بازدید این صفحه: 4665 تاریخ انتشار: 1392/3/12 ساعت: 10:50:53
پیامبر(ص) ایجاد نظام اخلاقی را مقدم بر نظام حقوقی – قانونی میدانست
فاضل میبدی استاد حوزه و دانشگاه گفت: در زمان پیامبر(ص) نظامی براساس عقل و اخلاق نبود از این رو پیامبر(ص) ابتدا یک حکومت اخلاقی تشکیل داد چرا که از نظر پیامبر اسلام نظام اخلاقی مقدم بر نظام حقوقی – قانونی است، اما شاهدیم در برخی نظامهای سیاسی امروز، سیاست بر اخلاق حاکم و دروغ گویی توجیه گر بسیاری از کارها شده است.
موضوع: اندیشه نویسنده: حجة الاسلام فاضل میبدی
حجت الاسلام والمسلمين محمد تقي فاضل ميبدي در گفتوگو با خبرنگار شفقنا(پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه)، به علت خفته بودن عقل انسانها، وجود پیامبر(ص) در جامعه را ضروری عنوان و اظهار کرد: انسانها دارای عقل هستند، اما عقلشان در مقطعی از زمانها خفته بوده است به همین دلیل باید کسی از بیرون بیاید و این عقل خفته را بیدار کند؛ در همین زمینه حضرت علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: پیامبر(ص)ان آمدند تا این عقلهای خفته را بیدار کنند؛ پیامبر(ص) نیز میفرماید: تمام خوبیها با عقل فهمیده میشود. درست است که انسان با عقل خود به بسیاری از مسائل آگاه است، اما این عقل باید بیدار باشد.
او معنویت به خدا و ایجاد نظام عقلانی را دلیل وجود پیامبر(ص) در جامعه دانست و افزود: در آن زمان که پیامبر(ص) اسلام مبعوث به رسالت میشوند جامعه بشری حتی در کشورهای متمدن مانند ایران و رم یک جامعه عقلانی نبود. حقوق انسانها مخصوصاً زنها نادیده گرفته میشد و رابطه بین مولا و برده به شکل بسیار بدی بود. در جنگها در مسئله قصاص در مقابل یک نفر مقتول هزاران، صدها و یا دهها نفر کشته میشدند. یعنی هیچ نظامی براساس نظام عقلانی و اخلاقی نبود از این رو پیامبر(ص) میآید و علاوه بر اینکه معنویت و عبودیت به خداوند و توحید را از طرف آسمان برای بشریت میآورد یک نظامی به نام نظام عقلانی و عقلانیت بر بشر حاکم میکند.
این استاد حوزه علمیه در مورد یکی از مهمترین علتهای مبعث تصریح کرد: توجه به اهتمامی که آیات قرآن به تعقل میدهد بسیار مورد توجه است. در کمتر کتاب دینی دیده میشود که تا این اندازه بر روی تعقل تاکید شده باشد. کلمه تعقل در قرآن حدود 49 یا 50 بار به کار رفته است. بنابراین یکی از مهمترین علل بعثت پیامبران برانگیختن عقل در انسانهاست؛ آنها میخواستند خود انسانها بیندیشند و خیر و صلاحشان را در این دنیا با عقل خودشان درک کنند.
او به سخنان اقبال لاهوری و امام موسی کاظم (ع) درخصوص پیامبر(ص) اشاره کرد و افزود: اقبال لاهوردی درباره ختم پیامبر(ص) یا خاتمیت میگوید: پیامبر اسلام آمد و عقل بشری را بیدار کرد و علت اینکه پس از پیامبر(ص) دیگر پیامبری مبعوث نمیشود به خاطر این است که بشر دیگر از این به بعد با عقل خودش کار دارد چون همین عقل جای پیامبر(ص) و بعثت نشسته است. همچنین امام موسی کاظم (ع) نیز میفرماید: خداوند دو پیامبر برای ما قرار داده است؛ یک پیامبر باطن و دیگری پیامبر ظاهر. پیامبر ظاهر انبیاء هستند که مبعوث میشوند و پیامبر باطن، عقل بشر است. از نظر اقبال لاهوری این پیامبر ظاهر، پیامبر اسلام است که پیامبر باطن یعنی عقل انسانها را بیدار می کند و چنان خفته بودن عقل انسانها را از بین میبرد که دیگر بشر از آن به بعد به پیامبر دیگری نیاز ندارد.
میبدی در مورد نقش پیامبر(ص) در جامعه گفت: پیامبر اکرم(ص) از طرف خداوند آیه و وحی میآورد و واسطه بین خدا و مردم است، این نشان دهنده پیامبری پیامبر در جامعه است از سوی دیگر پیامبر(ص) در میان مردم نیز حاکم بود؛ ایشان امین مردم بود به همین دلیل مردم مدینه او را به عنوان حاکم قبول کردند و زمانی که منازعاتی میان مردم به وجود میآمد یک شخصی را میخواستند که امین بوده و نظر، حکم و داوری او به عدالت نزدیک باشد، لذا پیامبر(ص) را به عنوان حاکم در میان خودشان انتخاب کردند. در قرآن کریم خطاب به پیامبر(ص) در چندین بار آمده است: حالا که مردم تو را به عنوان یک حاکم عادل قبول کردند تو هم بیا بین مردم با داد و عدالت داوری کن.
در سیره پیامبر(ص) ایجاد یک نظام اخلاقی مقدم بر نظام حقوقی – قانونی بود
او یکی از شاخصههای پیامبر اسلام یا پایههای محکم و مهم بعثت پیامبر(ص) را تحکیم مبانی اخلاق در میان مردم عنوان و اظهار کرد: بحث اخلاق در نبوت، در حاکمیت یا حکومت نهفته است. پیامبری که مردم را به خدا، قیامت و معاد دعوت میکند، میگوید روابط انسانها باید براساس اخلاق باشد. پیامبر ما قبل از اینکه بخواهد یک نظام حقوقی - قانونی ایجاد کند در پی این بود که یک نظام اخلاقی را در جامعه حاکم کند. در حقیقت پیامبر(ص) یک حقوقدان نبوده که بخواهد در جامعه قانون را تدوین کند بلکه یک معلم اخلاق بوده است. قرآن کریم نیز به این مسئله اشاره میکند و میفرماید: "و یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ" "یزکی" یعنی معلم اخلاق؛ پیامبر اکرم(ص) نیز میفرماید: "إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الخلاقِ" من برای تحکیم پایهها اخلاق برانگیخته شدهام.
این استاد دانشگاه در مورد اینکه پیامبر(ص) از چه ابزاری استفاده کرد تا پیامش به مانند زمان پیامبران دیگر فراموش نشود، گفت: مردم زمان پیامبر(ص) بسیار پیشرفتهتر از زمان پیامبرانی مانند حضرت موسی بودند. زمان پیامبر با زمان موسی دو هزار سال فاصله دارد. جامعه هر چه جلوتر بیاید انسانهای آن نیز مترقی می شوند، فکرهای مردم بیدارتر میشود. به همین دلیل مخاطبان پیامبر اکرم(ص) تا اندازهای فکر و سواد داشتند، کتابی در میانشان وجود داشت و از جهت عقلی بسیار پیشرفتهتر از مخاطبان زمان حضرت موسی(ع) بودند؛ علاوه بر این مردم به دلیل امین بودن پیامبر اکرم بسیار به او اعتماد داشتند و نظام خانوادگی و نظام قبیلهای پیامبر(ص) به گونهای بود که ایشان بسیار مورد احترام مردم بودند به همین دلیل پیام و راهنماییهای پیامبر اسلام نسبت به پیامبران دیگر ماندگارتر بود.
میبدی در پاسخ به اینکه پیامبر(ص) راهنمای دینی است یا حاکم جامعه توضیح داد: چگونگی برخورد با سارقان، حکم قصاص انسانها به دلیل خلافهای مرتکب شده، چگونگی برخورد با مسائلی که خلاف عفت عمومی بود و یا زمانی که اختلافی در میان مردم بروز میکرد، پیامبر(ص) برای حل و یا مجازات همه اینها از طرف خداوند دستور میآورد و خودش نیز بر مردم حکم میکرد لذا پیامبر(ص) از این طریق هم راهنمای دینی یعنی هدایت کننده مردم بود و هم میان آنان حکم میکرد البته شاید حاکم به معنای حکومتهای سیاسی امروز نباشد.
رابطه حاکم جامعه با مردم شفاف باشد، با مردم زندگی کند، به مردم دروغ نگوید، عهدشکنی نکند، عدالت اجتماعی برقرار کند
او در مورد ویژگیها و معیارهای کارگزاران از دیدگاه حضرت محمد(ص) گفت: از نگاه پیامبر کسی که امور جامعه را به دست میگیرد باید شاخصههایی داشته باشد که بهترین نمونه که همه این معیارها و شاخصههای مدنظر پیامبر(ص) را داشت، حضرت علی(ع) بود. حضرت محمد(ص) تأکید داشتند کسی که بعد از رهبر و حاکم جامعه اسلامی است، باید توجه کند به مانند من در خانه خود را به روی مردم نبندد به عبارت دیگر با مردم تماس و ارتباط مستقیم داشته باشد و خود را جدای از مردم نداند، عدالت اجتماعی را بسیار جدی بگیرد، به گونهای رفتار کند که مردم به او اعتماد کنند چرا که اعتماد میان مردم و حکومت از ضروریات است.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: دیگر معیارهای یک حاکم از دیدگاه پیامبراکرم این است که به مردم دروغ نگوید، دروغ یکی از مسائلی که پیامبر(ص) و قرآن بسیار آن را مزمت کردهاند چرا که اگر حاکمی به مردم دروغ بگوید، مردم نسبت به او بی اعتمادی میشوند. متاسفانه در برخی نظامهای سیاسی امروز، سیاست بر اخلاق حاکم شده و دروغ گویی توجیه گر بسیاری از کارها شده است و بسیاری به بهانه صلاح مملکت و اسلام در مورد زمینههای مختلف دروغ میگویند در حالی که دروغگویی در اسلام مطلقاً مزمت دارد و قبیح است.
میبدی از دیدگاه حضرت محمد(ص) پایبندی بر پیمان را ویژگیهای دیگر حاکم جامعه عنوان و اظهار کرد: میان حاکمان و مردم نباید عهد شکنی باشد و حاکم به هر عهدی که با مردم میبندد باید وفا کند. پیامبر اکرم نقض عهد را مزمت میکردند. کاری که یهود مدینه با پیامبر(ص) کردند نقض عهد بود و خداوند در قرآن چند آیه در مورد این مسئله آورده است و به عذاب کسانی که نقض عهد میکنند اشاره کرده است.
کد خبر: 1392312444
1392/3/12
|