موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام نذر و عهد
مسأله 2649- نذر آن است كه انسان براى خدا چيزى را در عهده خود قرار دهد و آن چيز مىتواند انجام يا ترك كارى باشد.
مسأله 2650- نذر نيازمند صيغه است، و در صيغۀ نذر بايد نام خداوند به زبان جارى گردد ولى ساير اجزاء صيغه لازم نيست با لفظ باشد، بلكه مىتواند با نوشتار يا انجام كارى باشد. همچنين لازم نيست نام خدا به لفظ عربى برده شود، پس اگر مثلًا بگويد چنانچه مريض من خوب شود، براى خدا بر من است كه هزار تومان به فقير بدهم، نذر او صحيح است.
مسأله 2651- نذركننده بايد مميّز و عاقل باشد و با قصد و اختيار خود نذر كند، بنابراين نذركردن كسى كه او را مجبور كردهاند يا به واسطۀ عصبانىشدن- مثلًا- بىقصد يا بىاختيار نذر كرده صحيح نيست، ولى اگر شخصى كه او را به نذر كردن مجبور كردهاند بعداً نذر را اجازه دهد، ظاهراً نذر صحيح خواهد بود. نذر مفلّس درباره اموالى كه از تصرّف در آنها منع شده، بدون اذن يا اجازۀ طلبكاران و نذر طفل مميّز بدون اذن يا اجازۀ ولىّ وى باطل است ولى اگر طلبكاران يا ولىّ طفل اذن داده يا بعداً نذر را اجازه دهند صحيح خواهد بود.
مسأله 2652- آدم سفيه (كه تشخيص وى در امور مالى از معمول مردم كمتر است) اگر بدون اذن ولىّ نذر كند- مثلًا- چيزى به فقير بدهد صحيح نيست، مگر اين كه ولىّ او بعداً نذر را اجازه كند.
مسأله 2653- بنابر مشهور نذر زن با نهى شوهر، بلكه بىاذن او صحيح نيست، و ظاهراً با اجازۀ بعدى صحيح مىشود، ولى بنا بر احتياط حتّى در صورت نهى شوهر به نذر عمل شود.
مسأله 2654- اگر زن با اجازۀ شوهر نذر كند، شوهرش نمىتواند نذر او را به هم بزند يا او را از عمل كردن به نذر جلوگيرى كند، مگر زن عملى را نذر كرده كه انجام آن بدون اذن شوهر جايز نيست، در اين صورت شوهر مىتواند در هنگام عمل اجازۀ انجام آن را ندهد، در نتيجه عمل به نذر لازم نخواهد بود، هر چند در هنگام نذر اجازه داده باشد.
مسأله 2655- اگر فرزند با اجازۀ پدر نذر كند، بايد به آن نذر عمل نمايد، بلكه بنا بر احتياط اگر بدون اذن او نذر كند، بلكه اگر با نهى پدر نذر كند، عمل به آن نذر بنمايد.
مسأله 2656- انسان كارى را مىتواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن باشد، بنابراين كسى كه نمىتواند پياده به كربلا برود، اگر نذر كند كه پياده برود، نذر او صحيح نيست، ولى اگر نذر كند كه روزهاى بگيرد و بدون پيش بينى قبلى از انجام آن عاجز شود، بايد آن را قضا كند و اگر ممكن نشد به مقدار يك مدّ طعام (مدّ 14 صاع است كه مقدار آن در مسأله 1872 و 1999 بررسى شد) به فقير صدقه بدهد.
مسأله 2657- اگر نذر كند كه كار حرام يا مكروهى را انجام دهد، يا كار واجب يا مستحبّى را ترك كند نذر او صحيح نيست، ولى اگر نذر كند يك سال يا هر روز جمعه را مثلًا روزه بگيرد، روزهايى را كه روزه در آن صحيح نيست يا مكروه است بايد قضا نمايد و اگر نتواند، براى هر روز به مقدار يك مدّ طعام به فقير صدقه دهد.
مسأله 2658- اگر نذر كند كه كار مباحى را انجام دهد يا ترك نمايد، چنانچه بجاآوردن آن و تركش از هر جهت مساوى باشد، بنا بر احتياط واجب بايد به نذرش عمل كند، و اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد بىترديد نذر انجام آن صحيح است، بنابراين اگر كارى را نذر كند كه ذاتا انجام دادن و ترك آن يكسان است ولى عمل به نذر مقدمهاى است براى واجب يا مستحبّ و نذركننده با عمل به نذر به واجب يا مستحبّى عمل خواهد نمود، بىاشكال نذر او صحيح است، هر چند به قصد انجام كار خوب نذر نكرده باشد؛ بنابراين اگر خوردن غذايى را نذر كند كه سبب قوّت گرفتن براى عبادت مىشود و نذركننده با خوردن غذا، عبادت خواهد كرد، نذر او صحيح است.
مسأله 2659- اگر نذر كند نماز واجب يا مستحبّ خود را در جايى بخواند كه به خودى خود ثواب نماز در آنجا زياد نيست، مثلًا نذر كند نماز را در اطاق بخواند، چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتى بهتر باشد، مثلًا به واسطۀ اين كه خلوت است انسان حضور قلب پيدا مىكند نذرش صحيح است، بلكه بنا بر احتياط واجب اگر آنجا هيچ امتيازى هم نداشته باشد بايد به نذر عمل شود مگر نمازخواندن در آن محلّ از جهتى ناپسند باشد كه نذر صحيح نيست.
مسأله 2660- اگر نذر كند عملى را انجام دهد، بايد همان طور كه نذر كرده بجا آورد، پس اگر نذر كند كه روز اوّل ماه صدقه بدهد، يا روزه بگيرد، يا نماز اوّل ماه بخواند، چنانچه قبل از آن روز يا بعد از آن بجا آورد كفايت نمىكند، و نيز اگر نذر كند كه وقتى مريض او خوب شد صدقه بدهد، چنانچه پيش از آن كه خوب شود صدقه بدهد، كافى نيست.
مسأله 2661- اگر نذر كند روزه بگيرد ولى وقت و مقدار آن را معيّن نكند، چنانچه يك روز روزه بگيرد كافى است، و اگر نذر كند نماز بخواند و مقدار و خصوصيّات آن را معيّن نكند، اگر يك نماز دو ركعتى بخواند كفايت مىكند و اگر نذر كند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معيّن نكند، اگر چيزى بدهد كه بگويند صدقه داده، به نذر عمل كرده است و اگر نذر كند كارى براى خدا انجام دهد، در صورتى كه مثلًا يك نماز بخواند يا يك روز روزه بگيرد يا چيزى صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.
مسأله 2662- اگر نذر كند روز معيّنى را روزه بگيرد، بايد همان روز را روزه بگيرد و نمىتواند در آن روز مسافرت كند و اگر به واسطۀ مسافرت روزه نگيرد، بايد گذشته از قضاى آن روز كفّاره هم بدهد؛ يعنى يك بنده آزاد كند، يا به شصت فقير يك مدّ طعام دهد يا دو ماه پىدرپى روزه بگيرد، و اگر در آن روز ناچار شود كه مسافرت كند و نتواند در سفر روزه بگيرد يا عذر ديگرى؛ مثل مرض يا حيض، براى او پيش بيايد، قضاى تنها كافى است.
مسأله 2663- اگر انسان از روى اختيار به نذر خود عمل نكند، كفاره آن مانند كفاره افطار روزه ماه رمضان است؛ پس بايد به مقدارى كه در مسألۀ پيش گفته شد كفّاره بدهد.
مسأله 2664- اگر نذر كند كه تا وقت معيّنى عملى را ترك كند، كفارۀ آن، مانند كفاره افطار روزۀ ماه رمضان است پس بعد از گذشتن آن وقت مىتواند آن عمل را بجا آورد و اگر پيش از گذشتن وقت از روى عمد يا عذر انجام دهد، چنانچه ديگر هدفى از نذر براى ترك آن عمل در بقيه زمان نباشد، لازم نيست در بقيّه مدّت آن را ترك نمايد و اگر هدف از نذر هنوز باقى باشد، بنا بر احتياط بايد تا آخر وقت تعيين شده آن عمل را بجا نياورد، و چنانچه دوباره پيش از رسيدن آن وقت بدون عذر آن عمل را انجام دهد، بايد به مقدارى كه در دو مسألۀ پيش گفته شد كفّاره بدهد، و در اين فرض اگر از اوّل بىعذر انجام داده باشد، بىترديد بايد كفاره دهد كه بنا بر احتياط متعدّد است.
مسأله 2665- كسى كه نذر كرده عملى را ترك كند و وقتى براى آن معيّن نكرده است، هرگاه آن عمل را انجام دهد، بايد به همان دستورى كه در مسأله پيشين گذشت عمل كند.
مسأله 2666- اگر نذر كند كه در هر هفته روز معيّنى، مثلًا روز جمعه را روزه بگيرد چنانچه يكى از جمعهها عيد فطر يا قربان باشد يا در روز جمعه عذر ديگرى مانند حيض براى او پيدا شود، بايد آن روز را روزه نگيرد و قضاى آن را بجا آورد و اگر نتوانست، براى هر روز يك مدّ طعام به فقير صدقه بدهد.
مسأله 2667- اگر نذر كند كه مقدار معيّنى صدقه بدهد، چنانچه پيش از دادن صدقه بميرد، بايد آن مقدار را از مال او صدقه بدهند.
مسأله 2668- اگر نذر كند كه به فقير معيّنى صدقه بدهد، نمىتواند آن را به فقير ديگر بدهد و اگر آن فقير بميرد، بنا بر احتياط بايد به ورثۀ او بدهد.
مسأله 2669- اگر نذر كند كه به زيارت يكى از امامان- مثلًا به زيارت حضرت ابا عبد اللّٰه عليه السلام- مشرّف شود، چنانچه به زيارت امام ديگر برود كافى نيست، و اگر به واسطۀ عذرى نتواند آن امام را زيارت كند، چيزى بر او واجب نيست.
مسأله 2670- كسى كه نذر كرده زيارت برود و غسل زيارت و نماز آن را نذر نكرده، لازم نيست آنها را بجا آورد.
مسأله 2671- اگر براى حرم يكى از امامان يا امامزادگان چيزى نذر كند و مصرف معيّنى را در نظر نداشته باشد، بايد آن را در تعمير و روشنايى و نظافت و فرش حرم و مانند اينها مصرف كند، يا به زوّار و خدّام آن مشاهد مشرّفه بدهد، يا براى سكناى زائران آن مشاهد مصرف كند و اگر اين گونه كارها ممكن نشد، در مورد زائرانى كه براى مراجعت به وطن به هزينهاى نيازمندند صرف نمايد.
مسأله 2672- اگر براى خود امام عليه السلام يا امامزادهاى چيزى نذر كند، چنانچه مصرف معيّنى را قصد كرده، بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معيّنى را قصد نكرده، ظاهراً اگر در امورى كه ارتباط خاصّى با امام عليه السلام يا با آن امامزاده دارد از قبيل عزادارى و جشن ولادت يا تعمير حرم آن امام عليه السلام يا امامزاده و مانند آن صرف كند كفايت مىكند و نيازى نيست قصد هديّۀ آن امام را بنمايد، و اگر در مثل مسجد و پل مصرف كند و ثواب آن را به امام عليه السلام هديه كند، كفايت آن محلّ اشكال است.
مسأله 2673- گوسفندى را كه براى صدقه يا براى يكى از امامان عليهم السلام نذر كردهاند، پشم آن و مقدارى كه چاق مىشود جزء نذر است، و اگر پيش از آن كه به مصرف نذر برسد شير بدهد يا بچه بياورد، بايد به مصرف نذر برسانند.
مسأله 2674- هر گاه نذر كند كه اگر مريض او خوب شود، يا مسافر او بيايد، عملى را انجام دهد، چنانچه معلوم شود كه پيش از نذر كردن مريض خوب شده يا مسافر آمده است، عمل كردن به نذر لازم نيست.
مسأله 2675- اگر پدر يا مادر نذر كنند كه دختر خود را به سيّد شوهر دهد، اگر مصلحت فرزند باشد بايد به نذرشان عمل كنند، بلكه بنا بر احتياط واجب اگر انجام نذر با ترك آن يكسان باشد بايد به آن عمل كرد، ولى بعد از آن كه دختر به تكليف رسيد در فرضى كه اختيار ازدواج با خود دختر است، بايد او را راضى كنند و اگر راضى كردن دختر ممكن نشد، نذر باطل خواهد بود.
مسأله 2676- هر گاه با خدا عهد كند كه اگر به حاجت شرعى خود برسد، كار خيرى را انجام دهد، بعد از آن كه حاجتش برآورده شد، بايد آن كار را انجام دهد و نيز اگر بدون آن كه حاجتى داشته باشد عهد كند كه عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل بر او واجب مىشود.
مسأله 2677- در عهد هم مثل نذر بايد با خداوند عهد نمايد و آن را انشاء كند و لازم نيست انشاء عهد با صيغۀ لفظى صورت گيرد بلكه مىتواند آن را با نوشته يا با كار ديگرى انجام دهد ولى در هر حال بايد نام خداوند را- به هر زبانى هر چند عربى نباشد- بر زبان آورد، و اگر عهد كند كارى را كه خوب است بجا آورد يا كارى را كه بد است ترك كند عمل به عهد لازم است، بلكه ظاهراً اگر كارى را عهد كرده كه انجام و ترك آن از هر جهت يكسان است، بايد به عهد خود وفا كند.
مسأله 2678- اگر بدون عذر به عهد خود عمل نكند، بايد كفّاره بدهد و كفاره آن مانند كفارۀ افطار روزه ماه رمضان است؛ يعنى بايد شصت فقير را يك مدّ طعام دهد، يا دو ماه پىدرپى روزه بگيرد، يا يك بنده آزاد كند.