صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
تـقـلـید
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

▲تـقـلـید

 

▲احکام تقلید (مسئله 1 تا 20)

 

مسأله 1ـ هیچ مسلمانى نمى تواند در اصول دین تقلید نماید، بلکه باید آنها را از روى دلیل ـ به فراخور حال خویش ـ بداند ولى در فروع دین یعنى احکام و دستورات عملى، اگر مجتهد باشد (یعنى بتواند احکام الهى را از روى دلیل به دست آورد) به عقیده خود عمل مى کند و اگر مجتهد نباشد باید از مجتهدى تقلید کند، همان گونه که مردم در تمام امورى که تخصّص و اطّلاع ندارند، به اهل اطّلاع مراجعه مى کنند و از آنها پیروى مى نمایند.

و نیز مى تواند عمل به احتیاط کند، یعنى در اعمال خود طورى رفتار نماید که یقین کند تکلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر بعضى از مجتهدین کارى را حرام و بعضى مباح مى دانند آن را ترک کند و یا اگر بعضى، آن را مستحب و بعضى واجب مى دانند آن را حتماً به جا آورد، ولى چون عمل به احتیاط مشکل است و احتیاج به اطّلاعات نسبتاً وسیعى از مسائل فقهى دارد، راه براى توده مردم غالباً همان مراجعه به مجتهدین و تقلید از آنهاست.

مسأله 2ـ حقیقت تقلید در احکام، استنادعملى به دستور مجتهد است، یعنى انجام اعمال خود را موکول به دستور مجتهد کند.

مسأله 3ـ مجتهدى که از او تقلید مى کند باید داراى صفات زیر باشد: مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامى، حلال زاده و همچنین بنابراحتیاط واجب عادل و زنده باشد. (عادل کسى است که داراى حالت خداترسى باطنى است که او را از انجام گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره باز مى دارد).

مسأله 4ـ در مسائلى که مجتهدین اختلاف نظر دارند باید از «اعلم» تقلید کند.

مسأله 5ـ «مجتهد» و «اعلم» را از سه راه مى توان شناخت:

اوّل: این که خود انسان اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.

دوم: این که دو نفر عادل از اهل علم به او خبر دهند، به شرط این که دو نفر عالم دیگر برخلاف گفته آنها شهادت ندهند.

سوم: این که آنچنان در میان اهل علم و محافل علمى مشهور باشد که انسان یقین پیدا کند او اعلم است.

مسأله 6ـ هرگاه شناختن «اعلم» بطور قطع ممکن نشود، احتیاط آن است از کسى تقلید کند، که گمان به اعلم بودن او دارد و در صورت شک میان چند مجتهد و عدم ترجیح آنها از هرکدام بخواهد مى تواند تقلید کند.

مسأله 7ـ براى آگاهى از فتواى مجتهد چند راه وجود دارد: اوّل، شنیدن از خود مجتهد یا ملاحظه دستخطّ او; دوم، دیدن در رساله اى که مورد اطمینان باشد; سوم، شنیدن از کسى که مورد اعتماد است; چهارم، مشهور بودن در میان مردم بطورى که سبب اطمینان شود.

مسأله 8ـ اگر احتمال دهد فتواى مجتهد عوض شده، مى تواند به فتواى سابق عمل کند و جستجو لازم نیست.

مسأله 9ـ در جایى که مجتهد صریحاً فتوا ندارد، بلکه مى گوید احتیاط آن است که فلان گونه عمل شود، این احتیاط را «احتیاط واجب» مى گویند و مقلّد یا باید به آن عمل کند و یا به مجتهد دیگر مراجعه نماید و امّا اگر فتواى صریحى داده، مثلاً گفته است اقامه براى نماز مستحبّ است، سپس گفته احتیاط آن است که ترک نشود، این را «احتیاط مستحبّ» مى گویند و مقلّد مى تواند به آن عمل کند یا نکند و در مواردى که مى گوید «محلّ تامّل» یا «محلّ اشکال» است مقلّد مى تواند عمل به احتیاط کند

یا به دیگرى مراجعه نماید. امّا اگر بگوید «ظاهر چنین است» یا «اقوى چنین است»، این تعبیرها فتوا محسوب مى شود و مقلّد باید به آن عمل کند.

 

مسأله 10ـ هرگاه مجتهدى که انسان از او تقلید مى کند، از دنیا برود باقى ماندن بر تقلید او جایز است; بلکه اگر اعلم باشد واجب است، به شرط این که عمل به فتواى او کرده باشد.

 

مسأله 11ـ عمل کردن به فتواى مجتهد مرده ابتداءً جایز نیست هرچند اعلم باشد بنابر احتیاط واجب.

 

مسأله 12ـ هرکس باید مسائلى را که معمولاً مورد احتیاج او واقع مى شود یاد گیرد یا طریقه احتیاط آن را بداند.

 

مسأله 13ـ اگر مسأله اى پیش آید که حکم آن را نمى داند مى تواند عمل به احتیاط نماید، یا اگر وقت آن نمى گذرد صبر کند تا دسترسى به مجتهد پیدا کند، و اگر دسترسى ندارد یک طرف را که بیشتر احتمال صحّت مى دهد انجام مى دهد و بعداً سؤال مى کند، اگر مطابق فتواى مجتهد بود صحیح است وگرنه باید اعاده کند.

 

مسأله 14ـ هرگاه کسى مدّتى اعمال خود را بدون تقلید انجام داده، سپس تقلید کند، اگر اعمال سابق، مطابق فتواى این مجتهد باشد صحیح است و گرنه باید اعاده کند، همچنین است اگر بدون تحقیق کافى از مجتهدى تقلید نموده.

 

مسأله 15ـ هرگاه کسى در نقل فتواى مجتهدى اشتباه کرده باید بعد از اطّلاع، صحیح آن را بگوید، و اگر در منبر و سخنرانى گفته باید آن را در جلسات مختلف تکرار کند تا کسانى که به اشتباه افتاده اند از اشتباه درآیند، امّا اگر فتواى آن مجتهد تغییر کرده، اعلام تغییر بر او لازم نیست.

 

مسأله 16ـ عدول، یعنى تغییر تقلید از مجتهدى به مجتهد دیگر، جایز نیست بنابر احتیاط واجب، مگر آن که مجتهد دوم اعلم باشد و اگر بدون تحقیق عدول کرده باید بازگردد.

 

مسأله 17ـ هرگاه فتواى مجتهد تغییر کند باید به فتواى جدید عمل شود، امّا اعمالى را که مطابق فتواى سابق عمل کرده (مانند عبادات یا معاملاتى که انجام داده) صحیح است و اعاده لازم ندارد، همچنین اگر از مجتهدى به مجتهد دیگر عدول کند، اعاده اعمال سابق لازم نیست.

 

مسأله 18ـ هرگاه مدّتى تقلید کرده امّا نمى داند تقلید او صحیح بوده یا نه، نسبت به اعمال گذشته اشکالى ندارد، امّا براى اعمال فعلى و آینده باید تقلید صحیح کند.

 

مسأله 19ـ هرگاه دو مجتهد مساوى باشند، مى توان بعضى از مسائل را از یکى و بعضى را از دیگرى تقلید کرد.

 

مسأله 20ـ فتوا دادن و اظهار نظر کردن در مسائل شرعى براى کسى که مجتهد نیست (یعنى قادر به استنباط احکام از مدارک و دلایل آن نمى باشد) حرام است و هرگاه بدون اطّلاع اظهار نظر کند، مسؤول اعمال تمام کسانى است که به گفته او عمل مى کنند.