صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اخبار >>
مرجع ما | 30 روز، 30 نکته در محضر حضرت آیت الله صانعی
بازدید این صفحه: 4609          تاریخ انتشار: 1394/4/14 ساعت: 04:26:32
30 روز، 30 نکته در محضر حضرت آیت الله صانعی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی مرجع ما به نقل از سایت معظم له، مجموعه «30روزه! 30نکته!» نکاتي کوتاه و متنوع از بيانات و رهنمودهای حضرت آيت الله العظمي صانعي(مدظله العالی) مي باشد که به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان به صورت روزانه بر روي سايت معظم له قرار خواهد گرفت.

موضوع: مناسبت

18- بدترين مردم از نگاه امام صادق(عليه السلام)

امام صادق(علیه السلام) از پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) نقل مي‌کند: «ألا إنَّ شِرارَ اُمتي الذينَ يکرَمونَ مَخافَةَ شَرَّهِم ألا وَ مَنْ أکرمَهُ الناس اتقاءَ شره فليس مِنّي»،[1] بدترين آدم‌ها، بدترين نهادها، بدترين افراد امت من آن كساني هستند كه مردم از شرشان بترسند و به اين دليل به آنها احترام کنند. بعد مي‌فرمايد: به هوش! کسي که مردم به واسطه ترس از شرشان به او احترام مي‌گذارند از امت من نيست. گاهي ابهت کسي را نمي‌ترساند ولي ابهت مي‌آورد، گاهي قانون، قانون‌شکن را مي‌ترساند، بله! قانون مي‌ترساند چنانچه مي‌فرمايد: (وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّه جَنَّتانِ)،[2] «و هر کسي را که از مقام پروردگارش بترسد برای او دو باغ است».

اما يك وقت آدم از «شخص» مي‌ترسد، و اين موجود دو پا، يك گرگ درنده نسبت به ديگر انسان‌ها مي‌شود، ممکن است يك تشكيلاتي، و يك مجموعه یا نهادي در کسوت حیوانی قرار گیرد، البته وقتی صورت اين واقعييات در روز قيامت معلوم مي‌شود. تعجب مي‌کنيد؟! اگر روز قيامت پرده‌ها كنار برود، معلوم نيست بنده و امثال بنده آدم محشور بشويم، براي اين كه رسم زندگي‌مان اذيت و آزار ديگران است، در زندگيمان مردم از ما ترسيدند، در زندگي‌مان عليه ديگران توطئه كرديم؛ جاسوسي ديگران را كرديم، به ديگران نگاه بد كرديم؛ در دنيا مال حرام خورديم، در زندگي‌مان وجوهات را «أكلا ً لمّا»[3] خورديم، فتواي خلاف داديم، این همه را به خاطر بدست آوردن ریاست انجام دادیم، چرا که آخرین خواسته انسان دنیا طلب، ریاست است.

آری حب رياست به اين زودي از قلب انسان خارج نمي‌شود که «آخر ما يُخْرُج مِنْ قُلوبِ المُتَقين حُبُّ الرياسة»،[4] تلاش كنيد که نخواهيد بين مردم مشهور بشويد! از حالا كه جوان هستيد و هنوز به جايي نرسيديد، تلاش كنيد به شهرت علاقه پيدا نكنيد! بگذاريد يك فرد گمنام بمانيد و مثل صاحب جواهر و شيخ انصاري براي مردم فتوا بدهيد. شيخ انصاري وقتي از دنيا مي‌رود براي مجلس ترحيمش خرج نيست! آقاي بروجردي از دنيا مي‌رود برايش قرض باقي مانده است! بگذاريد مردم به سراغ ما بيايند، بگذاريد مثل امام (س) مردم به سراغتان بيايند، نه اينكه خداي ناخواسته خودتان داعيه داشته باشيد كه رياست كنيد، داعيه داشته باشيد پول جمع كنيد، داعيه داشته باشيد مأمومینشان زيادتر بشود، مستمع‌هاي پاي منبرتان زيادتر بشود، اين‌ها روز قيامت بلا است، آن هم بلاي خانمان‌سوز! آنجا هيچ راه چاره‌اي نداريم، همديگر را مي‌بينيم و خجالت مي‌كشيم. چه طور اينجا اگر يك عيب ما را ديگران بفهمند ناراحتيم، مي‌دانيد در آخرت چه کساني اسرار ما را مي‌فهمند؟ همه انبياء، همه اولياء، همه شهداء، همه موجودات عالم، (يَوم تُبليَ السَّرائِرفَما لَهُ مِنْ قُوةٍ وَلا ناصِر)،[5] «آن روز که همه رازها فاش مي‌شود». هيچ چيز در دنيا فايده ندارد و آنچه كه به درد مي‌خورد، روان و نفس آدمی است كه چگونه اصلاح شده است. به قول امام (س) که بارها مي‌فرمود: خودمان آتش را مي‌بريم، خودمان هم بهشت را مي‌بريم. درست است که بهشت و جهنّمي هست، اما لااله الاالله‌هاي ما درخت‌هاي بهشت را مي‌کارد، گناهانمان هم آتش را شعله‌ور مي‌كند. بر اثر حب رياست آدم گاهي آنقدر بدبخت مي‌شود که حد ندارد، به حدي بدبخت مي‌شود که به مأمورش دستور مي‌دهد برو امام صادق(علیه السلام) را نزد من بياور. آنهم با چه وضعيتي! امام(علیه السلام) در حال نماز شب است چيزي به كمرش بسته است، عبا ندارد، كلاه ندارد، نعلين ندارد! مي‌گويد: «المأمور معذورٌ»،[6] حتي اجازه نمي‌دهد امام(علیه السلام) عبايش را بردارد! او جعفرالصادق(علیه السلام) است، چهارهزار شاگرد از مكتبش استفاده مي‌كنند، گفت: نمي‌توانم اجازه بدهم، باید برويم؛ خُب برويم، كجا برويم؟ برويم نزد منصور دوانيقي! امام صادق(علیه السلام) سمين بوده، فربه بوده، ظاهراً سنّش هم زياد بوده است. حالا دارد امام(علیه السلام) را مي‌برد، خودش سوار مركب تندرو است، امام(علیه السلام) هم با آن حالت پياده به دنبال اوست! فرمود: من خسته مي‌شوم نمي‌توانم با تو بيايم. به جاي اينكه امام را سوار مركب كند مي‌گويد: حالا به تو اجازه مي‌دهم كه كنار كوچه بنشيني و كمي استراحت كني! بعد هم كه مي‌روند نزد منصور، آن وقت مي‌بينيم، منصور چگونه به امام صادق(علیه السلام) عتاب و خطاب مي‌کند!

احکام اسلام خيلي گران تمام شده تا به دست ما رسيده است، تا مشهور نشديد تا معروف نشديد تا مثل بنده گرفتار يك مقدار معروفيت اعتباري نشديد، يك مقداري از اين امور فاصله بگيريد. زندگي تمام شدني است، زندگي خاتمه پيدا مي‌كند، آنچه هست ما هستيم و قلوبمان. علامه مجلسي(ره) به پسرش گفت: سر قبر من بيا، كنار قبر من بنشين، من با تو انس مي‌گيرم. ولي من و امثال من چي؟ من با چه كسي انس بگيرم؟! خدا نکند با آنهايي كه اهل عذابند انس بگيرم. نكير و منكر اگر در قبر بيايند و به جاي بشير و مبشر و از من سؤال كنند و من نتوانم جواب بدهم چه؟! اگرسؤال شد: «مَن رَبُّك؟» آيا من يك اصطلاح علمي جواب بدهم؟! يك مسئله‌اي را كه نشستم عن شهوتٍ مطالعه كردم؛ آن را جواب بدهم؟! اگر سؤال شد: «مَنْ دينُك؟» كتاب‌هايي را كه جمع كردم جواب بدهم؟! اگر سؤال شد: «مَنْ نَبيُّكَ؟» وجوهاتی که امروز گرفتم، چگونه مصرف كردم؟! آدم آنجا همين گونه است ديگر، يادش مي‌رود و فقط آن حالات روحي و نفسي‌اش مي‌ماند و بس!

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . بحار الآنوار، ج72، ص279، باب 71، با ب سوء المحضر و من يکرمه الناس اتقاء شره، ح1
[2]. الرحمن (55 )، 46.
[3] ‌اشاره به‌آيه شريفه: الفجر (89)، 19.
[4] علي رغم معروف بودن اين عبارت، در مصادر روايي يافت نشد و در رجال کشي، ص 503 و شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج2، ص181، به عنوان : «و من کلام بعض الصالحين» آمده است: « آخر ما يخرج من رئوس الصديقين حبّ الرئاسة»، (م، ل).
[5] الطارق(86)، 9 ـ 10.
[6] . گفته شده اين جمله معروف که بسيار هم در جامعه رواج دارد، از زبان عمر سعد صادر شده تا در توجيه فجايع به بار آورده در کربلا خود را تبرئه نموده و گناه را به گردن ابن زياد اندازد! (م. ل).

کد خبر: 139441430466
1394/4/14

Share

بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن