موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
« احكام قرض »
قرض دادن به مسلمان مخصوصاً به مؤمنین از كارهاى مستحبّ است ، و در قرآن مجید به آن امر شده ، و قرض دادن به مؤمن قرض دادن به خدا شمرده شده ، و وعده مغفرت به قرض دهنده داده شده ، و در اخبار راجع به آن سفارش شده است ، و از پیغمبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم)روایت شده كه كسى كه به برادر مسلمان خود قرض بدهد ، براى او به هر درهمى كه قرض داده به وزن كوه احد از كوههاى رضوى و طور سیناء حسنات است ، و اگر با او در طلب قرض مدارا كند بر صراط مانند برق بدون حساب و عذاب مى گذرد ، و كسى كه برادر مسلمان به او شكایت كند و قرض ندهد خداوندعزّوجلّ بهشت را بر او حرام مى كند.
و از حضرت صادق (علیه السلام) روایت شده كه اگر قرض بدهم براى من محبوب تر است از آن كه به مانند آن صدقه بدهم.
مسأله ۲۳۲۵ ـ در قرض لازم نیست صیغه بخوانند ، بلكه اگر چیزى را به قصد قرض به كسى بدهد و او هم به همین قصد بگیرد ، صحیح است.
مسأله ۲۳۲۶ ـ در صورتى كه در قرض شرط مدّت نشده باشد ، یا بعد از گذشتن مدّت باشد ، هر وقت بدهكار بدهى خود را بدهد طلبكار باید قبول نماید.
مسأله ۲۳۲۷ ـ اگر در عقد قرض براى پرداخت آن مدّتى قرار دهند ، طلبكار نمى تواند پیش از تمام شدن آن مدّت طلب خود را مطالبه كند ، ولى اگر مدّت نداشته باشد ، طلبكار هر وقت بخواهد مى تواند طلب خود را مطالبه نماید.
مسأله ۲۳۲۸ ـ اگر طلبكار ـ در موردى كه حقّ مطالبه دارد ـ طلب خود را مطالبه كند ، چنانچه بدهكار بتواند بدهى خود را بدهد ، باید فوراً آن را بپردازد ، و اگر تأخیر بیندازد گناهكار است.
مسأله ۲۳۲۹ ـ اگر بدهكار غیر از خانه اى كه لایق به حال او است و در آن سكنى دارد و اثاثیه منزل و چیزهاى دیگرى كه ناچار از داشتن آنهاست ، چیزى نداشته باشد ، طلبكار نمى تواند طلب خود را از او مطالبه نماید ، بلكه باید صبر كند تا بتواند بدهى خود را بدهد.
مسأله ۲۳۳۰ ـ كسى كه بدهكار است و نمى تواند بدهى خود را بدهد ، چنانچه بتواند كاسبى كند و براى او عسر و حرجى نباشد ، واجب است كسب كند و بدهى خود را بدهد.
مسأله ۲۳۳۱ ـ كسى كه دسترسى به طلبكار خود ندارد ، چنانچه امید نداشته باشد كه اورا پیدا كند ، باید طلب اورا از طرف صاحبش به قصد صدقه به فقیر بدهد ، و بنابر احتیاط واجب از حاكم شرع اجازه بگیرد ، و اگر طلبكار او سید نباشد ، احتیاط مستحبّ آن است كه طلب اورا به سید فقیر ندهد.
مسأله ۲۳۳۲ ـ اگر مال میت بیشتر از خرج واجب كفن و دفن و بدهى او نباشد ، باید مالش را به همین مصرفها برسانند ، و به وارث او چیزى نمى رسد.
مسأله ۲۳۳۳ ـ اگر كسى مقدارى پول طلا یا نقره قرض كند و قیمت آن كم شود ، چنانچه همان مقدار را كه گرفته پس بدهد كافیست ، و اگر قیمت آن زیادتر گردد ، لازم است همان مقدار را كه گرفته بدهد ، ولى در هر دو صورت اگر بدهكار و طلبكار به غیر آن راضى شوند ، اشكال ندارد.
مسأله ۲۳۳۴ ـ اگر مالى را كه قرض كرده از بین نرفته باشد و صاحب مال آن را مطالبه كند ، احتیاط مستحبّ آن است كه بدهكار همان مال را به او بدهد.
مسأله ۲۳۳۵ ـ اگر كسى كه قرض مى دهد شرط كند كه زیادتر از مقدارى كه مى دهد بگیرد ، مثلا یك من گندم بدهد و شرط كند كه یك من و پنج سیر بگیرد ، یا ده عدد تخم مرغ بدهد كه یازده عدد تخم مرغ بگیرد ، ربا و حرام است ، بلكه اگر قرار بگذارد كه بدهكار كارى براى او انجام دهد ، یا چیزى را كه قرض كرده با مقدارى جنس دیگر پس دهد ـ مثلا شرط كند یك تومانى را كه قرض كرده با یك كبریت پس دهد ـ ربا و حرام است ، و نیز اگر با او شرط كند كه چیزى را كه قرض مى گیرد به طور مخصوصى پس دهد ـ مثلا مقدارى طلاى نساخته به او قرض بدهد و شرط كند كه ساخته پس بگیرد ـ بازهم ربا و حرام مى باشد ، ولى اگر بدون این كه شرط كند خود بدهكار زیادتر از آن چه قرض كرده پس بدهد ، اشكال ندارد ، بلكه مستحبّ است.
مسأله ۲۳۳۶ ـ ربا دادن مثل ربا گرفتن حرام است ، و اقوى این است كه كسى كه قرض ربوى گرفته مالك مى شود هر چند احوط عدم تصرّف در آن است.
مسأله ۲۳۳۷ ـ اگر گندم یا چیزى مانند آن را به قرض ربوى بگیرد و با آن زراعت كند ، اقوى این است كه حاصلى كه به دست مى آید مالك مى شود ، ولى احوط عدم تصرّف در آن است.
مسأله ۲۳۳۸ ـ اگر لباسى را بخرد و ثمن آن را از مالى كه به قرض ربوى گرفته ، یا از مال حلالى كه مخلوط با آن مال است به صاحب لباس بدهد ، پوشیدن آن لباس و نماز خواندن با آن اشكال ندارد ، و همچنین است اگر به فروشنده بگوید كه: (این لباس را با این مال مى خرم) هر چند احوط آن است كه آن لباس را استعمال نكند.
مسأله ۲۳۳۹ ـ اگر انسان مقدارى پول به كسى بدهد كه در شهر دیگر از طرف او كمتر بگیرد اشكال ندارد ، و این را صرف برات مى گویند.
مسأله ۲۳۴۰ ـ اگر مقدارى پول به كسى قرض بدهد كه بعد از چند روز در شهر دیگر زیادتر بگیرد ـ مثلا نهصد و نود تومان بدهد كه بعد از ده روز در شهر دیگر هزار تومان بگیرد ـ ربا و حرام است ، ولى اگر كسى كه زیادى را مى گیرد ، در مقابل زیادى جنس بدهد یا عملى انجام دهد ، اشكال ندارد.
مسأله ۲۳۴۱ ـ اگر كسى از دیگرى طلبى دارد كه از جنس طلا و نقره یا كشیمنى و پیمانه اى نیست مى تواند آن را به شخص بدهكار یا دیگرى به كمتر فروخته و وجه آن را نقد بگیرد ، ولى اگر طلب اسكناس باشد فروختن آن به كمتر در صورتى كه ثمن هم از جنس همان اسكناس باشد ، محلّ اشكال است ، و در صورتى كه از غیر آن جنس باشد ، مثل فروش اسكناس ایرانى به دولار اشكال ندارد ، و همچنین طلبى را كه از شخص بدهكار دارد مى تواند مبلغى از آن را كسر كند و مابقى را نقد بگیرد.