باشد بنابراین، اگر تمام مال را فقط به یکى از ورثه بدون اجازه دیگران بدهد ضامن سهم دیگران است.
مسأله 2007ـ هرگاه امانتدار بمیرد، یا دیوانه شود، وارث یا ولىّ او باید هر چه زودتر به صاحب مال اطّلاع دهد، یا امانت را به او برساند.
مسأله 2008ـ هرگاه امانتدار نشانه هاى مرگ را در خود ببیند چنانچه ممکن است باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او برساند و اگر ممکن نیست احتیاط آن است به حاکم شرع دهد و اگر دسترسى ندارد باید وصیّت کند و شاهد بگیرد و به وصى و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصیّات و محلّ آن را بگوید.