آیت الله مظاهری: توبه حقیقی و دعا در شبهای قدر سرنوشت خوبی برای انسان رقم می زند
حضرت آیت الله مظاهری با برشمردن فضیلتهای شب قدر به اهمیت دعا و عبادت در این شبها اشاره کرد و گفت: در صورت توبۀ حقیقی، انسان یقین بداند که دعای او مستجاب خواهد شد.
موضوع: اندیشه
حضرت آیت الله مظاهری با برشمردن فضیلتهای شب قدر به اهمیت دعا و عبادت در این شبها اشاره کرد و گفت: اگر انسان بخواهد اعمال شب قدر او فایده داشته باشد و سرنوشت خوبی برای او مقدّر گردد، باید در شب قدر و در اینگونه جلسات، ابتدا توبه و پس از آن دعا کند و در صورت توبۀ حقیقی، یقین بداند که دعای او مستجاب خواهد شد.
به گزارش مرجع ما به نقل از شفقنا، این مرجع تقلید و رئیس حوزه علمیه اصفهان در مقام بیان فضیلت شب قدر می گوید: قبل از ورود به بحث، تذکر چند نکته در مورد شب قدر لازم است. اوّلاً خدا را شکر کنید که در این چند شب، توفیق راز و نیاز با خداوند و توبه و دعا و بیداری شب به شما عنایت شد. همین مقدار که در جلسۀ دعا و جلسۀ توبه، شرکت کردهاید و شب قدر را زنده نگاه داشتهاید، پروردگار عالم ثواب یک عمر عبادت در نامۀ عمل شما مینویسد:
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ، وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَهُ الْقَدْرِ، لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ)[۱][۱]
میفرماید: شب قدر از فضایل والایی برخوردار است و نمیدانید چه شبی است! بعد میفرماید: فضیلتش این است که ثواب هزار ماه عبادت دارد. هزار ماه، معادل هشتاد سال یا یک عمر معمولی است و پروردگار متعال سند قرآنی داده و فرموده است: اگر کسی شب قدر را درک کند، ثواب یک عمر عبادت دارد؛ لذا اگر خدای نخواسته دعای کسی در اینگونه جلسات مستجاب نشود یا توبۀ او قبول نشود، صرف شرکت در جلسه و دعا و راز و نیاز با خدا، ثواب یک عمر عبادت برای او خواهد داشت. این لطف و مرحمت الهی شکر دارد و لازم است همۀ شما الان شکر آن را به جا آورید.
ارکان دعا
اگر انسان بخواهد اعمال شب قدر او فایده داشته باشد و سرنوشت خوبی برای او مقدّر گردد، باید در شب قدر و در اینگونه جلسات، ابتدا توبه و پس از آن دعا کند و در صورت توبۀ حقیقی، یقین بداند که دعای او مستجاب خواهد شد و سال نیکویی برای او رقم خواهد خورد.
انسان میتواند پس از توبه، دعا کند و دعای خود را مستجاب بیابد. دلیل آن هم واضح است؛ اگر آدمی واقعاً از گناه پاک شود و با حالت شرمندگی خدای خود را صدا بزند، قطعاً خداوند متعال پاسخ او را خواهد داد:
(فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَریبٌ مُجیبٌ)[۲][۲]
امّا باید توجه داشت که دعا نیز نظیر توبه و سایر عبادات، ارکانی دارد و در صورت تحقّق آن ارکان، دعا مستجاب میگردد. رکن اول دعا، درخواست به وسیلۀ زبان است. گفتن «یارب»، «اللهمّ إنّی أسئلک»، «الهی» و نظایر آن با هر زبان و گویشی که باشد و پس از آن بازگویی حاجات و نیازها به درگاه خدای تعالی، به منزلۀ رکن اوّل دعاست و باید باشد.
رکن بعدی یا مرتبۀ بعدی دعا، این است که دل نیز زبان را همراهی کند و خدای خویش را صدا بزند. یعنی وقتی که انسان «یا الله» میگوید، دل او هم به راستی «یا الله» بگوید و همراه زبان باشد. اگر زبان و دل، در دعا همراه نباشند، آن دعا لقلقۀ زبان است و صرفاً ثواب دارد، ولی کاربردی نخواهد داشت؛ چنانکه پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمودند:
«ادْعُوا اللَّهَ وَ أَنْتُمْ مُوقِنُونَ بِالْإِجَابَهِ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ لَا یَقْبَلُ دُعَاءً مِنْ قَلْبٍ غَافِلٍ»[۳][۳]
مهمترین رکن دعا، رعایت تقوا توسط شخص دعا کننده است. به عبارت روشنتر، دعای انسانِ مقدّس و متّقی مستجاب میشود؛ یعنی اگر انسان، جداً توبه کند و دل خویش را از هرگونه آلودگی پاک کرده و بعد از آن، خدا، خدا کند، استجابت دعای خود را خواهد دید. دعای انسان قسیّالقلب مستجاب نمیشود و قساوت قلب، از گناه انسان نشأت میگیرد. پیامبر اکرم«صلی الله علیه و آله و سلّم» در روایت دیگری فرمودند:
«لَا یَقْبَلُ اللَّهُ دُعَاءَ قَلْبٍ سَاه»[۴][۴]
حضرت یونس «سلاماللهعلیه» به جهت اینکه بدون اجازۀ خداوند از شهر بیرون آمد، در دل نهنگ زندانی شد و مجبور بود ظلمت شب، تاریکی دریا و ظلمت دل نهنگ را یکجا تحمّل کند. ولی در آن ظلمتها با دل و زبان خویش گفت:
(لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ)[۵][۵]
به راستی با دل میگفت: خدا، خدا، خدا، میخواهم نجات پیدا کنم. قرآن هم میفرماید: وقتی اینگونه دعا کرد، دعایش را قبول کردیم: «فَاسْتَجَبْنا لَهُ»[۶][۶]
قرآن کریم، در آیات فراوانی تأکید میفرماید که اگر این حالت برای کسی پیدا شود، مستجابالدّعوه خواهد شد و در بنبستها نجات مییابد:
(فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ یُشْرِکُون)[۷][۷]
خداوند متعال، فریادرس مضطرّان
بعضی اوقات انسان در بنبست واقع میشود و دستش از همه جا کوتاه میگردد. در آن موقع، فطرت او بیدار میشود؛ زیرا فطرت، خدایاب و خداجوست و در آن موقع، خدا را مییابد و به راستی خدا را میبیند، اما با چشم دل، نه با چشم سر. نه فقط خدا را میبیند، بلکه او را مییابد و نه فقط مییابد، بلکه او را مستجمع جمیع صفات کمالات مییابد. یعنی خدایی را مییابد که رئوف، مهربان، جواد و کریم است و نسبت به حالات و گرفتاریهای او علم و آگاهی دارد و نیز قادر به نجات وی میباشد؛ لذا مکرراً و بیاختیار خدا را صدا میزند و در آن حالت، هم توبه میکند و هم مشغول دعا کردن است.
یعنی وقتی که خدا را یافت و خود را حاضر در محضر ذات باریتعالی احساس کرد، نسبت به کردار و گفتار گذشتۀ خود شرمنده میشود و از حق تعالی طلب عفو مینماید. چنین دلی را دل پاک میگویند؛ دلی که خدا را یافته است و همۀ اغیار را بیرون کرده و صاحب اصلی دل را در خانه راه داده است. خداوند بر چنین دلی حکومت دارد و حکومت خدا بر دل، موجب میشود که خدا را ببیند و او را بیابد. در آن موقع است که خالصانه و با تمام وجود خدا را صدا میزند و خداوند نیز طبق وعدۀ قرآن کریم، او را اجابت کرده، به فریاد وی خواهد رسید.
همۀ انبیاء الهی «سلاماللهعلیهم» مبعوث شدهاند که این حالت را در آدمیان دایمی و همیشگی کنند. سفارش به احیای شبهای قدر و اهمیّت به ایّام و لیالی مقدّس و تأکید بر اهتمام به دعا و راز و نیاز با خدای سبحان نیز برای رسیدن انسان به حالت تضرّع و زاری در پیشگاه خداوند منّان و توجه پیوسته به حضور در محضر ذات باری تعالی است که موجب استجابت دعا نیز میگردد. خداوند متعال در آیات فراوانی، با عباراتی نظیر (أدعونی استجب لَکُم)[۸][۸]، استجابت قطعی دعای بندگان را وعده داده است. در برخی آیات نیز تأکیدات بینظیری برای اجابت دعا به کار برده است:
(وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ)[۹][۹]
اگر دعا، لقلقۀ لسان باشد، ثواب دارد و اگر با دل باشد، ثواب بیشتری دارد و مورد قبول خداوند واقع میشود، اما اگر دعا با توبه همراه شود، یعنی دعا کننده در سایۀ توبه متّقی شده و از دل پاکی برخوردار گردد، آنگاه خدای تعالی در دل او حاکم میشود و هرچه بخواهد به او عنایت میفرماید.
اگر چنین دعایی پس از دستیابی به حالت توبه، از پیامبری مانند حضرت یونس «سلاماللهعلیه» و در دل نهنگ سر بزند، دعای او مستجاب میشود و اگر انسان گناهکار نیز به این حالت نورانی دست یابد، خداوند متعال به فریاد او میرسد، او را نجات میبخشد و دعای او را اجابت میکند. کسانی هم که همیشه خدا را در نظر دارند و او را با زبان و با دل میخوانند و از هر گونه گناه و آلودگی اجتناب میورزند، همواره مستجاب الدّعوه هستند و مشکلات بزرگی را با دعای خود رفع مینمایند؛ زیرا ارکان دعا را مراعات کردهاند و هرچه بخواهند، پروردگار عالم جواب آنان را با مهربانی خاصّی میدهد.
فطرت همۀ آدمیان، حتّی فطرت انسان، خداجو است. فطرت انسانِ بیدین و بیخدا نیز خدایاب و خداجوست. از این رو، هرکس در بنبست قرار گیرد و چارهای نیابد، خدایاب و خداجو میشود و در آن وقت خدا را مییابد، نظیر آدم تشنه شده و آب میخورد و هم تشنگی و هم سیراب شدن را مییابد.
وقتی انسان مضطر و بیچاره شود، با حالت توبه خدا را میجوید و مییابد و معلوم است که پس از توبه، در سر حدّ عصمت است و حتماً دعایش مستجاب خواهد شد. افراد بسیاری بودهاند که هنگام درماندگی و اضطرار توانستهاند امامزمان «عجل الله و تعالی فرجه الشریف» را به یاری بطلبند و در کنار خویش بیابند.
دعای قلبی و مقام تبتّل
اتومبیل شخصی در بیابان و در هنگام بارش شدید برف، خراب شده بود و در آن بیابان در بنبست مانده بود. وقتی دستش از همه جا کوتاه شده و فریادرسی نیافت، خداوند را در حالت اضطرار یافته و گفته بود: خدایا نذر میکنم اگر مرا نجات دادی، تا آخر عمرم گناه نکنم. سپس امامزمان «عجل الله و تعالی فرجه الشریف» برای نجات او در کنارش حاضر شده بودند، ولی او ایشان را نشناخته بود. نگاهی به ماشین او کرده بودند و فرموده بودند: ماشین تو سالم است. برو، به مقصد میرسی. میگوید: به آن آقا گفتم: آقا! مرا از مرگ نجات دادید. چگونه لطف شما را جبران کنم؟ حضرت ولیّعصر «عجل الله و تعالی فرجه الشریف» فرموده بودند: «به همان نذری که کردی، عمل کن.»
در واقع، آن شخص، موقعی که در بنبست واقع شده، از اعماق وجود، از خدای خویش مدد جسته و با نذر خود مبنی بر ترک گناه، توبه را ضمیمۀ دعا کرده و از این جهت دعای او مستجاب شده است.
به این حالت که حالت بسیار ارزشمندی است، «تبتّل» میگویند؛ حالتی که انسان از هرچه غیر خداست، میبُرَد (انقطاععنغیرالله) و به خداوند تعالی میپیوندد. (انقطاعالیالله)
هنگامی که پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلّم» به رسالت مبعوث شدند، به خانه رفتند و پس از آن، خداوند متعال با نزول آیات اوّل سورۀ مزمّل، دستورالعمل ارزندهای برای پیشبرد اهداف رسالت، تدوین فرمودند که یکی از آن دستورات راهگشا، رسیدن به حالت تبتّل است:
(وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلاً)[۱۰][۱۰]
یعنی انسان باید هیچ چیزی و هیچ کسی به غیر از خداوند تعالی را در نظر نداشته باشد و در حالی که حق تعالی را مستجمع جمیع صفات کمالیه مییابد، بگوید: خدا، خدا، خدا، قرآن کریم وعده داده است که اگر چنین حالتی برای آدمی پدیدار شود، خداوند به فریاد او میرسد و دعایش را مستجاب میفرماید.
ارکان عبادات
سه رکن زبان، دل و عمل برای قبولی همۀ عبادات، از جمله نماز و روزه نیز لازم است. مثلاً کسی که نماز میخواند، اگر نماز او لقلقۀ لسان باشد، ثواب دارد و از او رفع تکلیف میکند، اما کاربرد ندارد.
مرتبۀ بعدی یا رکن والاتر نماز، برخورداری از حضور قلب است؛ یعنی به راستی در وقتی که نماز میخواند، نماز او مکالمه و گفتگو با خداوند سبحان باشد. حمد و سوره که میخواند، بیابد که پروردگار عالم با او حرف میزند و در وقتی که میگوید: «سبحان ربیَّ العظیم و بحمده»، بیابد که او با خداوند تعالی حرف میزند. بدین ترتیب، نماز، مبدّل به یک مکالمه و برای بعضی مبدّل به یک معاشقه میشود که بالاترین لذتهاست.
رکن سوّم نماز، که موجب قبولی آن است، تقوای نمازگزار میباشد. خداوند، نماز انسان متّقی را میپذیرد و پس از نماز، دعای او را نیز مستجاب میفرماید:
(إنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ)[۱۱][۱۱]
روزه نیز دارای همان ارکان است؛ مرتبۀ اوّل روزه، روزۀ فقهی است که خیلی ثواب دارد و رفع تکلیف میکند. امّا روزۀ ارزشمندتر روزۀ اخلاقی است که در آن سایر اعضاء و جوارح بدن روزهاند. مرتبۀ والاتر روزه، روزهای است که دل روزهدار هم روزه باشد و تمام توجه او معطوف به خدای تعالی باشد و در آن موقع که میگوید: «اللّهم لَکَ صُمتُ»، راست بگوید.
اگر کسی چنین روزهای بگیرد، مسلّم همین یک روزه برای رسانیدن او به بهشت کافی است. ضمن اینکه دعای انسان نیز در پرتو اینگونه عبادات، مستجاب خواهد شد.
فراگیری رحمت واسعۀ پروردگار
نکتۀ دیگری که توجه به آن مطلوب است، اینکه وقتی کسی به این حالات نورانی در توبه و دعا رسید و توانست رحمت خدای سبحان را جلب کند، آن رحمت و مغفرت، همهگیر و فراگیر میشود. به عبارت رساتر، اگر در جلسۀ دعا یا جلسۀ توبه، دل یک نفر بشکند و دعا و توبۀ او پذیرفته شود، دعا و توبۀ همۀ حاضرین در آن جلسه، مورد قبول حق تعالی واقع میشود؛ حتّی کسانی که دعای آنان لقلقۀ لسان است یا توجه به دعا و توبۀ خود ندارند نیز مشمول رحمت واسعۀ پروردگار خواهند شد. بنابراین اگر حتّی یک نفر در جلسات نورانی و مقدّس، به راستی «یا الله» بگوید، جداً «یاربّ، یاربّ، یاربّ» بگوید و مثل حضرت یونس «علیه السلام» در دل نهنگ، یا نظیر کسانی که در بنبست واقع شدهاند و فریادرسی جز خدا نمییابند، واقعاً خداوند را صدا بزند یا بتواند نظر لطف حضرت ولیّعصر «عجل الله و تعالی فرجه الشریف» را به جلسه جلب کند، همۀ حضّار جلسه از رحمت الهی برخوردار میگردند.
دعای واقعی خیلی کارها میتواند بکند. «دعای نیمه شبی، دفع صد بلا بکند». امیدوارم یک دلی در جلسه پیدا شود، امیدوارم حالتی برایتان پدید آید که حضرت ولیّعصر «عجل الله و تعالی فرجه الشریف»، آن حالت را دوست داشته باشند و دست کم نظر لطفی به جلسه بیفکنند.
آنان که خاک را به نظر کیمیا میکنند آیا شود که گوشۀ چشمی به ما کنند؟
معلوم است که اگر نظر عنایت آن حضرت به جلسه بیفتد، این جلسه بهشت و همۀ حضّار، مستجاب الدّعوه میشوند. جلب نظر ایشان نیز محتاج توبه، دعا و توسّل است که باید در اینگونه جلسات به آن پرداخته شود.
برگرفته از کتاب «ارتباط عاطفی با خدا»
[۱][۱]. قدر، ۱ تا ۳: «به نام خداوند بخشنده و مهربان، ما [قرآن را] در شب قدر نازل کردیم، و از شب قدر، چه آگاهت کرد، شبِ قدر از هزار ماه ارجمندتر است.»
[۲][۲]. هود، ۶۱: «پس، از او آمرزش بخواهید، آنگاه به درگاه او توبه کنید، که پروردگارم نزدیک [و] اجابتکننده است.»»
[۳][۳]. بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۵.
[۴][۴]. منلایحضرهالفقیه، ج ۴، ص ۳۶۷.
[۵][۵]. الأنبیاء، ۸۷: «معبودى جز تو نیست، منزّهى تو، راستى که من از ستمکاران بودم.»
[۶][۶]. الأنبیاء، ۸۸: «پس [دعاى] او را برآورده کردیم.»
[۷][۷]. عنکبوت، ۶۵: «و هنگامى که بر کشتى سوار مىشوند، خدا را پاکدلانه مىخوانند، و[لى] چون به سوى خشکى رساند و نجاتشان داد، به ناگاه شرک مىورزند.»
[۸][۸]. غافر، ۶۰: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم.»
[۹][۹]. بقره، ۱۸۶: «و هرگاه بندگان من، از تو دربارۀ من بپرسند، [بگو] من نزدیکم، و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند، اجابت مىکنم، پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند.»
[۱۰][۱۰]. مزمّل، ۸: «و تنها به او بپرداز.»
[۱۱][۱۱]. مائده، ۲۷: «خدا فقط از تقواپیشگان مىپذیرد.»»