صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
تيمّم‌
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

تيمّم‌

 

در هفت مورد به جاى وضو و غسل لازم يا جايز است تيمم كرد:

 

موارد تیمم

اول: نبودن آب به قدر وضو يا غسل.

 

مسأله 655- اگر انسان در آبادى باشد، بايد براى تهيه آب وضو و غسل به قدرى جستجو كند كه از پيدا شدن آن نااميد شود و در صورتى كه در اول وقت بدون جستجو نماز بخواند نمازش باطل است، مگر آن كه قصد قربت داشته باشد و معلوم شود كه اگر جستجو هم مى‌كرد آب پيدا نمى‌كرد، و اگر در بيابان باشد، چنانچه به جهتى؛ همچون پست و بلند بودن زمين يا زيادى درختان، راه رفتن در آن دشوار باشد، بايد در دايره‌اى به شعاع مقدار پرتاب يك تير قديمى كه با كمان پرتاب مى‌كردند‌ در جستجوى آب برود، و اگر راه رفتن دشوار نباشد بايد در دايره‌اى به شعاع مقدار پرتاب دو تير جستجو كند.

 

مسأله 656- اگر راه رفتن در برخى از اطراف آسان و در بعضى ديگر دشوار باشد، بايد در طرفى كه آسان است به اندازه پرتاب دو تير و در طرفى كه دشوار است به اندازه پرتاب يك تير، جستجو كند.

 

مسأله 657- در هر طرفى كه اطمينان دارد آب نيست، در آن طرف جستجو لازم نيست و اگر نسبت به تمام جهات چنين اطمينانى دارد، اصلًا جستجو لازم نيست.

 

مسأله 658- كسى كه وقت نماز او تنگ نيست و براى تهيه آب وقت دارد، اگر اطمينان داشته باشد در محلى دورتر از مقدارى كه بايد جستجو كند آب هست، بايد براى تهيه آب برود؛ ولى اگر اطمينان ندارد رفتن به آن مكان لازم نيست.

 

مسأله 659- لازم نيست خود انسان در جستجوى آب برود بلكه اگر شخصى كه به گفته او اطمينان دارد جستجو نمايد و انسان مطمئن شود كه اگر خودش هم برود آب پيدا نمى‌كند كافى است.

 

مسأله 660- اگر احتمال دهد كه داخل بار سفر خود، يا در منزل، يا در قافله آب هست، بايد به قدرى جستجو كند كه به نبودن آب اطمينان كند، يا از پيدا كردن آن نااميد شود.

 

مسأله 661- اگر پيش از وقت نماز جستجو كند و آب پيدا نكند و تا وقت نماز همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد كه آب پيدا مى‌كند احتياط مستحب آن است كه دوباره در جستجوى آب برود.

 

مسأله 662- اگر بعد از داخل شدن وقت نماز جستجو كند و آب پيدا نكند و تا وقت نماز ديگر در همان جا بماند، چنانچه احتمال دهد كه آب پيدا مى‌شود احتياط مستحب آن است كه دوباره در جستجوى آب برود.

 

مسأله 663- اگر وقت نماز تنگ باشد جستجو لازم نيست، همچنين اگر از دزد يا درنده بترسد، يا جستجوى آب به قدرى سخت باشد كه نوعاً تحمّل نمى‌شود، جستجو لازم نيست و مى‌تواند در اول وقت نماز بخواند.

 

مسأله 664- اگر كسى احتمال مى‌دهد كه آب پيدا كند، و در جستجوى آب نرود و در وسعت وقت با تيمم نماز بخواند نمازش باطل است، و همچنين اگر كسى به جهت غفلت يا ندانستن مسأله در جستجوى آب نرود نمازى كه با تيمم در وسعت وقت خوانده بنابر احتياط واجب باطل است و در هر صورت چنانچه با قصد قربت تيمم كرده و نماز بخواند و بعد بفهمد كه اگر جستجو هم مى‌كرد آب پيدا نمى‌كرد نمازش صحيح است، و نيز اگر در جستجوى آب نرود و در هنگامى كه مى‌ترسد كه اگر نماز را تأخير بيندازد نماز قضا شود، با تيمم نماز بخواند نمازش صحيح است و لازم نيست آن را با وضو دوباره بخواند، هر چند به جهت عدم جستجوى آب معصيت كرده است.

 

مسأله 665- كسى كه به جهتى؛ چون ترس از دزد و درنده، جستجوى آب براى‌ او واجب نبود، مى‌تواند در اول وقت با تيمم نماز بخواند و اگر پس از خواندن نماز در وقت يا خارج وقت آب هم پيدا كند لازم نيست نماز خود را دوباره بخواند، هر چند مطابق احتياط استحبابى است؛ ولى اگر يقين داشته باشد كه آب پيدا نمى‌كند و در وسعت وقت بدون جستجو با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز در وقت آب پيدا كند، يا بفهمد كه اگر جستجو مى‌كرد آب پيدا مى‌كرد، بنابر احتياط واجب بايد نمازى را كه خوانده دوباره بخواند و اگر در وقت نخواند آن را قضا كند.

 

مسأله 666- اگر بعد از جستجو آب پيدا نكند و با تيمم نماز بخواند و بعد از نماز آب پيدا كند، يا بفهمد كه در جايى كه جستجو كرده آب بوده، نماز او صحيح است؛ چه قبل از وقت جستجو كرده باشد يا در وقت، هر چند احتياط مستحب در اين است كه نمازش را دوباره بخواند؛ خصوصا اگر در خارج وقت جستجو كرده باشد.

 

مسأله 667- كسى كه به جهت ترس از تنگى وقت بدون جستجو با تيمم نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد كه براى جستجو وقت داشته، نمازش صحيح است؛ ولى احتياط مستحب آن است كه نمازش را دوباره بخواند و اگر وقت گذشته قضا نمايد.

 

مسأله 668- اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند كه اگر وضوى خود را باطل كند تهيه آب براى او ممكن نيست، يا نمى‌تواند وضو بگيرد، چنانچه بتواند وضوى خود را نگهدارد، نبايد آن را باطل نمايد، و اگر بخواهد با عيال خود نزديكى كند، بايد در صورت امكان اول نمازش را بخواند.

 

مسأله 669- اگر پيش از وقت نماز، وضو داشته باشد و بداند يا احتمال عقلايى بدهد كه اگر وضوى خود را باطل كند، تهيه آب براى او ممكن نيست، چنانچه بتواند وضوى خود را نگهدارد، احتياط واجب آن است كه آن را باطل نكند ولى نزديكى با عيال مانعى ندارد.

 

مسأله 670- كسى كه فقط به مقدار وضو يا به مقدار غسل آب دارد و مى‌داند يا احتمال عقلايى بدهد كه اگر آن را بريزد آب پيدا نمى‌كند، چنانچه وقت نماز داخل شده، ريختن آن حرام است و احتياط واجب آن است كه پيش از وقت نماز هم آن را نريزد.

 

مسأله 671- كسى كه مى‌داند يا احتمال عقلايى مى‌دهد كه آب پيدا نمى‌كند؛ اگر بعد از داخل شدن وقت نماز، وضوى خود را باطل كند، يا آبى كه دارد بريزد، معصيت كرده، ولى نمازش با تيمم صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه قضاى آن نماز را بخواند.

 

دوم: دسترسى نداشتن به آب موجود‌

 

مسأله 672- اگر به واسطه پيرى يا ناتوانى، يا ترس از دزد و جانور و مانند اينها، يا نداشتن وسيله‌اى كه آب از چاه بكشد، دسترسى به آب نداشته باشد، بايد تيمم كند. و همچنين است اگر تهيه كردن آب يا استعمال آن به قدرى مشقت داشته باشد كه مردم آن را تحمل نمى‌كنند؛ ولى در صورت اخير چنانچه تيمم ننمايد و وضو بگيرد، وضوى او صحيح است.

 

مسأله 673- اگر براى كشيدن آب از چاه، ابزارى مانند دلو و ريسمان لازم دارد و مجبور است بخرد، يا كرايه نمايد؛ اگر چه قيمت آن چند برابر معمول باشد، بايد تهيه كند، و همچنين است اگر آب را به چندين برابر قيمتش بفروشند؛ ولى اگر تهيه آب براى او مشقت غير قابل تحمّل دارد يا مستلزم هتك حيثيت او باشد، واجب نيست.

 

مسأله 674- اگر ناچار شود كه براى تهيه آب قرض كند، بايد قرض نمايد؛ ولى كسى كه نمى‌تواند قرض خود را بدهد واجب نيست قرض كند.

 

مسأله 675- اگر كندن چاه مشقت غير قابل تحمل ندارد، بايد براى تهيه آب چاه بكند.

 

مسأله 676- اگر كسى مقدارى آب به او ببخشد بايد قبول كند، مگر منّتى داشته باشد، كه غير قابل تحمّل باشد يا مستلزم هتك حيثيت وى باشد.

 

سوم: ترس از ضرر استعمال آب‌

 

مسأله 677- اگر از استعمال آب بر جان خود بترسد، يا بترسد كه به واسطه‌ استعمال آن مرض يا عيبى در او پيدا شود، يا مرضش طول بكشد، يا شدت بكند، يا به سختى معالجه بشود، بايد تيمم نمايد؛ ولى اگر آب گرم براى او ضرر ندارد، بايد با آب گرم وضو بگيرد يا غسل كند.

 

مسأله 678- لازم نيست يقين كند كه آب براى او ضرر دارد، بلكه اگر احتمال ضرر بدهد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد و از آن احتمال، ترس براى او پيدا شود، بايد تيمم كند.

 

مسأله 679- كسى كه مبتلا به درد چشم است و از استعمال آب، بر چشم خود مى‌ترسد، بايد تيمم كند.

 

مسأله 680- اگر به واسطه يقين يا ترس ضرر، تيمم كند و پيش از نماز بفهمد كه آب برايش ضرر ندارد، تيمم او باطل است؛ و اگر بعد از نماز در وقت بفهمد بايد دوباره نماز را با وضو يا غسل بخواند، ولى اگر پس از گذشتن وقت بفهمد قضا لازم نيست.

 

مسأله 681- كسى كه فكر مى‌كند آب برايش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند يا وضو بگيرد و بعد بفهمد كه آب براى او ضرر داشته، وضو و غسل او صحيح است.

 

چهارم: نياز مبرم به آب براى آشاميدن‌

 

مسأله 682- اگر آب را به مصرف وضو يا غسل برساند بر خود يا ديگرى بترسد، در سه صورت جايز يا لازم است تيمم كند:

 

1- آن كه اگر آب را در وضو يا غسل صرف نمايد خودش- فعلًا يا بعداً- به تشنگيى بيفتد كه باعث تلف يا مرض صعب‌العلاج گردد، در اين صورت لازم است تيمم كند و اگر تحمل تشنگى براى او مشقّت زيادى داشته باشد، مى‌تواند تيمم كند ولى تيمم لازم نيست.

 

2- آن كه اگر آب را در وضو يا غسل صرف نمايد، نتواند موجودى را كه حفظش بر او واجب است حفظ كند كه در اين صورت لازم است تيمم كند.

 

3- آن كه بر غير خود؛ چه انسان باشد يا حيوان، بترسد و تلف يا بيمارى يا‌ بيتابيشان براى او مشقّت غير قابل تحمّل داشته باشد كه در اين صورت مى‌تواند تيمم كند.

 

و در غير اين سه صورت با داشتن آب تيمم جايز نيست.

 

مسأله 683- اگر غير از آب پاكى كه براى وضو يا غسل دارد آب نجسى هم به مقدار آشاميدن خود دارد بايد آب پاك را براى آشاميدن بگذارد و با تيمم نماز بخواند.

 

پنجم: نياز به آب براى تطهير بدن يا لباس‌

 

مسأله 684- كسى كه بدن يا لباسش نجس است و كمى آب دارد كه اگر با آن وضو بگيرد يا غسل كند، براى آب كشيدن بدن يا لباس او نمى‌ماند، بنابر احتياط بايد بدن يا لباس را آب بكشد و با تيمم نماز بخواند؛ ولى اگر چيزى نداشته باشد كه بر آن تيمم كند، بايد آب را به مصرف وضو يا غسل برساند.

 

ششم: حرام بودن آب يا ظرف آن‌

 

مسأله 685- اگر غير از آب يا ظرفى كه استعمال آن حرام است، آب يا ظرف ديگرى ندارد؛ مثلًا آب يا ظرفش غصبى است و غير از آن، آب و ظرف ديگرى ندارد، بايد به جاى وضو يا غسل، تيمم كند.

 

هفتم: تنگ بودن وقت نماز‌

 

مسأله 686- هر گاه وقت نماز به قدرى تنگ باشد كه اگر وضو بگيرد، يا غسل كند تمام نماز يا مقدارى از آن بعد از وقت خوانده مى‌شود، بايد تيمم كند.

 

مسأله 687- اگر عمداً نماز را به قدرى تأخير بيندازد كه وقت وضو يا غسل نداشته باشد، معصيت كرده، ولى نماز او با تيمم صحيح است، اگر چه احتياط مستحب آن است كه قضاى آن نماز را بخواند.

 

مسأله 688- كسى كه شك دارد كه اگر وضو بگيرد، يا غسل كند، وقت براى نماز‌ او مى‌ماند يا نه، بايد تيمم كند.

 

مسأله 689- كسى كه به واسطۀ تنگى وقت تيمم كرده اگر بعد از نماز بتواند وضو بگيرد تيمّم وى باطل مى‌گردد، بنابراين اگر در نمازهاى بعدى وظيفه‌اش تيمّم باشد بايد دوباره تيمّم بكند و نمى‌تواند به تيمّم قبلى اكتفا كند.

 

مسأله 690- كسى كه آب دارد، اگر به واسطۀ تنگى وقت با تيمم مشغول نماز شود و در بين نماز آبى كه داشته از دستش برود مى‌تواند با آن تيمم نمازهاى ديگر را هم كه مى‌توان با تيمم بجا آورد بخواند؛ ولى احتياط مستحب آن است كه براى نمازهاى بعد دوباره تيمم كند.

 

مسأله 691- اگر انسان به قدرى وقت دارد كه مى‌تواند وضو بگيرد، يا غسل كند و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن مثل اقامه و قنوت بلكه بدون سوره بخواند، بايد غسل كند يا وضو بگيرد و نماز را بدون كارهاى مستحبى آن بجا آورد.

 

چيزهايى كه تيمم به آنها صحيح است‌

مسأله 692- در حال اختيار تيمم بايد به خاك يا چيزهايى كه از زمين بوده و پودر شده؛ مانند سنگ پودر شده، و گچ پودر شده، صورت گيرد و تيمم به گچ و آهك پخته و آجر پخته كه پودر شده است در حال اختيار جايز است.

 

مسأله 693- در صورتى كه خاك و مانند آن پيدا نشود بايد به گرد و غبارى كه روى اشياء نشسته تيمم كند و اگر آن هم پيدا نشد بايد به گِل تيمم كند و در صورتى كه گِل هم پيدا نشد، بنابر احتياط مستحب بدون تيمم نماز بخواند ولى بايد بعداً نماز را قضا نمايد.

 

مسأله 694- تيمم بر سنگ و هر چيزى كه مانند سنگ با زدن دست هيچ چيزى از آن به دست نمى‌چسبد، در حال اختيار يا غيراختيار جايز نيست و كسى كه تنها سنگ در اختيار دارد، بنابر احتياط مستحب با آن تيمم نموده و نماز بخواند ولى بايد بعداً نماز را قضا نمايد. سنگ گچ و سنگ آهك حكم ساير سنگها را دارد و تيمم به جواهر؛ مانند‌ عقيق، هر چند پودر شده باشد، جايز نيست.

 

مسأله 695- اگر بتواند با تكان دادن فرش و مانند آن خاك تهيه كند، تيمم به گرد باطل است و اگر بتواند گل را خشك كند و از آن خاك تهيه كند، تيمم به گِل باطل است.

 

مسأله 696- كسى كه آب ندارد، اگر برف يا يخ داشته باشد، چنانچه ممكن است بايد آن را آب كند و با آن وضو بگيرد يا غسل نمايد و اگر ممكن نيست، بايد تيمم كند؛ ولى اگر چيزى هم كه تيمم به آن صحيح است ندارد، بنابر احتياط واجب با برف يا يخ اعضاى وضو يا غسل را نمناك كند و نماز خوانده و در خارج وقت قضاى نماز را نيز بخواند و اگر نمناك كردن اعضا با برف و يخ هم ممكن نيست بنا بر احتياط مستحب با يخ و برف تيمم كند و در وقت نماز بخواند، ولى لازم است نماز خود را در خارج وقت قضا نمايد.

 

مسأله 697- اگر با خاك چيزى مانند كاه كه تيمم به آن باطل است مخلوط شود، نمى‌تواند به آن تيمم كند؛ ولى اگر آن چيز به قدرى كم باشد كه در خاك از بين رفته حساب شود، تيمم به آن خاك صحيح است.

 

مسأله 698- اگر چيزى ندارد كه بر آن تيمم كند، چنانچه ممكن است بايد به خريدن و مانند آن تهيه كند.

 

مسأله 699- تيمم به ديوار گلى كه با زدن دست بر آن، دست انسان خاكى مى‌شود صحيح است و احتياط مستحب آن است كه با بودن خاك خشك به خاك نمناك تيمم نكند.

 

مسأله 700- اگر چيز پاكى كه تيمم به آن صحيح است ندارد، بنابر احتياط به چيز نجس تيمم كرده و نماز خوانده و بعداً قضاى آن را نيز بجا آورد.

 

مسأله 701- اگر يقين داشته باشد كه تيمم به چيزى صحيح است و به آن تيمم كند، بعد بفهمد تيمم به آن باطل بوده، نمازهايى را كه با آن تيمم خوانده بايد دوباره بخواند.

 

مسأله 702- چيزى كه بر آن تيمم مى‌كند بنابر احتياط مستحب غصبى نباشد، همچنين مكان آن چيزى كه بر آن تيمم مى‌كند در صورتى كه تيمم تصرّف در چيز غصبى به شمار آيد، بنابر احتياط مستحب غصبى نباشد، پس اگر بر خاك غصبى تيمم كند، يا خاكى را كه مال خود اوست بى‌اجازه در ملك ديگرى بگذارد و بر آن تيمم كند، تيمم او بنابر احتياط مستحب باطل مى‌باشد.

 

مسأله 703- تيمم در فضاى غصبى بنابر احتياط مستحب باطل است.

 

مسأله 704- اگر تيمم به جهت غصب باطل باشد، در صورت عذر مانند فراموشى يا غفلت صحيح است، ولى فراموشى و غفلت براى خود غاصب عذر نيست بنابراين تيمم او بنابر احتياط مستحب باطل است؛ و نيز كسى كه به جهت ندانستن مسأله به چيز غصبى تيمم كند، چنانچه در ندانستن مسأله كوتاهى نكرده باشد تيمم او صحيح است‌

 

مسأله 705- كسى كه در جاى غصبى حبس است، اگر آب و خاك او هر دو غصبى است، بايد با تيمم نماز بخواند.

 

مسأله 706- بنابر احتياط واجب در صورت امكان، بايد چيزى كه بر آن تيمم مى‌كند گردى داشته باشد كه به دست بماند، و بعد از زدن دست، مستحب است دست را بتكاند كه بيشتر گرد آن بريزد.

 

مسأله 707- تيمم به زمين گود و خاك جاده و زمين شوره‌زار كه نمك روى آن را نگرفته مكروه است و اگر نمك روى آن را گرفته باشد باطل است.

 

دستور تيمم بدل از وضو يا غسل‌

مسأله 708- در تيمم بدل از وضو يا غسل چهار چيز واجب است:

 

اول: نيت؛

 

دوم: زدن يا قرار دادن كف دو دست بر چيزى كه تيمم به آن صحيح است؛ و احتياط مستحب آن است كه كف هر دو دست با هم به زمين زده شود.

 

سوم: كشيدن كف هر دو دست به پيشانى و دو طرف آن، از جايى كه موى سر‌ مى‌رويد، تا ابروها و بالاى بينى و احتياطاً بايد دستها روى ابروها هم كشيده شود.

 

چهارم: كشيدن كف دست چپ به تمام پشت دست راست و بعد از آن كشيدن كف دست راست به تمام پشت دست چپ.

 

مسأله 709- احتياط مستحب آن است كه تيمم را چه بدل از وضو باشد چه بدل از غسل، به اين ترتيب بجا آورد: يك مرتبه دستها را به زمين بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد و يك مرتبۀ ديگر به زمين بزند و پشت دستها را مسح كند؛ و از اين بهتر آن است كه دو مرتبه دستها را به زمين بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد و سپس دو مرتبۀ ديگر به زمين بزند و پشت دستها را مسح كند.

 

احكام تيمم‌

مسأله 710- اگر مختصرى هم از پيشانى يا پشت دستها را مسح نكند تيمم باطل است، چه عمداً مسح نكند، يا مسأله را نداند، يا فراموش كرده باشد؛ ولى دقت زياد هم لازم نيست و همين قدر كه بگويند پيشانى و پشت دستها مسح شده، كافى است.

 

مسأله 711- مسح بين انگشتان لازم نيست.

 

مسأله 712- پيشانى و پشت دستها را بنابر احتياط از بالا به پايين مسح نمايد، و كارهاى آن را بايد پشت سر هم بجا آورد و اگر بين آنها به قدرى فاصله دهد كه نگويند يك كار انجام داده است، تيمم باطل است.

 

مسأله 713- چنانچه بر انسان دو گونه تيمم لازم باشد؛ مثلًا به جهت نداشتن آب بايد به جاى غسل تيمم كند و نيز به جهت نذرى كه داشته بايد به جاى وضو تيمم نمايد، بايد در موقع نيت معيّن كند كه تيمم بدل از غسل انجام مى‌دهد يا بدل از وضو، ولى اگر يك تيمم بر او واجب است لازم نيست نوع آن را تعيين كند.

 

مسأله 714- در تيمم بنابر احتياط استحبابى پيشانى و كف دستها و پشت دستها در صورت امكان پاك باشد.

 

مسأله 715- انسان بايد براى تيمم انگشترى را از دست بيرون آورد و اگر در‌ پيشانى يا پشت يا كف دستها مانعى باشد، مثلًا چيزى به آنها چسبيده، بايد برطرف نمايد.

 

مسأله 716- اگر پيشانى يا پشت دستها زخم است و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را روى آن بكشد و نيز اگر كف دست زخم باشد و پارچه يا چيز ديگرى را كه بر آن بسته نتواند باز كند، بايد دست را با همان پارچه به چيزى كه تيمم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستها بكشد.

 

مسأله 717- اگر پيشانى و پشت دستها مو داشته باشد اشكال ندارد؛ ولى اگر موى سر روى پيشانى آمده باشد، بايد آن را عقب بزند.

 

مسأله 718- اگر احتمال دهد كه در پيشانى و كف دستها يا پشت دستها مانعى هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، بايد جستجو نمايد، تا يقين يا اطمينان كند كه مانعى نيست.

 

مسأله 719- اگر وظيفه او تيمم است و نمى‌تواند تيمم كند بايد نايب بگيرد، و كسى كه نايب مى‌شود، بايد او را با دست خود او تيمم دهد و اگر ممكن نباشد بايد نايب، دست خود را به چيزى كه تيمم به آن صحيح است بزند و به پيشانى و پشت دستهاى او بكشد.

 

مسأله 720- اگر در بين تيمم شك كند كه قسمتى از آن را فراموش كرده يا نه، چنانچه از محلّ آن نگذشته، بايد آن قسمت را بجا آورد، بلكه بنابر احتياط اگر از محلّ آن هم گذشته، بايد برگردد و آن قسمت را بجا آورد.

 

مسأله 721- اگر بعد از مسح دست چپ شك كند كه درست تيمم كرده يا نه، در صورتى كه مسأله را مى‌دانسته و احتمال مى‌دهد كه در حال عمل متوجّه بوده تيمم او صحيح است، و چنانچه شك او در مسح دست چپ باشد، لازم است آن را مسح كند؛ مگر آن كه در عملى وارد شده كه شرط آن طهارت است، يا موالات فوت شده باشد.

 

مسأله 722- كسى كه وظيفه‌اش تيمم است چنانچه پيش از وقت نماز براى كار واجب يا مستحب ديگر تيمم كند، مى‌تواند با همان تيمم نماز بخواند؛ ولى بنابر احتياط‌ مستحب براى خود نماز پيش از وقت تيمم نكند.

 

مسأله 723- كسى كه وظيفه‌اش تيمم است اگر اطمينان داشته باشد تا آخر وقت عذر او باقى مى‌ماند در وسعت وقت مى‌تواند با تيمم نماز بخواند؛ ولى اگر تصادفاً عذرش قبل از گذشتن وقت برطرف شد، بايد نماز را با وضو يا غسل اعاده كند. ولى اگر اطمينان دارد كه تا آخر وقت عذر او برطرف مى‌شود بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند و نيز اگر اميد دارد كه عذرش برطرف شود، بايد صبر كند و با وضو يا غسل نماز بخواند، يا در تنگى وقت با تيمم نماز را بجا آورد، البته مى‌تواند قبل از تنگى وقت رجاءً با تيمم نماز بخواند كه اگر عذرش برطرف نشد نمازش صحيح است.

 

مسأله 724- كسى كه نمى‌تواند وضو بگيرد، يا غسل كند، نمى‌تواند نمازهاى قضاى خود را با تيمم بخواند؛ مگر آن كه احتمال عقلايى بدهد كه با تأخير نتواند تا آخر عمر با وضو يا غسل نماز قضا را بجا آورد، و مسّ نوشتۀ قرآن و بودن در مسجد الحرام و مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله و نيز ورود يا ماندن در ساير مساجد؛ ولو در حال عبور نباشد، با تيمم ظاهراً جايز است و احتياط مستحب در ترك است.

 

مسأله 725- كسى كه نمى‌تواند وضو بگيرد يا غسل كند، جايز است نمازهاى مستحبى را كه مثل نافله‌هاى شبانه روز وقت معيّن دارد با تيمم بخواند؛ ولى اگر احتمال دهد كه تا آخر وقت آنها عذر او برطرف شود، نبايد آنها را زودتر بخواند، مگر آنها را رجاءً انجام دهد و تا آخر وقت عذرش هم برطرف نشود.

 

مسأله 726- كسى كه احتياطاً هم غسل جبيره‌اى و هم تيمم نموده اگر بعد از تيمم حدث اصغرى از او سر بزند؛ مثلًا بول كند، بايد براى نماز و مانند آن وضو بگيرد و بنابر احتياط مستحب تيمم هم بنمايد.

 

مسأله 727- اگر به واسطه نداشتن آب يا عذر ديگرى تيمم كند، بعد از برطرف شدن عذر، تيمم او باطل مى‌شود.

 

مسأله 728- چيزهايى كه وضو را باطل مى‌كند، تيمم بدل از وضو را هم باطل مى‌كند؛ و چيزهايى كه غسل را باطل مى‌نمايد، تيمم بدل از غسل را هم باطل مى‌نمايد.

 

مسأله 729- كسى كه نمى‌تواند غسل كند، اگر چند غسل بر او واجب باشد، جايز است يك تيمم بدل از همۀ آنها بنمايد؛ و احتياط مستحب آن است كه بدل هر يك از آنها يك تيمم نمايد.

 

مسأله 730- اگر به جهت عذرى در اول وقت با تيمم نماز خواند، و قبل از گذشتن وقت عذرش برطرف شد لازم است وضو يا غسل را انجام داده و نماز را دوباره بخواند؛ هر چند اطمينان داشته كه عذرش تا آخر وقت باقى است- مگر در برخى صورتهايى كه در مسأله 665 و 666 گذشت- و اگر احتمال مى‌داده عذرش برطرف مى‌شود و رجاءً در اول وقت با قصد قربت با تيمم نماز خواند و عذرش تا آخر وقت باقى بود، نماز خوانده شده صحيح است.

 

مسأله 731- اگر بدل از غسل جنابت تيمم كند، لازم نيست براى نماز وضو بگيرد؛ بلكه اگر بدل از غسلهاى ديگر هم؛ چه واجب چه مستحب، در صورتى كه استحبابش ثابت شده باشد، تيمم كند كفايت از وضو مى‌كند، مگر در تيمم بدل از غسل استحاضه كه بنابر احتياط واجب لازم است وضو هم بگيرد و اگر نتواند وضو بگيرد، تيمم ديگرى هم بدل از وضو بنمايد و احتياط مستحب آن است كه در غير غسل جنابت وضو هم بگيرد و اگر نتواند تيمم ديگرى هم بدل از وضو بكند.

 

مسأله 732- اگر بدل از غسل تيمم كند و بعد كارى كه وضو را باطل مى‌كند براى او پيش آيد، بايد وضو بگيرد؛ و احتياط مستحب آن است كه تيمم بدل از غسل هم بنمايد، و اگر نمى‌تواند وضو بگيرد تيمم بدل از وضو مى‌نمايد؛ و بنابر احتياط مستحب در غير غسل جنابت، تيمم ديگرى بدل از غسل نمايد.

 

مسأله 733- كسى كه وظيفه‌اش تيمم است اگر براى كارى تيمم كند، تا تيمم و عذر او باقى است كارهايى را كه بايد با وضو يا غسل انجام داد مى‌تواند بجا آورد؛ حتى اگر عذرش تنگى وقت باشد.

 

مسأله 734- كسى كه وظيفه‌اش آن است كه بدل از وضو و بدل از غسل تيمّم كند همين دو تيمّم كفايت مى‌كند و تيمّم ديگرى لازم نيست.

 

مسأله 735- در مواردى كه انسان مى‌توانسته است نماز خود را با وضو يا غسل بخواند، ولى به اختيار خود كارى كرده است كه ناچار شده با تيمم نماز بخواند، بهتر است نماز خود را دوباره با وضو يا غسل بخواند؛ مانند موارد زير:

 

اول: آن كه از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.

 

دوم: آن كه مى‌دانسته يا احتمال مى‌داده كه آب پيدا نمى‌كند و عمداً خود را جنب كرده و با تيمم نماز خوانده است.

 

سوم: آن كه عمداً در جستجوى آب نرود و در آخر وقت با تيمم نماز بخواند و بعد بفهمد يا احتمال دهد كه اگر جستجو مى‌كرد آب پيدا مى‌شد.

 

چهارم: آن كه آب در اختيار داشته و عمداً نماز را تأخير بيندازد تا آب از دست برود و در آخر وقت با تيمم نماز بخواند.

 

پنجم: آن كه مى‌دانسته يا احتمال مى‌داده كه آب پيدا نمى‌شود و آبى را كه داشته ريخته است.