موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام سوگند
«مسأله 3300» «سوگند» بر دو نوع است:
اوّل: آن كه انسان براى اثبات يا نفى چيزى سوگند ياد كند، مثلاً بگويد: «وَاللّه، چنين بوده» يا «وَاللّه، چنين نبوده». اين گونه سوگندها اگر راست باشد كراهت دارد و اگر دروغ باشد گناه كبيره است، ولى كفّاره ندارد و اگر براى اين كه خودش يا مسلمان ديگرى را از شرّ فرد ظالمى نجات دهد به دروغ سوگند ياد كند، اشكال ندارد، بلكه گاهى واجب مىشود، ولى اگر مىتواند «تَوْريه» كند و توجّه به آن دارد، احوط آن است كه «تَوْريه» نمايد(1).
دوم: آن است كه انسان براى انجام يا ترك كارى در آينده سوگند ياد كند و به اين وسيله انجام يا ترك آن كار را بر خود واجب گرداند، به عنوان مثال بگويد: «وَاللّه اگر به پدرم احترام نكنم، به فقير صدقه مىدهم» يا بگويد: «واللّه اگر سيگار بكشم، يك روز روزه مىگيرم» در اين صورت آن عمل بر او واجب مىشود و اگر از روى عمد مخالفت كند، بايد كفّاره بدهد و آنچه در مسائل آينده مىآيد، مربوط به نوع دوم است.
«مسأله 3301» سوگند صحيح داراى چند شرط است:
اوّل: كسى كه سوگند مىخورد بايد بالغ و عاقل باشد و اگر مىخواهد راجع به مال خود قسم بخورد، بايد سفيه نباشد ـ اگرچه حاكم شرع هم او را از تصرّف در مالش منع نكرده باشد ـ و از روى قصد و اختيار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه، ديوانه، مست
--------------------------------------------------------------------------------
1 ـ «تَوْريه» آن است كه دروغ را به گونهاى ادا كند كه قابل انطباق بر راست نيز باشد و در دل حرف راست را قصد نمايد.
(627)
و كسى كه مجبورش كردهاند درست نيست و همچنين است اگر در حال عصبانيّت بدون قصد سوگند بخورد.
دوم: كارى كه سوگند مىخورد انجام دهد، بايد حرام و مكروه نباشد و كارى كه سوگند مىخورد ترك كند، بايد واجب و مستحب نباشد و اگر سوگند بخورد كه كار مباحى را بجا آورد، بايد ترك آن در نظر مردم بهتر از انجام آن نباشد و نيز اگر سوگند بخورد كار مباحى را ترك كند، بايد انجام آن در نظر مردم بهتر ازترك آن نباشد.
سوم: به يكى از اسامى خداوند متعال سوگند بخورد كه به غير ذات مقدس او گفته نمىشود، مانند « خدا » و « اللّه » و نيز اگر به اسمى سوگند بخورد كه به غير خدا هم مىگويند ولى به قدرى به خدا گفته مىشود كه هر وقت كسى آن اسم را بگويد، ذات مقدّس حق در نظر مىآيد ـ مثل آن كه به «خالق» و «رازق» سوگند بخورد ـ صحيح است، بلكه اگر به لفظى سوگند بخورد كه بدون قرينه، خدا را به نظر نياورد ولى او خدا را قصد كند، بنابر احتياط بايد به آن سوگند عمل نمايد.
چهارم: سوگند را به زبان بياورد و اگر بنويسد يا در قلب خود آن را قصد كند، صحيح نيست، ولى آدم لال اگر با اشاره سوگند بخورد صحيح است.
پنجم: عمل كردن به سوگند براى او ممكن باشد، اما اگر هنگامى كه سوگند مىخورد ممكن باشد و بعد تا آخر وقتى كه براى سوگند معيّن كرده عاجز شود يا براى او مشقّت داشته باشد، سوگند او از وقتى كه عاجز شده به هم مىخورد.
«مسأله 3302» كفّاره مخالفت با سوگند، سير كردن يا پوشاندن ده فقير و يا آزاد كردن يك برده است و چنانچه توان انجام هيچ كدام را نداشته باشد، بايد سه روز روزه بگيرد.
«مسأله 3303» اگر پدر از سوگند خوردن فرزند نهى كند يا شوهر از سوگند خوردن زن نهى نمايد، سوگند آنان صحيح نيست.
«مسأله 3304» اگر فرزند بدون اجازه گرفتن از پدر و زن بدون اجازه گرفتن از شوهر، سوگند بخورد، بعيد نيست سوگند آنان صحيح نباشد، لكن نبايد احتياط را ترك كنند.
(628)
«مسأله 3305» اگر انسان از روى فراموشى يا ناچارى به سوگند عمل نكند، كفّاره بر او واجب نيست و همچنين است اگر او را مجبور كنند كه به سوگند عمل ننمايد و قسمى كه آدم وسواسى مىخورد، مثل اين كه مىگويد: «وَاللّه الآن مشغول نماز مىشوم» و به واسطه وسواس مشغول نمىشود، اگر وسواس او به گونهاى باشد كه بىاختيار به سوگند عمل نكند، كفاره ندارد.
(629)