بازدید این صفحه: 4935 تاریخ انتشار: 1394/8/14 ساعت: 06:40:12
باید برای کاهش خشونت، ذهن مردم روشن شود / سید علی موسوی اردبیلی
نشانه هایی از حرکت جهان به سمت تعامل و مذاکرات، این امید را در دل اندیشمندان ایجاد کرده که جهان در حال تغییر پارادایم از خشونت به گفت وگوست اما...
موضوع: اندیشه نویسنده: حجة الاسلام والمسلمین سید علی موسوی اردبیلی
به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛
نشانه هایی از حرکت جهان به سمت تعامل و مذاکرات، این امید را در دل اندیشمندان ایجاد کرده که جهان در حال تغییر پارادایم از خشونت به گفت وگوست اما با وجود جولان دادن بنیادگرایان رادیکال در خاورمیانه، وقوع تغییر چقدر محتمل است؟ حجت الاسلام و المسلمین سید علی موسوی اردبیلی در پاسخ به پرسش های شفقنا در عین حال که با توجه دادن به وضعیت امروز منطقه، امید تغییر گفتمان از خشونت به همزیستی و گفت وگو در آینده ای نزدیک را رد می کند، می گوید: البته بنا بر قاعده کلی «الشی اذا تجاوز حده انقلب الی ضده» در نهایت به آنجا خواهد رسید، اما امروز چشم انداز روشنی وجود ندارد که این نهایت چه زمانی باشد.
او بیان کرد: اگر می خواهیم خشونت در دنیا از بین رود یا به حداقل برسد، باید اذهان مردم را به گونه ای روشن کنیم و شکل دهیم که خشونت در ذهن آنها منفور باشد و به دنبال خشونت نروند. برای انجام این کار باید وسایلی در اختیار داشته باشیم که بر مردم تأثیرگذار باشد؛ این وسایل نیز در دنیای امروز شامل وسایل ارتباط جمعی هستند و متأسفانه مهمترین ضعف ما در این جهت است.
متن گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین موسوی اردبیلی بخوانید:
*به نظر می رسد گفتمان حاکم بر جهان امروز در حال تغییر از پارادایم خشونت و سلطه به پارادایم گفت وگوست و جهان به مرحله جدیدی از تاریخ خود وارد می شود. با توجه به آنکه این تغییر پارادایم به منزله منزوی شدن افراط گرایان خواهد بود، با در نظر گرفتن آنچه در جهان اسلام و عملکرد افراط گرایان مشاهده می شود، این تغییر گفتمان چقدر محتمل است؟
موسوی اردبیلی: وضعیت امروز منطقه امید چندانی در دل ما ایجاد نمی کند که بتوانیم در آینده نزدیک شاهد تغییر گفتمان از خشونت به همزیستی و گفتوگو باشیم. البته بنابراین قاعده کلی «الشیء اذا تجاوز حده انقلب الی ضده» در نهایت به آنجا خواهد رسید، اما امروز چشم انداز روشنی وجود ندارد که این نهایت چه زمانی باشد. درست است که گروه هایی در دنیا و همینطور منطقه به دنبال تغییر این گفتمان هستند، اما از سوی دیگر گروه هایی نیز در پی تشدید این خشونت هستند؛ گروه هایی که هم خود به نسبت قوی هستند و هم علاوه بر برخورداری از حمایت های بینالمللی، از طرف برخی دولت های منطقهای نیز حمایت می شوند. به همین دلیل امید چندانی به این که در آینده نزدیک چنین اتفاقی رخ دهد، ندارم. البته امیدوارم هر چه زودتر این اتفاق بیفتد، اما به نظر می رسد مدت ها طول خواهد کشید تا به آن نقطه برسیم.
*ارزیابیتان از مدت زمان رسیدن جهان به آن نقطه چگونه است و کوتاهتر شدن این زمان به چه عواملی بستگی دارد؟
موسوی اردبیلی: این موضوع قابل پیشبینی نیست و به فاکتورهای بسیاری بستگی دارد. از جمله این عوامل می توان به دولت هایی که در منطقه حاکم هستند، تغییراتی که در سطح دولت ها پیش می آید، قوت و ضعف جریان های افراطی موجود در منطقه و میزان حمایت از آنها یا قطع حمایت از این گروه ها اشاره کرد. با توجه به این که این فاکتورها فراوان و بسیار متغیر هستند، امروز نمی توان پیش بینی دقیقی در این خصوص انجام داد.
*با این وجود شواهدی از آغاز تغییر پارادایم مشاهده می شود و یکی از برجستهترین آنها توافق هسته ای ایران است که در نتیجه گفتوگوهای طولانی ایران با قدرت های جهانی به دست آمد. از آنجایی که آهنگ این تغییر پارادایم از جهان اسلام آغاز شد و در واقع ایران، در سال ۲۰۰۱ جهان را به گفتوگو دعوت کرد، هم اکنون که جهان خسته از جنگ و خشونت است و قدرت های جهانی به ناکارآمدی رویکرد خشونتگرایی پی برده اند، چگونه می توان از آموزه های اسلامی و روح اسلام در منزوی کردن افراط گرایان بهره برد؟
موسوی اردبیلی: روایتی از امام رضا(ع) نقل شده است مبنی بر اینکه «رحم الله عبدا احیا امرنا؛ خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند». راوی می گوید: «به حضرت عرض کردم که احیای امر شما چگونه است؟» حضرت می فرماید: «مطالب ما را به مردم ابلاغ کند» چراکه «فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا؛ اگر مردم به زیبایی هایی که در کلام ما هست پی ببرند، خود آنها تبعیت خواهند کرد». واقعیت این است که مطالب موجود در اصل دین، کلام خدا، کلام پیامبر(ص) و ائمه(ع) مطالبی مطابق با فطرت هستند که احتیاج به کار فراوانی نیست تا بخواهیم مردم را به سمت آنها جذب کنیم. اگر این مطالب به نحو صحیحی به افرادی که مطابق با فطرت مشی می کنند ارائه شوند، آنها خودبخود جذب خواهند شد. مشکل موجود اغلب در ارائه این مطالب است. بسیاری اوقات افرادی با تفاسیر و اضافاتی از جانب خود این مطالب را بیان می کنند که مطلب از مسیر اصلی اش منحرف می شود؛ مطالبی در ذهن خود آنهاست و برای توجیه آن مطالب به ظواهر برخی کلمات دینی و شرعی توسل می کنند و این باعث می شود آن کلام از حقیقت خود منحرف شود و به جای دیگری رود. البته قطعا بعضی از این مطالب نیازمند تفسیر هستند، اما تفسیر نباید تفسیر به رأی باشد، بلکه باید تفسیری بر اساس ضوابط باشد. برخی از آنها نیز نصوصی بسیار آشکار و واضح هستند و احتیاج چندانی به تفسیر ندارند و اگر این مطالب بدون پیرایه به مردم ارائه شوند، خود در فرهنگ سازی نه تنها میان مسلمان ها بلکه میان غیر مسلمانان تأثیر بسزایی خواهد داشت. اگر بتوان کلام خداوند، سیره پیامبر(ص) و ائمه(ع) را برای مردم بیان کرد به آن گونه که متقن برای ما نقل شده است، نه به صورت موارد مشتبهی که اساس آن چندان برای ما واضح نیست، در زمینه های مورد سوال شما بسیار تأثیرگذار است. به طور مثال برخوردی که پیغمبر با دشمنان خود داشته است مورد توجه قرار بگیرد، مثلاً پیامبر(ص) از مثله نهی می کنند و می فرمایند: «حتی سگ هار را مثله نکنید» این مطلب چقدر تفاوت دارد با روشی که امروز در کشورهایی مثل عراق و سوریه رخ می دهد؟ آن هم از طرف کسانی که داعیه دار اجرای احکام اسلام هستند. ارائه همین نمونه ها با روشی صحیح به مردم، تأثیر مورد نظر را هم در فرهنگ سازی خواهد داشت و هم در تصحیح چهره نامطلوبی که متأسفانه همین اقدامات از اسلام در میان غیر مسلمانان ارائه داده است مؤثر است.
*با توجه به نقشی که برای ارائه صحیح و بی پیرایه متون و کلام خداوند، پیامبر(ص) و ائمه(ع) در منزوی کردن افراط گرایان قایل شدید، به عنوان یکی از اساتید حوزه های علمیه نقش این نهاد را در ارائه صحیح این مطالب چگونه ارزیابی می کنید و حوزویان چگونه می توانند در تغییر چهره ای که امروز افراط گرایان از اسلام عرضه می کنند، تصویری از اسلام اصیل و گرایش آن به صلح و گفت وگو و نه خشونت را نشان دهند؟
موسوی اردبیلی: طبیعی است کسی که بخواهد این مطالب را برای مردم بازگو کند، باید نسبت به این مطالب دانش و بهره کافی داشته باشد. علمای دین به این جهت که عمری در بررسی و تحقیق مطالب اسلامی گذاشته اند، بهترین افرادی هستند که می توانند این متون را به نحو صحیحی به مردم ارائه دهند. موضوع مهم این است که با نظرداشت به شرایط، به نحو مطلوب و با اجتناب از افزودن پیرایه هایی که بعضا موجب گم شدن اصل مطلب می شوند، این مطالب را به مردم ارائه کرد. مراد من از نحو مطلوب استفاده از وسایلی است که برای مردم جذابیت داشته باشند زیرا روش تبلیغ در دنیای امروز تفاوت بسیاری با صد سال پیش دارد و حتما باید از لوازم و ابزار مدرن و امروزی استفاده کرد، همانطور که طرف مقابل در حال انجام این کار است. از جانب دیگر مهم تر از ارائه مطلب، این است که به نحو عملی به مردم نشان داده شود که این آموزه ها چه تأثیری در زندگی خواهند گذاشت که البته این وظیفه جمیع مسلمانان است؛ یعنی باید زندگی آنها به نحوی باشد که تأثیر آموزه های اسلامی را به نمایش بگذارد، اما این وظیفه برای علمای اسلام بیشتر و خطیرتر است. به طور قطع آنها باید در زندگی و مشی و کلام خود به نحوی عمل کنند که آن کلام، جاذب مردم به اسلام باشد چون آنها را نماینده دین می دانند. این کلام امام صادق(ع) را نیز باید مورد توجه قرار دهند که «کونوا لنا زیناً ولا تکونوا علینا شیناً». به این معنا که اگر نمی توانیم زینتی برای مذهب و دین باشیم، حداقل سعی کنیم مایه ننگی نیز برای آن نباشیم و به این صورت نباشد که اگر کسی ما را دید، با خود بگوید اگر تمثل اسلام در زندگی این فرد است، من اصلا این دین را نمی خواهم. بر این اساس هم از لحاظ ارائه مطالب به نحو صحیح و هم از لحاظ نشان دادن تأثیرگذاری این مطالب در زندگی فردی و اجتماعی، وظیفه بسیار سنگینی بر دوش علمای اسلام است.
*گفتمان صلح برای محقق شدن در جهان چه موانعی در سطوح مختلف ملت ها، دولت ها و البته قدرت ها پیش رو دارد؟ با توجه به شدت گرفتن فرقه گرایی های قومی و مذهبی در کشورهای اسلامی که تا ایده تجزیه کشورها نیز پیش رفته اند، به طور ویژه این موانع را در جهان اسلام چطور می بینید؟
موسوی اردبیلی: مهمترین مانع، ثروت و قدرت کسانی است که منفعت شخصی و گروهی خود را در ترویج گفتمان خشونت می بینند. متأسفانه امروز، دنیا در اختیار چنین افرادی است. این افراد به دلیل منافع شخصی و گروهی اعم از منفعت های فرقه ای، اقتصادی و … و به وسیله وسایل ارتباط جمعی بسیار قوی که در اختیار دارند در حال شکل دادن به اذهان عمومی مردم هستند. بر این اساس مبارزه با آنها نیز باید از همین راهی باشد که آنها از آن طریق ترویج اندیشه و فکر خود را آغاز کرده اند. اگر می خواهیم خشونت در دنیا از بین رود یا به حداقل برسد، باید اذهان مردم را به گونه ای روشن کنیم و شکل دهیم که خشونت در ذهن آنها منفور باشد و به دنبال خشونت نروند. برای انجام این کار باید وسایلی در اختیار داشته باشیم که بر مردم تأثیرگذار باشد؛ این وسایل نیز در دنیای امروز شامل وسایل ارتباط جمعی هستند. متأسفانه مهمترین ضعف ما در این جهت است؛ بعضا از جهت سخت افزاری ضعف داریم و تجهیزات لازم را نداریم، اما مهمتر از آن اشکالات نرم افزاری است و بسیاری اوقات به روش تأثیرگذاری آگاه نیستیم. گاهی به دلیل این ناآگاهی اقداماتی انجام می دهیم که به جای تأثیر مثبت، تأثیر منفی می گذارد. به همین جهت باید خود را به علم و دانش این کار مسلح کنیم چون ارتباطات، دانشی است که بسیار گسترش پیدا کرده است و پیچیدگی های فراوان و شاخه های بسیاری دارد. باید خود را به دانش های دیگری از جمله روانشناسی، جامعه شناسی و علوم دیگری که می تواند در اینجا تاثیرگذار باشد نیز مسلح کنیم و علم آن را به دست آوریم. علاوه بر اینکه زیرساخت های فنی و سخت افزاری آن را نیز برای خود ایجاد کنیم تا بتوانیم در سطح منطقه و حتی جهان تأثیرگذاری داشته باشیم. مادامی که چنین قدرتی نداشته باشیم، نمی توان امید چندانی به غلبه پیدا کردن در این جنگ داشت. در یک میدان جنگ فیزیکی، اگر طرف مقابل مجهز به انواع و اقسام سلاح ها باشد و طرف دیگر فقط یک سلاح سبک در اختیار داشته باشد، به طور منطقی آنکه سلاح سبکی دارد، نمی تواند برطرف دیگر غالب شود. در میدان جنگ ارتباطات هم اگر ما نتوانیم خود را هم از لحاظ دانش سخت افزاری و هم از لحاظ دانش نرم افزاری به روز کنیم، امید چندانی به تأثیرگذاری در سطح منطقه یا جهان نمی توان داشت. بر این اساس مهمترین عامل برای بسط و توسعه این اندیشه، اینگونه وسایل و ارتباطات است. البته ارتباط گیری در سطح دولت ها و سران ممالک نیز بسیار موثر است که این موارد از وظایف دولت است. دولت نیز باید به وظیفه خود عمل کند، اما از طرف دیگر اقشار و توده های مردم نیز وظایفی دارند و آنها هم باید به وظایف خود عمل کنند تا نتیجه نهایی حاصل شود.
*با توجه به تأثیرات شبکه های اجتماعی در ارتقای نوع نگاه بشر از خشونت گرایی مطلق و نگاه های نژادپرستانه و ملی به نگاه انسانی و جهانی، فکر می کنید موج های رسانه یی و مردمی چگونه می توانند در تسریع مرحله گذار به پارادایم صلح و تحمیل ضرورت صلح به قدرت ها و حکومت ها عمل کنند؟
موسوی اردبیلی: همانطور که گفته شد باید بر افزایش قدرت ارتباطی خود پافشاری کنیم. یکی از وسایل و ابزاری که می تواند در این زمینه تأثیرگذار باشد، اینگونه شبکه ها هستند. متأسفانه یکی از آفاتی که گاهی در این شبکه ها وجود دارد، این است که بعضا مطالب رد و بدل شده، مطالبی با سطح بسیار پایین و سخیف است و مطالبی که باعث افزایش آگاهی و اطلاعات مردم شود، حجم کمتری از آن مطالب را تشکیل می دهند. البته در حال حاضر وضعیت نسبت به ابتدای زمانی که این شبکه ها تازه رایج شده بود، کمی رو به بهبود است و امیدوارکننده تر است ولی هنوز هم فاصله تا آن مرحله مطلوب، بسیار است. نخبگان باید از این شبکه ها استفاده کنند و وارد شوند؛ نباید خود را کنار بکشند، باید اطلاعات و آگاهی های خود را به اشتراک بگذارند و برای تأثیرگذاری در این موضوع تلاش خود را داشته باشند. دو اینکه ما باید خود را از حالت منطقه ای و محلی خارج کنیم، با دید فرامنطقه ای و جهانی به استفاده از این شبکه ها نگاه کنیم و به دنبال این نباشیم که فقط در محدوده خود تأثیرگذار باشیم. این موضوع نیز منوط بر این است که افرادی به این شبکه ها وارد شوند که هم زبان می دانند هم با شرایط جهانی آشنا هستند تا بتوانند تأثیرگذار باشند. البته برای تأثیرگذاری روی این شبکه ها با یک نفر، دو نفر و ده نفر چندان کاری پیش نمی رود و باید حجم بسیاری از کاربران وارد این قسمت شوند، اما باید از جایی آغاز شود. باید دید خود را از دید داخلی و محدود به دوست و آشنا و فامیل فراتر بریم و به این سمت حرکت کنیم که صحبت های خود را به گوش مردمان دیگری هم برسانیم؛ مردمانی که شاید تا امروز این صحبت ها به گوش آنها نرسیده است. این کار نیز احتیاج به هزینه، زمان و وسایل بسیار دیگر برای افزایش آگاهی دارد، اما حتما باید روی آن سرمایه گذاری شود تا انشااالله بتوان از این وسایل بهترین استفاده را داشت.
*بر لزوم بهره گیری از وسایل ارتباط جمعی و شبکه های اجتماعی در حرکت جهان برای خروج از خشونت و محور قرار گرفتن گفت وگو تأکید کردید، چه ملزومات دیگری برای تحقق چنین تغییری و حاکم شدن گفتمان صلح در جامعه جهانی می توان در نظر گرفت و ملت ها باید به چه ابزاری مجهز شوند؟
موسوی اردبیلی: دولت ها ممکن است لوازم بسیاری از جمله دیپلماسی، گفت وگو با سران کشورها و استفاده کردن از ابزار اقتصادی در اختیار داشته باشند، اما این وظایف و ابزاری است که در بعد کلان و دولت ها می توان دید. مطالبی که تا اینجا گفته شد بیشتر از جنبه عمومی و مردمی بودند؛ شاید بسیاری از ابزارآلات در اختیار آحاد مردم نباشد که بتوانند از آن استفاده کنند، اما وسایلی که بسیار ساده می توان از آن استفاده کرد همین وسایل ارتباط جمعی است که پیش از این به آن اشاره شد.
*با در نظر گرفتن نقش تاثیرگذار مرجعیت، علما و جایگاه موثر آنها در اغلب کشورهای اسلامی و میان ملت های مسلمان، چگونه می توان از این ظرفیت برای تغییر مثبت جهان اسلام در این جهت و همراه کردن کشورهای اسلامی با جهت کلی به سمت گفت وگو و زندگی صلح آمیز استفاده کرد؟
موسوی اردبیلی: یکی از تأثیرگذاری های مرجعیت بر افرادی است که از آنها تبعیت می کنند. طبیعی است که وقتی مرجع، فتوایی دهد و حکمی کند، افرادی که از آن مرجع تبعیت می کنند، حرف شنوی خواهند داشت و از آن حکم پیروی می کنند. این تأثیری است که یک مرجع می تواند روی اتباع خود بگذارد، اما تأثیری که بر افراد دیگر می تواند داشته باشد، در همین زمینه ای است که پیش از این گفته شد. به هر حال مراجع تقلید، بهترین و متخصص ترین افراد در ارائه آموزه های اسلامی هستند و می توانند افرادی را تربیت کنند، موسساتی را تأسیس کنندف با این دید که آموزه های صحیح اسلامی که نافی خشونت است را با زبان دنیای امروز به آن ارائه کنند. چنین اقداماتی از طرف مراجع در تصحیح آن چهره ای که از اسلام ترسیم شده است و حتی در تصحیح نگرش مسلمان های دیگر به اسلام تأثیر فراوانی خواهد داشت. مسلمان هایی که شاید تابع این مذهب و این مرجع نیز نباشند، اما وقتی می بینند یک عالم دینی به این زیبایی می تواند چهره ای از اسلام ترسیم کند که با فطرت بشری و فطرت انسانی سازگار است، به طور طبیعی افراد بسیاری به سمت آن گرایش پیدا می کنند و این حرف را می پذیرند.
*در مورد موضوع مورد صحبت مطلبی هست که بخواهید گفته شود و در پرسش ها مطرح نشد؟
موسوی اردبیلی: نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم این است که شاید خشونت در برخی موارد تا حدی لازم باشد. به طور مثال اگر جان و مال و عِرض فردی مورد تهاجم قرار بگیرد، او به طور فطری در مقام دفاع بر می آید و این دفاع از نظر شرع هم پذیرفته است. چه بسا فردی در مقام دفاع ناچار از اعمال خشونت باشد، اما نکته این است که خشونت باید همواره مهار داشته باشد؛ بر مبنای هیچکدام از عقل و عرف و دین خشونت بی حد و مرز و بی مهار نداریم. خشونت امری خلاف فطرت بشری است. انسان وقتی خشونت می ورزد بیشتر به سمت غرایز حیوانی تمایل پیدا می کند تا به سمت فطرت انسانی خود بنابراین همواره این خشونت باید تحت چارچوب و ضابطه و مهاری باشد. سخن شرع این است که اگر با خشونت اقل، توان دفاع از خود را دارید، حق اعمال خشونت اکثر را نخواهید داشت. به طور مثال اگر دزدی به خانه ای آمده است، چنانچه با فریاد زدن فرار کند، صاحبخانه حق ندارد او را به باد کتک بگیرد و باید با فریاد زدن او را فراری دهد. اگر دزدی با سنگ کوچکی فرار کند، حق ندارند به قصد کشت به جان او بیفتد. هیچ وقت در جایی که با حداقل می توان کار را پیش برد، این اجازه وجود ندارد که به سمت حداکثر سوق پیدا کرد. در حالی که وضعیت پیش آمده در دنیای امروز این است که خشونت، اولین وسیله ای است که به سمت آن می روند. این منطق باید در دنیا تغییر کند که خشونت، اولین راهکار است و اگر از خشونت نتوانستید استفاده کنید سراغ امورات دیگر بروید. باید منطق برعکس شود و مردم به این نتیجه برسند که اگر هم بتوان دست به خشونت زد، باید آخرین راهکار باشد؛ راهکاری که بعد از اینکه تمام راه ها امتحان شد و به نتیجه نرسید شاید بتوان به آن راهکار ـ آن هم در محدوده یک چارچوب نه مهارگسیخته ـ توسل کرد. به همین دلایل تغییر این نگرش در دنیا کار فراوانی می طلبد. البته شاید بتوان گفت که بعضی نشانه ها مانند بحث توافق هسته ای امروز دیده می شود، اما چندان امید ندارم که تبدیل به یک گفتمان شده باشد. این نشانه را بیشتر تصرفاتی شخصی می دانم زیرا فردی سر کار آماده است که تمایل به این نگرش دارد و این را انجام می دهد، اما اگر این شخص، فردا نباشد و فرد دیگری در جای او قرار بگیرد، آیا این راه ادامه پیدا خواهد کرد یا روش، روش دیگری خواهد شد؟ امیدواریم که همین روش ادامه پیدا کند و دنیا به سمت صلح و دوستی حرکت کند.
کد خبر: 13948144490
1394/8/14
|