به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

قرن بيستم براي دين يك نقطه عطف است. به نظر مي­رسد در پايان اين قرن حداقل در دو مساله، نظريه­ها درباره دين عوض شده است. نخست، اثبات مهم ترين گزاره دين يعني« اثبات وجود خداوند» ديگر نخستين پرسش در فلسفه دين نيست. تمام تلاش هاي صورت گرفته براي حذف دين از زندگي انسان­ها با شكست مواجه شده است. ويراني و كشتار ميليون­ها انسان­ها در دو جنگ جهاني، نتايج جنگ سرد، نقد خرد خود بنياد، اختلاف جدي رقيبان دين و در نهايت نياز جدي انسان به معنويت و اخلاق، متفكران را به نقش بدون جانشين دين متوجه ساخت.
در دهه گذشته، برگشت دوباره اديان سنتي به اجتماع  و كمك از رهبران و پيروان آنها سوي نهادهاي بين المللي افزايش يافته است. دوم،چالش ميان ديدگاه­هاي انحصارگرايي، شمول گرايي و كثرت گرايي درباره حقيقت در اديان موجود، براي نياز دنياي جديد كافي نيست. در عوض بحث نياز به گفتگوي ميان اديان همانند نياز به گفتگوي ميان دو انسان يا دو فرهنگ در دپارتمان­هاي فلسفه دين، ضرورت و اولويت پيدا كرد. مساله «تساهل مذهبي» براي حل مشكلات بشر امروزجهان كفايت نمي­كند و بايد گام هاي بيشتري نياز است اين گام، گفتگوي ميان اديان است البته مردم ايران هميشه در« تساهل يا مدارا» با اديان ديگر و رعايت حقوق اقليت در حلقه­هاي علمي دنيا به عنوان الگو معرفي مي شوند. هرچند رابطه پيروان اديان مختلف درايران هميشه از تصورانديشمندان مهم دنيا جلوتربوده است. به عنوان نمونه در كشورهاي ديگر پيروان اديان در شهرها، محله­هاي جداگانه داشته­اند ولي در ايران در يك محله افراد با دين ومذهب­هاي مختلف در كنار هم زندگي مي­كرده و مي­كنند..
ملاقات رياست محترم جمهوراسلامي ايران، حجه السلام والمسلمين دكتر روحاني با «پاپ فرانسيس» رهبر مسيحيان كاتوليك درواتيكان و گفتگوي چهل و پنچ دقيقه­اي آنها بدون شك يكي از مهم­ترين دستاوردهاي سفرايشان به اروپا است. اسلام در چند دهه اخير براي ساكنان اروپا و امريكا يك فرصت براي تعالي بوده است و شهروندان زيادي در كشورهاي صنعتي از اين فرصت استفاده كرده­اند. علاوه بر جذابيت آموزه­هاي دين اسلام، وجود مسلمانان متعهد به باورها و ارزش­هاي اسلامي كه با حفظ باورهاي خود در اروپا و ديگر كشورها به جايگاه اجتماعي مناسبي رسيده­اند را بايد از دليل­هاي توجه ساكنان كشورهاي صنعتي به اسلام بيان كرد. اكنون مسلمان در هيات دولت، پارلمان، شهرداري­ها يا مشاوران شخصيت­هاي بين المللي حضور دارند. اعتماد توده مردم به آنها و پيروزي آنها در رقابت­هاي انتخاباتي نشانه موفقيت اسلام در اروپا و توانايي اسلام براي گفتگوبا ديگر اديان و فرهنگ­ها است. با تاسف، در چند سال اخير چهره اسلام به شدت در اروپا و سراسر دنيا تخريب شده است. بنيادگرايي و افراط در دو شكل القاعده و داعش از اسلام قرائتي ضد انساني به نمايش گذاشته است. اسلامي كه به اخلاق پايبند نيست و توانايي گفتگو با ديگران را ندارد.  حمله هاي«زامبي هاي مسلمان نما » به شهروندان بدون سلاح و ناتواني آنها در درك شرايط ديگر تمدنها از مهم ترين چالش­ها براي پيشرفت اسلام در اروپا است. ملاقات رييس جمهور محترم در اين شرايط بهترين راه براي معرفي اسلام رحماني و گفتگو محور و بيزاري از اعمال گروه هاي افراطي بود.يكي از بهترين روش­ها براي كاستن از ضربه­هاي داعش بر اسلام ادامه دادان سنت رئيس جمهورهاي ايران( فعلي و اسبق) توسط ديگر انديشمندان مسلمان است. گفتگوهاي مسلماناني كه برعقلانيت، كرامت انسان­ها، مسئول بودن در برابر رنج ديگر انسانها و تلاش براي كاستن رنج­ها، رعايت اخلاق در زندگي فردي و اجتماعي، تساوي حقوق انسانها باور دارند ميتواند موفقيت بهتري براي انسانها در كره خاكي به وجود آورد.ه مي­دانيم كه در جغرافياي تمدن اسلامي بيشتر شيعيان و اهل تسنن به چنين اسلامي اعتقاد دارند و مخالفان اين ارزش­ها در آينده مجبور هستند مسير خود را در مقابل دنيا و در كشورهاي خود عوض كنند .