صفحه اول  اخبار اندیشه آخرین استفتائات آثار فقهی مرجع استخاره تماس با ما درباره ما
مرجع ما پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه http://marjaema.com
مطالب مهم
تبلیغات
اخبار
اوقات شرعی
اخبار حوزه و دانشگاه
» تأکید نماینده مجلس بر اجرای قوانین حوزه زنان
» گزارش تصویری از مراسم عزاداری و سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
» پیکر آیت الله موسوی اردبیلی در حرم مطهر حضرت معصومه (س) به خاک سپرده شد
» بیانیه حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پی حکم اخیر شیخ الازهر: کشتار غیر مسلمین در هر کجای دنیا شدیداً محکوم است
صفحه اول  >> اندیشه >>
مرجع ما | مساله فعلی حوزه علمیه این است که فضا داریم، ولی طلبه نداریم / سید احمد روحانی
بازدید این صفحه: 4930          تاریخ انتشار: 1394/2/9 ساعت: 01:30:43
مساله فعلی حوزه علمیه این است که فضا داریم، ولی طلبه نداریم / سید احمد روحانی

حجت الاسلام والمسلمین سید احمد روحانی، استاد مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین تهران در گفت وگو با شفقنا گفت: این آمار فایده ندارد که بگوییم 20 هزار مجتهد داریم. مهم این است که آدم هایی که دین را خوب می فهمند در جامعه زیاد شوند.

موضوع: اندیشه
نویسنده: حجة الاسلام والمسلمین سید احمد روحانی

به گزارش مرجع ما (پایگاه اطلاع رسانی مراجع شیعه)؛

حجت الاسلام والمسلمین سید احمد روحانی، استاد مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین تهران در گفت وگویی گفت: این آمار فایده ندارد که بگوییم 20 هزار مجتهد داریم. مهم این است که آدم هایی که دین را خوب می فهمند در جامعه زیاد شوند.

متن گفت و گوی شفقنا باحجت الاسلام والمسلمین سید احمد روحانی در پی می آید:

*بیش ازیک هفته پیش آزمون سراسری ورودی مدرسه های علمیه کشور برگزار شد. تعداد شرکت کنندگاه این آزمون 21هزار نفر بودند تا از میان آن ها 18 هزار نفر برای ورود به مدرسه های علمیه پذیرفته شوند. آیا این روش پذیرش از طریق آزمون که تقریبا تمام شرکت کنندگانِ در آزمون پذیرفته می شوند منطقی است؟

مسئله فعلی حوزه علمیه این است که ما در حال حاضر فضا داریم، ولی طلبه نداریم. وقتی ظرفیت خالی موجود باشد، هر کس شرکت کند، قبول می شود. دانشگاه هم همینطور است.

*پس با این توصیف چه نیازی است که آزمون برگزار شود؟

این آزمون یک آمادگی اولیه برای افرادی که بخواهند به حوزه وارد بشوند ایجاد می کند. هم یک کاری می شود برای این که افرادی که قصد ورود به حوزه علمیه را دارند، شوق و ذوق بیشتری داشته باشند و هم این که مطالعه ای کنند که آمادگی علمیشان برای ورود به حوزه بیشتر شود.

* بعضی مطرح می کنند که برگزاری این آزمون بیشتر برای یک حفظ ظاهر است. به این معنی که به این شکل می خواهند نشان دهند که افرادِ زیادی تمایل به ورود به مدرسه علمیه دارند.

من گمان نمی کنم که چنین باشد. برگزاری این آزمون ها تاثیر روانی خوبی روی افراد دارد. تا یک حد و حدودی هم آن مجموعه آموزشی ای که می خواهند این افراد را پذیرش کنند به این نتیجه می رسند که اگر یک وقتی هم بخواهند آماری داشته باشند از حداقل ها، از این طریق می توانند. این آزمون هم آزمون خیلی پیچیده و مهمی نیست. بلکه یک حداقل هایی را در آن در نظر می گیرند. برعکس آزمون دانشگاه که سعی می کنند مقداری آن را پیچیده کنند و افراد درجه یک را بپذیرند، در حوزه بنا بر این نیست. در حوزه بنا بر این است که افراد یک حداقل هایی را  بلد باشند و با آن حداقل ها وارد شوند.

* چر ا در حوزه بنا بر این است که افراد فقط حداقل ها را داشته باشند؟

چون سبک کار حوزه این طور است. روال آموزشی حوزه با روال آموزشی دانشگاه ماهیتا فرق می کند. هر چه هم خواستند که این فضا ها را با هم دیگر هماهنگ کنند، عملا نمی شود. روش کار در این دو فضا با هم فرق می کند.

 

* آن تفاوت ها چیست؟

در حوزه شما کتاب ها را عُمقی می خوانید. یک کتاب را از باء بسم الله تا تاء تمت آن می خوانید و آن را نه با یک بار، بلکه با مباحثه و پیش مطالعه و با مراحل مختلف آموزشی آن کتاب را زیر و رو می کنید. ولی در دانشگاه از هر کتابی چند صفحه ای را می خوانند. به تعبیری در آن جا گسترش در عرض است و اینجا نفوذ در عمق است. منتها تفاوتش این است که در دانشگاه کتاب های بیشتری مورد توجه قرار می گیرد، در حوزه کتاب های کمتری خوانده می شود. اما آن کتاب های کمتر، خوب و کامل خوانده می شود.

این ها اَقَلِّ تفاوت هاست.

* من می خواهم بگویم با این نگاهی که شما بیان می دارید که سیستم آموزشی حوزه یک نگاه عمقی دارد، اتفاقا افرادی باید به آن جذب شوند که استعداد بیشتری دارند.

این شیوه آموزشی در حوزه باعث می شود که استعدادهای درخشان در حوزه به مرور شکوفا شوند وگر نه ما چند نفر استعداد درخشان در کل حوزه و دانشگاه داریم که ما آن قدر سخت بگیریم که فقط همان ها در حوزه بیایند؟ در حالی که ما بیشتر از استعدادهای درخشان نیاز به مبلغ دینی و آدمی داریم که فهم دینی داشته باشد. یعنی اگر مبلغ هم نباشد، فهم دینی داشته باشد.

* تفاوت فردی که دارای فهم دینی است با مبلغ چیست؟

در قرآن کریم در آیه 122 سوره توبه خدا از مومنین انتظار دارد تا تفقه در دین پیدا کنند و می دانیم تفقه یعنی فهم عمیق و درست و به تعبیر دیگر بصیرت در دین. یعنی بداند در هر موقعیت زمان ومکان و با شرایط گوناگون خدا از این مومن چه انتظاری دارد و وظیفه او چیست؟ و پس از آن مسئله تبلیغ مطرح می شود یعنی پیش زمینه تبلیغ فهم درست از دین است. مبلغ در مقام تبلیغ است و سعی دارد یافته های خودش را به دیگران منتقل کند. ولی فهم دینی یعنی این که من نسبت به فهم دینی خودم مطمئن شوم که عملم صحیح بوده است؛ همین مقدار که وظیفه خودم را در امور شخصی و اجتماعی خودم درست انجام دهم.

*مگر ما در حوزه علمیه صرفا در پی افرادی نیستیم که یک رسالت اجتماعی را به جای بیاورند؟

نه

* یعنی ممکن است در حوزه افرادی را تربیت کنیم که نفعشان فقط برای خودشان باشد و نه برای اجتماعشان؟

خیلی ها همینطور  هستند. خیلی از کسانی که دوره های حوزه را می گذرانند، فقط در فضای علمی خودشان غرق هستند. یعنی به هیچ عنوان از آن ها جلوه بیرونی در مقام سخنران و حتی مدرس دیده نمی شود. آن فرد برای خودش درس خوانده است تا برای خودش بفهمد. چه چیز را بفهمد؟ قرآن را بفهمد. هدف این است که من قرآن و حدیث را بفهمم. اگر جایی من وظیفه داشتم که تبلیغی هم انجام دهم، آن کار را هم انجام می دهم.

* پس به دنبال همین تفاوت است که شما می فرمایید حوزه به دنبال این جذب حداکثری است؟

ما در حوزه می خواهیم افراد با فهم دینی زیاد در جامعه زیاد باشند. یک بخشی از آن این است که ما از طریق حوزه می خواهیم آن ها را زیاد کنیم. همین که یک فرد فهم بالای دینی داشته و جز با افراد خانواده اش ارتباط نداشته باشد، همان حضور آن فرد در آن جا بهترین اثر دین است. چون شما خودت رعایت می کنی که حلال و حرام زندگیت را دقت کنی.

* من  فکر می کنم که این قبیل افراد که شما اشاره می کنید، نتیجه غیر مستقیم حوزه باید باشند. به این معنی که افرادی در حوزه جذب و پرورش داده شوند که از عهده تبلیغ به بهترین شکل بربیایند و در نتیجه تبلیغ ایشان، آن قبیل افرادی رشد بیابند که شما اشاره کردید.

چنین فردی که بخواهد این افراد را تربیت کند، باید خودش فهم دینیش را پُر کرده باشد.

* درست است که باید به فهم دینی برسد. اما من فکر می کنم که حوزه به عنوان یک نهاد اجتماعی باید خروجی در اجتماع داشته باشد؛ نه صرفا کسانی را بار بیاورد که صرفا برای خودشان فعال هستند.

همینطور بوده است. در این هزار و دویست سالی که از حوزه نجف می گذرد، حوزه این خروجی ها را داشته است.

* این خروجی ها را داشته است. اما آن خروجی در نتیجه سامانه آموزشی سنتی حوزه بوده است. در این سال ها سعی شده است که سامانه آموزشی حوزه مثل دانشگاه شود.

این کار اشتباه است.من منکر این نیستم که سیستم آموزشی دانشگاه، یک خوبی هایی دارد. از جمله این که دانشجو با کتاب های زیادی در رشته خودش آشنا شود. یا این که دانشجو باید در هر ترم تحصیلی تعداد زیادی مقاله ارائه دهد و مثل این که دانشجو باید در هر ترمی تعدادی تحقیق های خارج از درس که با درس مرتبط باشد ارائه دهد. ما باید این روش ها را در حوزه ایجاد کنیم تا آن حالت ایده آلی که گفتم در حوزه به وجود بیاید. ما باید این ها را از دانشگااه الگو برداری کنیم و در حوزه پیاده کنیم. کما این که این کارها هم اکنون در حوزه دارد انجام می شود و فارغ التحصیلان حوزه در مقاطع مختلف تشویق می شوند که مقالاتی داشته باشند. حتی مجلاتی برای طلبه ها در نظر گرفته اند که آن ها بتوانند مطالب خود را آن جا انتشار دهند.

 

اما همه این انگیزه ها را ندارند و لازم هم نیست که همه این انگیزه را داشته باشند. بلکه باید همه دین را خوب بفهمند. وقتی دین را همه خوب فهمیدند، همه دین را خوب هم عمل می کنند. خود به خود فضا و حرکت جامعه روی به سعادت خواهد بود و آن هدف اصلی ای که از قرآن و دین لازم بود بدست بیاید، تحقق پیدا می کند. حتما لازم نیست که من در مقام سخنران برای شما سخنرانی کنم و دیدگاهم هم این باشد که شما از دین هیچ چیز نمی دانید و من باید شما را با گفته هایم پر از دین کنم. همین که خود شما هم قدمی در مسیر دین بردارید و مطالعات منظمِ برنامه ریزی شده دینی داشته باشید، می توانید یک فرد وارسته آگاه شوید که در مسیر دین نسبت به حوادث اطرافتان آدم مسئولیت پذیر آگاهی باشید. ما باید بیشتر به این واقعیت توجه کنیم. بیش از این که بخواهیم کَمیَّتِ کار را بالا ببریم و مثلا در دانشگاه بگوییم در سال 20 هزار فوق لیسانس داریم یا در حوزه عنوان کنیم که 20 هزار مجتهد داریم. این قبیل آمار فایده ندارد. مهم این است که آدم هایی که خوب می فهمند در جامعه زیاد شوند.

کد خبر: 1394294418
1394/2/9

پر بازدید
1392/7/4: حقوق استاد و شاگرد در رساله حقوق امام سجاد(ع)
1392/3/23: اخلاق فردی، شخصیت اجتماعی و مقام عصمت حضرت عباس(س) از زبان آیت‌الله سیدرضی شیرازی
1392/11/13: گفتمان اعتدال و نواندیشی دینی / سید صادق حقیقت
1392/6/5: فرياد مظلوم، فریادی مشروع
1392/9/20: دولت و ابزارهای الزام به شریعت / محمد سروش محلاتی / شش بخش
آخرین مطالب
1401/5/10: عاشورا و برهان فطرت/ آیت الله عرب
1401/5/10: تفسیر علمی و تجلی عینی قرآن در عاشورا/ آیت الله عرب
1400/11/26: روزنامه جمهوری اسلامی/قسمت اول/صفحه حوزه: علی‌اکبر بیگی نوآوری فقهی حضرت آیت ‏الله صانعی در فتوای رفع حرمت نظر در فرزند خواندگی
1400/10/11: نواندیشی در فتاوای آیت الله صانعی / علی اکبر بیگی
1400/9/15: آیت الله یوسف صانعی (ره): رشیده نباشند، ازدواجشان حرام است
بدون نظر

نام
پست الکترونیکی
وب سایت
متن