موضوع: کتب استفتائی
مرجع: حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی
احكام نَذْر و عَهْد
«مسأله 3263» «نذر» آن است كه انسان ملتزم شود كار خيرى را براى خدا بجا آورد يا كارى را كه انجام ندادن آن بهتر است، براى خدا ترك نمايد و بنابر اين متعلّق نذر بايد داراى «رجحان» باشد، يعنى فعل يا ترك فعلى كه نذر شده، شرعا داراى مزيّت باشد.
«مسأله 3264» نذر بر چند قسم است:
اوّل: نذرى كه براى شكر نعمت دنيوى يا اخروى باشد، مثلاً بگويد: «از براى خداست بر من كه اگر مرا توفيق حجّ داد يا به من فرزندى عطا نمود، فلان كار خير را انجام دهم»، يا براى شكرِ ترك گناه يا رفع بلا يا بيمارى و يا ساير مشكلات صورت بگيرد، مثلاً بگويد: «از براى خداست بر من كه اگر از فلان گناه محفوظ ماندم يا بيمارم شفا يافت، فلان عمل خير را انجام دهم»؛ به اين قسم نذر كه براى شكرگزارى انجام مىشود «نذر بِرّ» گفته مىشود.
دوم: نذرى كه براى زَجْر (يعنى بازداشتن) خود از عمل حرام يا مكروه انجام مىدهد، مثلاً مىگويد: «از براى خداست بر من كه اگر عمدا غيبت كردم، يك روز روزه بگيرم»؛ اين قسم نذر را «نذر زَجْر» مىگويند.
سوم: نذرى كه مطلق بوده و مشروط و معلّق به چيزى نباشد، به عنوان مثال بگويد: «از براى خدا بر من است كه فردا را روزه بگيرم»؛ به اين قسم نذر «نذر تَبَرُّعى» مىگويند.
«مسأله 3265» در نذر بايد علاوه بر نيّت و قصد، صيغه خوانده شود و لازم نيست آن را به عربى بخوانند، پس اگر بگويد: «چنانچه بيمار من خوب شود، براى خدا بر من
(621)
است كه صد تومان به فقير بدهم»، نذر او صحيح است.
«مسأله 3266» عبارت «براى خدا» به هر زبان كه باشد، بايد در صيغه نذر گفته شود و اگر در قلب آن را نيّت كند، كافى نيست و نذر واقع نمىشود.
«مسأله 3267» نذر كننده بايد مكلّف و عاقل باشد و به اختيار و قصد خود نذر كند، بنابر اين نذر كردن كسى كه او را مجبور كردهاند يا به واسطه عصبانى شدن بىاختيار نذر كرده، صحيح نيست.
«مسأله 3268» نذرهايى كه آدم سفيه ـ يعنى كسى كه مال خود را در كارهاى بيهوده مصرف مىكند ـ نسبت به اموالش مىكند، صحيح نيست، اگرچه حاكم شرع هم از تصرّف او در اموالش جلوگيرى نكرده باشد.
«مسأله 3269» نذر زن بدون اجازه شوهر، اگر منافات با حقّ شوهر داشته باشد، باطل است.
«مسأله 3270» اگر زن با اجازه شوهر نذر كند، شوهر نمىتواند نذر او را به هم بزند يا از عمل كردن او به نذر جلوگيرى نمايد.
«مسأله 3271» هرگاه فرزند نذر كند ـ اگرچه بدون اجازه پدر هم باشد ـ بايد به آن نذر عمل نمايد، مگر اين كه نذر فرزند نسبت به اموال پدر يا مادر باشد و يا موجب آزار والدين را فراهم كند و به اين سبب از رجحان بيفتد.
«مسأله 3272» پدر و مادر نمىتوانند از طرف فرزند خود نذر كنند؛ پس اگر مثلاً نذر كنند كه دختر خود را به سيّد شوهر دهند و دختر پس از تكليف راضى نباشد، نذر آنان اعتبارى ندارد، ولى احتياط مستحب آن است كه اگر بتوانند او را راضى نمايد كه با سيّد ازدواج كند.
«مسأله 3273» انسان كارى را مىتواند نذر كند كه انجام آن برايش ممكن باشد، بنابر اين كسى كه نمىتواند پياده به كربلا برود، اگر نذر كند كه پياده برود، نذر او صحيح نيست.
«مسأله 3274» اگر نذر كند كار حرام يا مكروهى را انجام دهد يا كار واجب يا
(622)
مستحبّى را ترك كند، نذر او صحيح نيست.
«مسأله 3275» اگر نذر كند كار مباحى را انجام دهد يا ترك نمايد، چنانچه بجا آوردن و ترك آن از هر جهت مساوى باشد، نذر او صحيح نيست و اگر انجام آن از جهتى بهتر باشد و انسان به قصد همان جهت نذر كند ـ مثلاً نذر كند غذايى را بخورد تا براى عبادت قوّت بگيرد ـ نذر او صحيح است و نيز اگر ترك آن از جهتى بهتر باشد و انسان براى همان جهت نذر كند كه آن را ترك نمايد ـ مثلاً براى اين كه پرخورى مضر است، نذر كند كه زياد غذا نخورد ـ نذر او صحيح مىباشد.
«مسأله 3276» اگر نذر كند نماز واجب خود را در جايى بخواند كه به خودىِ خود ثواب نماز در آنجا زياد نيست ـ مثلاً نذر كند نماز را در اتاق بخواند ـ چنانچه نماز خواندن در آنجا از جهتى بهتر باشد ـ مثلاً به واسطه اين كه خلوت است انسان حضور قلب پيدا مىكند ـ نذر صحيح است.
«مسأله 3277» اگر نذر كند عملى را انجام دهد، بايد به همان نحو كه نذر كرده بجا آورد، پس اگر نذر كند كه روز اوّل ماه صدقه بدهد يا روزه بگيرد يا نماز اوّل ماه بخواند، اگر قبل از آن روز يا بعد از آن بجا آورد، كفايت نمىكند و نيز اگر نذر كند كه وقتى بيمار او خوب شد صدقه بدهد، اگر پيش از آن كه بيمار خوب شود صدقه بدهد، كافى نيست.
«مسأله 3278» اگر نذر كند روزه بگيرد ولى وقت و مقدار آن را معيّن نكند، چنانچه يك روز روزه بگيرد كافى است و اگر نذر كند نماز بخواند و مقدار و خصوصيّات آن را معيّن نكند، اگر يك نماز دو ركعتى بخواند كفايت مىكند و اگر نذر كند صدقه بدهد و جنس و مقدار آن را معيّن نكند، اگر چيزى بدهد كه بگويند صدقه داده، به نذر عمل كرده است و اگر نذر كند كارى براى خدا بجا آورد، در صورتى كه يك نماز بخواند يا يك روز روزه بگيرد يا چيزى صدقه بدهد، نذر خود را انجام داده است.
«مسأله 3279» اگر نذر كند روز معيّنى را روزه بگيرد و در آن روز به سفر برود، چنانچه به هنگام نذر مقصودش اين بود كه حتّى در حال سفر نيز روزه بگيرد، بايد همان
(623)
روز را در سفر روزه بگيرد وگرنه بعدا بايد قضاى آن را بجا آورد.
«مسأله 3280» اگر انسان از روى اختيار به نذر خود عمل نكند، بايد كفّاره بدهد و كفّاره آن، كفّاره قسم است كه در مسأله 3302 آمده است.
«مسأله 3281» اگر نذر كند كه تا وقت معيّنى عملى را ترك كند، بعد از گذشتن آن وقت مىتواند آن عمل را بجا آورد و اگر پيش از گذشتن وقت از روى فراموشى يا ناچارى آن را انجام دهد، چيزى بر او واجب نيست، ولى باز هم لازم است كه تا آن وقت آن عمل را بجا نياورد و چنانچه دوباره پيش از رسيدن آن وقت بدون عذر آن عمل را انجام دهد، بايد به مقدارى كه در مسأله پيش گفته شد كفّاره بدهد.
«مسأله 3282» كسى كه نذر كرده عملى را ترك كند و وقتى براى آن معيّن نكرده است، اگر از روى فراموشى يا ناچارى يا ندانستن، آن عمل را انجام دهد، كفّاره بر او واجب نيست؛ ولى چنانچه از روى اختيار آن را بجا آورد، براى دفعه اوّل بايد كفّاره بدهد.
«مسأله 3283» اگر براى عملى كه نذر كرده وقتى معيّن نكرده باشد، لازم نيست فورا انجام دهد، ولى بنابر احتياط نبايد زياد تأخير بيندازد.
«مسأله 3284» اگر نذر كننده از انجام نذر خود در وقت آن عاجز شود، نذر او منحل شده و از او ساقط مىگردد؛ ولى اگر از انجام روزه نذرى عاجز باشد، بنابر احتياط واجب براى هر روزه دو مُدّ طعام (تقريبا 1500 گرم) به فقيرى صدقه دهد تا آن فقير به نيابت او روزه بگيرد و اگر ميسّر نشد، براى هر روزه يك مدّ طعام صدقه دهد.
«مسأله 3285» اگر نذر كند كه در هر هفته روز معيّنى ـ مثلاً روز جمعه ـ را روزه بگيرد، چنانچه يكى از جمعهها عيد فطر يا قربان باشد يا در روز جمعه عذر ديگرى مانند حيض براى او پيدا شود، بايد آن روز را روزه نگيرد و بعد قضاى آن را بجا آورد.
«مسأله 3286» اگر نذر كند كه مقدار معيّنى را به مصرف خاصى برساند ـ مثلاً نذر كند صد تومان صدقه بدهد ـ چنانچه پيش از به مصرف رساندن آن بميرد، لازم نيست آن مقدار را از مال او به مصرف نذر برسانند؛ ولى بهتر اين است كه وارثين بالغ او از سهم خود آن مقدار را از طرف ميّت به مصرف نذر برسانند.
(624)
«مسأله 3287» هرگاه نذر كند مال معيّنى را در راه خاصّى مصرف كند و قبل از انجام آن از دنيا برود، بنابر احتياط واجب وصىّ او بايد آن مال را به مصرف تعيين شده برساند، ولى اگر نذر كند كه تا زنده است خود او در هر سال مقدار معيّنى از مال را در راه معينّى مصرف كند، پس از مردن او ادامه آن واجب نيست.
«مسأله 3288» اگر نذر كند كه به فقير معيّنى صدقه بدهد، نمىتواند آن را به فقير ديگرى بدهد و اگر آن فقير بميرد، بنابر احتياط بايد به ورثه او بدهد.
«مسأله 3289» اگر نذر كند كه به زيارت يكى از امامان عليهمالسلام ـ مثلاً به زيارت حضرت اباعبداللّه عليهالسلام ـ مشرّف شود، چنانچه به زيارت امام ديگرى برود، كافى نيست و اگر به واسطه عذرى نتواند آن امام را زيارت كند، چيزى بر او واجب نيست.
«مسأله 3290» كسى كه نذر كرده زيارت برود و غسل زيارت و نماز آن را نذر نكرده، لازم نيست آنها را بجا آورد.
«مسأله 3291» اگر براى حرم يكى از امامان عليهمالسلام يا امامزادگان چيزى مانند فرش و پرده يا روشنايى نذر كند، بايد آن را به مصارف حرم برساند و اگر براى امام عليهالسلام يا امامزاده چيزى نذر كند، مىتواند آن را به خدّامى كه مشغول خدمت هستند بدهد، چنانچه مىتواند به مصارف حرم يا ساير كارهاى خير، به قصد بازگشت ثواب آن به كسى كه براى او نذر شده، برساند.
«مسأله 3292» اگر براى خود امام عليهالسلام چيزى نذر كند، چنانچه مصرف معيّنى را قصد كرده باشد، بايد به همان مصرف برساند و اگر مصرف معيّنى را قصد نكرده باشد، بايد به فقرا و زوّار بدهد يا مسجد و مانند آن بسازد و ثواب آن را هديه آن امام نمايد و همچنين است اگر چيزى را براى امامزادهاى نذر كرده باشد.
«مسأله 3293» اگر گوسفندى را براى صدقه يا براى يكى از امامان نذر كنند، پشم آن و مقدارى كه چاق مىشود جزء نذر است و اگر پيش از آن كه به مصرف نذر برسد شير بدهد يا بچّه بياورد، آنها را هم بايد به مصرف نذر برسانند.
«مسأله 3294» هرگاه نذر كند كه اگر بيمار او خوب شود يا مسافر او بيايد عملى را
(625)
انجام دهد، چنانچه معلوم شود كه پيش از نذر كردن بيمار خوب شده يا مسافر آمده است، عمل كردن به نذر لازم نيست.
«مسأله 3295» اگر نذر كند مقدار معيّنى از مال را به مصرف خاصّى برساند و آن مصرف را فراموش كند و بين چند مصرف مردّد باشد، بايد در هر يك از آن مصرفها همه آن مقدار را صرف نمايد و در صورتى كه مصرف را فراموش نكرده ولى مقدار معيّن از مال را فراموش كرده باشد، بايد هر مقدار آن را كه يقين دارد مصرف نمايد و اگر عملى را نذر كرده و مردّد بين چند عمل باشد، بايد همه آن اعمال را انجام دهد و در صورتى كه مقدار عمل را فراموش كرده باشد، بايد هر اندازه را كه يقين دارد انجام دهد.
«مسأله 3296» در «عهد» هم مثل نذر بايد صيغه بخواند و نام خدا را بر زبان آورد و بگويد: «با خدا عهد كردم كه فلان كار را انجام دهم يا فلان كار را ترك كنم» و نيز كارى را كه عهد مىكند انجام دهد، بايد نكردن آن بهتر از انجام آن نباشد.
«مسأله 3297» هرگاه با خدا عهد كند كه اگر به حاجت شرعى خود برسد كار خيرى را انجام دهد، بعد از آن كه حاجت او برآورده شد، بايد آن كار را انجام دهد و نيز اگر بدون آن كه حاجتى داشته باشد، عهد كند كه عمل خيرى را انجام دهد، آن عمل بر او واجب مىشود.
«مسأله 3298» اگر به عهد خود عمل نكند، بايد كفّاره بدهد، يعنى شصت فقير را سير كند يا دو ماه روزه بگيرد يا يك برده آزاد كند.
«مسأله 3299» اگر براى تخلّف از نذر يا قسم يا عهد خود كفّارهاى معيّن كند ـ به عنوان مثال بگويد: «با خدا عهد كردم كه ديگر سيگار نكشم و اگر كشيدم صد تومان صدقه بدهم» ـ در صورت تخلّف، بايد تنها آنچه را معيّن نموده انجام دهد و كفّاره ديگرى واجب نيست.
(626)