صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | گفت وگوی تفصیلی و صریح با سید علی موسوی اردبیلی در باره پدر
بازدید این صفحه: 6701          تاریخ انتشار: 1392/10/22 ساعت: 00:36:02
گفت وگوی تفصیلی و صریح با سید علی موسوی اردبیلی در باره پدر

پدر همواره تأکید دارند که با جوانان طوری برخورد نکنید که از دین زده شوند نگاه و نگرش ایشان در مسائل فقهی متأثر از آیت الله العظمی بروجردی است پدر می‌گفتند که بعد از مرحوم بهشتی...

موضوع: گفتگو

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه) به نقل از شفقنا، پدر همواره تأکید دارند که با جوانان طوری برخورد نکنید که از دین زده شوند نگاه و نگرش ایشان در مسائل فقهی متأثر از آیت الله العظمی بروجردی است پدر می‌گفتند که بعد از مرحوم بهشتی هم بنده چندین بار نزد امام رفتم و استعفا دادم امام به پدر فرمودند: "تا وقتی من هستم، شما هم در این مسئولیت هستید" ایشان می گویند که عظمت امام هیچ گاه باعث این نشده است که من ایشان را معصوم و بری از خطا بدانم این‌که بگویند ای کاش فلان کار نمی شد، مواردی بوده است، اما این‌که بگویند من می توانستم مانع شوم اما نشدم، من چنین چیزی را نشنیده‌ام.
ما در دین تصریحی به اعدام با جرثقیل نداریم که غیر از آن بدعت باشد آیت الله موسوی اردبیلی اصل حکم سنگسار را قبول دارد اما اجرای آن را منوط به عدم وجود مانع و لزوم مراعات مصلحت اهم می­دانند شوق و ذوق علمی در نجف آن چنان زیاد بود که با وجود فقر هیچ وقت به فکر برگشت از آن‌جا نمی‌افتادیم اگر بخواهیم مرجعیت را دسته بندی سیاسی کنیم و آنها را به اصلاح طلب و اصول‌گرا تقسیم کنیم، کار غلطی انجام داده‌ایم ایشان در بین آقایانی که الآن هستند، چون در زمان تحصیل با آیت‌الله شبیری زنجانی دوست بودند، هنوز هم این دوستی ادامه دارد و با ایشان رفاقت و صمیمیت دارند.
بیشترین رفاقت پدر با مرحوم بهشتی بود
بنده به یاد نمی‌آورم که در کودکی تنبیه بدنی شده باشم  سید علی موسوی اردبیلی فرزند روحانی حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی فارغ التحصیل رشته مهندسی مکانیک سیالات است که پس از اتمام خدمت سربازی رسما  طلبه حوزه علمیه قم شده است. او دروس حوزوی را از سال 75 آغاز کرده است و پس از اتمام دروس سطح در دروس خارج فقه و اصول حضرات آیات وحید خراسانی و موسوی اردبیلی شرکت کرده است و هم اکنون در دروس آیت الله هاشمی شاهرودی شرکت می‌کند. در گفت‌وگوی اختصاصی که پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه با سید علی موسوی اردبیلی به انجام رسانده است او با صمیمیت بخش‌هایی از زندگی خصوصی این مرجع تقلید عالی قدر شیعه و هم‌چنین پاره‌ای از مسایل عمومی مربوط به حوزه مرجعیت و سیاست را برای خوانندگان شفقنا به تفصیل  بیان کرده است.
حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی موسوی اردبیلی، با اشاره به نگاه فقهی آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی، در گفت و گو با شفقنا، گفت: درخصوص روش فقهی آیت‌الله موسوی اردبیلی می‌توان گفت که روش فقهی ایشان در حقیقت همان روش فقهی مدرسه مرحوم آیت‌الله بروجردی است. ایشان چند سالی برای تحصیل مقدمات در اردبیل بودند، چند سالی را هم در نجف تحصیل کردند و بعد از آن هم به قم رفتند و تا آخر حیات مرحوم بروجردی در قم بسر بردند. بنابر این بیشتر ایام تحصیل ایشان در قم بوده است. البته مدرسه نجف را هم دیدند و در محضر مرحومین آیتین خویی و حکیم هم بودند و در قم نیز شاگرد مرحوم آیت‌الله سیدمحمد داماد بودند. اما بیشترین تأثیری که گرفتند، از مکتب مرحوم آیت‌الله بروجردی در فقه بود.
وی با بیان این‌که آیت‌الله موسوی اردبیلی به تأسی از استاد خود سعی دارند تا وقتی در مسائل فقهی وارد می‌شوند، اول به سراغ سابقه مسأله بروند، تصریح کرد: ایشان اول مسأله را در مکتب قدما جستجو می‌کنند که چه کسی مطرح کرده است و به چه طریقی مطرح شده و در طول زمان نیز تا رسیدن به ما، چه تحول و تغییری در این مسأله پیش آمده است. اگر در کتاب‌های اهل سنت هم سابقه داشته باشد، به آن می‌پردازند و سپس به سراغ روایاتی که در خصوص مسأله وجود دارد، می‌روند و اگر در جایی نیاز باشد، به مبانی اصولی مسأله هم می­پردازند. این نوع نگاه و نگرش ایشان به مسائل و موضوعات فقهی است که تحت تأثیر نگاه و روش مرحوم آیت‌الله بروجردی است.
وی با اشاره به این‌که آیت‌الله موسوی اردبیلی علم اصول را در حد ضرورت و نیاز در فقه مورد استفاده قرار می‌دهند، خاطرنشان کرد: ایشان برخلاف روش نجفی عمل می‌کنند؛ زیرا در آن‌جا بر اساس قاعده و مطالب و مبانی اصولی موضوع را حلاجی می‌کنند و بعد می‌روند سراغ این‌که آیا روایتی هم در مسأله وجود دارد یا خیر.
وی افزود: روش دیگری که ایشان دارند، در نوع نگاه به روایات است. یک نوع نگاه به روایات این است که ما خیلی مهندسی شده و بر طبق ضابطه با روایات برخورد می‌کنیم. یعنی اول بیاییم سراغ این‌که آیا روایت سند دارد یا خیر؟ اگر سند ندارد، کنار بگذاریم و اگر دارد، بیاییم سراغ دلالت روایت و بعد ببینیم مثلاً معارض دارد یا خیر. اما نوع نگاه ایشان به روایات این است که روایات یک باب و مجموعه را به طور کلی نگاه می‌کند و مجموع روایات را در نظر می­گیرند و بعد برداشتی که از روایات می‌شود را درخصوص مسأله اعمال می‌کند. البته قواعد کلی روایات باید لحاظ شود. یعنی هم سند مسأله و هم بحث دلالت و تعارض باید در نظر گرفته شود. اما ایشان مجموعه روایات را نیز نگاه می‌کند که از مجموع روایات در مسأله چه چیزی می‌توان برداشت کرد.
فرزند آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی یادآور شد: بسیاری جاها شما اگر یک روایت را به تنهایی در نظر بگیرید، ممکن است چیزی از آن برداشت کنید، اما اگر آن را با توجه به مجموع روایات در نظر بگیرید، ممکن است تفسیری که از این روایت به دست آمده فرق کند.
وی نکته سوم را درخصوص آشنایی ایشان با موضوعات دانست و اظهار کرد: ایشان تعبیری در مورد یکی از علمای سابق داشتند که فرمودند: نقطه قوت ایشان این بود که یک مدتی در قم و نجف تحصیل کردند و بعد به شهر خودشان بازگشتند و یک مدتی را در بین مردم بودند و دوباره به قم بازگشتند و درس و بحث را شروع کردند. اما همان مدت ماندن ایشان در بین مردم باعث شد تا بسیار عمیق‌تر و دقیق‌تر موضوعات را تشخیص می‌دادند و نسبت به این قضیه یک برجستگی داشتند. این خصوصیت درخصوص ایشان هم هست. زیرا مدتی بعد از ایام تحصیل در قم و نجف به اردبیل بازگشتند و بعد هم قبل از انقلاب در تهران و در بین مردم زندگی کردند.
وی با بیان این‌که بسیاری از موضوعات که مورد ابتلای مردم است، برای ایشان کاملا آشنا است و درخصوص مسائل اقتصادی و معاملات هم تا حدود نیمه‌حرفه‌ای وارد شده‌اند، گفت: ایشان قبل از انقلاب با مرحوم بهشتی درخصوص مسائل اقتصادی کتاب سرمایه مارکس را با هم خواندند و مباحثه کردند. هم‌چنین در بحث‌های تفسیری قبل از انقلاب با مرحوم بهشتی و بعضی دوستان دیگر کارهای زیادی انجام دادند. بعد از انقلاب هم به مناسبت مسوولیتی که در سیستم قضایی داشتند، تشکیلات و شکل و شمایل قضا که در خارج چگونه اجرا و پیاده می‌شد برای ایشان به صورت کامل معلوم شد. لذا ایشان دیدی که در مسائل جزایی و معاملات دارند، دید واقع‌بینانه است و یک دید فرضی نیست و بر اساس واقعیات خارجی بحث می‌کنند. و به همین دلیل فتواهایی که می‌دهند خیلی مواقع کارگشاست و کار مردم را راه می‌اندازد.
آیت‌الله موسوی اردبیلی اعتقادی به این مسأله ندارند که فقط باید به روش قدما مشی کرد و هیچ تغییر و تحولی جایز نیست
وی با اشاره به این‌که ایشان سعی دارند تا در فقه نوآوری صورت دهند و مطالبی بیان شود که مشکلات روزمره مردم را حل نماید، تصریح کرد: ایشان هیچ وقت حاضر به زیر پا گذاشتن چارچوب‌های علم فقه نمی‌شوند. تأسیس دانشگاه مفید در قم و ایده این تأسیس هم از اینجا بود که ایشان می‌گفتند، ما در ایام تحصیل یک جمعی بودیم و همیشه به این فکر می‌کردیم که اگر دین بخواهد در بین مردم گسترش پیدا کند و مسائل دینی مردم مطرح شود، ناچاریم که علوم جدید را هم بفهمیم. زیرا بدون درک مبانی علوم جدید، فقه نمی‌تواند در بین مردم گسترش پیدا کند. لذا فقه در همان جامعه 500 سال قبل باقی می‌ماند و با پیشرفت جامعه این علم پیشرفت نمی‌کند. بعد از انقلاب ما برای همین فکر آمدیم و یک جمع‌هایی تشکیل دادیم. مثلا در مورد مباحث اقتصادی، یک تعدادی از حوزه و تعدادی هم از دانشگاه آوردیم و گفتیم که بنشینید و مسائل اقتصاد اسلامی را برای ما تبیین کنید. اما به این نتیجه رسیدیم که این قضیه به این نحو پاسخ‌گو نیست.
موسوی اردبیلی با بیان این‌که کسی که از دانشگاه آمده، آشنایی با مبانی دینی ندارد و فقط بر اساس مبانی علمی که در آن تخصص دارد صحبت می‌کند و کسی هم که از حوزه آمده فقط معیارهای شرعی را در نظر می­گیرد و با این مباحث کاری ندارد، گفت: این‌ها هیچ‌گاه نمی‌توانند به یک نقطه مشترک مورد تفاهم برسند. لذا به این نتیجه رسیدیم که اگر می‌خواهیم کاری کنیم، نیاز به متخصصانی داریم که هم علم روز را بدانند و هم آن علم را مطابق قواعد شرعی پیاده کنند. بنابراین ناچاریم در حوزه مراکزی تأسیس کنیم و در آن‌جا از افرادی که از لحاظ علوم اسلامی به درجاتی رسیده­اند که اهل تشخیص هستند، استفاده کنیم و به آنها علم روز و مبانی علمی مسائل را آموزش دهیم تا آنها بتوانند با فکر و اجتهادات خود و بر مبنای مباحث علمی، علوم مختلف اجتماعی را بر اساس ضوابط شرعی پیاده کنند. لذا با این هدف ایشان آمدند و دانشگاه مفید را در قم تأسیس کردند.
وی با تأکید بر این‌که آیت‌الله موسوی اردبیلی معتقد به تحول در سیستم حوزوی به جهت حل معضلات و مشکلات دنیای معاصر هستند و اعتقادی به این مسأله ندارند که فقط باید به روش قدما مشی کرد و هیچ تغییر و تحولی جایز نیست، گفت: ایشان تغییر و تحولات را همواره بر اساس ضوابط و قواعد و چارچوب‌های سنتی می‌پذیرند و حاضر به چارچوب‌شکنی و ساختار شکنی در حوزه و فقه نیستند. زیرا هر علمی یک‌سری چارچوب‌ها و ساختارهایی برای خود دارد که اگر می‌خواهیم نوآوری انجام دهیم، باید در حیطه چارچوب‌ها و متدهای آن علم باشد. لذا اگر بخواهیم ساختارهای آن علم را به هم بریزیم، بحث دیگر مربوط به آن علم نیست و علم دیگری را می‌طلبد.
وی با اشاره به این‌که علم فقه نیز یک‌سری چارچوب‌ها و ساختارهایی برای خود دارد که باید رعایت شود، خاطرنشان کرد: اگر بخواهیم در علم فقه نوآوری انجام دهیم، باید با مراعات چارچوب‌ها باشد تا کلام ما از حیطه این علم خارج نشود و کلام ما کلام یک فقیه باشد. اگر این چارچوب‌ها را کنار گذاشتیم، دیگر این حرف، کلام فقیه نیست. زیرا در حیطه علم فقه نمی‌گنجد و مطلب دیگری می‌شود. بنابراین ایشان با تمام اهتمامی که برای نوآوری در علوم حوزوی دارند، اما هیچ‌گاه این اهتمام باعث نمی‌شود که چارچوب‌های علم فقه را کنار بگذارند و از آن خارج شوند.
وی با اشاره به دوران تدریس آیت‌الله موسوی اردبیلی، یادآور شد: قبل از انقلاب و ورود به قوه قضاییه، ایشان در اردبیل و تهران تدریس می‌کردند و در ایام قوه قضاییه هم ملتزم به تدریس بودند. بعد از خروج از قوه قضاییه هم در سال 68 دو درس اصول و فقه را شروع کردند که یک دوره از اصول را تمام کردند، اما دور دوم اصول را تا اواسط آن گفتند که حادثه سکته ایشان پیش آمد. البته تا مدتی هم باز درس اصول را ادامه می‌دادند، اما چون آقایان دکترها سفارش کرده بودند که یکی از دروس را کم کنند، لذا ایشان دوره دوم اصول را نیمه‌کاره گذاشتند و فقط به فقه پرداختند که تا به امروز هم ادامه دارد.
فرزند آیت‌الله موسوی اردبیلی با اشاره به شاگردان ایشان، خاطرنشان کرد: ایشان در دوره اول و بیش از 40 سال قبل که سطوح عالی دروس حوزه را در قم تدریس می‌کردند، شاگردان بسیاری داشتند که برخی از اساتید فعلی حوزه، از جمله آن‌ها هستند. بعد از آن هم در تهران و اردبیل شاگردانی داشتند و بعد از سال 68 هم که دوباره به قم بازگشتند، چون زمان زیادی نگذشته است، بیش‌تر طلبه‌هایی هستند که در حد 40 تا 50 ساله هستند و برخی در حال حاضر جزء اساتید دانشگاه مفید به شمار می‌آیند و شاید نام آن‌ها چندان برای مردم آشنا نباشد.
مرحوم بهشتی گفته بودند که من به این شرط به این سمت وارد می‌شوم که آقای موسوی اردبیلی هم با من بیاید وی با اشاره به دلایل بازگشت آیت‌الله موسوی اردبیلی به حوزه، یادآور شد: ایشان می‌گفتند که از همان ابتدای انقلاب و بعد از استقرار نظام،‌ تصمیم من برای بازگشت از تهران به قم بود. البته این اعتقاد سابقه قبل از انقلاب هم دارد. زیرا رفتن ایشان از قم در سال 40 به واسطه بیماری­ای بود که به آن مبتلا شده بودند. ایشان مشکل تیروئید داشتند و دکترها هم آب ‌و هوای قم را برای ایشان مضر می‌دانستند. لذا ایشان به اردبیل رفتند و تا سال 48 در آنجا بودند. در این سال نامه‌ای به مرحوم آیت الله سید مهدی روحانی که از رفقای دوران تحصیل ایشان بود، نوشتند و به ایشان گفتند که من می‌خواهم به قم بازگردم، اگر می‌شود یک منزلی برای ما تهیه کنید که مستقر شویم.
وی افزود: در آن موقع مسجدی به نام امیرالمؤمنین(ع) در خیابان جمالزاده شمالی در تهران بود و آن منطقه هم آن زمان محل تجمع بهایی‌ها بود. آقا هم کتابی به نام جمال ابهی در پاسخ به عقاید بهائیان نوشته بودند. لذا آیت الله روحانی به ایشان پیشنهاد کردند که الآن تابستان است و حوزه‌ها هم تعطیل هستند. اهالی مسجد امیرالمؤمنین (ع) به من اصرار دارند تا به آنجا بروم، اما من نمی‌توانم بروم و از شما می‌خواهم که در ایام تابستان به این مسجد بروید و در مسجد بمانید. چون شما کتابی هم در مورد بهائیت نوشته‌اید و ذهنتان هم کاملا آماده است. بعد از آن اگر خواستید، به قم منتقل شوید.
وی با بیان این‌که ماندن ایشان در تهران تا پیروزی انقلاب به طول انجامید، اظهار کرد: ایشان در سال 58 تصمیم قطعی برای بازگشت به قم داشتند که امام(ره) مرحوم آیت الله بهشتی را به عنوان رئیس دیوان عالی کشور انتخاب کردند. مرحوم بهشتی هم گفته بودند که من به این شرط به این سمت وارد می‌شوم که آقای موسوی اردبیلی هم با من بیاید. لذا امام گفته بودند که با هم بروید. آقا می‌گفتند که چندین بار به امام اصرار کردم که اجازه دهید تا من به قم بروم، زیرا روحیه من روحیه مناسب این گونه کارها نیست، روحیه من کار علمی می‌طلبد. اما به اصرار مرحوم آقای بهشتی امام تأکید کردند که شما هم باید باشید. ایشان می‌گفتند که بعد از مرحوم بهشتی هم بنده چندین بار نزد امام رفتم و استعفا دادم، وجه استعفا هم این بود که وقتی ما مسئولیت را قبول کردیم، احساس می‌کردیم که شاید کسی نباشد تا کار را انجام دهد. اما الحمدلله  در آن زمان کسانی بودند که معتقد بودند می‌توانند قبول مسئولیت کنند. لذا از امام خواستم تا قبول کنند که من به قم بروم و کس دیگری را در این مسئولیت بگذارند اما امام در هیچکدام از این موارد درخواست مرا قبول نکردند و حتی آخرین بار گفتند که تا وقتی من هستم، شما هم هستید. لذا بعد از فوت امام ایشان طبق خواسته خود به قم بازگشتند و مشغول تدریس شدند.
سید علی موسوی اردبیلی با اشاره به این‌که تدریس در حوزه یک‌سری ملاک‌هایی را دارد که یکی از آن‌ها سابقه درس است، گفت: خیلی از افرادی که در قم مشغول تدریس هستند، شاید 50 یا 60 سال است که مستمراً درس می‌دهند و این مسأله روی حضور طلاب و جمع شدن در آن درس تأثیر می‌گذارد. لذا با توجه به این‌که آقا مدتی از قم دور شدند و مریض هم بودند، درس تعطیل شد و همین مسأله باعث شد تا طلبه‌ها همانند دروس دیگر در درس ایشان اجتماع  نداشته باشند. علاوه بر آن بهترین وقتی که طلبه می‌تواند از درس استاد استفاده کند، نوعاً در سنینی است که استاد فرصت و حوصله مطالعه و جمع‌آوری مطالب را دارد. مثلا سنین 40 تا 65 سالگی بهترین زمان است، اما ایشان وقتی در سال 68 به قم آمدند، 64 ساله بودند و علاوه بر آن بیمار هم بودند.
وی با اشاره به دوران مسئولیت آیت‌الله موسوی اردبیلی در قوه قضاییه، یادآور شد: سمت ایشان هیچ وقت این‌طور نبود که بخواهند قضاوت کنند و در دادگاه حضور داشته باشند. البته برخی پرونده‌ها که به مراحل بالای دیوان ارجاع می‌شد، به دست ایشان هم می‌رسید. اما بنده نمی‌توانم قضاوت کنم که ایشان در امر قضا چگونه بودند زیرا من در آن زمان سنم کم بود و خبری از این قضایا نداشتم. اما طبق مطالبی که شنیدم مشی ایشان حرکت بر اساس ضوابط و قوانین بود و به این صورت نبود که بر اساس سلایق شخصی بخواهند به کسی ترحم کنند و یا به کسی سخت بگیرند. لذا همواره سعی داشتند تا پرونده‌ها بر اساس ضوابط شرعی و قانونی پیش بروند.
وی در پاسخ به این سؤال که چه شد آیت‌الله موسوی اردبیلی مرجعیت خود را اعلام کردند، گفت: معنی اعلام مرجعیت این نیست که آگهی تبلیغاتی چاپ شود، بلکه به این معناست که کسی رساله بنویسد و در دسترس عموم قرار دهد و مردم بفهمند که نظرات و مسائل فلان آقا در دسترس است. مرجعیت، امری ورای اجتهاد است؛ ممکن است کسی به درجه‌ی اجتهاد رسیده باشد، اما خود را در معرض تقلید قرار ندهد، مرجعیت به این معناست که کسی که مجتهد است خود را در معرض تقلید قرار دهد. رساله ایشان هم بعد از فوت مرحوم آیت الله گلپایگانی چاپ شد بدین گونه که ایشان ابتدا حاشیه‌ای بر رساله امام زدند و پس از مدتی رساله مستقل خود را چاپ کردند.
وی با بیان این‌که ایشان تفکر، روش و مبانی خاصی در مسائل دارندکه منحصر به فرد است، خاطرنشان کرد: مراجعی داریم که کاملا سنتی هستند و بعضی افراد دیگر هم هستند که روشن‌فکر تلقی می‌شوند. اما کسی که هم مبانی و  چارچوب‌های فقهی را مراعات کند و هم به دنبال این باشد که نظرات نو ارائه نماید، کم است. ایشان هم بر اساس این‌که احساس می‌کردند نظراتی که دارند ممکن است مؤثر واقع شود و بتواند مشکلات را حل کند، تصمیم گرفتند رساله چاپ کنند و نظراتشان را ارائه نمایند. در این مسیر هم هیچ مشکلی نبود و کسی هم اعتراضی نکرد.
چرا ایشان آن زمان از سوی جامعه مدرسین رسما به عنوان مرجع  اعلام نشدند؟
فرزند آیت الله موسوی اردبیلی با اشاره به این‌که چرا ایشان آن زمان به عنوان مرجع از سوی حامعه مدرسین اعلام نشدند، گفت: در رساله‌های مراجع این مسأله نوشته شده است که برای تعیین مرجع باید به اهل خبره مراجعه کرد. کسانی که اهل شناخت هستند و می­توانند تشخیص دهند چه کسانی هستند که می‌توان از آنها تقلید کرد. آقایانی که آن اسامی را در ابتدای کار اعلام کردند، نظرشان این بوده که این افراد صلاحیت دارند که از آنان تقلید شود ولی این مسأله به معنای نفی غیر نیست. چون افراد دیگری هم بودند که اکنون مرجعیت دارند و شاید مقلدان برخی از آنها بیشتر از افرادی باشد که اسم آنها آمده است. کسانی مثل حضرات آیات  آقایان سیستانی، صافی،‌ نوری همدانی، جوادی آملی و سبحانی که در آن زمان نام آن‌ها نیامده بود. اما در آن زمان نام‌هایی که برده شده بود، کسانی بودند که به ذهن آن آقایان رسیده بودند. لذا لیستی که جامعه مدرسین داد با لیستی که جامعه روحانیت مبارز تهران داده بود، فرق می‌کرد.
ارتباط با مراجع، روحانیون و طلاب
وی با اشاره به ارتباط مراجع با یکدیگر، تصریح کرد: سابقاً مراجع با هم رفت و آمد زیادی داشتند و ارتباط‌ها هم زیاد بود. اما در شرایط فعلی مراجعی که هستند، نوعا در سن کهولت بسر می‌برند و همین مسأله باعث می‌شود تا رفت ‌و آمدها مشکل شود. البته این‌طور هم نیست که اصلا هیچ‌گونه رفت‌و آمد و ارتباطی وجود نداشته باشد. بلکه به مناسبت‌های مختلف رفت و آمد هم هست که بعضا منعکس می‌شود و گاهی هم منعکس نمی‌شود. البته تماس و هم‌فکری در مورد مسائل کشور، حوزه و یا تشیع باید بیش‌تر و بهتر از این‌ها باشد که متأسفانه در سطح مطلوب نیست.
وی با اشاره به ارتباط آیت‌الله موسوی اردبیلی با طلاب و روحانیون نیز، یادآور شد: ایشان در برقراری ارتباط هیچ‌گونه ضابطه خاصی ندارند، اما به خاطر شرایط خاص جسمی که دارند، نمی‌توانند مدت زیادی را در بیرون از خانه وقت بگذارند. لذا ما سعی می‌کنیم تا اگر کسی کاری دارد در دفتر قرار بگذاریم تا رسیدگی و حل شود. البته اگر احساس شود که شخص باید ایشان را ببیند، قطعاً شرایط را برای ملاقات فراهم می‌کنیم. تا کنون هم شخص خاصی نبوده است که به دلایل مختلف سیاسی ایشان نخواهند او را ببینند. بلکه نوعاً اگر چنین مسأله‌ای بوده، به خاطر شرایط جسمانی بوده است. در نوع ارتباط با مردم هم چون فرصت کمی را می‌توانند بیرون بگذارند، ارتباط مستقیم با افراد کم است.
برخی دیگر از سلوک شخصی
سید علی موسوی اردبیلی با اشاره به روش مطلع گردیدن ایشان از اوضاع مسلمانان و کشور و جهان نیز خاطرنشان کرد: ایشان در تمامی اوقات دسترسی به روزنامه و سایت و رادیو و تلویزیون دارند و بعضا هم اخبار رسانه‌‌های خارجی را گوش می‌کنند و در عین حال افرادی هم هستند که دست‌اندرکار این امر هستند و مسائل را به ایشان منتقل می‌کنند.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر کسی درخصوص افراد سیاسی و غیرسیاسی بدگویی کند، حاج آقا برای اطلاع از صحت مطلب چگونه عمل می‌کنند، گفت: اگر مطلب برای ایشان مهم باشد، نوعاً پرس و جو می‌کنند و البته به یک منبع هم اکتفا ندارند.
*آیا ایشان برای خلاصی کسی از زندان و یا رفع مشکل از افراد اقداماتی داشتند؟
بله داشتند و نوعاً هم ترتیب اثر داده شده است. اما بیان نام افراد به صلاح نیست.
*ارتباط ایشان با مقامات عالی چگونه است؟
ارتباط خوب است.
*آیا ایشان در انتخابات شرکت می‌‌کنند؟
اگر در قم باشند و صندوق آورده باشند، بله. اما ممکن است بعضی مواقع بر حسب ضرورت مسافرت باشند.
*ارتباط ایشان با احزاب و گروه‌های سیاسی چگونه است؟
در عین ارتباط با افراد، تعلق سیاسی خاصی نسبت به احزاب ندارند. البته ممکن است تعلق عاطفی به اشخاص داشته باشند، اما تعلق سیاسی به کسی ندارند.
فرزند آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی با اشاره به ارتباط ایشان با خانه و خانواده نیز گفت: ایشان ده فرزند دارند که شش پسر و چهار دختر هستند. در ازدواج فرزندان هم شرایط و ضوابط خاصی را به جز لحاظ کردن دیانت و خانواده مطرح نمی‌کردند. الحمدالله ازدواج فرزندان ایشان نیز همگی به خوبی بوده و مشکلی ایجاد نشده است. چرا که تصمیم گیرنده خود فرزندان بودند و ایشان فقط راهنمایی می‌کردند. درخصوص ازدواج پسرها هم کاملا سنتی برگزار می‌شد و ایشان بعضاً خانواده‌ها را پیشنهاد می‌دادند، اما نهایتاً تصمیم با خود فرزندان بود. البته این پیشنهاد که از سوی پدر صورت می‌گرفت در این جهت نبود که خانواده‌ای اسم و رسم‌دار باشد، اما طبیعی است که هر کسی در هر صنفی با هم صنف خود حشر و نشر بیش‌تری دارد و آن‌ها را بیشتر می‌شناسد و در ازدواج هم به سراغ افرادی می‌رود که آشنا هستند. لذا اکثریت ازدواج فرزندان ایشان و به خصوص پسرها با خانواده های روحانی بوده است.
وی گفت: دو برادر بزرگ من با خانواده‌های غیر روحانی وصلت کردند که معروف هم نیستند، اما برادر سوم من داماد آیت‌الله جوادی آملی است، برادر بعدی من داماد مرحوم آیت الله حائری تهرانی امام جماعت سابق مسجد ارک هستند و برادر بعدی هم داماد آیت‌الله هاشمی شاهرودی هستند و بنده هم داماد آقای شهرستانی هستم. البته از خواهران هم فقط خواهر آخر ما با خانواده روحانی ازدواج کرده است.
وی با اشاره به نوع رفتار آیت‌الله موسوی اردبیلی با فرزندان و ارتباط پدر و فرزندی گفت: در دوران کودکی ما ـ یعنی  قبل از انقلاب ـ روی ایشان حساسیت‌های خاص بود و بعد از انقلاب هم ایشان مسئولیت‌های بالایی داشتند و ما به لحاظ امنیتی محدود بودیم. اما در داخل خانه با ایشان بسیار صمیمی بودیم و ایشان بسیار راحت بودند. اصلا این‌که بخواهند مانند یک مرجع تقلید با ما رفتار کنند، به هیچ وجه این‌طور نبود و ما مانند باقی خانواده‌ها رابطه صمیمی پدر و فرزندی را داشتیم.
برای نماز صبح هم وقتی بچه‌ها کوچک بودند و در منزل پدر بودند، فقط یک بار به آنها می‌گفتند که وقت نماز است
وی با بیان این‌که حاج آقا همواره سعی می‌کردند تا به گونه ای فرزندان را نصیحت کنند، اظهار داشت: ما هیچ‌گاه تنبیه فیزیکی نداشتیم. البته پدر گاهی اوقات ممکن است عصبانی شود، اما این‌که بخواهند بچه‌ها را بزنند، این‌طور نبوده است. بنده هم به یاد نمی‌آورم که در کودکی تنبیه بدنی شده باشم.
سید علی موسوی اردبیلی با اشاره به رابطه آیت‌الله موسوی اردبیلی با همسرشان نیز گفت: والده بنده به هیچ عنوان محدود نیستند و البته ایشان خود حفظ احترام می‌کنند و در خصوص رفت ‌و ‌آمدهایشان خبر می‌دهند و حاج آقا هم احترام متقابل را حفظ می‌کنند. لذا محدودیت خاصی وجود ندارد و هیچ کس تحت سلطه و تحکم نیست. در عین حال مدیریت خانه به عهده مادر است، زیرا پدرم کم‌تر در خانه بودند و الزاماً باید مدیریت را به خانم خانه می‌سپردند.
*ایشان تا چه اندازه اهل تشریفات و آسایش و رفاه هستند؟
زندگی شخصی حاج آقا بسیار معمولی است و نه زاهدانه زندگی می‌کنند که فقط بخواهند نان خشک بخورند و نه اهل ریخت و پاش‌های آن‌چنانی هستند. بلکه در حد معمولی و متعارف جامعه زندگی می‌کنند.
وی با اشاره به سلوک مذهبی آیت‌الله موسوی اردبیلی در خانه گفت: ایشان نوعاً با زبان، توصیه و سفارشی نمی‌کنند، اگر هم بخواهند مطلبی را عنوان کنند مثلاً می گویند: به نظر شما اگر فلان طور عمل بشود بهتر نیست؟ برای نماز صبح هم وقتی بچه‌ها کوچک بودند و در منزل پدر بودند، فقط یک بار به آنها می‌گفتند که وقت نماز است.
وی با اشاره به سلوک حاج آقا درخصوص عزاداری‌های اهل بیت و بویژه امام حسین(ع) نیز گفت: ما در تمام شهادت‌ها روضه داریم و ایشان هم می‌آیند و می‌نشینند و  روضه خوانی و مداحی می‌شود. چرا که ایشان علاقه بسیار زیادی به اهل بیت (ع) دارند و با کوچک‌ترین اشاره و روضه به شدت متأثر می‌شوند و گریه می‌کنند. حتی اگر در تلویزیون در مناسبت‌ها روضه‌ای پخش شود، ایشان به شدت گریه می‌کنند. اگر روضه‌ای هم به غلط بیان شود، در خود مجلس واکنش نشان نمی‌دهند، بلکه بعد از مراسم آن اشکال را به منبری یا خطیب و یا مداح بیان می‌کنند و یا از طریق واسطه مطلب را به ایشان می‌رسانند، چرا که ایشان در رفتار خود بسیار ملایم هستند و در برخورد سخت‌گیری ندارند.
وی با تأکید بر این‌که یکی از دغدغه‌‌های آیت‌الله موسوی اردبیلی نحوه برخورد با جوانان است، تصریح کرد: ایشان همواره تأکید دارند که با جوانان طوری برخورد نکنید که از دین زده شوند. لذا اگر کسی بیاید که وضع ظاهری موجهی نداشته باشد هم هیچ عکس‌العملی در میان جمع نسبت به او نشان نمی‌دهند.
فرزند آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی با بیان این‌که حاج آقا نسبت به دروغ و تهمت بسیار حساس هستند و واکنش نشان می‌دهند، گفت: اگر کسی بخواهد دروغ بگوید و یا تهمت بزند و یا به کسی  بی‌احترامی کند و به او افتراء ببندد، ایشان به طور علنی واکنش نشان می‌دهند.
*از مراجع فعلی به چه کسی واکنش مثبت‌تری نشان می‌دهند؟
ایشان در بین آقایانی که الآن هستند، چون در زمان تحصیل با آیت‌الله شبیری زنجانی دوست بودند، هنوز هم این دوستی ادامه دارد و با ایشان رفاقت و صمیمیت دارند.
وی با اشاره به تفکر آیت‌الله موسوی اردبیلی درخصوص امام خمینی(ره) نیز خاطرنشان کرد: ایشان هنوز هم همان اعتقاد سابق را دارند و امام را شخصی می‌دانند که به هیچ وجه دنبال هوی و هوس نبوده، بلکه به دنبال پیاده کردن اسلام بوده و هدف اصلی ایشان خدا بوده است. در عین حال امام فوق‌العادگی‌هایی داشتند و به همین دلیل حاج آقا به امام علاقه زیادی دارند.. به لحاظ فقهی و علمی من نمی توانم بگویم که ایشان امام را بالاتر از اقران خودشان و یا بی‌نظیر می‌دانند اما قطعاً برای ایشان شخصیت علمی امام نیز دارای جاذبه است.
وی افزود: البته ایشان می گویند که عظمت امام هیچ گاه باعث این نشده است که من ایشان را معصوم و بری از خطا بدانم. امام فوق العادگی های بعضاً منحصر به فردی داشتند، اما معصوم نبودند. کسی که معصوم نباشد طبیعی است که ممکن است اشتباهاتی داشته باشد. خود امام هم در وصیتنامه شان می‌گویند که من بعضی وقت‌ها نسبت به بعضی افراد قضاوت هایی کردم که بعداً فهمیدم اشتباه کردم. لذا این‌که بخواهیم بگوییم امام چون خیلی فوق العاده بود، پس اشتباه نمی کرد، این درست نیست و اشتباه نکردن فقط از ویژگی های حضرات معصومین(ع) است.
تقسیم بندی مراجع به اصول‌گرا و اصلاح طلب کار غلطی است
وی در پاسخ به این سؤال که وقتی ایشان در قوه قضاییه بودند، اتفاقاتی افتاد، آیا هنوز هم از همه آنها دفاع می کنند؟ گفت: یک مسأله ای که درخصوص قوه قضاییه وجود دارد این است که تشکیلات قضایی در دهه‌ی اول انقلاب با تشکیلات قضایی در زمان حال بسیار فرق می­کرد. مثلاً در حال حاضر رئیس قوه قضاییه تصمیم گیرنده نهایی است اما آن زمان شورای عالی قضایی تصمیم می گرفت. یعنی هر چه اکثریت می گفت، همان بود. هم چنین مسأله دیگر این است که بحث دادگاه های انقلاب در ابتدای انقلاب تا چند سال، یک بحثی خارج از حیطه قوه قضاییه بود. زیرا دادگاه های انقلاب زیرمجموعه دادگستری و قوه قضاییه نبودند و برخی اعمالی که آن زمان انجام می شد، زیر مجموعه قوه قضاییه نبود.
*آیا شده است که بگویند ای کاش آن موقع چنین اتفاقی نمی افتاد و یا من مانع می شدم؟
این‌که بگویند ای کاش فلان کار نمی شد، مواردی بوده است، اما این‌که بگویند من می توانستم مانع شوم اما نشدم، من چنین چیزی را نشنیده‌ام.
*آن موارد مربوط به چه چیزهایی بود؟
هم مربوط به مسائل قوه قضاییه و هم مسائلی غیر از قوه قضاییه؛ البته مسائلی هم بود که نمی‌توان آنها را بیان کرد.
سید علی موسوی اردبیلی با تأکید بر این‌که اگر بخواهیم مرجعیت را دسته بندی سیاسی کنیم و آنها را به اصلاح طلب و اصول‌گرا تقسیم کنیم، کار غلطی انجام داده‌ایم، افزود: همان گونه که آدم های مختلف طرز فکرهای مختلف دارند، مراجع مختلف هم این‌گونه هستند. حالا ممکن است این طرز فکر در بعضی جاها به یک گروه خاص نزدیک شود و در جای دیگر از آن گروه خاص دور شود. بنابراین لزوماً چنین نیست که چون فلان آقا در فلان مطلب با این گروه طرز فکر نزدیکی داشته، پس با این گروه هم راستا است.
وی با تأکید بر این‌که یکی از خصوصیات آیت الله موسوی اردبیلی این است که تا جایی که می تواند سعی می کند نظر خود را در هیچ زمینه ای تحمیل نکند، گفت: ایشان وقتی می خواهند نظر بدهند به صورت احتمال ذکر می کنند. وقتی مسأله‌ای را بیان می‌کنند، می گویند که آیا به نظر شما این‌طور نیست؟ لذا به صورت نظرخواهی مطلب را بیان می‌کنند. وقتی هم به مطلبی می رسند و می خواهند تصمیم بگیرند، نمی گویند حق همین است که من گفتم. حتی در مطالب فقهی هم وقتی به نظر خاصی می رسند، اگر در آن جلسه کسانی باشند که بخواهند مخالفت کنند و یا مطلبی بگویند، ایشان می­گویند که این مطلبی است که من به آن رسیده ام و برای من حجت است، حالا ممکن است در عالم واقع حرف شما درست باشد.
شوق و ذوق علمی در نجف آن چنان زیاد بود که با وجود فقر هیچ وقت به فکر برگشت از آن‌جا نمی‌افتادیم
وی با بیان این‌که بنده و برادر بزرگترم درس طلبگی خوانده‌ایم، اما فقط من معمم هستم، تصریح کرد: پدرم به بنده می گفتند که دوست دارم شما روحانی شوید، اما اجبار نمی کنم. من هم بعد از دبیرستان وارد دانشگاه شدم و در رشته مهندسی مکانیک گرایش سیالات فارغ التحصیل شدم. چون در سال 75 هنوز انتقال معافی خدمت از دانشگاه به حوزه وجود نداشت، لذا به سربازی رفتم و بعد از دوره آموزشی، دوره خدمت خود را در قم ادامه دادم. در عین حال سعی کردم تا درس حوزه را هم بیاموزم که از سال 76 وارد حوزه شدم و الان 16 سال است که مشغول خواندن علوم حوزوی هستم.
فرزند آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی با بیان این‌که برای تمام کردن دروس سطح و پیش رفت سریع تر سعی کردم تا دروس را به صورت خصوصی بخوانم، خاطرنشان کرد: درس خارج را علاوه بر حضور نزد حاج آقا، مدتی نزد آیت الله وحید و اکنون نزد آیت الله هاشمی شاهرودی می خوانم و در حال حاضر هم درس می خوانم و هم درس می دهم.
وی با اشاره به نظر آیت الله موسوی اردبیلی درخصوص حوزه نجف و انتظاری که از آن حوزه دارند، گفت: حوزه ای که ایشان در آن زمان دیدند، با حوزه فعلی بسیار متفاوت است. ایشان حدود 66 سال پیش، یعنی در سال 26 به نجف رفتند و شرایط حوزه نجف در آن زمان بسیار متفاوت با شرایط امروز بود. همان‌طور که حوزه قم هم شرایط آن زمان را ندارد. ایشان می گفتند: با این‌که در نجف فقط باید به شهریه حوزه بسنده می کردیم که خیلی سطح پایینی داشت و طلبه ها نوعاً در تنگنای مالی شدیدی بودند، اما شوق و ذوق و جو علمی آن‌قدر در نجف زیاد بود که هیچ وقت به فکر برگشت و ترک آن‌جا نمی‌افتادیم. البته در نهایت پس از قریب به سه سال اقامت در نجف اشرف به دلیل بیماری پدرشان مجبور به بازگشت به ایران شدند. ایشان امروز هم بسیار علاقمند هستند که حوزه نجف به دوران اوج گذشته خود باز گردد.
وی با اشاره به تألیفات آیت الله موسوی اردبیلی نیز افزود: ایشان در دو جلد کتاب فقه القضاء و هم‌چنین در چهار جلد کتاب فقه الحدود والتعزیرات را تألیف کرده اند. فقه القصاص، فقه الدیات، فقه الشرکه و فقه المضاربه نیز هر کدام در یک جلد چاپ شده اند که از این میان کتاب فقه القصاص با بازنگری و تجدید نظر در سه جلد آماده چاپ مجدد است. دروس تفسیر ایشان در ایام ماه مبارک رمضان نیز در سه جلد چاپ شده است. مباحث طلاق ایشان هم برای چاپ در حال آماده سازی است. در چهار جلد هم مباحثی در مورد اقتصاد دارند. البته تقریرات دروس ایشان در خصوص بیمه، امر به معروف و نهی از منکر و نفقات و احکام اولاد نیز نوشته شده که هنوز موفق به طبع آنها نشده ایم.
آیت الله موسوی اردبیلی اصل حکم سنگسار را قبول دارد اما اجرای آن را منوط به عدم وجود مانع و لزوم مراعات مصلحت اهم می دانند
وی با اشاره به نظام پاسخ‌گویی به استفتائات گفت: سؤالاتی که از طریق سایت یا پست و یا به نحو حضوری دریافت می گردند، به هیأت استفتاء می رود. بعضی استفتائات درخصوص مسائل روزمره و معمولی است که می توان از رساله و یا کتاب های فتوایی دیگر ایشان به آن سوالات پاسخ داد. اما بعضا مسائلی هستند که احتیاج به نظر آقا و صحبت کردن با ایشان دارد که با ایشان صحبت می شود و نظر ایشان را جویا می شموند. بعضا هم سؤالاتی هست که پاسخ داده نمی‌شوند، زیرا در خصوص موارد و موضوعات خارجی سؤالاتی را مطرح می کنند و آقایان دخالت در موضوع خارجی نمی کنند و فقط حکم کلی را مطرح می‌کنند. در عین حال بعضی استفتائاتی نیز هست که نهاآدرخواست قضاوت دارند که در این موارد هم نمی‌توان با شنیدن مطالب یک طرف دعوا و بدون بررسی ادله ی طرفین، حکم صادر کرد.
سید علی موسوی اردبیلی با اشاره به نظر آیت الله موسوی اردبیلی درخصوص حکم سنگسار گفت: ایشان اصل وجود حکم سنگسار را قبول دارند و این موضوع که این حکم در قرآن نیست، مشکلی را ایجاد نمی کند. زیرا بسیاری از احکام هستند که در قرآن تفصیل آن ها نیامده است اما در روایات آمده‌اند که درخصوص سنگسار هم این‌گونه است. اما در مقام اجرای حکم ایشان می فرمایند: وظیفه حاکم شرع این است که مصلحت جامعه اسلامی را ملاحظه کند و اگر در مورد خاصی ببیند که اجرای یک حکم به مصلحت جامعه اسلامی نیست و تبعات منفی آن بیشتر از محسنّات آن است، می تواند و بلکه در شرایطی موظف است که اجرای حکم را متوقف کند.
ما در دین تصریحی به اعدام با جرثقیل نداریم که غیر از آن بدعت باشد
وی در پاسخ به این سؤال که آیا اعدام با جرثقیل از مصالح جامعه اسلامی به حساب می آید یا خیر؟ گفت: این موضوعات از جمله مواردی است که باید در ظرف خود نگاه شود. دوره مسؤولیت آقا و احکامی که در آن زمان صادر می شد، خیلی با دوره ما فرق می کند. لذا اگر در ظرف خودش نگاه شود باید ببینیم که تبعات بد داشت یا خوب که اگر تبعات بدی داشت نباید انجام می شد.
وی با بیان این‌که اعدام با جرثقیل و یا هر وسیله دیگر، مربوط به کیفیت اجرای اعدام است، اظهار کرد: ما در دین چیزی به نام جرثقیل نداریم که اگر بخواهد اعدام به غیر آن باشد بدعت محسوب شود. لذا اگر تبعات بدی داشته باشد نباید انجام شود. البته بنده مسئول نیستم ولی به نظر شخصی من در نحوه اجرای اعدام در این زمان نباید این‌گونه رفتار شود.
سید علی موسوی اردبیلی با اشاره به خصوصیات اخلاقی آیت الله موسوی اردبیلی گفت: از وقتی بنده به خاطر دارم، ایشان هیچ وقت شئونات خاصی برای خود قائل نبوده­اند و چون مدرّس و مرجع و روحانی بودند، نوع راه رفتن و غذا خوردن و حرف زدن ایشان تغییر نکرده است و راحت و صمیمی با افراد برخورد می‌کنند و کسانی که ایشان را از نزدیک می شناسند می دانند که ایشان اهل بذله‎گویی هستند.
*ایشان با شخص خاصی رفاقت دارند؟
رفاقت ایشان با دوستان دوران تحصیلشان بوده که اکثر آنان از دنیا رفته اند ولی بیشترین رفاقت ایشان با مرحوم بهشتی بود.
*آیت الله موسوی اردبیلی به صورت تلفنی جواب کسی را می دهند؟
ایشان به خاطر شرایط جسمی نمی‎توانند پاسخ‌گوی تمام تلفن ها باشند. لذا معمولاً دفتر جواب تلفن ها را می‎دهد. اما اگر احتیاج و ضرورت باشد، با تلفن صحبت می‎کنند. در مورد بچه‌ها هم معمولاً فرزندان ایشان تماس می گیرند، اما اگر شرایطی پیش آمد ، ایشان هم زنگ می زنند و حال بچه ها را می پرسند.
رفت و آمد هم به صورت معمولی وجود دارد، اما چون اکثر فرزندان ایشان در تهران هستند، لذا بیشتر در مناسبت‌ها به منزل پدری می‌آیند. در بین فرزندان، بنده و یکی از خواهرانم که در قم هستیم به صورت خانوادگی به ایشان سر می‎زنیم. البته کم می شود که برای ناهار و شام به منزل پدر برویم. غالباً زمانی می رویم که مادر را به زحمت نیندازیم.
 

کد خبر: 1392102230921
1392/10/22

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن