صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> آثار فقهی >>
مرجع ما | آثار فقهی
فهرست:
احكام اِرث
موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی

 

احكام اِرث 

 

 

«مسأله 3344» اسباب ارث، يعنى رابطه‏اى كه موجب ارث بردن از ميّت مى‏شود، سه چيز است:

 

اوّل: «خويشاوندى نَسبى» كه خود به سه دسته تقسيم مى‏شود و تفصيل آن در مسأله بعدى بيان مى‏شود.

 

دوم: «خويشاوندى سببى»، يعنى رابطه‏اى كه به سبب نكاح دائم ايجاد مى‏شود و به وسيله آن زن و شوهر از يكديگر ارث مى‏برند.

 

سوم: «وِلاء» كه به وسيله آن كسى كه بر ديگرى يك نوع ولايت دارد، در صورت نبودن خويشاوندان نسبى و سببى، از او ارث مى‏برد و آن بر سه قسم است:

 

1 ـ «وِلاء عِتق» كه موضوع آن در اين زمان منتفى شده است. 2 ـ «ضِمان جَريره»؛ يعنى اين كه انسان با كسى قرار مى‏گذارد كه در زندگى ضامن جنايات او باشد و در عوض از او ارث ببرد. 3 ـ «امامت» كه به واسطه آن امام مسلمين در برخى از صور كه بيان خواهد شد، از ميّت ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3345» كسانى كه به واسطه خويشاوندى نسبى ارث مى‏برند، سه طبقه هستند:

 

طبقه اوّل: پدر و مادر و فرزندان ميّت و با نبودن فرزندان، اولاد آنها هر چه پايين روند هر كدام آنان كه به ميّت نزديك‏تر باشد ارث مى‏برد و تا يك نفر از اين طبقه وجود داشته باشد، طبقه دوم ارث نمى‏برند. طبقه دوم: جدّ، يعنى پدر بزرگ و پدر او هر چه بالا رود و جدّه، يعنى مادر بزرگ و مادر او هر چه بالا رود، پدرى باشند يا مادرى و خواهر و برادر و با نبودن برادر و خواهر، اولاد ايشان هر كدام آنان كه به ميّت نزديك‏تر 

 

(638)

 

 

باشد ارث مى‏برد و تا يك نفر از اين طبقه وجود داشته باشد، طبقه سوم ارث نمى‏برند. طبقه سوم: عمو و عمّه و دايى و خاله هر چه بالا روند و فرزندان آنان هر چه پايين روند و تا يك نفر از عموها و عمّه‏ها و دايى‏ها و خاله‏هاى ميّت زنده باشند، فرزندان آنان ارث نمى‏برند، ولى اگر ميّت عموى پدرى و پسر عموى پدر و مادرى داشته باشد و غير از اينها وارثى نداشته باشد، ارث به پسر عموى پدر و مادرى مى‏رسد و عموى پدرى ارث نمى‏برد.

 

 

«مسأله 3346» اگر عمو و عمّه و دايى و خاله خود ميّت و فرزندان آنان و اولادِ فرزندان آنان وجود نداشته باشند، عمو و عمّه و دايى و خاله پدر و مادر ميّت ارث مى‏برند و اگر اينها نباشند، فرزندان آنها ارث مى‏برند و اگر اينها هم نباشند، عمو و عمّه و دايى و خاله جد و جدّه ميّت و اگر اينها نباشند، فرزندان آنها ارث مى‏برند.

 

«مسأله 3347» زن و شوهر به تفصيلى كه بعد گفته مى‏شود، از يكديگر ارث مى‏برند.

 

 

ارث طبقه اوّل 

 

«مسأله 3348» اگر وارث ميّت فقط يك نفر از طبقه اوّل باشد، مثلاً «پدر» يا «مادر» يا «يك پسر» يا «يك دختر» باشد، همه مالِ ميّت به او مى‏رسد و اگر «چند پسر» يا «چند دختر» باشند، همه مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود و اگر «يك پسر و يك دختر» باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، دو قسمت را پسر و يك قسمت را دختر مى‏برد و اگر «چند پسر و چند دختر» باشند، مال را به گونه‏اى قسمت مى‏كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ارث ببرد؛ مثلاً اگر شش هزار تومان به ارث مانده باشد و ميّت پنج پسر و دو دختر داشته باشد، به هر دختر پانصد تومان و به هر پسر هزار تومان مى‏رسد.

 

«مسأله 3349» اگر وارث ميّت فقط «پدر و مادر» او باشند، مال سه قسمت مى‏شود، دو قسمت آن را پدر و يك قسمت را مادر مى‏برد؛ ولى اگر ميّت «دو برادر» يا «چهار خواهر» يا «يك برادر و دو خواهر» داشته باشد كه همه آنان پدرى باشند ـ يعنى پدر آنان با پدر ميّت يكى باشد، خواه مادر آنها هم با مادر ميّت يكى باشد يا نه ـ اگرچه تا ميّت پدر و مادر داشته باشد اينها ارث نمى‏برند، اما به واسطه بودن اينها، مادر يك ششم

 

(639)

 

 

مال را مى‏برد و بقيّه را به پدر مى‏دهند.

 

«مسأله 3350» اگر وارث ميّت فقط «پدر و مادر و يك دختر» باشد، چنانچه ميّت «دو برادر» يا «چهار خواهر» يا «يك برادر و دو خواهر» پدرى نداشته باشد، مال را پنج قسمت مى‏كنند، پدر و مادر هر كدام يك قسمت و دختر سه قسمت آن را مى‏برد و اگر «دو برادر» يا «چهار خواهر» يا «يك برادر و دو خواهر» پدرى داشته باشد، مال را شش قسمت مى‏كنند، پدر و مادر هر كدام يك قسمت و دختر سه قسمت مى‏برد و يك قسمت باقى‏مانده را چهار قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به پدر و سه قسمت را به دختر مى‏دهند؛ مثلاً اگر مال ميّت را 24 قسمت كنند، 15 قسمت آن را به دختر و 5 قسمت آن را به پدر و 4 قسمت آن را به مادر مى‏دهند.

 

«مسأله 3351» اگر وارث ميّت فقط «پدر و مادر و يك پسر» باشند، مال را شش قسمت مى‏كنند، پدر و مادر هر كدام يك قسمت و پسر چهار قسمت آن را مى‏برد و اگر «چند پسر» يا «چند دختر» باشند، آن چهار قسمت را به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند و اگر «پسر و دختر» باشند، آن چهار قسمت را طورى تقسيم مى‏كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد.

 

«مسأله 3352» اگر وارث ميّت فقط «پدر و يك پسر» يا «مادر و يك پسر» باشد، مال را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را پدر يا مادر و پنج قسمت را پسر مى‏برد و اگر چند پسر باشند، آن پنج قسمت را به طور مساوى بين خود تقسيم مى‏كنند.

 

«مسأله 3353» اگر وارث ميّت فقط «پدر» يا «مادر» با «پسر و دختر» باشد، مال را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را پدر يا مادر مى‏برد و بقيّه را طورى قسمت مى‏كنند كه هر پسرى دو برابر دختر ببرد.

 

«مسأله 3354» اگر وارث ميّت فقط «پدر و يك دختر» يا «مادر و يك دختر» باشد، مال را چهار قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را پدر يا مادر و بقيّه را دختر مى‏برد.

 

«مسأله 3355» اگر وارث ميّت فقط «پدر و چند دختر» يا «مادر و چند دختر» باشد، مال را پنج قسمت مى‏كنند، يك قسمت را پدر يا مادر مى‏برد و چهار قسمت را

 

(640)

 

 

دخترها به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند.

 

«مسأله 3356» اگر ميّت فرزند نداشته باشد، نوه پسرى او ـ اگرچه دختر باشد ـ سهم پسر ميّت را مى‏برد و نوه دخترى او ـ اگرچه پسر باشد ـ سهم دختر ميّت را مى‏برد؛ مثلاً اگر ميّت «يك پسر» از دختر خود و« يك دختر» از پسر خود داشته باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به پسر دختر و دو قسمت را به دختر پسر مى‏دهند.

 

«مسأله 3357» مقصود از فرزندى كه از انسان ارث مى‏برد، بچّه‏اى است كه از نطفه او متولّد شده باشد، خواه از زن دائم باشد يا موقّت؛ پس اگر كسى بچّه‏دار نشود و بچّه‏اى را از پرورشگاه يا از ديگران به فرزندى قبول كند، آن بچّه فرزند او نمى‏شود و از او ارث نمى‏برد، مگر اين كه در زمان حيات خود چيزى را به او ببخشد و جايز نيست شناسنامه او را نيز به نام خود بگيرد تا حكم اولاد نسبى بر او جارى شود، هر چند اصل عمل او از نظر عاطفى كار خوبى است و اجر و ثواب نيز دارد.

 

 

ارث طبقه دوم 

 

«مسأله 3358» طبقه دوم از كسانى كه به واسطه خويشاوندى نَسَبى ارث مى‏برند، عبارتند از «جدّ»، يعنى پدر بزرگ و «جدّه»، يعنى مادربزرگ و «برادران» و «خواهران» ميّت و اگر ميّت، برادر و خواهر نداشته باشد، اولاد آنها ارث مى‏برند.

 

«مسأله 3359» اگر وارث ميّت فقط «يك برادر» يا «يك خواهر» باشد، همه مال به او مى‏رسد و اگر «چند برادر» يا «چند خواهر» پدر و مادرى باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود و اگر «برادر و خواهر پدر و مادرى» با هم باشند، هر برادرى دو برابر خواهر مى‏برد؛ مثلاً اگر «دو برادر و يك خواهر پدر و مادرى» داشته باشد، مال را پنج قسمت مى‏كنند، هر يك از برادرها دو قسمت و خواهر يك قسمت آن را مى‏برد.

 

«مسأله 3360» اگر ميّت «برادر و خواهر پدر و مادرى» داشته باشد، «برادر يا خواهر پدرى» كه از مادر با ميّت جدا است ارث نمى‏برد و اگر برادر و خواهر پدر و مادرى نداشته باشد، چنانچه فقط «يك خواهر» يا «يك برادر» پدرى داشته باشد، همه مال به او مى‏رسد و

 

(641)

 

 

اگر «چند برادر» يا «چند خواهرِ پدرى» داشته باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود و اگر «برادر و خواهر پدرى» داشته باشد، هر برادرى دو برابر خواهر مى‏برد.

 

«مسأله 3361» اگر وارث ميّت فقط «يك خواهر» يا «يك برادرِ» مادرى باشد كه از پدر با ميّت جدا است، همه مال به او مى‏رسد و اگر «چند برادر مادرى» يا «چند خواهر مادرى» يا «چند برادر و خواهر مادرى» باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود.

 

«مسأله 3362» اگر ميّت «برادر و خواهر پدر و مادرى» و «برادر و خواهر پدرى» و «يك برادر مادرى» يا «يك خواهر مادرى» داشته باشد، برادر و خواهر پدرى ارث نمى‏برند و مال را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را به برادر يا خواهر مادرى و بقيّه را به برادر و خواهر پدر و مادرى مى‏دهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3363» اگر ميّت «برادر و خواهر پدر و مادرى» و «برادر و خواهر پدرى» و «برادر و خواهر مادرى» داشته باشد، برادر و خواهر پدرى ارث نمى‏برند و مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را برادر و خواهر مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند و بقيّه را به برادر و خواهر پدر و مادرى مى‏دهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3364» اگر وارث ميّت فقط «برادر و خواهر پدرى» و «يك برادر مادرى» يا «يك خواهر مادرى» باشد، مال را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را برادر يا خواهر مادرى مى‏برد و بقيّه را به برادر و خواهر پدرى مى‏دهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3365» اگر وارث ميّت فقط «برادر و خواهر پدرى» و چند «برادر و خواهر مادرى» باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را برادر و خواهر مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند و بقيّه را به برادر و خواهر پدرى مى‏دهند و هر برادرى دو برابر خواهر ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3366» اگر وارث ميّت فقط «برادر و خواهر و زن» او باشد، زن ارث خود

 

(642)

 

 

را به تفصيلى كه در «ارث زن و شوهر» گفته مى‏شود مى‏برد و خواهر و برادر به نحوى كه در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مى‏برند و نيز اگر زنى بميرد و وارث او فقط «خواهر و برادر و شوهر» او باشد، شوهر نصف مال را مى‏برد و خواهر و برادر به نحوى كه در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مى‏برند؛ ولى با ارث بردن زن يا شوهر، از سهم برادر و خواهر مادرى چيزى كم نمى‏شود و از سهم برادر و خواهر پدر و مادرى يا پدرى كم مى‏شود؛ مثلاً اگر وارث ميّت «شوهر و برادر و خواهر مادرى» و «برادر و خواهر پدر و مادرى» او باشد، نصف مال به شوهر مى‏رسد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به برادر و خواهر مادرى مى‏دهند و آنچه مى‏ماند مال برادر و خواهر پدر و مادرى است، پس اگر همه مال او شش هزار تومان باشد، سه هزار تومان به شوهر و دو هزار تومان به برادر و خواهر مادرى و يك هزار تومان به برادر و خواهر پدر و مادرى مى‏دهند.

 

«مسأله 3367» اگر ميّت خواهر و برادر نداشته باشد، سهم ارث آنان را به اولاد آنها مى‏دهند و سهم برادرزاده و خواهر زاده مادرى به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود و از سهمى كه به برادرزاده و خواهرزاده پدرى يا پدر و مادرى مى‏رسد، هر پسرى دو برابر دختر مى‏برد.

 

«مسأله 3368» اگر وارث ميّت فقط «يك جدّ» يا «يك جدّه» باشد، چه پدرى باشد و چه مادرى، همه مال به او مى‏رسد و با بودن جدّ ميّت، پدر جدّ او ارث نمى‏برد.

 

«مسأله 3369» اگر وارث ميّت فقط «جدّ و جدّه پدرى» باشد، مال سه قسمت مى‏شود، دو قسمت را جدّ و يك قسمت را جدّه مى‏برد و اگر «جدّ و جدّه مادرى» باشد، مال را به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند.

 

«مسأله 3370» اگر وارث ميّت فقط «يك جدّ» يا «جدّه پدرى» و «يك جدّ» يا «جدّه مادرى» باشد، مال سه قسمت مى‏شود، دو قسمت را جدّ يا جدّه پدرى و يك قسمت را جدّ يا جدّه مادرى مى‏برد.

 

«مسأله 3371» اگر وارث ميّت «جدّ و جدّه پدرى» و «جدّ و جدّه مادرى» باشد، مال سه قسمت مى‏شود، يك قسمت آن را جدّ و جدّه مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت

 

(643)

 

 

مى‏كنند و دو قسمت آن را به جدّ و جدّه پدرى مى‏دهند و جدّ دو برابر جدّه مى‏برد.

 

«مسأله 3372» اگر وارث ميّت فقط «زن و جدّ و جدّه پدرى» و «جدّ و جدّه مادرى» او باشد، زن ارث خود را به تفصيلى كه در مسأله 3391 به بعد گفته مى‏شود مى‏برد و يك قسمت از سه قسمت اصل مال را به جدّ و جدّه مادرى مى‏دهند كه به طور مساوى بين خودشان قسمت كنند و بقيّه را به جدّ و جدّه پدرى مى‏دهند و جدّ دو برابر جدّه مى‏برد و اگر وارث ميّت «شوهر و جدّ و جدّه» باشد، شوهر نصف مال را مى‏برد و جدّ و جدّه به دستورى كه در مسائل گذشته گفته شد، ارث خود را مى‏برند.

 

«مسأله 3373» اگر وارث ميّت «پدر بزرگ» يا «مادر بزرگ» يا هر دوى آنان با «برادر» يا «خواهر» و يا هر دو و يا با «برادرزاده» يا «خواهرزاده» و يا هر دو باشند، در همه اين موارد پدربزرگ حكم يك برادر و مادربزرگ حكم يك خواهر را براى ميّت دارند، ولى مانع از ارث بردن برادرزاده و خواهرزاده نمى‏شوند.

 

 

ارث طبقه سوم 

 

«مسأله 3374» طبقه سوّم، «عمو، عمّه، دايى، خاله و فرزندان آنان» هستند به تفصيلى كه گفته شد كه اگر از طبقه اوّل و دوم كسى نباشد، اينها ارث مى‏برند.

 

«مسأله 3375» اگر وارث ميّت فقط «يك عمو» يا «يك عمّه» باشد ـ چه پدر و مادرى باشد، يعنى با پدر ميّت از يك پدر و مادر باشند يا پدرى باشد يا مادرى ـ همه مال به او مى‏رسد و اگر «چند عمو» يا «چند عمّه» باشد و همه پدرى و مادرى يا همه پدرى باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود و اگر «عمو و عمّه» هر دو باشند و همه پدر و مادرى يا همه پدرى باشند، عمو دو برابر عمّه مى‏برد؛ مثلاً اگر وارث ميّت «دو عمو و يك عمّه» باشد، مال را پنج قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به عمّه مى‏دهند و چهار قسمت را عموها به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند.

 

«مسأله 3376» اگر وارث ميّت فقط «چند عموى مادرى» يا «چند عمّه مادرى» باشد، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود؛ ولى اگر فقط «چند عمو و عمّه

 

(644)

 

 

مادرى» داشته باشد، بنابر احتياط واجب بايد با هم صلح كنند.

 

«مسأله 3377» اگر وارث ميّت «عمو و عمّه» باشد و بعضى پدرى و بعضى مادرى و بعضى پدر و مادرى باشند، عمو و عمّه پدرى ارث نمى‏برند؛ پس اگر ميّت «يك عمو» يا «يك عمّه مادرى» داشته باشد، مال را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به عمو يا عمّه مادرى و بقيّه را به عمو و عمّه پدر و مادرى مى‏دهند و عموى پدر و مادرى دو برابر عمّه پدر و مادرى ارث مى‏برد و اگر هم عمو و هم عمّه مادرى داشته باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، دو قسمت را به عمو و عمّه پدر و مادرى مى‏دهند و عمو دو برابر عمّه مى‏برد و يك قسمت را به عمو و عمّه مادرى مى‏دهند و احتياط واجب آن است كه عمو و عمه مادرى در تقسيم با يكديگر صلح كنند.

 

«مسأله 3378» عمو يا عمه پدر و مادرى، مانع از ارث بردن عمو و عمه پدرى مى‏شود؛ ولى اگر ميّت عمو و عمه پدر و مادرى نداشته باشد، ارث عمو و عمه پدرى مانند ارث عمو و عمه پدر و مادرى محاسبه مى‏شود.

 

«مسأله 3379» اگر وارث ميّت فقط «يك دايى» يا «يك خاله» باشد، همه مال به او مى‏رسد و اگر «دايى و خاله» باشند و همه مادرى باشند، مال به طور مساوى بين آنان قسمت مى‏شود و اگر همه پدر و مادرى يا پدرى باشند، احتياط واجب آن است كه در تقسيم با يكديگر صلح كنند.

 

«مسأله 3380» اگر وارث ميّت فقط «يك دايى يا يك خاله مادرى» و «دايى و خاله پدر و مادرى» و «دايى و خاله پدرى» باشد، دايى و خاله پدرى ارث نمى‏برند و مال را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به دايى يا خاله مادرى مى‏دهند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى مى‏دهند و احتياط واجب آن است كه در تقسيم با يكديگر صلح كنند.

 

«مسأله 3381» اگر وارث ميّت فقط «دايى و خاله پدرى» و «دايى و خاله مادرى» و «دايى و خاله پدر و مادرى» باشد، دايى و خاله پدرى ارث نمى‏برند و بايد مال را سه قسمت كنند، يك قسمت آن را دايى و خاله مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏نمايند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى مى‏دهند و احتياط واجب آن است كه

 

(645)

 

 

اينان در تقسيم با يكديگر صلح كنند.

 

«مسأله 3382» دايى يا خاله پدر و مادرى، مانع از ارث بردن دايى و خاله پدرى مى‏شود؛ ولى اگر ميّت دايى و خاله پدر و مادرى نداشته باشد، ارث دايى و خاله پدرى مانند ارث دايى و خاله پدر و مادرى محاسبه مى‏شود.

 

«مسأله 3383» اگر وارث ميّت «يك دايى يا يك خاله» و «يك عمو يا يك عمّه» باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت را دايى يا خاله و بقيّه را عمو يا عمّه مى‏برد.

 

«مسأله 3384» اگر وارث ميّت «يك دايى يا يك خاله» و «عمو» و «عمّه» باشد، چنانچه عمو و عمّه، پدر و مادرى يا پدرى باشند، مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت را دايى يا خاله مى‏برد و از بقيّه دو قسمت به عمو و يك قسمت به عمّه مى‏دهند؛ بنابر اين اگر مال را نُه قسمت كنند، سه قسمت را به دايى يا خاله و چهار قسمت را به عمو و دو قسمت را به عمّه مى‏دهند.

 

«مسأله 3385» اگر وارث ميّت «يك دايى يا يك خاله» و «يك عمو يا يك عمّه مادرى» و «عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى» باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت آن را به دايى يا خاله مى‏دهند و دو قسمت باقى‏مانده را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به عمو يا عمّه مادرى و بقيّه را به عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مى‏دهند و عمو دو برابر عمّه ارث مى‏برد؛ بنابر اين اگر مال را نُه قسمت كنند، سه قسمت را به دايى يا خاله و يك قسمت را به عمو يا عمّه مادرى و پنج قسمت ديگر را به عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مى‏دهند.

 

«مسأله 3386» اگر وارث ميّت «يك دايى يا يك خاله» و «عمو وعمّه مادرى» و «عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى» باشد، مال را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت را دايى يا خاله مى‏برد و دو قسمت باقى‏مانده را سه سهم مى‏كنند، يك سهم آن را به عمو وعمّه مادرى مى‏دهند كه بنابر احتياط واجب با هم مصالحه مى‏كنند و دو سهم ديگر را بين عمو وعمّه پدر و مادرى يا پدرى قسمت مى‏نمايند و عمو دو برابر عمّه مى‏برد، بنابر اين اگر مال را نُه قسمت كنند، سه قسمت آن سهم خاله يا دايى و دو قسمت سهم عمو و عمّه

 

(646)

 

 

مادرى و چهار قسمت سهم عمو و عمّه پدر و مادرى يا پدرى مى‏باشد.

 

«مسأله 3387» اگر وارث ميّت «چند دايى و چند خاله» باشد كه همه پدر و مادرى يا پدرى يا مادرى باشند و «عمو و عمّه» هم داشته باشد، مال سه سهم مى‏شود، دو سهم آن را به دستورى كه در مسأله پيش گفته شد، عمو و عمّه بين خودشان قسمت مى‏كنند و يك سهم آن را دايى‏ها و خاله‏ها، اگر مادرى باشند، به طور مساوى بين خودشان تقسيم مى‏نمايند، ولى اگر پدرى يا پدر و مادرى باشند، احتياطا بايد با هم مصالحه كنند.

 

«مسأله 3388» اگر وارث ميّت «دايى يا خاله مادرى» و «چند دايى و خاله پدر و مادرى يا پدرى» و «عمو و عمّه» باشد، مال سه سهم مى‏شود، دو سهم آن را به دستورى كه سابقاً گفته شد عمو و عمّه بين خودشان قسمت مى‏كنند؛ پس اگر ميّت يك دايى يا يك خاله مادرى داشته باشد، يك سهم ديگر آن را شش قسمت مى‏كنند، يك قسمت را به دايى يا خاله مادرى مى‏دهند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى يا پدرى مى‏دهند كه بنابر احتياط واجب بايد در تقسيم آن با هم صلح كنند و اگر چند دايى مادرى يا چند خاله مادرى يا هم دايى مادرى و هم خاله مادرى داشته باشد، آن يك سهم را سه قسمت مى‏كنند، يك قسمت را دايى‏ها و خاله‏هاى مادرى به طور مساوى بين خودشان قسمت مى‏كنند و بقيّه را به دايى و خاله پدر و مادرى يا پدرى مى‏دهند كه بنابر احتياط واجب بايد در تقسيم آن با هم صلح كنند.

 

«مسأله 3389» اگر ميّت عمو و عمّه و دايى و خاله نداشته باشد، مقدارى كه به عمو و عمّه مى‏رسد، به فرزندان آنان و مقدارى كه به دايى و خاله مى‏رسد، به فرزندان آنان داده مى‏شود.

 

«مسأله 3390» اگر وارث ميّت «عمو و عمّه و دايى و خاله پدر» و «عمو و عمّه و دايى و خاله مادرِ» او باشند، مال سه سهم مى‏شود، يك سهم آن مال عمو و عمّه و دايى و خاله مادر ميّت است و دو سهم ديگر آن را به عمو و عمّه و دايى و خاله پدر ميّت مى‏دهند و طريقه تقسيم ارث در بين هر يك از عموها و عمه‏ها و خاله‏ها و دايى‏هاى پدر و مادر ميّت، به همان ترتيبى است كه در مسائل گذشته بيان شد.

 

(647)

 

 

ارث زن و شوهر از يكديگر 

 

«مسأله 3391» اگر زن دائمى بميرد و فرزند نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او و بقيّه را ورثه ديگر مى‏برند و اگر از آن شوهر يا از شوهر سابق فرزند داشته باشد، يك چهارم همه مال را شوهر و بقيّه را ورثه ديگر مى‏برند.

 

«مسأله 3392» اگر مردى بميرد و فرزند نداشته باشد، يك چهارم مال او را زن و بقيّه را ورثه ديگر مى‏برند و اگر از آن زن يا از زن ديگر فرزند داشته باشد، يك هشتم مال را زن و بقيّه را ورثه ديگر مى‏برند و اگرچه بعيد نيست گفته شود كه: «زن از همه اموال ارث مى‏برد، ولى زنى كه از لحاظ سنى و داشتن يا نداشتن اولاد و جهات ديگر، مظنّه ماندن او در خانه مرد كم است، از زمين خانه‏اى كه محل زندگى مرد و خانواده او بوده و قيمت آن زمين ارث نمى‏برد و نيز از خود هوايى آن، مثل بنا و درخت ارث نمى‏برد و فقط از قيمت هوايى ارث مى‏برد و همچنين از زمين‏ها و خانه‏هاى ديگر مرد كه به عنوان سرمايه او محسوب مى‏شدند و نه محل زندگى خانواده‏اش، ارث مى‏برد»؛ ولى احتياط واجب آن است كه بقيه ورثه با زن در مورد زمين‏ها و خانه‏هايى كه محل زندگى مرد و خانواده‏اش بوده، مصالحه نمايند.

 

«مسأله 3393» اگر زنى بميرد و جز شوهر هيچ وارثى نداشته باشد، همه مال او به شوهر مى‏رسد و اگر مردى بميرد و جز زن وارث ديگرى نداشته باشد، يك چهارم مال به زن مى‏رسد و بقيّه مال امام مسلمين است كه در زمان غيبت به فقيه جامع‏الشرايط داده مى‏شود.

 

«مسأله 3394» بنابر اين قول كه زن از برخى از اموال شوهر ارث نمى‏برد، اگر بخواهد در چيزهايى كه از آنها ارث نمى‏برد تصرّف كند، بايد از ورثه ديگر اجازه بگيرد و نيز ورثه تا سهم زن را نداده‏اند، بنابر احتياط واجب نبايد در بنا و چيزهايى كه زن از قيمت آنها ارث مى‏برد، بدون اجازه او تصرّف كنند و چنانچه پيش از دادن سهم زن اينها را بفروشند، در صورتى كه زن معامله را اجازه دهد، صحيح و گرنه نسبت به سهم او باطل است.

 

(648)

 

 

«مسأله 3395» اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قيمت نمايند، بايد حساب كنند كه اگر آنها بدون اجاره در زمين بمانند تا از بين بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قيمت بدهند.

 

«مسأله 3396» اگر ميّت بيش از يك زن دائم داشته باشد، چنانچه فرزند نداشته باشد، بايد يك چهارم مال و اگر فرزند داشته باشد، بايد يك هشتم مال را به شرحى كه گفته شد به طور مساوى بين زنان او قسمت كنند، اگرچه شوهر با هيچ يك از آنان يا بعض آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه با آن از دنيا رفته، زنى را عقد كرده و با او نزديكى نكرده باشد، آن زن از او ارث نمى‏برد و حقّ مهر هم ندارد.

 

«مسأله 3397» اگر زن در حال بيمارى شوهر كند و به همان بيمارى بميرد، شوهرش اگرچه با او آميزش نكرده باشد، از او ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3398» اگر زن را ـ به ترتيبى كه در احكام طلاق گفته شد ـ طلاق رجعى بدهد، هر يك از زن يا شوهر اگر در بين عدّه زن بميرد، ديگرى از او ارث مى‏برد؛ ولى اگر بعد از گذشتن عدّه رجعى يا در عدّه طلاق بائن يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمى‏برد.

 

«مسأله 3399» اگر شوهر در حال بيمارى زن خود را طلاق دهد و پيش از تمام شدن دوازده ماه قمرى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مى‏برد:

 

اوّل: آن كه زن در اين مدّت شوهر ديگرى نكرده باشد. دوم: زن به واسطه بى‏ميلى به شوهر، مالى به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضى شود، بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد، ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردن او اشكال دارد. سوم: شوهر در همان مرضى كه زن را طلاق داده، به واسطه آن بيمارى يا به جهت ديگرى بميرد؛ پس اگر از آن بيمارى خوب شود و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمى‏برد.

 

«مسأله 3400» لباس يا چيزهايى كه مرد به زن بخشيده است، بعد از طلاق يا وفات شوهر جزء اموال زن است؛ ولى اگر لباس يا مانند آن را مرد به زن نبخشيده باشد بلكه براى پوشيدن و استفاده زنِ خود گرفته باشد، اگرچه زن آن را پوشيده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء اموال شوهر است.

 

(649)

 

 

«مسأله 3401» اگر به واسطه وجود زن يا شوهر نقصى در سهام ورثه پديد آيد، از سهم «زن» و «شوهر» و «مادر» و «برادران و خواهران مادرى» و «پدر بزرگ و مادر بزرگ مادرى» و «دايى‏ها» و «خاله‏ها» چيزى كسر نمى‏شود، بلكه آنان تمام سهام خود را از اصل مال مى‏برند و نقص وارد شده از سهام «پدر» و «برادران و خواهران پدر و مادرى يا پدرى» و «پدر بزرگ و مادر بزرگ پدرى» و «عموها» و «عمّه‏ها» كسر مى‏شود

 

«مسأله 3402» در ازدواج موقّت بين زن و شوهر ارث نيست مگر اين كه در ضمن عقد شرط كنند كه از يكديگر ارث ببرند و يا فقط مرد از زن و يا فقط زن از مرد ارث ببرد؛ ولى فرزندى كه از ازدواج موقّت به دنيا مى‏آيد، مانند فرزندان زن دائم ارث مى‏برد.

 

 

مسائل متفرّقه ارث 

 

«مسأله 3403» «قرآن»، «انگشتر» و «شمشير» ميّت و «لباسى كه ميّت پوشيده يا براى پوشيدن گرفته و دوخته است» ـ اگرچه نپوشيده باشد ـ متعلّق به پسر بزرگ‏تر است و اگر ميّت از اين چهار چيز بيشتر از يكى داشته باشد، مثلاً دو قرآن يا دو انگشتر داشته باشد، چنانچه مورد استفاده باشد يا براى استفاده مهيّا شده باشد، متعلّق به پسر بزرگ‏تر است.

 

«مسأله 3404» اگر پسر بزرگ ميّت بيش از يكى باشد ـ مثلاً از دو زن او در يك زمان دو پسر به دنيا آمده باشد ـ بايد لباس و قرآن و انگشتر و شمشير ميّت را به طور مساوى بين خودشان تقسيم كنند.

 

«مسأله 3405»اگر پسر بزرگ‏تر ميّت پيش از او مرده باشد، اشياى نامبرده را به بزرگ‏ترين پسرى كه هنگام درگذشت ميّت زنده است مى‏دهند.

 

«مسأله 3406» اگر ميّت بدهى داشته باشد، چنانچه بدهىِ او به اندازه مال او يا زيادتر باشد، بايد چهار چيزى را هم كه مال پسر بزرگ‏تر است و در مسأله پيش گفته شد، بابت بدهى او بدهند و اگر قرضش كمتر از مال او باشد، بنابر احتياط واجب بايد از آن چهار چيزى هم كه به پسر بزرگ‏تر مى‏رسد به نسبت به قرض او بدهند؛ مثلاً اگر همه

 

(650)

 

 

دارايى او شصت هزار تومان باشد و به مقدار بيست هزار تومان آن از چيزهايى باشد كه مال پسر بزرگ‏تر است و سى هزار تومان هم قرض داشته باشد، بنابر احتياط واجب پسر بزرگ بايد به مقدار ده هزار تومان از آن چهار چيز را بابت قرض ميّت بدهد.

 

«مسأله 3407» مسلمان از كافر ارث مى‏برد، ولى كافر، اگرچه پدر يا پسر ميّت باشد، از او ارث نمى‏برد.

 

«مسأله 3408» اگر كافر بميرد و وارث مسلمان داشته باشد، همه ارث او به وارث مسلمان مى‏رسد، هرچند جزء دسته دوم يا سوم باشد؛ ولى اگر وارث مسلمانى نداشته باشد، ارث او به وارث كافر مى‏رسد، لكن كافر «مُرْتَد» در اين جهت حكم مسلمان را دارد كه ارث او به وارث كافر نمى‏رسد، بلكه اگر وارث مسلمان نداشته باشد، ارث او مال امام مسلمين است.

 

«مسأله 3409» اگر كسى يكى از خويشان خود را عمداً و به ناحق بكشد، از او ارث نمى‏برد، ولى اگر از روى خطا باشد، مثل آن كه سنگ به هوا بيندازد و اتّفاقاً به يكى از خويشان او بخورد و او را بكُشد، از او ارث مى‏برد، ولى از ديه قتل ارث نمى‏برد.

 

«مسأله 3410» قاتل علاوه بر آن كه خود ارث نمى‏برد، مانع از ارث بردن ديگران نيز نمى‏شود، بنابر اين اگر به عنوان مثال فرزندى پدر خود را عمدا و به ناحق بكشد و ميّت فرزند ديگرى نداشته باشد، خود قاتل ارث نمى‏برد، ولى فرزندان او ارث مى‏برند و اگر كسى از دسته اوّل وجود نداشته باشد، دسته دوم ارث مى‏برند و اگر دسته دوم هم وجود نداشته باشد، دسته سوم ارث مى‏برند.

 

«مسأله 3411» هرگاه بخواهند ارث را تقسيم كنند، در صورتى كه ميّت بچّه‏اى داشته باشد كه در شكم مادر باشد و در طبقه او وارث ديگرى هم مانند اولاد و پدر و مادر باشند، براى بچّه‏اى كه در شكم است و اگر زنده به دنيا بيايد ارث مى‏برد، سهم دو پسر را كنار مى‏گذارند، ولى اگر احتمال بدهند كه بيشتر باشد، مثلاً احتمال بدهند كه زن به سه بچّه حامله باشد، سهم سه پسر را كنار مى‏گذارند و چنانچه مثلاً يك پسر يا يك دختر به دنيا آمد، زيادى را ورثه بين خودشان تقسيم مى‏كنند.

 

(651)

 

«مسأله 3412» اگر كسى از دو راه با ميّت خويشاوندى داشته باشد، در صورتى كه مانعى براى ارث بردن از هر دو طريق وجود نداشته باشد يا يكى مانع از طريق ديگرى نگردد، از هر دو راه از او ارث مى‏برد، بنابر اين اگر زن و شوهر با يكديگر خويشاوند باشند، علاوه بر ارث زن و شوهرى، از جهت خويشاوندى نيز ارث مى‏برند، از باب مثال اگر مردى بميرد و زن او دختر عموى او باشد و وارث او فرزندان عمو باشند، زن از دو جهت ارث مى‏برد.

 

«مسأله 3413» اگر ميّت هيچ وارثى نداشته باشد، همه مال او متعلّق به امام مسلمين است كه در زمان غيبت بايد به فقيه جامع‏الشرايط پرداخت شود.

 

«مسأله 3414» اگر زمان درگذشت اشخاصى كه از هم ارث مى‏برند و تقدّم و تأخّر مرگ آنان معلوم نباشد، اشخاص مزبور از يكديگر ارث نمى‏برند و همچنين است اگر تاريخ مرگ يكى معلوم و ديگرى مجهول باشد؛ ولى اگر دو يا چند نفر كه از يكديگر ارث مى‏برند، با هم غرق شوند و يا زير آوار بمانند و با هم بميرند و معلوم نشود كدام يك از آنان اوّل مرده است، همه از يكديگر نسبت به آنچه قبل از مردن داشته‏اند ارث مى‏برند و آنچه را كه از يكديگر ارث مى‏برند، به ساير ورثه آنان منتقل مى‏شود و اگر يكى از آنان دارايى داشته باشد و ديگرى نداشته باشد، كسى كه مال ندارد از ديگرى ارث مى‏برد و در صورتى كه به سبب حوادث ديگرى مانند تصادف اتومبيل يا سقوط هواپيما از دنيا رفته باشند، بنابر اقوى همين حكم جارى مى‏شود.

 

«مسأله 3415» حقوقى كه به خانواده بازنشستگان پرداخت مى‏شود، اگر پس‏انداز دوران خدمت باشد، جزء تركه ميّت بوده و پس از اداى دَين و وصيّت به همه وارثان مى‏رسد و آنچه كه از طرف خود اداره يا اداره بيمه پس از مرگ مى‏دهند، تابع مقرّرات است و به هر كس بدهند مال او مى‏شود.

 

«مسأله 3416» اگر وارث، خُنْثاى مشكل باشد ـ به گونه‏اى كه با هيچ يك از نشانه‏هاى تعيين شده، مرد يا زن بودن او مشخّص نشود ـ نصف ارث يك مرد و نصف ارث يك زن را به او مى‏دهند.

 

(652)